پخش زنده
امروز: -
رژیم صهیونیستی که اینگونه از حمله اخیر یمنیها به امارات عربی متحده به وحشت افتاده است چگونه میخواهد با ایران، حزب الله و حماس رو در رو شود.
به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری صدا و سیما، به نوشته راي اليوم، رژیم صهیونیستی که اینگونه از حمله اخیر یمنیها به امارات عربی متحده به وحشت افتاده است چگونه میخواهد با ایران، حزب الله و حماس رو در رو شود، در حالیکه حزب الله در جنگ ۳۳ روزه توانست دکترین جنگی و نظامی رژیم اشغالگر را که دیوید بن گورین اولین نخست وزیر اسرائیل آن را ترسیم کرده بود و بر ضرورت تعیین تکلیف جنگ ظرف چند روز آن هم در خاک دشمن تاکید میکند، از بین ببرد.
زهیر أندراوس در یادداشي به حملات اخیر نیروهای یمنی به امارات پرداخت و با اشاره به این که اسرائیل از حملات حوثیها (جنبش انصارالله یمن) به وحشت افتاده است بنابراین چگونه با ایران، حزب الله لبنان و حماس روبرو خواهد شد نوشت: ادعا نمیکنم که از مسائل نظامی، راهبردها و تاکتیکهای جنگی سر در میآورم، اما با این حال به عنوان یک عرب فلسطینی محکوم به زندگی با رژیم اشغالگر هستم که سرزمین مرا تحت سیطره خود در آورده و حریم ما را نقض کرده است؛ بنابراین مثل بقیه فلسطینیان آنچه را در سرزمین من فلسطین که فعلا اسرائیل نامیده میشود پیگیری میکنم.
در نتیجه این پیگیریها با سوالات مهم و سرنوشت ساز و ریشهای روبرو میشوم، اما پاسخ مناسب و کافی برای آنها نمییابم. یکی از پرسشها این است که آیا این رژیم توان تحمل حمله موشکی احتمالی ایران، حزب الله، حماس و بقیه گروههای فلسطینی در غزه را دارد؟ آیا آنگونه که کارشناسان در تل آویو میگویند این رژیم توان تحمل حمله موشکی حوثیها از یمن و نیز حمله موشکی از عراق را دارد؟ درباره سوریه چه؟ این در حالیست که فرمانده سابق یگان زرهی ارتش رژیم اشغالگر گفته است یگان زرهی سوریه به رغم جنگی که این کشور با آن روبرو شده است همچنان بازیگر اصلی در قواعد درگیری در غرب آسياست.
پیش از طرح سوالات دشوار باید به این نکته اشاره کنم که متاسفانه بسیاری از اعراب هنوز در این توهم به سر میبرند که ارتش صهيونيستي شکست ناپذیر است و این در حالیست که سران این رژیم علنا اعلام میکنند ارتش این رژیم آخرین پیروزی خود را در جنگ ۱۹۶۷ به دست آورد و فراتر از آن، ارتش این رژیم اعلام میکند آخرین درگیری زمینی آن، در سال ۱۹۷۳ علیه مصر و سوریه بوده است. خطرناکتر از آن اینکه تعداد زیادی از اصحاب شکست خورده و بحران زده رسانه، شبانه روز، دانسته یا نادانسته در حال تبلیغ برای ارتش اسرائیل هستند و آگاهانه یا ناآگاهانه مصداق این سخن چگوارا هستند که گفت «گلوله یک نفر را میکشد، اما سخن بزدلانه یک ملت کامل را میکشد.»، زیرا جنگ با صهیونیستها فقط در میدان جنگ نیست بلکه در عرصههای دیگر نیز هست. در عصر ما، شبکههای اجتماعی به مهمترین ابزار برای تغییر باورها تبدیل شده اند بر همین اساس مگسهای الکترونیکی به شدت گسترش پیدا کرده اند و همین مسئله باعث افزایش آشفتگیها و سردرگمیها تا حد ناامیدی شده است.
پس از حمله دقیق انصار الله به تاسیسات امارات عربی متحده، مسئله مقاومت رژيم صهيونيستي در برابر حمله ایران، سوریه، حزب الله، انصارالله، گروههای طرفدار ایران در عراق و نیز حماس و گروههای فلسطینی در نوار غزه بار دیگر با قدرت و جدیت مطرح شده و در دستور کار رژیم صهيونيستي قرار گرفته است.
ایهود یعاری شرقشناس اسرائیلی که با سازمانهای اطلاعاتی اسرائیل در ارتباط است میگوید: «حمله انصارالله به اسرائیل حتمی است و فقط زمان آن مطرح است». اگر این تحلیل درست نبود، بخش مراقبتهای نظامی در تل آویو که پیوسته تلاش میکند رسانههای عبری را کنترل کند تا به امنیت اسرائیل لطمه نزنند، اجازه انتشار چنین مطلبی را نمیداد. این نکته را نیز باید مد نظر داشت که صحبت از رسانههای حکومتی است که خود به خود برای ترویج برنامههای رژیم صهیونیستی فعالیت میکنند و در زمان جنگهای اسرائیل به نوبه خود به واحد تهاجمی تبدیل میشوند.
به اصل موضوع برگردیم؛ به گفته منابع رسمی اسرائیلی، ایران بیش از چهل هزار پهپاد تهاجمی – انفجاری دارد و میتواند هر منطقه از اسرائیل را هدف قرار دهد و موشکهای بالستیک قاره پیمای ایران را نیز باید به این پهپادها افزود. علاوه بر این، فرماندهان ارتش اسرائیل میگویند حزب الله بیش از ۱۴۰ هزار فروند موشک دارد که سراسر اسرائیل در تیررس آنهاست. اما در خصوص جنبش حماس در نوار غزه نیز باید گفت صهیونیستها خودشان اقرار میکنند موشکهایی که جنبش حماس با حمایت ایران، سوریه و حزب الله تولید کرده است میتواند تا مناطق آنسوی حیفا در اسرائیل را هدف قرار دهند و اگر فرض کنیم خدای ناکرده جنگی میان ایران، سوریه، حزب الله و حماس از یکسو و میان رژیم صهیونیستی از سوی دیگر در بگیرد، آیا اسرائیل قادر است با این حجم کمّی و کیفی از حملات مقابله کند؟ گمان میکنیم زیرا اسرائیل در چنین شرایطی سستتر از تار عنکبوت خواهد بود.
در این مجال اندک بهتر است به کسانی که حافظههای گزینشی یا کوتاه مدت دارند یا هر دوی آنها یادآوری شود که به اعتراف خود اسرائیلی ها، حزب الله در جنگ دوم لبنان در سال ۲۰۰۶، بینی ارتش اشغالگر را به خاک مالید و مهمتر از آن این که حزب الله در همین جنگ توانست دکترین جنگی و نظامی رژیم اشغالگر را که دیوید بن گورین اولین نخست وزیر اسرائیل آن را ترسیم کرده بود و بر ضرورت تعیین تکلیف جنگ ظرف چند روز آن هم در خاک دشمن تاکید میکند، از بین ببرد. این نکته را نیز باید در نظر داشت که اسرائیل حزب الله لبنان را به معنای واقعی کلمه ارتشی واقعی میداند که از بسیاری ارتشهای کشورهای عضو ناتو قویتر است.
برای روشن شدن مسئله باید بگوییم جنگ سال ۲۰۰۶ لبنان، ۳۴ روز طول کشید و عمق خاک فلسطین اشغالی به میدان نبرد تبدیل شد. در تجاوز سال ۲۰۱۴ به نوار غزه نیز جنگ بین گروههای فلسطینی و ارتش شکست ناپذیر اسرائیل ۵۱ روز به طول انجامید و پس از آن که اسرائیل برای آتش بس به مصر متوسل شد، به پایان رسید.
خلاصه کلام اینکه حمله هفته گذشته انصارالله به امارات عربی متحده، پیامی راهبردی برای همه کسانی که مسئله به آنها مربوط میشود به همراه داشت. اسرائیل نشان داد در برابر حملات جنبش انصارالله یمن امنیت ندارد و درباره احتمال الحاق آنها به جنگ آینده علیه اسرائیل هشدار داد و در همین حال اذعان کرد عربستان سعودی امید به شکست یمن را از دست داده است.
با حمله انصارالله به امارات، قواعد درگیری بین محور مقاومت از یکسو و دشمنان از سوی دیگر تغییر کرد. سوالی که همچنان به قوت خود باقیست این است که: به گفته رسانههای اسرائیلی، این رژیم خود را برای جنگ همزمان در دو جبهه شمال با حزب الله و جنوب با حماس آماده میکند؛ اما آیا تصمیم گیرندگان در تل آویو به این نتیجه رسیده اند که تاریخ مصرف موضوع جنگ در دو جبهه تمام شده است و جنگ آینده اگر خدای نکرده روی دهد در چند جبهه خواهد بود و عمق شکننده و آشفته اسرائیل را هدف قرار خواهد داد؟