گزارش مکتوب
غول صنعتی بافق خاک میخورد
وقتی شرکتهای فولادی سوار بر اسب مزایده و بورس ، سد راه رونق شرکتهای معدنی میشوند.
به گزارش
خبرگزاری صدا و سیما مرکز یزد، سالها از کنار کوهی بلند که میگفتند چغارت است ، گذر میکردم و نمیدانستم این سنگ اصلا برای چه استخراج میشود. حالا از آن کوه بلند، گودالی بزرگ بر جای مانده و کارخانه بزرگی که مدت هاست خاک تعطیلی بر قطعات آن نشسته است.
چغارت بافق زمانی از قدیمیترین و بزرگترین معادن سنگ آهن کشور بود که ذیل مجموعه سنگ آهن مرکزی بافق خوراک اصلی صنایع فولادی کشور را تامین میکرد و مازاد تولید سنگ آهن خام این معدن به کشورهای خارجی از طریق بنادر صادر میشد.
ذخایر این معدن بعد از ۵۰ سال استخراج حالا عیار لازم را از دست داده و دیگر چغارت نمیتواند تامین کننده مواد اولیه کارخانه بزرگ آگلومراسیون در جوار این معدن باشد. کارخانهای که سال ۹۳ با سرمایه گذاری بالغ بر ۱۰۰ میلیارد تومان به بهره برداری رسید و قرار بود سنگ آهن خام را در فرایند آگلومراسیون به کلوخههای سنگ آهن تبدیل کند.
این کارخانه عظیم حالا خاک میخورد و بیش از ۳۰۰ کارگر آن ماه هاست که کار خود را از دست داده اند.
وقتی چغارت، پیر میشود
چغارت بافق که حالا ۵۰ سال از عمرش میگذرد این روزها ترجیح داده تا بازنشست شود و دیگر بیش از این قلبش در جستجوی آهن کاویده نشود.
آنگونه که معاون فنی سنگ آهن مرکزی بافق میگوید: متوسط عیار ذخیره معدن چغارت ابتدا حدود ۸۳ درصد بوده است، اما هر هر چه این معدن عمیقتر شده، ذخیره آهن آن کم شده و باطله برداری افزایش پیدا کرده است، چیزی که معنای کاهش عیار سنگ معدن است.
مرادی میگوید: در حال حاضر عیار سنگ آهن مرکزی حدود ۵۰ درصد است و ذخیره اولیه آن که حدود ۲۰۷ میلیون تن بوده به ۳۰ میلیون تن کاهش پیدا کرده است.
به گفته معاون فنی سنگ آهن مرکزی، این ذخیره ۳۰ میلیون تنی با متوسط عیار ۵۰ درصد پاسخگوی کارخانه آگلومراسیون بافق نیست و کارخانه برای ادامه کار باید عیار سازی کند.
مرادی ادامه میدهد: کارخانه آگلومراسیون برای اینکه بتواند محصول مرغوبی تولید و به مشتری ارسال کند، قطعا باید عیاری بالای ۶۰ درصد داشته باشد که متاسفانه ذخیره مانده چغارت، دیگر جوابگوی این عیار نیست.
غول صنعتی که خاک میخورد
کارخانه آگلومراسیون بافق سال ۹۳ با سرمایه گذاری بالغ بر ۱۰۰ میلیارد تومان به بهره برداری رسید. این کارخانه جوار معدنی قرار بود با استفاده از سنگ آهن استخراجی از معدن چغارت، سالانه ۸۹۰ هزار تن کلوخه سنگ آهن تولید کند.
محصولی که بعد از تولید برای شارژ به کورههای بلند در کارخانههای فولادسازی ارسال میشود. کل تولید این کارخانه بعد از هفت سال بهره برداری، حدود ۸۰۰ هزار تن بوده و حتی به ظرفیت اسمی سالانه خود هم نرسیده است. حالا هم قریب یک سال است که این کارخانه تعطیل شده و کارگران آن بیکار شده اند.
کمبود خوراک سنگ آهن ریزدانه علت عدم تولید در این کارخانه است. این مطلب را مدیر کارخانه آگلومراسیون بافق میگوید و میافزاید: مجموعه کارخانه نزدیک به ۹ ماه است که متوقف شده و متاسفانه ۳۴۵ نیروی آن بیکار شده اند.
مهری میگوید: سنگ آهن مورد نیاز این کارخانه در منطقه موجود است، ولی سنگ به مناطق دیگر ارسال میشود در صورتیکه میتوان با یک مرحله فراوری خوراک این کارخانه را تامین کنیم.
شرایط خاص فروش محصول آگلومراسیون
آگلومراسیون محصول فراوری شده مورد نیاز کارخانههای تولید فولاد به روش کوره بلند است و محصول آگلومراسیون معمولا باید حداقل شرایط حمل را داشته باشد.
مدیر فنی کارخانه میگوید: کوچکترین مسئله در حملاین محصول این است که با توجه به شرایط فیزیک آگلومراسیون باید حمل مسیر طولانی نباشد چرا که این محصول خرد میشود و از ارزش میافتد.
سالک میافزاید: اگلو باید بلافاصله پس از اینکه از کارخانه آگلومراسیون اولیه شد وارد کوره بلند شود و مراحل ذوب و فولاد سازی را طی کند.
او میگوید: قرار بوده است در زمان راه اندازی کارخانه با توجه به محصول تولید شده طرح جامع فولاد نیز راه اندازی شود و چرخه تولید را تکمیل کند که با کاهش عیار سنگ آهن استخراجی و کمبود آن، این طرح عملی نشده است.
تکرار قصه پرغصه خام فروشی
گرچه ذخایر معدنی در تودههای سنگ آهن در منطقه بافق با اندکی فراوری میتواند هم ارزش افزوده بالایی را برای منطقه فراهم کند و هم به عنوان خوراک کارخانه آگلومراسیون مورد استفاده قرار گیرد، اما این موضوع در حال حاضر محقق نشده است و سنگ آهن استخراج شده از معادن اطراف بافق یا صادر شده و یا به کارخانههای داخلی ارسال میشود.
یکی از معادنی که در نزدیکی کارخانه آگلومراسیون قرار گرفته است، آنومالی شمالی و معدن چاه گز است که دارای ذخیره خوبی است، اما این ذخیره به کارخانههای خارج از شهرستان بافق فروخته میشود.
معاون معدنی فلات مرکزی بافق میگوید: سنگ آهن این معادن طبق قانون، از طریق مزایده یا بورس کالا به فروش میرسد که در سالهای ۹۸ و ۹۹، حدود ۳۰ درصد از فروش به صورت بورس و ۷۰ درصد آن به صورت مزایده بوده است.
به گفته مولوی، سنگ آهن تولیدی بعد از اینکه از طریق مزایده و بورس کالا به فروش میرسد، معمولا به ذوب آهن اصفهان یا فولاد زرند یا خود سنگ آهن مرکزی بافق انتقال پیدا میکند.
معاون معدنی سابق فلات مرکزی بافق ادامه میدهد: بحث فروش در چارچوب قانون و الزامات قانونی صورت میگیرد و ما باید از طریق مزایده آن، فضای رقابتی و سطح برابر را برای شرکتهای شرکت کننده در مزایده ایجاد کنیم.
مولوی میافزاید: سنگ آهن فاصله حمل کمتری دارد و اگر بخواهد در مزایده برنده شود، باید قیمت مناسب تری تعیین کند و وقتی مزایده گذاشته میشود، شرکتهایی که شرایط احراز را دارا هستند و در این مزایدات شرکت میکنند، باید نسبت به آن زنجیرهای که دارند، قیمت خود را اعلام کنند.
معاون معدنی سابق فلات مرکزی بافق میگوید: ما بخاطر بحث انفال بودن، این اختیار را که به صورت تک گزینه ای، یک شرکت را انتخاب کنیم و یک بار را تحویل دهیم، نداریم.
او ادامه میدهد: تعیین کننده قیمت ما نیستیم، یک فضای رقابتی در شرایط برابر است و هر شرکتی که قیمت مناسب تری ارائه دهد، مطمئنا قیمت خود را بر اساس زنجیرهاش تعیین کرده است و میتواند سنگ آهن را برای مصرف ببرد.
وقتی شرکتهای فولادی ، سد راه شرکتهای معدنی میشوند
شرکتهای فولادی به دلیل حفظ سود خود، درصدد هستند که شرکتهای معدنی را در همان محدوده معدنی نگه دارند و خیلی موافق گسترش شرکتهای معدنی به سمت فولادسازی نیستند. این مطلب را معاون تولید سنگ آهن مرکزی ایران – بافق میگوید و میافزاید: در حال حاضر تولید آگلومراسیون، بر عهده ذوب آهن اصفهان است که درواقع خوراک آن دو بخش میشود: یک بخش سنگ آهن دانه بندی با عیار ۱۰ تا ۳۰ میلیمتر که به آن سنگ آهن کوره بلند گفته میشود و بخش دیگر، سنگ آهن دانه ریز با ابعاد صفر تا ۱۰ میلیمتر است که، چون سنگ نرم و خاک همراه خود دارد، به این شکل و با این رِنج دانه بندی، قابل تولید در کوره بلند نیست و باید یک سری عملیات روی آن انجام شود تا به شکل کلوخه درآید.
نوابی میافزاید: در حال حاضر دلیل عمده توقف مجموعه، عدم تأمین خوراک سنگ آهن دانه بندی با عیار بالای ۵۸ میلیمتر است. او در توضیح این مطلب میگوید: در مزایدهها شرکتهای رقیبی که قیمت ارائه میکنند، معمولا شرکتهایی هستند که چرخه فولاد را دارند و میتوانند با قیمت رقابتی بالاتری خرید کنند. اما چون چرخه فولاد ما کامل نیست، با محصول میانی که داریم، معمولا شرکت در مزایدهها مقرون به صرفه نیست و نمیتوانیم رقابت کنیم.
معاون تولید سنگ آهن مرکزی ایران – بافق ادامه میدهد: این موضوع به دلیل ضعف مدیریت نیست، اما اعمال نظر شرکتهای فولادی در این امر قطعا تاثیرگذار است؛ چون آنها معمولا ارتباطشان با وزارت خانه بیشتر است.
نوابی میگوید: در بیشتر مزایدههای سنگ آهن کشور شرکت میکنیم، اما رقابت سنگین است و به دلیل نداشتن کارخانههای فرآوری بازنده ایم.
معاون تولید میافزاید: عمدتا شرکتهای فولادی، چون دست برتر را دارند قیمتهای بالاتری را ارائه میدهند و در این رقابت ما با توجه به اینکه چرخه فولادمان تکمیل نیست و مشکل داریم، نمیتونیم قیمت بالاتری بزنیم چرا که برای ما صرفه اقتصادی ندارد.
او میگوید: آنومالیهای اطراف هم با توجه به بحثهای واگذاری در شرایط سختی است و اگر بتوانیم سنگ آهن ناریگان را به چرخه تولید بیاوریم و عیارسازی کنیم خط تولید رونق دوباره میگیرد.
گامهایی برای رفع مشکل
وقتی شرکت های معدنی به علت مقررات بورس و مزایده کالا، توان رقابت با شرکت های فولادی را از دست می دهند و حاصل آن کارخانه های بزرگ تعطیل شده می ماند چاره کار درکجاست؟ آیا می توان در سالی که به نام پشتیبانی از تولید و مانع زدایی از آن نامگذاری شده به این موضوع بی توجه بود. خوشبختانه این موضوع مورد توجه مسئولان قرار گرفته است و آن گونه که وزیر امور اقتصادی و دارایی می گوید: شرکتهای با توان کمتر به شرط داشتن اعتبار و استفاده از آن در زنجیره، میتوانند در بورس شرکت کنند.
احسان خاندوزی می افزاید: مسئله خرید و فروش محصولات چه در حوزه سنگ آهن و بخش زنجیره صنعت فولاد، چه در سایر بخش ها مانند زنجیرههای پتروشیمی، نیازمند یک تعامل مستمر بین وزارت صنعت، سامانه بهینهیاب و بورس کالا است.
به گفته ی او درحال حاضر شرکتهای با توان کمتر نیز به شرط داشتن اعتبار و استفاده از آن در زنجیره، میتوانند در بورس شرکت کنند.
وزیر امور اقتصادی و دارایی می گوید: در این سه ماه در دولت تلاش شد بخش زیادی از مشکل عدم توان رقابت برخی شرکتها در بورس، مرتفع شود ولی همچنان ایراداتی وجود دارد. این ایرادات موجب میشود آن چیزی که درنهایت به صورت قیمت تمام شده به دست میرسد و آن رقابت واقعی که باید در مرحله عرضه و تقاضا ایجاد شود، در حد مطلوبی نباشد.
خاندوزی می افزاید: قرار است برای افزایش توان شرکت های معدنی و امکان مقاومت در فضای رقابتی و بورس بازی مقررات و تسهیلات ویژه ای در نظر گرفته شود.
نویسنده: محمد علی عبداللهی