به مناسبت هجدهمین سالروز زلزله بم
نگاهی به مسأله زلزله تهران
هجده سال از زمین لرزه ۵ دی ۱۳۸۲ بم میگذرد و در تمامی این هجده سال بعد از آن فاجعه تلخ سؤال مهم مطرح در جامعه ایران آن بوده است که چنانچه همچنین زمین لرزهای در تهران رخ دهد چه تبعاتی دارد؟
به گزارش
خبرگزاری صدا و سیما به نقل از روابط عمومی فرهنگستان علوم؛ آقای دکتر مهدی زارع رئیس شاخه زمین شناسی فرهنگستان علوم در این باره نوشت: زمین لرزه ۲۹ آذر ۹۶ در ملارد در غرب تهران موجب نگرانی و اضطراب در استانهای تهران و کرج شد. بر پایه آخرین دستاوردهای زلزله شناختی، آخرین زمین لرزه با بزرگای حدود ۷ حدود ۳ هزار و ۲۰۰ سال قبل رخ داده است و این در حالی است که گسل شمال تهران در هر ۳ هزار تا ۳ هزار و ۵۰۰ سال در طی ۲۷ هزار و ۵۰۰ سال گذشته ۹ زمین لرزه در حدود ۷ داشته است. آخرین زمین لرزه با بزرگای بیش از ۷ که نزدیک تهران رخ داده، ولی در اثر جنبایی گسل مشا (دماوند) بوده است مربوط به زمین لرزه ۱۸۳۰ میلادی (۱۸۸ سال قبل) است. به لحاظ آماری نیز در محدودهای به شعاع ۱۰۰ کیلومتری از مرکز تهران کنونی هر صد سال یکبار انتظار میرود تا یک زمین لرزه با بزرگای حدود ۷ رخ دهد.
احتمال رخداد در انتهای غربی گسل شمال تهران در همین محدوده (در ناحیه وردآورد- کرج) در محدوده فرونشستهای غرب استان تهران نیز طی سالهای گذشته قرار گرفته است که فرونشست زمین تا حداکثر ۳۶ سانتی متر در سال نیز گزارش شده و در طی ۳۷ سال گذشته، حدود ۱۶ متر سطح سفره آب زیرزمینی در آن اُفت کرده است. بخشی از این پدیده که عمدتا به دلیل پمپاژ آب رخ داده موجب فرونشست و تغییرشکل سطحی زمین در ناحیهای نزدیک گسل شمال تهران شده است. برآورد میشود که در حدود تغییرات تنش در حدود ۱ اتمسفر در سال بر اثر این جا به جایی به گسلهای محدود غرب تهران تحمیل شود. این در حالی است که زمین لرزه ملارد ۲۹-۹-۹۶ خود به تنهایی ۵ اتمسفر افزایش فشار را روی پهنه گسله شمال تهران (در ناحیه وردآورد) موجب شد. این شواهد به همراه رخداد زمین لرزههای پی در پی در استان تهران و وقفه طولانی در رویداد زمین لرزه شدید بر روی گسل شمال تهران و سایر گسلهای پیرامون آن در این مقطع زمانی و همچنین انتقال تنش بین حوزهای از زمین لرزهها یادآور احتمال بالاتر وقوع زمین لرزه اصلی (با بزرگای حدود ۷ یا بیشتر) در محدوده تهران است.
پس از زمین لرزه ملارد در سال ۱۳۹۶، نگارنده طی یادداشتی به رئیس جمهور وقت، آقای دکتر روحانی، ضرورت این موارد را یادآوری کرد.
درخواست برای انجام چنین برنامهای در چهارسال قبل، برغم دستور پیگیری از سوی رئیس جمهور در مراحل اداری و با نگاه رقابتی سازمانهای مختلف و البته با دلیل یا بهانه کمبود بودجه پیگیری نشد، امید است اکنون و از طریق پیگیری در فرهنگستان علوم چنین برنامهای عملی شود.
- تشکیل کمیته عالی پایش لرزهای و مخاطرات با حضور دانشمندان تراز اول داخلی و بینالمللی تشکیل شود و جمعبندی نظرات این کمیته به صورت گزارشی خدمت دولت ارایه شود. یکی از نخستین دستاوردهای این کمیته میتواند، ازریابی ریسک زمین لرزه در ایران و به ویژه در تهران و تکمیل این گزارشهای بعد باشد.
- تشکیل رصد خانه ملی زلزله و سوانح طبیعی در ایران با مأموریت توسعه زیرساخت پایش زلزلهشناسی و تغییر شکل زمین در کشور جهت حمایت از شبکههای موجود و به روز رسانی و استانداردسازی این پایش بر پایه آنچه امروزه در جهان انجام میشود. این رصدخانه ملی برای تسهیل استفاده یکپارچه از دادهها، تولید داده و امکانات حاصل از زیرساختهای زلزله شناختی مطابق آنچه در کشورهای پیشرفته برای مناطق مهم با گسلهای فعال انجام میشود، شکل میگیرد. با این رصدخانه در واقع دوره جدید در نحوه فعالیتهای علمی در زلزله شناسی ایران آغاز میشود. از اهداف رصدخانه ملی زلزله ایران درک دقیق و علمی فرآیندهای فیزیکی زمین لرزهها، و سایر سوانح طبیعی مرتبط با زمین لرزهها در ایران خواهد بود. ایجاد پلی برای همکاریهای بینالمللی برای مؤسسات، دانشگاهها و پژوهشگاههای داخلی برای ارتقا کیفیت زیرساختهای کلی به سطح روز بینالمللی از اهداف دیگر این رصد خانه خواهد بود.
- ارتقا کیفی نحوه مدیریت بحران در ایران (در وزارت کشور و در شهر داریها) با تجدید نظر در مدیریت و نیروهای به کارگرفته شده، با هدف به کارگیری نخبگان ایرانی که در داخل کشور و در سراسر جهان مشغول کارند و همچنین بهرهگیری موثر از توان بینالمللی در زمینه مدیریت بحران، با توجه به وضع لرزهخیزی منطقه تهران و همچنین کل کشور از اولویتهای مهم برای دهه آینده است.
لازم به یادآوری است که کشور ترکیه از حدود ۳ سال بعد از ما سازمان مدیریت بحران خود را به نام AFAD زیر نظر نخستوزیری ترکیه از آذر ۱۳۸۸ شکل داده و هم اکنون از نظر نیروهای به کار گرفته شده با کیفیت بالا، در تمامی سوانح داخل ترکیه و در سطح بینالمللی با قدرت و توان و کیقیت بالا ورود میکند، و عملا یک مؤسسه با کیفیت بینالمللی است و لازم است در کشور ما نیز این فرآیند به سرعت طی شود. سازمان مدیریت بحران برغم در اختیار داشتن کارشناسان خوب، همچنان به لحاظ سازماندهی، به صورت غیرتخصصی و بر پایه اولویتهای بروکراتیک اداره میشود. چنین وضعی موجب از دست رفتن فرصتهای مهمی است که در هر حادثه مهم طبیعی باید برای هدر دادن آنها افسوس بخوریم.
نگارنده لازم میداند در هجدهمین سالروز زلزله ۵ دی ۱۳۸۲ بم و در دی ۱۴۰۰ دو مورد به دیدگاه قبلا طرح شده نزد رئیس جمهور پیشین بیافزاید:
- ایجاد و حمایت از کرسی «زلزله و سوانح» در فرهنگستان علوم، به عنوان محور گرد هم آمدن دانشمندان و متخصصان از تخصصهای مختلف علمی و فنی و علوم انسانی، به عنوان جایگاه و خانه علم ایران، به منظور سازماندهی و تجمیع دانش موجود، شکل دادن به نگاه و تهیه سندی راهبردی برای مدیریت بحران زلزله و سوانح، این کرسی به تعریف جایگاهی فراسازمانی برای پایش علم، هدایت راهبری فعالیتهای علمی در جهت کاهش ریسک زلزله و سوانح طبیعی در ایران کمک میکند.
- ایجاد کانون بینالمللی حمایت از نوآوری در زمینه کاهش ریسک زلزله و سوانح، با تأکید بر مساله زلزله تهران، و زلزله و سوانح در کلانشهرها. دنیای جدید مسایل پیچیده و جدیدی دارد که تنها با نگاه علمی و به صورت چند رشتهای و از طریق حمایت از نوآوریهای فناورانه و در مرزهای دانش، میتوان به به حل آن مسایل به صورت تدریجی و گام به گام، و برپایه روش علمی امید بست.
اهمیت مسأله زلزله تهران باید به سطح برنامههای راهبردی نظام ارتقا یابد و توجهی فراتر از آنچه به طور معمول به آن ابراز شده میطلبد.