پخش زنده
امروز: -
تابستانی که سپری شد برای جنگلها و مراتع فارس به عنوان استانی زاگرس نشین تجربههای تلخی داشت و آتش سوزیهای پی درپی جنگلها و مراتع، نفس طبیعت و همیاران آن را برید.
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما، مرکز فارس، این تلخی وقتی صد چندان شد که بهای خاموش کردن آتشِ افتاده برجان طبیعت، جان انسانها شد و آتش سوزی طبیعت در فارس، چندین قربانی گرفت.
حتی در فصل سرما هم گاه گاهی خبر آتش سوزی شنیده میشود. اما! فصل سرما فرصتی برای احیاگران و دوستداران طبیعت است که مرحمی بر زخمهای طبیعت سوخته باشند. دوستداران و فعالان محیط زیست به صورت مداوم پویشهای کاشت بذر و نهال را برپا میکنند.
احیاگران میکارند و چرای بی رویه دام اجازه رشد نمیدهد
امیرحسین آقاجانی، دبیر انجمن جنگل سازان فسا که خودش تجربه اطفای حریق در طبیعت را هم دارد میگوید: تمرکز انجمن آنها بر کاشت گونههای بومی است.
این دوستدار محیط زیست میداند و تجربه هم، به او و دوستانش نشان داده که با توجه به بحران آب و خاک، زمان بسیاری برای به ثمر رسیدن نهالهای کاشته لازم است.
اما او به عنوان یک فعال محیط زیست، پویشهای کاشت بذر و نهال را اقدامی فرهنگی و تلنگری برای جلب نظر مردم نسبت به طبیعت می داند.
امیرحسین آقاجانی با تاکید بر این که هر کاشتی نیاز به توجه و مراقبت دارد میگوید: چرای بی رویه دام در استان فارس، نقش موثری در ویرانی طبیعت فارس دارد و قوانین چرای دام به جا مانده از سالها قبل، با شرایط امروز سازگار نیست و برای مثال کاشت بذر بدون قرق منطقه، با وجود چرای بی رویه دام، ثمری ندارد، دامی که حتی به نهالها هم فرصت رشد نمیدهد. به باور او، در شرایط سختی که عشایر با توجه به بحران خشکسالی دارند فقط با حمایتهای مسولان میتوان برای چرای بی رویه دام برنامه ریزی کرد تا طبیعت فرصت احیا پیدا کند.
جلب مشارکت مردم بومی برای ثمردادن بذرکاری و نهال کاری، ضروری است
محمدیزدان پور، دبیر انجمن میراث زاگرس در منطقه ممسنی فارس میگوید: اعضای گروه آنها کوهنورد هستند و تاکنون دستاوردهای ارزشمندی در زمینه بذرکاری و درختکاری داشته اند.
یزدان پور میافزاید: ضرورت دارد که برای درختکاری و بذرکاری، منطقه قرق شود و آنها این کار را با حمایت اداره منابع طبیعی انجام میدهند و نهالهایی را که میکارند به نام اشخاص و به بهانههای تولد، هدیه، و دیگر مناسبتها پلاک میزنند و مراقبت میشود.
به باور این دوستدار محیط زیست، تاثیر مهم پویشهای کاشت بذر و نهال، فرهنگ سازی است و حتی این گونه، مردم متوجه شوند برای حفظ داشته هایمان باید تلاش کنیم.
او به این مساله هم اشاره میکند که بسیاری از گروههای مردم نهاد در مرحله حفاظت کنار میکشند و فقط در مرحله کاشت بذر، عکس میگدارند و بعد با ورود دامها به منظقه، اثری از بذر نمیماند.
به باور یزدان پور، برای به نتیجه رسیدن بذرکاری و نهال کاری، مشارکت جوامع محلی ضروری است و با حمایت آنها میتوان منظقهای را قرق و دامدار را توجیه کرد که وارد منطقه نشود.
این کوهنورد دوستدار محیط زیست باور دارد که هرچند کاشت نهال و بذر در برابر تخریبهای آتش سوزی و کورههای زغال، قطرهای به دریاست، اما در چند سال اخیر شاهد گسترش پویشهای بذرکاری و درختکاری و مشارکت بیشتر مردم بوده ایم که این کار امیدوار کننده است.
حتی اگر باران نبارد ...
عالیه سادات رفعت حقیقی، کارشناس ارشد گیاهان دارویی و فعال محیط زیست میگوید: کاشت بذر و نهال از سالهای دور توسط کوهنوردان و افراد محلی به صورت پراکنده در نقاط مختلف لارستان انجام می شد، اما در ۱۰ سال اخیر به طور منظم، پویش کاشت بذر و نهال توسط انجمنهای مردمی محیط زیست و علاقهمندان به طبیعت انجام می شىود.
به گفته او بذرها هر سال توسط دوستداران طبیعت از عرصههای منابع طبیعی جمع آوری و سال بعد در زمان و مکانهای مناسب کشت می شود.
نهالهای تولیدی توسط اداره منابع طبیعی و انجمنهای دوستداران محیط زیست، در دو فصل پاییز و بهار کشت می شود و بذرهای جمع آوری شده، قبل از بارانهای پاییزه و زمستانه مورد کشت قرار میگیرد.
رفعت حقیقی عنوان میکند بیشتر گونههای گیاهی کاشته شده در منطقه شامل آنغوزه، بادام کوهی، کُنار، آویشن کوهی، قیج، کَرَت، انار شیطان، کهور، آکاسیا و بسیاری از گونههای مرتعی و دارویی دیگر است.
این دوستدار محیط زیست با اشاره به این که پویش کاشت نهال و بذر علاوه بر حفظ و احیای بسیاری از گونههای دارویی و مرتعیِ ارزشمندِ منطقه، در جذب منابع آب زیرزمینی، افزایش تنوع زیستی، کنترل روان آب ها، حفظ وضعیت موجود خاک، جلوگیری از فرسایش خاک، بهبود زیستگاههای حیات وحش و بهره برداری اقتصادی، تاثیر به سزایی داشته است میگوید: کم بارشی و خشکسالیهای اخیر، بخشهای مختلف منابع طبیعی همچون مراتع، پوششهای گیاهی و سفرههای آب زیرزمینی را تحت تاثیر خود قرار میدهد.
با این وجود طبیعت دوستان هر سال در سطح وسیعی از عرصههای منابع طبیعی اقدام به کاشت بذر و نهال کرده و در صورت نباریدن بارن، تا استقرار کامل گیاه، آبیاری نهالها را به طرق مختلف انجام میدهند زیرا حفظ و نگهداری این نعمتهای خدادادی بر عهده ماست و باید برای آن تلاش کنیم.
بسیاری از مواقع طبیعت توان احیا دارد اگر...
سید محمدرضا حبیبیان عضوهیات علمی مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان فارس، با بیان این که علت بحرانهایی از جمله خشکسالی و فرسایش خاک را که در استان فارس قابل توجه است، میتوان برداشت بی رویه از منابع دانست میگوید: منابع طبیعی با فشار بیش از توان رو به رو است به گونه ای که چرای بیش از اندازه دام، فرسایش ژنتیکی بذر را به همراه داشته است و طبیعت فقیر از بذر، توان احیا نمییاید و با ضعیف شدن خاک، روان آب های سیلاب شده هم هر بذری را که مانده است، میشوید و با خود میبرد.
او معتقد است که تنها با حمایت از عشایر در استان عشایر نشین فارس، که گذرگاهی برای عشایر استانهای هم جوار هم محسوب میشود، میتوان از حادشدن شرایط فرسایش ژنتیکی بذر پیشگیری کرد.
به باور این پژوهشگر، برای احیای تخریب های منابع طبیعی، همت همگانی نیاز است به گونهای که نیروهای دولتی و تشکلهای مردم نهاد، همراه با برنامه ریزی و با تکیه بر پژوهشهای اصولی درباره شناخت گیاهان بومی منطقه پیش روند.
به گفته حبیبیان در بسیاری از مناطق که طبیعت، توان احیا و بازسازی خودش را دارد و بسیاری از گونههای طبیعی توان تکثیر را دارند، کافی است انسان در آن منظقه مداخلهای نداشته باشد، طبیعت را به حال خود رها کند و به بهانه عمران و آبادی، ویرانگر طبیعت نباشد.
این پژوهشگر عرصه منابع طبیعی درباره اهمیت و ضرورت حفاظت از گونههای بومی میافزاید: گونههای گیاهی بسیاری داریم که یا در حال نابودی هستند یا نابود شده اند که شناخت دقیق احیاگران از منطقه میتواند به احیای این گونهها کمک کند.
حبیبیان میگوید کاشت و تکثیر گونههای بومی، ارزشمندترین گزینه است، بعد از آن باید به سراغ گونههایی رفت که با منطقه سازگار هستند و بعد از آن میتوان تحقیقات درباره گونههایی را آغاز کرد که میتوانند با منظقه سازگارشوند که این کار نیاز به سالها تحقیق دارد و همین موضوع، از اهمیت گونههای بومی و تکثیرشان میگوید.
در کنار درختکاری درخت داری کنیم
مجتبی پاک پرور دیگر عضوهیات علمی مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان فارس میگوید: اقدام به احیای طبیعت گامی ارزشمند است، زیرا از بین رفتن پوشش گیاهی، به معنای از بین رفتن منبع آبی است و تا زمانی که خاک پوششی نداشته باشد، توان جذب آب را نخواهد داشت.
به باور او آگاهی و شناخت گروهای مردم نهاد باعث شده است که با توجه ظرفیتهای بومی و گیاهان بومی، گامهای موثری در بذرکاری و نهال کاری برداشته شود.
اما! هنوز هم هستند کسانی که با توجه به علاقه و ناآگاهانه، گونههای ناسازگاری از درخت و بذر میکارند. به آنها باید گفت دست نگهدارند و نکارند، چون ورود گونههای ناسازگار گیاهان به طبیعت، تاثیرات مخربی را به دنبال دارد و گونهای ناسازگار میتواند آسیبهای جدی به طبیعت و گونههای بومی وارد کند.
پاک پرور میگوید در حوالی کوه دراک میبینیم گونههای افرا، چنار، کاج، سرو کاشته شده است که همگی گونههای آب بری هستند.
یا درخت نارنج که گونهای سازگار با آب و هوای شیراز محسوب میشد و در بیشتر خانههای قدیمی و باغهای تاریخی میبینیم، با توجه به بحران خشکسالی، برای امروز گونهای مناسب محسوب نمیشود.
به باور این محقق بیش از فرهنگ درختکاری فرهنگ درخت داری و مراقبت از درختان و محیط زیست باید ترویج داده شود و نباید به آمار کاشت دلخوش باشیم زیرا کاشت مثلا ۱۰۰ درخت و مراقبت از آن، اقدامی مناسبتر از آن است که هزاران درخت بکاریم و به حال خود رها کنیم.
هرچند
"دگران کاشتند و ما خوردیم *** ما بکاریم و دیگران بخورند"
اما! بحرانهای زیست محیطی و در رأس آن، بحران خشکسالی ضرورت حفاظت از پوشش گیاهی را فریاد میزند و میگوید هرچند احیای طبیعت اقدامی ارزشمند است اما! با توجه به شرایط باید پیشگیری را ارزشمندتر از درمان بدانیم و برای از بین رفتن پوشش گیاهی با دلایلی همچون آتش سوزیهای عمدی و غیر عمدی، کورههای زغال، قاچاق چوب و چرای بی رویه دام، تدبیری اندیشیده شود.فقط درخت کار نباشیم و درخت داری و درخت یاری را رواج دهیم.
* راضیه جوینده