فضیلت تلاوت سوره جن
سوره جن هفتاد و دومین سوره و از سورههای مکی است که در جزء ۲۹ قرآن جای دارد. نامگذاری این سوره به نام «جن» به دلیل وجود واژه جن در نخستین آیه و وجود مطالبی درباره جن، در این سوره است.
به گزارش
گروه وبگردی خبرگزاری صدا و سیما، سوره جن بعضی از عقاید خرافی مردم درباره جن را مطرح کرده و به آنها پاسخ میدهد و بر اساس آیات آن دعوت پیامبر اسلام (ص) برای جن و انس عمومیت دارد. آیه ۱۸ با نام المساجد لله و آیات ٢٦ و ٢٧ درباره عصمت پیامبران از آیات مشهور و نامدار این سوره است.
در فضیلت تلاوت سوره جن آمده است هر کس سوره جنّ را قرائت کند، خداوند به عدد هر جنّ و شیطانى که پیامبر اسلام را تصدیق و یا تکذیب کرده ثواب بنده آزاد کردن عطا میکند.
علت نامگذاری
این سوره را به دلیل وجود مطالبی درباره جن و وجود این واژه در نخستین آیه آن، «جن» نامیدهاند. برخی نیز با توجه به سرآغاز نخستین آیه آن، این سوره را به نام «قل اوحی» نامگذاری کردهاند.
جن را موجودی اسرارآمیز دانستهاند که مانند انسان دارای شعور، اختیار و تکلیف است و به اقتضای طبیعتش از حواس بشر پوشیده و در شرایط عادی، قابل درک حسی نیست. بنابر برخی آیات و روایات، جن، آفریده شده از آتش و یا آمیختهای از آتش است و مانند انسان، مکلف بوده و هدف از خلقت او، همانند انسان، عبادت و بندگی خدا است. او در آخرت برانگیخته میشود و میتواند مطیع یا عاصی، مؤمن یا مشرک باشد.
ترتیب و محل نزول
سوره جن جز سورههای مکی و در ترتیب نزول، چهلمین سورهای است که بر پیامبر (ص) نازل شده است. این سوره در چینش کنونی مُصحَف، هفتاد و دومین سوره است و در جزء ۲۹ قرآن جای دارد.
تعداد آیات و دیگر ویژگیها
سوره جن دارای ۲۸ آیه، ۲۸۶ کلمه و ۱۱۰۹ حرف است و از نظر حجم از سورههای مفصلات یعنی از سورههای نسبتا کوچک قرآن است که بخش اول حزب سوم جزء ۲۹ را تشکیل میدهد. سوره جن اولین سوره از سورههای پنجگانه مقولات است که با کلمه «قُل» آغاز میشود. این سوره را در شمار سورههای ممتحنات نیز آوردهاند؛ چراکه با سوره ممتحنه تناسب محتوایی دارد.
محتوا
بخش اول سوره جن، شرح داستان طایفهای از جن است که با شنیدن تلاوت قرآن، از فصاحت آن شگفت زده شده و با اذعان به شگرف بودن و نیز راهنما بودن قرآن، به پیامبر اسلام (ص) ایمان آورده، در برابر قرآن اظهار خضوع کرده و به معاد معتقد میشوند. در این سوره به وجود دو گروه مؤمن و کافر در طایفه جن اشاره میکند که مانند انسانها برخی صالح و برخی فسادانگیزند. سوره جن بعضی از عقاید خرافی مردم درباره جن را مطرح و به آنها پاسخ میدهد و این نکته را متذکر میشود که دعوت پیامبر اسلام (ص) برای طایفه جن و انس عمومیت دارد.
در بخش دیگری از سوره جن به توحید و معاد اشاره شده و در آخرین بخش سخن از علم غیب است که هیچکس غیر از آنچه خداوند اراده کرده، از آن آگاهی ندارد.
شأن نزول
مفسران ماجرای حضور گروهی از جنّیان و گوش فرا دادن آنان به تلاوت پیامبر (ص) را که در سوره احقاف (آیات ۲۹-۳۲) آمده است را سبب نزول این سوره ذکر کردهاند. درباره سوره جن چند شأن نزول دیگر نیز گفته شده است:
در تفسیر علی بن ابراهیم قمی آمده است پیامبر اسلام (ص) برای دعوت مردم به اسلام از مکه به سمت بازار عُکاظ در طائف رفت، ولی پاسخ مثبت نگرفت. در راه بازگشت در محلی که به نام وادی جن مشهور بود، مشغول تلاوت قرآن شد که گروهی از جنیان صدای او را شنیدند و ایمان آوردند و برای تبلیغ به سوی قوم خود بازگشتند.
از ابن عباس نیز روایت است پیامبر (ص) در نماز صبح به تلاوت قرآن مشغول بود که گروهی از جن برای تحقیق از علت قطع اخبار آسمان از خود، صدای قرآن خواندن پیامبر را شنیدند و گفتند علت قطع اخبار آسمان از ما همین است و به سوی قوم خود بازگشته و آنها را به اسلام دعوت کردند.
از عبدالله بن مسعود نیز نقل شده شبی در مکه پیامبر را نیافتیم و نگران حال او شدیم، بعد از جستجوی زیاد او را که از سوی کوه حراء میآمد، یافتیم و فرمودند دعوتکننده جن به سراغ من آمد و من برای خواندن قرآن، نزد آنها رفتم.
آیات مشهور سوره جن عبارتند از:
آیه المساجد لله (۱۸)
نوشتار اصلی: آیه المساجد لله
«وَأَنَّ الْمَسَاجِدَ لِلَّـهِ فَلَا تَدْعُوا مَعَ اللَّـهِ أَحَدًا﴿۱۸﴾»
(و مساجد ویژه خداست، پس هیچ کس را با خدا مخوانید.)
طبرسی در تفسیر مجمع البیان به نقل از خلیل میگوید: تقدیر این آیه «و لأنّ المساجد للَّه فلا تدعوا مع اللَّه احدا سوى اللَّه» بوده است؛ بنابراین در مساجد و اماکنی که برای عبادت خدا بنا نهاده شده است، هیچ کسی را در عبادت خدا شریک نکنید، همانطور که نصارا در معابد خود و مشرکان در کعبه چنین میکنند. طبرسی همچنین به نقل از سعید بن جبیر و زجاج و فراء مساجد را به مواضع سجده که در نماز در سجده بر زمین گذارده میشود تفسیر کرده است که شایسته نیست با آنها برای غیر خدا سجده شود.
آیات عصمت پیامبران (۲۶ و۲۷)
«عَالِمُ الْغَیْبِ فَلَا یُظْهِرُ عَلَىٰ غَیْبِهِ أَحَدًا﴿۲۶﴾إِلَّا مَنِ ارْتَضَىٰ مِن رَّسُولٍ فَإِنَّهُ یَسْلُکُ مِن بَیْنِ یَدَیْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ رَصَدًا﴿٢٧﴾»
(داناى نهان است و کسى را بر غیب خود آگاه نمىکند. جز پیامبرى را که از او خشنود باشد، که [در این صورت]براى او از پیش رو و از پشت سرش نگاهبانانى بر خواهد گماشت.)
این آیات یک قاعده را در مورد علم غیب بیان کرده که خدا کسى را بر غیب خود آگاه نمىکند و سپس «پیامبر برگزیده» را از این قاعده استثناء میکند. همچنین این آیات یکی از دلایل عصمت پیامبران است که با نیروی غیبی و امداد الهی و مراقبت فرشتگان، از لغزشها و خطاها و از شر شیاطین جن و انس و وسوسهها و آنچه اصالت وحی را خدشه دار میسازد، مصون و محفوظند.
فضیلت و خواص
در فضیلت قرائت سوره جن از پیامبر (ص) روایت شده، خداوند به عدد هر جنّ و شیطانى که پیامبر اسلام را تصدیق و یا تکذیب کرده، به قاری آن ثواب بنده آزاد کردن عطا میکند. از امام صادق (ع) نیز روایت است کسى که زیاد سوره «قل اوحى» را تلاوت کند در دنیا چیزى از چشم زخم، جادو، مکر و آزار جنیان به او نرسد و با پیامبر خواهد بود.
متن و ترجمه سوره
بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِیمِ
قُلْ أُوحِیَ إِلَیَّ أَنَّهُ اسْتَمَعَ نَفَرٌ مِّنَ الْجِنِّ فَقَالُوا إِنَّا سَمِعْنَا قُرْآنًا عَجَبًا ﴿١﴾ یَهْدِی إِلَى الرُّشْدِ فَآمَنَّا بِهِ ۖ وَلَن نُّشْرِکَ بِرَبِّنَا أَحَدًا ﴿٢﴾ وَأَنَّهُ تَعَالَىٰ جَدُّ رَبِّنَا مَا اتَّخَذَ صَاحِبَةً وَلَا وَلَدًا ﴿٣﴾ وَأَنَّهُ کَانَ یَقُولُ سَفِیهُنَا عَلَى اللَّـهِ شَطَطًا ﴿٤﴾ وَأَنَّا ظَنَنَّا أَن لَّن تَقُولَ الْإِنسُ وَالْجِنُّ عَلَى اللَّـهِ کَذِبًا ﴿٥﴾ وَأَنَّهُ کَانَ رِجَالٌ مِّنَ الْإِنسِ یَعُوذُونَ بِرِجَالٍ مِّنَ الْجِنِّ فَزَادُوهُمْ رَهَقًا ﴿٦﴾ وَأَنَّهُمْ ظَنُّوا کَمَا ظَنَنتُمْ أَن لَّن یَبْعَثَ اللَّـهُ أَحَدًا ﴿٧﴾ وَأَنَّا لَمَسْنَا السَّمَاءَ فَوَجَدْنَاهَا مُلِئَتْ حَرَسًا شَدِیدًا وَشُهُبًا ﴿٨﴾ وَأَنَّا کُنَّا نَقْعُدُ مِنْهَا مَقَاعِدَ لِلسَّمْعِ ۖ فَمَن یَسْتَمِعِ الْآنَ یَجِدْ لَهُ شِهَابًا رَّصَدًا ﴿٩﴾ وَأَنَّا لَا نَدْرِی أَشَرٌّ أُرِیدَ بِمَن فِی الْأَرْضِ أَمْ أَرَادَ بِهِمْ رَبُّهُمْ رَشَدًا ﴿١٠﴾ وَأَنَّا مِنَّا الصَّالِحُونَ وَمِنَّا دُونَ ذَٰلِکَ ۖ کُنَّا طَرَائِقَ قِدَدًا ﴿١١﴾ وَأَنَّا ظَنَنَّا أَن لَّن نُّعْجِزَ اللَّـهَ فِی الْأَرْضِ وَلَن نُّعْجِزَهُ هَرَبًا ﴿١٢﴾ وَأَنَّا لَمَّا سَمِعْنَا الْهُدَىٰ آمَنَّا بِهِ ۖ فَمَن یُؤْمِن بِرَبِّهِ فَلَا یَخَافُ بَخْسًا وَلَا رَهَقًا ﴿١٣﴾ وَأَنَّا مِنَّا الْمُسْلِمُونَ وَمِنَّا الْقَاسِطُونَ ۖ فَمَنْ أَسْلَمَ فَأُولَـٰئِکَ تَحَرَّوْا رَشَدًا ﴿١٤﴾ وَأَمَّا الْقَاسِطُونَ فَکَانُوا لِجَهَنَّمَ حَطَبًا ﴿١٥﴾ وَأَن لَّوِ اسْتَقَامُوا عَلَى الطَّرِیقَةِ لَأَسْقَیْنَاهُم مَّاءً غَدَقًا ﴿١٦﴾ لِّنَفْتِنَهُمْ فِیهِ ۚ وَمَن یُعْرِضْ عَن ذِکْرِ رَبِّهِ یَسْلُکْهُ عَذَابًا صَعَدًا ﴿١٧﴾ وَأَنَّ الْمَسَاجِدَ لِلَّـهِ فَلَا تَدْعُوا مَعَ اللَّـهِ أَحَدًا ﴿١٨﴾ وَأَنَّهُ لَمَّا قَامَ عَبْدُ اللَّـهِ یَدْعُوهُ کَادُوا یَکُونُونَ عَلَیْهِ لِبَدًا ﴿١٩﴾ قُلْ إِنَّمَا أَدْعُو رَبِّی وَلَا أُشْرِکُ بِهِ أَحَدًا ﴿٢٠﴾ قُلْ إِنِّی لَا أَمْلِکُ لَکُمْ ضَرًّا وَلَا رَشَدًا ﴿٢١﴾ قُلْ إِنِّی لَن یُجِیرَنِی مِنَ اللَّـهِ أَحَدٌ وَلَنْ أَجِدَ مِن دُونِهِ مُلْتَحَدًا ﴿٢٢﴾ إِلَّا بَلَاغًا مِّنَ اللَّـهِ وَرِسَالَاتِهِ ۚ وَمَن یَعْصِ اللَّـهَ وَرَسُولَهُ فَإِنَّ لَهُ نَارَ جَهَنَّمَ خَالِدِینَ فِیهَا أَبَدًا ﴿٢٣﴾ حَتَّىٰ إِذَا رَأَوْا مَا یُوعَدُونَ فَسَیَعْلَمُونَ مَنْ أَضْعَفُ نَاصِرًا وَأَقَلُّ عَدَدًا ﴿٢٤﴾ قُلْ إِنْ أَدْرِی أَقَرِیبٌ مَّا تُوعَدُونَ أَمْ یَجْعَلُ لَهُ رَبِّی أَمَدًا ﴿٢٥﴾ عَالِمُ الْغَیْبِ فَلَا یُظْهِرُ عَلَىٰ غَیْبِهِ أَحَدًا ﴿٢٦﴾ إِلَّا مَنِ ارْتَضَىٰ مِن رَّسُولٍ فَإِنَّهُ یَسْلُکُ مِن بَیْنِ یَدَیْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ رَصَدًا ﴿٢٧﴾ لِّیَعْلَمَ أَن قَدْ أَبْلَغُوا رِسَالَاتِ رَبِّهِمْ وَأَحَاطَ بِمَا لَدَیْهِمْ وَأَحْصَىٰ کُلَّ شَیْءٍ عَدَدًا ﴿٢٨﴾
به نام خداوند رحمتگر مهربان
بگو: «به من وحى شده است که تنى چند از جنّیان گوش فرا داشتند و گفتند: راستى ما قرآنى شگفتآور شنیدیم. (۱) [که]به راه راست هدایت مىکند. پس به آن ایمان آوردیم و هرگز کسى را شریک پروردگارمان قرار نخواهیم داد. (۲) و اینکه او، پروردگار والاى ما، همسر و فرزندى اختیار نکرده است. (۳) و [شگفت]آنکه کم خرد ما، در باره خدا سخنانى یاوه مىسراید. (۴) و ما پنداشته بودیم که انس و جن هرگز به خدا دروغ نمىبندند. (۵) و مردانى از آدمیان به مردانى از جن پناه مىبردند و بر سرکشى آنها مىافزودند. (۶) و آنها [نیز]آن گونه که [شما]پنداشتهاید، گمان بردند که خدا هرگز کسى را زنده نخواهد گردانید. (۷) و ما بر آسمان دست یافتیم و آن را پر از نگهبانان توانا و تیرهاى شهاب یافتیم. (۸) و در [آسمان]براى شنیدن، به کمین مىنشستیم، [اما]اکنون هر که بخواهد به گوش باشد، تیر شهابى در کمین خود مىیابد. (۹) و ما [درست]نمىدانیم که آیا براى کسانى که در زمینند بدى خواسته شده یا پروردگارشان برایشان هدایت خواسته است؟ (۱۰) و از میان ما برخى درستکارند و برخى غیر آن، و ما فرقههایى گوناگونیم. (۱۱) و ما مىدانیم که هرگز نمىتوانیم در زمین خداى را به ستوه آوریم، و هرگز او را با گریز [خود]درمانده نتوانیم کرد (۱۲) و ما، چون هدایت را شنیدیم بدان گرویدیم؛ پس کسى که به پروردگار خود ایمان آورد، از کمى [پاداش]و سختى بیم ندارد. (۱۳) و از میان ما برخى فرمانبردار و برخى از ما منحرفند: پس کسانى که به فرمانند، آنان در جستجوى راه درستند، (۱۴) ولى منحرفان، هیزم جهنم خواهند بود.» (۱۵) و اگر [مردم]در راه درست، پایدارى ورزند، قطعاً آب گوارایى بدیشان نوشانیم. (۱۶) تا در این باره آنان را بیازماییم، و هر کس از یاد پروردگار خود دل بگرداند، وى را در قید عذابى [روز]افزون درآورد. (۱۷) و مساجد ویژه خداست، پس هیچ کس را با خدا مخوانید. (۱۸) و همین که «بنده خدا» برخاست تا او را بخواند، چیزى نمانده بود که بر سر وى فرو افتند. (۱۹) بگو: «من تنها پروردگار خود را مىخوانم و کسى را با او شریک نمىگردانم.» (۲۰) بگو: «من براى شما اختیار زیان و هدایتى را ندارم.» (۲۱) بگو: «هرگز کسى مرا در برابر خدا پناه نمىدهد و هرگز پناهگاهى غیر از او نمىیابم. (۲۲) [وظیفه من]تنها ابلاغى از خدا و [رساندن]پیامهاى اوست.» و هر کس خدا و پیامبرش را نافرمانى کند قطعاً آتش دوزخ براى اوست و جاودانه در آن خواهند ماند. (۲۳) [باش]تا آنچه را وعده داده مىشوند ببینند، آنگاه دریابند که یاور چه کسى ضعیفتر و کدام یک شمارهاش کمتر است. (۲۴) بگو: «نمىدانم آنچه را که وعده داده شدهاید نزدیک است یا پروردگارم براى آن زمانى نهاده است؟» (۲۵) داناى نهان است، و کسى را بر غیب خود آگاه نمىکند، (۲۶) جز پیامبرى را که از او خشنود باشد، که [در این صورت]براى او از پیش رو و از پشت سرش نگاهبانانى بر خواهد گماشت، (۲۷) تا معلوم بدارد که پیامهاى پروردگار خود را رسانیدهاند؛ و [خدا]بدانچه نزد ایشان است احاطه دارد و هر چیزى را به عدد شماره کرده است. (۲۸)