پخش زنده
امروز: -
طرحی نو درانداختن، گاهی هنرِ مردهای را زنده میکند و به سنتی قدیمی، لباسی جدید میبخشد؛ مثل «شَعر بافی».
به گزارش خبرگزاری صداوسیمای مرکز اصفهان؛ صدای تَتَق تَتَق را که در یکی از کوچههای قدیمیِ کاشان میشنوم، یاد ماجرای مولوی در بازار زرگرها میافتم؛ چنین فضا و صدایی را می توان نوای آسمانی قلمداد کرد و حتی تا خدا پرواز کرد. آری، این کوچهها و چهره ها، دیدهی دل را به صفا و خلوصِ آن قدیمها پیوند میزند.
پیرمرد کاشانی وارد کارگاه میشود. کارگاهی شاید کوچک که در آن، هنری بزرگ جاری است.
نخی در دستش است؛ آن را نشان میدهد و میگوید: به این نخ که مثل موی سر است، شَعر گفته میشود و وقتی بافته میشود، شعربافی پدید میآید.
او از هنر و حرفهای میگوید که در سالهای نه چندان دور، با چهار هزار دستگاه در کاشان شهرت جهانی داشته است؛ اما حالا دیگر رونق ندارد و نفس هایش به شماره افتاده.
رئیس اداره میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری کاشان در توضیح این حرفه میگوید: شَعر نوعی پارچه ابریشمی است که با دستگاه نساجی چهار وردی (=اسم یک دستگاه) بافته شده و در این نوع پارچه از رنگهای بنفش، زرشکی، مشکی، زرد، بادنجانی، سبز و گلی استفاده میشود.
مهران سرمدیان میافزاید: این پارچه برای دوخت لباس بانوان در عرض و طول دو متر و برای لباس آقایان در دو رنگ سیاه و سفید به عرض دو متر و طول یک و نیم متر استفاده میشود.
وی، هنر شعربافی را یکی از کهنترین صنعتهای دستی شهرستان کاشان میداند و ادامه میدهد: قدمت این هنر به آثار کشف شده روی سفالینههای محوطه باستانی سیلک باز میگردد.
در گذشته، شعربافی بعد از قالیبافی، رایجترین حرفه در کاشان بود و هنوز، کارگاههایی در محلات قدیم باقی مانده که پیرمردها، پشت دستگاههای شعربافی، تارها را میبافند؛ نام بافنده هم با نشان طلایی در سر و ته پارچه در کارگاههای بافندگی بافته میشود.
هنرمندان کاشانی تاکنون، ۳۳ نشان ملی مرغوبیت صنایع دستی را کسب کرده اند که از این تعداد، ۳۲ نشان در رشته نساجی است. ضمن اینکه کاشان به عنوان شهر ملی نساجی سنتی در شورای ملی صنایع دستی انتخاب شده است. آنها در شعربافی نیز دستی در آتش دارند و تقریبا یک سوم مردم این شهر در سالهای نه چندان دور، شعرباف بوده اند.
البته این هنر در اصفهان فقط محدود به کاشان نیست؛ مثلا، پیشتر، سیدحسین چاکری بادی، رییس اداره میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری شهرستان آران و بیدگل گفته بود: دو سوم مردم این شهر در گذشته با داشتن دو هزار دستگاه نساجی سنتی به حرفه شعربافی فعالیت داشتند و از این هنر کسب درآمد میکردند و اکنون برنامههایی از جمله آموزش و صدور مجوز برای احیای این هنر در نظر گرفته شده است.
البته، این هنر و حرفه نیاز به توجه دارد؛ وگرنه گَرد فراموشی ممکن است روی آن بنشیند و این میراث را خاک کند. یکی از کارکنانِ کارگاههای شعربافی میگوید: رزق اجدادش از این طریق تامین میشده؛ اما اکنون، بافندههای قدیمی به رحمت حق پیوسته اند و جدیدیها هم از حرفهی قدیم، گسسته.
یکی از معدود کارگاههای فعال کاشان متعلق به آقای محتشمی است که میگوید اینجا که کارگاه آبای من است، در شُرُف نابودی بود، اما با کمک استادان قدیمی احیایش کردم.
او این ساده بافیهای گذشته را با نوآوری هایش، رنگ و رویی دیگر بخشیده است.
آقای محتشمی برای اولین بار، در ابتکاری تنوع رنگ و نوع پارچه را چاشنی کارش کرده و طرحهای رنگی را در این حرفه که با پارچه میلهای ساده سر و کار داشته، وارد کرده است، او میگوید: در این کارگاه، با استفاده از بیش از ۱۵۰ نوع و رنگ، پارچه بافته میشود.
وی خبر خوبی هم به ما میدهد و آن ثبت جهانی این حرفه در یونسکو بعد از تولید پارچههای رنگی است؛ خبر خوب دیگر این هنرمند کاشانی استقبال مردم از این هنر قدیمی است محتشمی میگوید: با کمک طراحها و خیاطها، مانتو و شالهایی طراحی و تولید کردیم که با استقبال مردم خصوصا هنرمندان مواجه شد.
این استقبال مردمی، یعنی اینکه میتوان با کَمَکی نوآوری و خلاقیت به گسترش و ماندگاری هنرها و حرفههای قدیمی که نمادی از فرهنگ و تمدن ایران زمین است کمک کرد و آن را نسل به نسل انتقال داد.
از طرف دیگر، پارچههای شعربافی از جنس ابریشم اند و با حرفه هایی، چون چله تابی، رنگرزی، قَلَمبَک کاری و ... برای تامین مواد اولیه این پارچه مرتبط است و این یعنی، راه اندازی یک کارگاه شعربافی باعث به غلتک افتادن چند شغل و شاغل و کارگاه دیگر میشود.
به جز کارگاه آقای محتشمی، ۱۴ کارگاه دیگر با ۳۰ دستگاه به تولید پارچههای شعربافی در کاشان مشغولند.
جالب است بدانید روزانه میتوان با تولید ۸۰ سانتی متر تا یک متر پارچه شعر بافی، زمینه اشتغال پنج نفر را به صورت مستقیم و ۱۰ نفر به صورت غیرمستقیم فراهم کرد.
به راستی، وقت آن است به شعربافی نگاهی نو بیندازیم و با آن، رونقِ تولید را رقم بزنیم. این طور نیست؟
نگارنده:رسول قجاوند