پخش زنده
امروز: -
ابرکارخانه قند شازند، دومین صنعت عظیم کشور سال هاست کامش تلخ است.
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما مرکز اراک؛ به گزارش خبرگزاری صدا و سیمای مرکز اراک؛ از نخستین صنعت استان مرکزی می گویم که سال ها کام مردم ایران را شیرین می کرد و علاوه بر هفت دهه رونق تولید و اشتغالزایی روزافزون برای مردم منطقه، سود سرشاری هم عاید سرمایه گذاران خود می کرد.
حکایت تلخ و شیرینی که عوامل مختلف طی سال ها، حلاوت رونق و توسعه 70 ساله را به کام صنعتگران استان مرکزی و مردم شازند تلخ کرده است.
روزگار شیرین تر از قند...
مردم شازند می گویند: هویت این شهر، کارخانه قندش بود که با فعالیت خود همه مردم به خوبی روزگار می گذراندند.
حسین اکبری کشاورز 83 ساله ای که همزمان با شروع به کار این کارخانه چشم به جهان گشوده در جواب سوالم که چه بر سر کارخانه آمده در حالی که بغض گلویش را می فشارد با حسرت از روزهای خوب تلاش و حلاوت زندگی گذشته خود و همشهری هایش می گوید، روزگار شیرینی که کارگران کارخانه و کشاورزان منطقه دست در دست هم کار می کردند و با همدلی در کنار هم زندگی شیرینی داشتند.
رحمان صادقی هم که به گفته خودش بیش از 20 سال کارگر کارخانه بوده با بیان اینکه آن موقع همه تلاش می کردیم تا هم چرخ کارخانه بچرخد هم زندگی ما و هم مردم کشور شیرین کام باشند می گوید: کسی حتی فکرش را هم نمی کرد روزی برسد که چرخ کارخانه متوقف شود.
در روزگار نه چندان دورِ رونق کارخانه، هر صبح همزمان با درخشش خورشید تابان و صدای سوت آغاز فعالیت این ابر کارخانه در شازند، شهر نیز از خواب بیدار می شد وآغازی دوباره را نوید می داد، اما اکنون چه...؟
*واقعا چه بر سر این صنعت عظیم و سودآور آمده؟
*باعث و بانی این رکود و شکست سنگین آن چه عواملی و یا چه دست های پنهانی بوده؟
*علل و عوامل این فاجعه عظیم اقتصادی آنهم در شرایط سخت کنونی تحریم های ظالمانه چیست؟
*چرا مسئولان اهتمامی به این موضوع مهم و حیاتی و حل مشکلات و برداشتن موانع پیش رو ندارند؟
برای واکاوی و درک بهتر موضوع باید کمی به عقب برگردیم یعنی سال 1317 که کارخانه قند به عنوان نخستین صنعت استان مرکزی و دومین صنعت عظیم کشور در شهرستان شازند احداث شد.
آهنگ تولید با همدلی صنعت و کشاورزی...
کشاورزان شازندی می گویند: همه مزارع آنها در گذشته به کشت چغندرقند اختصاص داشت و دقیقا تا سال 1389 یعنی زمانی که کارخانه تعطیل شد کشاورزان این شهرستان از این راه روزگار می گذراندند.
کارخانه به راحتی به مواد خام اولیه برای تولید قند دسترسی داشت و وجود این مزیت منحصر به فرد سبب توسعه و فعالیت بی وقفه این صنعت در استان مرکزی شده بود.
این بدان معناست که هم صنعتگران و هم کشاورزان دست در دست هم سکان تولید این مجموعه عظیم را در دست داشتند و در طول 70 سال در کنار هم رونق اقتصادی منطقه و کشور را رقم می زدند.
تلخی افول تولید به کام مردم...
اما اکنون بیش از یک دهه از رکود کامل این صنعت می گذرد و کسی هم نیست بگوید چه بر سر آن همه شوق تولید و شیرین کامی مردمی آمده که علاوه بر خود، کام مردم ایران را هم شیرین می کردند؟
افولی که بیش از یک دهه شیرینی را به کام کارگران زحمتکش شازندی و خانواده هایشان تلخ کرده است.
به کارخانه تلخ شازند رفتم و از رئیس شورای کارگری این کارخانه هم دعوت کردم برای بررسی دقیق تر موضوع همدیگر را در کارخانه ملاقات کنیم.
مجموعه عظیمی که دیدن آن در شرایط واقعا اسفبار کنونی جز حسرت بر دل و جاری شدن اشک بر گونه های صنعتگران و کارگران آن نتیجه دیگری در پی ندارد.
سکوت غمبار رکود...
شانه به شانه و هم قدم با آقای عاجلو به کارخانه سوت و کوری قدم گذاشتیم که با کمی تصویرسازی ذهنی می توان به راحتی صدای تولید و شوق تلاش کارگران در 70 سال رونق این صنعت پرسود را در هر وجب کارخانه تجسم کرد.
این درحالی است که روزگاری نه چندان دور، از چرخش چرخ تولید در کارخانه قند شازند صدا به صدا نمی رسید و کارکنان این واحد بزرگ صنعتی به زحمت می توانستند از لابه لای آهنگ تولید، صدای هم را بشنوند، اما اکنون تنها سکوت غمبار رکود در آن حاکم است.
هفت دهه فعالیت، هفتاد سال رونق…
رئیس شورای کارگری این کارخانه ورشکسته می گوید: این واحد تولیدی در طول هفت دهه فعالیت موثر خود علاوه بر ایجاد اشتغال برای 500 کارگر و بیش از 4 هزار و 500 کشاورز به یکی از نشان های معروف تجاری در کشور هم تبدیل شده بود.
به درِ کارخانه رسیدیم؛ عاجلو در بدو ورود با نگاه به ساختمان های عظیم اما فرسوده کارخانه و شیشه های شکسته آن بغض کرده و می گوید: زمانی که کارخانه فعال بود شور و شوقی در شهر شازند موج می زد و مردم ساعت خود را با سوت آغاز به کار کارخانه تنظیم می کردند، خیابان های اطرف کارخانه هم مملو از ماشین های حمل چغندر بود و دیدن قندی که از درب دیگر کارخانه خارج می شد همه و همه نشان از حرکت در مسیر رشد و بالندگی بود.
رکود تولید؛ زخم کاری بر پیکر کشاورز...
رستمی مدیر جهاد کشاورزی شهرستان شازند هم می گوید: 72 سال یعنی تا سال 1389 کشاورزان این منطقه در سطح 2 هزار هکتار از مزارع خود چغندرقند می کاشتند و دامداری ها و گاوداری های منطقه هم تفاله های چغندر همین کارخانه را برای مصرف دام های سبک وسنگین خود استفاده می کردند.
متاسفانه پس از تعطیلی کارخانه، مزارع کشاورزان به کشت پر آب بر مثل لوبیا و هندوانه اختصاص یافت و به همین علت تغییر کاربری زمین های زراعی، ازسویی آسیب بزرگی به کشاورزی و منابع آب منطقه زد و از سویی دیگر نیز بسیاری از دامداری های منطقه را به علت فقدان توانایی تامین خوراک دام تعطیل کرد.
گستره رکود در صنایع قند کشور...
به راحتی می توان ردپای رکود را در دیگر کارخانه های قند کشور هم دید.
اکنون دیر زمانی است رکود منجر به تعطیلی گریبان بسیاری از صنایع کشور را به دلایل متعدد گرفته و آنها را زمین گیر کرده است.
برای درک بهتر مطلب خیلی کوتاه گریزی میزنم به کارخانه های مشابه در کشور که به علت ضعف مدیریت و یا عوامل متعدد دیگر به عقوبت کارخانه قند شازند دچار شده اند.
مشکلات و موانع تولید در کشور علاوه کارخانه قند شازند گریبان کارخانه قند ورامین را هم گرفته است.
کارخانه متوقف شده قند ورامین با 87 سال قدمت که جالب است بدانید در سال 1381 با شماره 6146 در فهرست آثار ملی ایران هم ثبت شده علاوه بر اینکه یک کارخانه تولیدی است هویتی تاریخی هم دارد؛ میراثی فرهنگی که این روزها در گستره زمان متوقف شده و تعطیلی چند ساله اش کام مردم این شهر را نیز همچون مردم شازند تلخ کرده است.
تعطیلی 15 ساله کارخانه تولید قند و تصفیه شکر اهواز و کارخانه قند کامیاب در نجف آباد اصفهان هم در فهرست کارخانه های قند ورشکسته کشور قرار دارند.
سلطان شکر از ظهور تا سقوط...
مشاهدات عینی و تحقیقات میدانی تازه شروع کارم بود و حالا باید به دنبال علت اصلی تعطیلی کارخانه می گشتم.
با کمی تامل در گفته های کارگران بیکار شده دریافتم ممکن است کنکاش در یکی از بزرگ ترین پرونده های رانت خواری کشور معروف به سلطان شکر مرا به جواب سوالم برساند.
ابتدا یافته هایم را مرور کردم و به مهمترین آنها رسیدم که صفر شدن تعرفه واردات شکر در دهه 80 بود.
به گفته یکی از کارشناسان حوزه صنعت قند، در این دهه واردات بی رویه شکر خام و شکر سفید حتی از میزان مصرف کشور هم پیشی می گیرد و سود سرشاری را عاید سلطان شکر می کند و به همین علت بسیاری از کارخانه های تولید قند و شکر در کشور مثل کارخانه قند شازند تعطیل می شوند.
اگر چه سلطان شکر بعدها دستگیر شد، اما متاسفانه ردپای کثیف و آثار زیان بار رانت خواری او با بر جای ماندن کارخانه های تعطیل شده در کشور همچنان باقی است.
به صرفه نبودن راه اندازی مجدد...
خب تا اینجا که متوجه علت قطعی رکود و ورشکستگی کارخانه های قند کشور به ویژه قند شازند شدیم و ظاهرا خوشبختانه دیگر پدیده ای به نام سلطان شکر در کشور وجود ندارد که بتواند این صنعت را تهدید کند، پس اینک در شرایط کنونی باید چکار کرد؟
اکنون که سایه سنگین سلاطین از صنعت قند و شکر کشور رخت بربسته شاید وقت آن رسیده باشد که مسئولان به فکر چاره اساسی باشند تا کارخانه قند شازند را دوباره احیا و به چرخه تولید بازگردانند و این موفقیت به دست نمی آید مگر در سایه وحدت و همدلی مسئولان و مشارکت مردم و سرمایه گذاران.
به دیگر سخن اگر کارخانه قند شازند توانسته بیش از هفت دهه به فعالیت خود ادامه دهد پس حتما خواهد توانست بار دیگر در مسیر توسعه قرار بگیرد.
تلاش بی ثمر...
بنیاد مستضفعان انقلاب اسلامی متولی این کارخانه در سال 95 راه اندازی دوباره کارخانه را به علت فرسودگی تجهیزات و قرار گرفتن در منطقه شهری مقرون به صرفه ندانست و در همان سال آن را به مزایده گذاشت.
دو سال بعد در سال 1397 برای تعیین ارزش کارخانه توافقی بین این سازمان و استانداری مرکزی امضا می شود، اما از آن زمان تا کنون استانداری موضوع را کارشناسی نکرده است.
انصاری مدیر اموال و املاک بنیاد مستضعفان استان مرکزی می گوید: در این سال ها سرمایه گذاران بسیاری برای نوسازی کارخانه اعلام آمادگی کردند، اما به دلیل فقدان توافق نظر کارشناسی و قرار گرفتن کارخانه درون شهر و بیم آلایندگی آن، تا کنون اقدام سازنده ای برای احیای آن صورت نگرفته است.
چی فکر می کردیم؛ چی شد..!
اینکه معاون سازمان اموال و املاک بنیاد مستضعفان کشور چطور در جریان موضوع گزارشم قرار گرفت برایم مهم نیست ولی اینکه برای بررسی موضوع خیلی سریع به اراک آمد برایم جالب بود که البته جالب تر از آن، ارزیابی او از وضعیت کارخانه و اعلام نتیجه آن بود.
آقای اوسط پس از بازدید و بررسی وضعیت کارخانه گفت: طبق نظر استانداری مرکزی به علت آلایندگی و فرسوده بودن تجهیزات کارخانه امکان راه اندازی مجدد آن وجود ندارد.
این را که همه می دانستند، اما آنچه که مردم شازند پس از 11 سال تعطیلی کارخانه منتظرش بوده و هستند حرکتی هوشمند و جهادی از سوی خدمتگذارانشان در جهت احیای دوباره این صنعت بزرگ است؛ واقعا باید به برخی مسئولان گفت:
خسته نباشی دلاور؛ خدا قوت پهلوان...!!!
درد دلی از جنس رسانه...
خب حالا که حرف به اینجا رسید بد نیست این را هم بگویم که سوال مهم و نه چندان جالبی که ما خبرنگاران در اغلب موارد هنگام پیگیری مشکلات مردم با آن مواجه هستیم این است که چرا مشکلات آشکار موجود در سطح جامعه لزوما باید ابتدا از رسانه ها پخش شود، و پس از آن مسئولان حوزه های مربوط، به فکر چاره جویی برای رفع آنها برآیند.
آیا نظیر این مشکلات کوچک بزرگ به اندازه کافی در سطح جامعه آشکار و مشخص نیست...؟
البته از سویی عزم یکباره مسئولان برای حل مشکلات و برداشتن موانع پیش روی راه اندازی کارخانه قند شازند قابل ستایش است، اما از نگاهی دیگر، هم تعجب آور است و هم تاسف بار؛ یعنی تا رسانه ملی قدم جلو نگذارد و این مشکل را بررسی و پیگیری نکند ظاهرا قرار نیست هیچ اقدامی برای احیای این کارخانه انجام شود؛ مصداق بارز آن هم همین چند سالی است که از تعطیلی کارخانه گذشته و هیچ مسئولی هم برای احیای آن قدم برنداشته است.
بدون تردید این موضوع یک آسیب جدی است و همیشه به صورت یک سوال اساسی در ذهن اصحاب رسانه مطرح بوده و هست...؟
ضرورت توجه به شعار سال...
در ادامه توجه شما را به این نکته بسیار مهم جلب می کنم که انتخاب شعار سال با عنوان "تولید، پشتیبانی ها و مانع زدایی ها" که در حقیقت آن را باید ادامه شعار "جهش تولید" و " رونق تولید" در دو سال گذشته دانست، علاوه بر آنکه به ضرورت توجه مضاعف مسئولان به ارتقای ظرفیت های تولید به عنوان تنها علاج گذر از مشکلات صنایع بزرگ کشور از جمله کارخانه قند شازند اشاره دارد، گویای آن نیز هست که سیاست گذاری برای بهبود ظرفیت های تولید و سرمایه گذاری، بدون رفع موانع و چالش های این بخش و طراحی ساز و کارهای لازم برای رفع آن موفقیت آمیز نخواهد بود.
پس نقشه راه همین است و به همین دلیل با توجه به خط مشی شفاف و صریح رهبر معظم انقلاب مبنی بر حمایت همه جانبه از تولید، مسئولان باید خیلی سریع با تهیه و اجرای عاجل چشم انداز توسعه، نسبت به راه اندازی این ظرفیت عظیم در شهرستان شازند اقدامات موثر را انجام دهند.
کاشت بذر امید در دل مردم...
بالاخره پس از 11 سال تعطیلی کامل کارخانه قند شازند، صدای نحیف رکود شنیده شد و جوانمردی شیر پاک خورده قد علم کرد و بذر امید را در دل مردم شازند کاشت.
فتاح رئیس بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی دیگر مسئولی بود که در جریان تهیه این گزارش مستند از کارخانه قند شازند قرار گرفت و به معاون اموال و املاک سازمانش دستور ویژه داد تا هر چه سریع تر مشکلات موجود را با رایزنی های لازم برطرف کند.
البته اگر تنها در قالب حرف نماند و فرامین صادر شده در عمل چاره ساز باشد؟ چون "شنیدن کی بود مانند دیدن!"
امید به روزهای روشن...
اما از قدیم هم گفتن در ناامیدی بسی امید است؛ ظاهرا معاون سازمان اموال و املاک بنیاد مستضعفان کشور به تاسی از رئیس خود حرف آخر را اول زد.
اوسط می گوید: پیشنهاد بازآفرینی کارخانه در جایی دیگر و خارج از محدوده شهری شازند مطرح شده و امیدواریم با جذب سرمایه گذار جدید که اهلیت آن از سوی استانداری مرکزی هم تایید شود این کارخانه با همان نشان تجاری قدیم دوباره آغاز به کار کند.
او تاکید کرده حتی اگر مسئولان استان مرکزی خواستار ادامه فعالیت کارخانه قند شازند در مکان کنونی هم باشند، بنیاد مستضعفان با مشارکت جدی همه ساختمان ها، تجهیزات و منابع را در اختیار سرمایه گذار قرار خواهد داد.
اگرچه امید دادن همیشه زیبا و خوش آیند است، اما وقتی از حوزه حرف خارج و در عمل شکوفا شود نتیجه بخش است که در آن صورت، هم رضایت مردم و هم خشنودی خدا را در پی خواهد داشت.
حرف آخر...
اگرچه با ورشکستگی نظیر ابرکارخانه قند شازند، ورامین و دیگر کارخانه های کشور نظام اقتصادی متحمل خسارت های فراوان می شود، اما در حقیقت زیان دیدگان اصلی، آحاد مردم به ویژه قشرهای ضعیف جامعه هستند که با توقف تولید در هر واحد صنعتی کوچک و بزرگ فشارهای طاقت فرسا و جبران ناپذیری به آنها وارد می شود.
اکنون که رهبر معظم انقلاب اسلامی امسال را به نام تولید، پشتیبانی ها و مانع زدایی ها نامگذاری کرده اند مسئولان باید از این ظرفیت عظیم راکد مانده در شازند که روزگاری آوازه اش فراتر از مرزها هم رسیده بود به خوبی استفاده کنند و با بازسازی این کارخانه بزرگ به ندای رهبر فرزانه انقلاب لبیک گفته و نانی در سفره اهالی این صنعت سودآور بگذارند.
با این حال لازم است مسئولان استان و کشور کاری کنند کارستان چون این روزها مردم شازند از تعطیلی کارخانه قند شهرشان که روزی در کشور اسم و رسمی داشت ناراضی هستند، اما در عین حال نیز امیدوارند مسئولان هرچه زودتر با چرخش چرخ تولید آن، سکوت غمبارش را بشکنند و آهنگ تولید و توسعه بار دیگر در سالن های خط تولیدش طنین انداز شود./
نویسنده: سید احمد طباطبایی