امام خمینی (ره)؛ رهبر بزرگترین انقلاب قرن
هدایتها، راهنماییها و نقش آفرینیهای امام راحل در پیدایی و مانایی انقلاب و نظام اسلامی از جمله ویژگیهای این انقلاب است.
به گزارش
خبرگزاری صدا و سیما؛ روزهای پایانی قرن چهاردهم شمسی در حال سپری شدن است. بی شک انقلاب اسلامی ؛ بزرگترین رویداد این قرن به حساب میآید. در تاریخ معاصر کمتر انقلابی را میتوان یافت که در نهادینه کردن آرمانها و ارزشهای خود در قالب نظام سیاسی جدید کامیاب شده باشد. جنبشهای اسلامی موسوم به بیداری اسلامی در چند کشور عربی حتی در تحقق بخشی از شعارهای خود نیز کامیاب نبودند و یا به فاصله کوتاهی از مسیر اولیه و هدف مبارزان اولیه فاصله جدی پیدا کردند.
بخش مهمی از علت ناکامی این جنبشها به دلیل نبود رهبری آگاه و جامع نگری بوده تا در دوراهیها و نقاط تاریکْ راهنمای انقلابیون باشد. حال آنکه پیدایی وتاسیس نظامی جمهوری اسلامی برای تحقق آرمانهای انقلاب و تثبیت ارزشهای آن با رهبری امام خمینی (رحمت اله علیه) نمونه کم نظیر از نظام سازیِ پسا انقلاب محسوب میشود آن هم بر پایه رای ملت با شرکت اکثریت آنان درهمه پرسی تاسیس جمهوری اسلامی و قانون اساسی از این جهت از جمله ویژگیهای انقلاب اسلامی هدایت و راهنماییها و نقش آفرینیهای امام راحل در پیدایی و مانایی انقلاب ونظام اسلامی است.
انقلاب تحولی از پایین به بالاست
امام خمینی (رحمت الله علیه) به عنوان بنیانگذار بزرگترین انقلاب قرن چهاردهم شمسی معتقد بودند که انقلاب یک تحول از پایین به بالاست. ایشان تحول از پایین یعنی توسط مردم جامعه را بر تحول از بالا یعنی به وسیله کودتا یا توسط مسئولین ترجیح میدادند، از این رو امام راحل برای حرکتی اهمیت و ارزش قائل بودند که از متن جامعه برخاسته و بر اساس خواستها و اراده مردم شکل گرفته باشد؛ بنابراین دیدگاه حضرت امام نسبت به انقلاب، دیدگاه حداکثرگراست که تحولی شگرف در تمامی ساختها و کارکردهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و ایدئولوژیک را در تحقق آن لازم میداند و این در حالی است که طرفداران اندیشه حداقل گرا یا تقلیلگرا انقلاب را صرفا حرکتی برای انتقال و جابجایی قدرت میدانند.
امام خمینی (ره) انقلاب را ابتدا یک تحول درونی در ملت میدانند که سبب بیداری و آگاهی آنان نسبت به جامعه میشود و سپس این بیداری منجر به انقلاب بیرونی نسبت به حکومت ظالم وقت میگردد.
ایشان بر این باور بود که «انقلاب نیاز به یک نهضت فکری دارد» چرا که انقلابهای غیرایدئولوژیک منجر به تحول روحی و درونی در مردم نمیشود و به دیکتاتوری و اختناق منجر خواهد شد.
رمز بقای انقلاب همان رمز حدوث آن است
امام راحل در وصیت نامه الهی سیاسی خویش تصریح دارند که "بیتردید رمز بقای انقلاب اسلامی همان رمز پیروزی است؛ و رمز پیروزی را ملت میداند و نسلهای آینده در تاریخ خواهند خواند که دو رکن اصلی آن: انگیزه الهی و مقصد عالی حکومت اسلامی؛ و اجتماع ملت در سراسر کشور با وحدت کلمه برای همان انگیزه و مقصد". اینجانب به همه نسلهای حاضر و آینده وصیت میکنم که اگر بخواهید اسلام و حکومتالله برقرار باشد و دست استعمار و استثمارگران خارج و داخل از کشورتان قطع شود، این انگیزه الهی را که خداوند تعالی در قرآن کریم بر آن سفارش فرموده است از دست ندهید. "
وقتی انگیزهها صاف و زلال شد و برای خدا به تجلی درآمد، "تأییدات الهی" به صورت ثمره طبیعی آن پی در پی بر ملت مسلمان ایران فرود آمد و این دومین موضوع مهمی است که امام خمینی به وجود آن اعتراف میکنند و معتقدند که اگر این تأییدات و امدادهای الهی نبود محال بود انقلاب اسلامی بتواند بر نظام دو هزار و پانصد ساله شاهنشاهی غلبه کند و تمام حامیانش یعنی قدرتهای استکباری شرق و غرب و اقمار و عوامل دست نشانده شان را به ذلت و شکست برساند و "استقلال ایران" را به عنوان عالیترین دستاورد تقدیم ملت کند.
وحدت و همبستگی نیرومند ملت، سومین عامل پیروزی انقلاب است که باید با چنگ و دندان از آن محافظت کنیم و نگذاریم دشمنان دانا و دوستان نادان این اتحاد را تبدیل به افتراق کنند و شیرازه کتاب وحدت را از هم بگسلند.
برخی انقلابها پس از پیروزی سیر نزولی پیدا کرده و نه تنها نمیتوانند بسیج و حمایت مردمی را همچنان با خود به همراه داشته باشند، بلکه توسط همان نیروهایی که حامل انقلاب بودند، طرد شده و مورد نقد و بی مهری قرار میگیرند. نقطه مقابل این انقلابها، انقلابهای مانا هستند که نه تنها حمایت مردمی از آنها ادامه دارد، بلکه با گذشت زمان پایههای آن محکمتر شده و همچنان توان بالایی برای بسیج مردمی دارند. انقلاب اسلامی ایران را میتوان نمونه بارز این انقلابها به شمار آورد. ثبات انقلاب اسلامی ایران با گذشت زمان، حفظ شده و حمایت مردمی نیز در هر دورهای به فراخور شرایط و بستر سیاسی، اجتماعی و اقتصادی بازتعریف میشود.
امام راحل همانگونه که در نخستین سخنرانی خود پس از بازگشت به میهن از پشتوانه ملت برای تعیین دولت و کنار زدن بازمانده رژیم پهلوی سخن گفتند در روزهای پایانی عمر شریف خود نیز بر نقش مردم در حکومت اسلامی تاکید کردند.
ایشان د رنامه به رییس وقت مجلس خبر گان میفرمایند: اگر مردم به خبرگان رأی دادند تا مجتهد عادلی را برای رهبری حکومتشان تعیین کنند، وقتی آنها هم فردی را تعیین کردند تا رهبری را به عهده بگیرد، قهری او مورد قبول مردم است در این صورت او ولیّ منتخب مردم میشود و حکمش نافذ است.
حضرت آیت الله خامنهای نیز، مهمترین دلیل تداوم انقلاب اسلامی را ناشی از سخن حق انقلاب میدانند و میفرمایند: «سخن انقلاب، سخن حق است. این، خاصیت حق است. «مثلا کلمة طیّبة کشجرة طیّبه»؛ این یک درخت پاکیزه و سالم و خوشنهادی است که در زمین سالم رشد میکند. «اصلها ثابت و فرعها فی السّماء»؛ ریشهاش محکم است، شاخ و برگش هم رفته بالا. «تؤتی اکلها کلّ حین باذن ربّها»؛ میوه او هم همیشگی است و در هر فصلی میوه خود را میدهد. (سوره ابراهیم، آیه ۲۴-۲۵) یعنی یک بار مصرف نیست، مثل خیلی از این حرکاتی که در دنیا انجام میگیرد؛ به اسم انقلاب یا کودتا یا غیر ذلک (نیست که) حکومتها را تغییر میدهند، اما یک بار مصرفند؛ بعد در یک دوره کوتاهی، قضیه به شکل قبل از آن حرکت و نهضت یا گاهی بدتر برمی گردد. کلمه حق اینجور نیست؛ کلمه حق ماندگار است.»
درخصوص نقش رهبری چه در دوره امام راحل (ره) و چه در زمان رهبری فعلی طبیعتاً با توجه به آن اعتقادات مردم و حضور همیشگیشان در صحنه میتواند با صلابت و قدرت کار را ادامه بدهد. در بیانی دیگر سه عامل اساسی:استقامت و روحیه شهادتطلبی مردم و صیانت از اسلام و مبانی دینی و قاطعیت بر صلابت رهبری، زمینه تداوم انقلاب در ۴۳ سال گذشته را پدید آورده و همین ماندگاری باعث فراگیری آن در کشورهای دیگر شده است.
رهبری انقلاب که توسط امام خمینی (ره) آغاز شد و پس از ایشان توسط آیت الله خامنهای در جریان است، یکی از ارکان مهم در جریان ماندگاری انقلاب اسلامی و حفظ آرمانهای نظام مقدس جمهوری اسلامی میباشد. امام خمینی (ره) با شخصیتی کاریزماتیک و جذبهی علمی و عرفانی، جوانان بسیاری از اقشار اجتماع ایران را به گرد خود درآورده بود، ایشان علاوه بر وجه رهبری یک حرکت سیاسی، مرجع تقلید مردم در امور دینی نیز بودند و اعتبار مضاعفی از این حیث نزد مردم داشتند.
اسلام و مردم تحت فرماندهی و تدبیر و درایت رهبری آگاه و شجاع به همدیگر پیوند خورده و سبب حفظ این انقلاب میشوند. رهبری نقش ایده پرداز اسلامی را نیز دارد، و نوع حکومتش بر مردم طبق دستورات اسلامی است. البته ویژگیها و شاخصهای درونی شخص رهبری که در قانون اساسی آمده است، نیز سبب تقویت این رکن مهم ماندگاری انقلاب میشود.
رهبر کنونی انقلاب در رابطه با جایگاه ولایت فقیه معتقدند که اساس حرکت در نظام اسلامی، مبتنی بر پایبندی به مبانی بوده و ولایت الهی به عنوان مهمترین منبع و مبدأ مشروعیت نظام جمهوری اسلامی که به یک فقیه جامع الشرایط در قالب رهبر جامعه، واگذار میگردد، یک شرط اصلی دارد و آن نیز پایبندی به احکام شرعی از ناحیهی شارع مقدس است. رهبر جامعه اگر به احکام الهی و قوانین اسلامی پشت کند و یا نسبت به آنها بی تفاوت باشد و از لحاظ نظری و عملی به هیچ یک از این قوانین اعتنا نکند، از مشروعیت میافتد و دیگر نیازی به اطاعت او نیست و بر کسی واجب نیست مطیع ایشان باشد و بلکه حتی جوازی هم برای این کار وجود ندارد.
وصیت امام: حفظ نظام
و یک وصیت به ملت شریف ایران و سایر ملتهای مبتلا به حکومتهای فاسد و دربند قدرتهای بزرگ میکنم؛ اما به ملت عزیز ایران توصیه میکنم که نعمتی که با جهاد عظیم خودتان و خون جوانان برومندتان به دست آوردید همچون عزیزترین امور قدرش را بدانید و از آن حفاظت و پاسداری نمایید و در راه آن، که نعمتی عظیم الهی و امانت بزرگ خداوندی است کوشش کنید و از مشکلاتی که در این صراط مستقیم پیش میآید نهراسید که إن تَنْصروا الله ینْصُرْکُمْ وَیثَبِّتْ اَقدامَکُم و درمشکلات دولت جمهوری اسلامی با جان و دل شریک و در رفع آنها کوشا باشید، و دولت و مجلس را از خود بدانید، و، چون محبوبی گرامی از آن نگهداری کنید.
پشتیبانی و حمایت از، ولی فقیه
معظم له در ۲۸ شهریور ۱۳۵۸ در جمع افسران، همافران، درجه داران و پرسنل غیر نظامی پایگاه هشتم نکاء نیروی مستقر در اصفهان، سخنانی در شهر قم ایراد میفرمایند: «من به همه ملت، به همه قوای انتظامی، اطمینان میدهم که امر دولت اسلامی، اگر با نظارت فقیه و ولایت فقیه باشد، آسیبی بر این مملکت نخواهد وارد شد. گویندگان و نویسندگان نترسند از حکومت اسلامی و نترسند از ولایت فقیه، ولایت فقیه آنطور که اسلام مقرر فرموده است و ائمه ما نصب فرموده اند به کسی صدمه وارد نمیکند، دیکتاتوری به وجود نمیآورد، کاری که بر خلاف مصالح مملکت است انجام نمیدهد.» (صحیفه امام، جلد ۱۰، ص ۵۸)
پیوند حوزه و دانشگاه و دوری از تفرقه
امام در وصیت نامه خویش میفرمایند:توصیه اینجانب آن است که نسل حاضر و آینده غفلت نکنند و دانشگاهیان و جوانان برومند عزیز هر چه بیشتر با روحانیان و طلاب علوم اسلامی پیوند دوستی و تفاهم را محکمتر و استوارتر سازند و از نقشهها و توطئههای دشمن غدار غافل نباشند و به مجرد آنکه فرد یا افرادی را دیدند که با گفتار و رفتار خود درصدد است بذر نفاق بین آنان افکند او را ارشاد و نصیحت نمایند؛ و اگر تأثیر نکرد از او روگردان شوند و او را به انزوا کشانند و نگذارند توطئه ریشه دواند که سرچشمه را به آسانی میتوان گرفت؛ و مخصوصاً اگر در اساتید کسی پیدا شد که میخواهد انحراف ایجاد کند، او را ارشاد و اگر نشد، از خود و کلاس خود طرد کنند؛ و این توصیه بیشتر متوجه روحانیون و محصلین علوم دینی است؛ و توطئهها در دانشگاهها از عمق ویژهای برخوردار است و هر قشر محترم که مغز متفکر جامعه هستند باید مواظب توطئهها باشند.
رفع وابستگی به غرب و شرق در امور اقتصادی با اتکا به تولیدداخلی
من وصیت دلسوزانه و خادمانه میکنم به ملت عزیز که اکنون که تا حدود بسیار چشمگیری از بسیاری از این دامها نجات یافته و نسل محروم حاضر به فعالیت و ابتکار برخاسته و دیدیم که بسیاری از کارخانهها و وسایل پیشرفته مثل هواپیماها و دیگر چیزها که گمان نمیرفت متخصصینِ ایران قادر به راه انداختن کارخانهها و امثال آن باشند و همه دستها را به سوی غرب یا شرق دراز کرده بودیم که متخصصین آنان اینها را به راه اندازند، در اثر محاصره اقتصادی و جنگ تحمیلی، خود جوانان عزیز ما قطعات محل احتیاج را ساخته و با قیمتهای ارزانتر عرضه کرده و رفع احتیاج نمودند و ثابت کردند که اگر بخواهیم میتوانیم. باید هوشیار و بیدار ومراقب باشید که سیاستبازان پیوسته به غرب و شرق با وسوسههای شیطانی شما را به سوی این چپاولگران بینالمللی نکشند؛ و با اراده مصمم و فعالیت و پشتکار خود به رفع وابستگیها قیام کنید
راهبردهای امام راحل برای ماندگاری انقلاب در دوران پس از امام
۱-نهاد سازی: از جمله راهبردهای اساسی حفظ و بقای نظام در سیره امام نهاد سازی است د رواقع امام با حمایت از شکل گیری نظام بر اساس رای مردم و نهادینه کردن ساختارهای آن در قانون اساسی عملا بزرگترین گام را برای حفظ نظام برداشتند، اما بدین امر اکتفا نکردند. شاید در بسیاری از کشورها از جمله مصر بعد از قیام مردمی نیزقانون اساسی تصویب شد و بارای ملت رسمیت یافت، اما نبود هدایتها و فرهنگ سازی لازم و نبود ایدئولوژی منسجم و بخصوص نبود رهبری آگاه جنبش مردم مصر را به ناکامی کشاند به نحوی که کمتراز یکسال بعداز به قدرت رسیدن محمد مرسی با کودتای به ظاهر مردمی سیسی انقلاب مردم مصر به دوران مبارک بازگشت؛ لذا ایجاد فرهنگ لازم و نخبگان مکتبی برای حفاظت از قانون اساسی تحت هدایت های رهبری انقلاب ضامن ماندگاری انقلاب شد. تاسیس نهادهای انقلابی نظامی انتظامی مانند کمییتههای انقلاب و سپاه پاسداران وبسیج مستضعفین ٰ نهاد های حمایتی مانند بنیاد مستضعفان، کمیته امداد و بنیاد مسکن نهادهای فرهنگی آموزشی مانند نهضت سواد آموزی نهادهای عمرانی و توسعهای مانند جهاد سازندگی درکنار وزارتخانهها و سازمانهای مستقر و انقلابی شده بعداز انقلاب از تدابیر مهم امام برای حفاظت ومانایی انقلاب و جمهوری اسلامی در تندباد حوادث و کودتاها وشورشهای اوایل انقلاب و نیز تجاوز نظامی رژیم بعث در سالهای بعد بود که اگر نبود این نهادسازیهای راهبردی تداوم حیات جمهوری اسلامی با خطر جدی مواجه میشد.
۲-گفتمان سازی: بی شک ماندگاری انقلاب اسلامی و هویت شاخص آن که از رهبران و نخبگان سیاسی به توده مردم بسط پیدا کرد در پرتوگفتمان سازی خاص امام و رهبران انقلاب بود امام با بهره گیری از ادبیات قرآنی ضمن آنکه انقلاب را تداوم سنت پیامبر و نهضت حسینی دانستند از واژگان قرآنی برای گفتمان سازی بهره بردند که این امر به تمایز و غیریت سازی گفتمان اصیل انقلاب از گفتمانهای لیبرالی و مارکسیستی و نیز گفتمانهای تحجر و سکولار منجر شد. این دوگفتمان رقیب میتوانستند در مقاطعی مسیر انقلاب را منحرف کنند، اما امام با طرد ونفی این گفتمانها و هدایت مردم برای دور شدن از صاحبان وهواداران این گفتمانهای انحرافی به حفظ مسیر درست انقلاب و جمهوری اسلامی کمک شایانی کردند.
۳-نخبه پروری: بی شک انقلاب برای پاگرفتن و حرکت کردن نیاز به نیرو دارد. حرکت انقلابی امام بدان علت امکان توفیق و مانایی یافت که بر پایه هدایتهای امام با همراهی و تبعیت نخبگان حوزوی ودانشگاهی روبروشد. بی شک بدون امام نهضت اسلامی به ثمر نمیرسید، اما بدون روحانیت بیدار و مبارز و بدون همراهی دانشگاهیان نیز این انقلاب توفیق نمییافت، اما نقش نخبه پروری امام در حوزه علمیه قم و نجف به میزانی از اهمیت رسید که بعداز انقلاب بار عمده اداره نظام جمهوری اسلامی را همان مبارزان و نخبگان حوزوی ودانشگاهی به دوش گرفتند. بدون حضور این نخبگان امکان تداوم و مانایی انقلاب در همان ماههای نخستین انقلاب منتفی میشد. حضور چهرههای تابناک روحانیت که در هجرت امام در پاریس پیام هدایتگر انقلاب را به گوش ایرانیان در اقصی نقاط کشور رساندند و بسیاری از انان در شورای انقلاب روند گذار به نظام اسلامی را رهبری و اداره کردند سهم بزرگی در تداوم ومانایی انقلاب داشت.
جمع بندی
امام راحل هم در دوران حیات نورانی خود تدابیر لازم برای حفظ مسیر انقلاب و مانایی آن به کار گرفتند و هم در وصیتنامه الهی سیاسی خویش توصیههای ارزشمندی برای دوران پس از حیات خود به یادگار گذاشتند. این وصیتنامه الهی سیاسی نقشه راه مانایی وماندگاری جمهوری اسلامی را ترسیم کرده و با استناد به حدیث ثقلین همان وصیت پیامبر را که تمسک به قرآن واهل بیت است برای دوری ازگمراهی و انحراف یادآوری کرده است. این وصیتنامه سپس با بیان مهمترین اصول ایدئولوژیک انقلاب اسلامی در جاهای مختلف ملت بزرگ ایران را خطاب قرار داده و به ارکان مهم وحیاتی جمهوری اسلامی از رهبری وروسای جمهور گرفته تا مجلس و شورای نگهبان و روحانیان ودانشگاهیان و نیروهای نظامی و دستگاههای فرهنگی و و تبلیغی توصیههای ارزندهای دارد که عمل به این وصیتها بقا و تداوم انقلاب وحفظ نظام اسلامی را تضمین خواهد کرد.
شاید بتوان استمرار ولایت فقیه و تداوم رهبری امام برای دوران بعد از خود را مهمترین میراث و راهنمایی امام برای عصری دانست که با رهبری جانشین ایشان ْ جهانیان زنده بودن نهضت خمینی کبیر را گواهی میدهند.
نویسنده: حسن مجیدی
خبرگزاری صدا و سیما