نهجالبلاغه چه نشانههایی از آخرالزمان را بیان میکند؟
بخش عمدهای از خطبههای نهجالبلاغه که در آنها اشاره به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف دارد، مربوط به نشانههای آخرالزمان است.
به گزارش گروه وبگردی خبرگزاری صدا و سیما، گرچه هر یک از امامان، زمینه ظهور امام بعدی را فراهم و امامان گذشته را تصدیق کردهاند، اما آرزوی همه آنان از جمله امام علی، امیرالمؤمنین (ع) برای ظهور حضرت مهدی موعود، ولی عصر (عج)، ویژگی منحصر به فرد وجود مبارک ایشان است.
بخش عمدهای از خطبههای نهجالبلاغه که در آنها اشاره به امام زمان (عج) دارد، مربوط به نشانههای آخرالزمان است.
حضرت امام علی (ع) در خطبه ۱۸۷ میفرمایند: «أَلَا بِأَبِی وَ أُمِّی هُمْ مِنْ عِدَّةٍ أَسْمَاؤُهُمْ فِی السَّمَاءِ مَعْرُوفَة وَ فِی الْأَرْضِ مَجْهُولَةٌ؛ ای مردم. پدر و مادرم، فدای کسانی باد که در آسمانها معروف و در زمین گمناماند».
«أَلَا فَتَوَقَّعُوا مَا یکونُ مِنْ إِدْبَارِ أُمُورِکمْ وَ انْقِطَاعِ وُصَلِکمْ وَ اسْتِعْمَالِ صِغَارِکمْ؛ هان ای مردم. در آینده پشت کردن روزگار خوش و قطع پیوندها و روی کار آمدن خردسالان و بیکفایتها را انتظار کشید».
«ذَاکَ حَیْثُ تَکُونُ ضَرْبَةُ السَّیْفِ عَلَی الْمُؤْمِنِ أَهْوَنَ مِنَ الدِّرْهَمِ مِنْ حِلِّه؛ این روزگاری است که ضربات شمشیر بر مؤمن، آسانتر از یافتن مال حلال است».
«ذَاکَ حَیْثُ یَکُونُ الْمُعْطَی أَعْظَمَ أَجْراً مِنَ الْمُعْطِیِ؛ روزگاری که پاداش گیرنده از دهنده بیشتر است».
«ذَاکَ حَیْثُ تَسْکَرُونَ مِنْ غَیْرِ شَرَاب؛ و آن روزگاری که بینوشیدن شراب، مست میشوید».
«بَلْ مِنَ النِّعْمَةِ وَ النَّعِیمِ وَ تَحْلِفُونَ مِنْ غَیْرِ اضْطِرَارٍ؛ با فراوانی نعمتها بدون اجبار سوگند میخورید».
«وَ تَکْذِبُونَ مِنْ غَیْرِ إِحْرَاج؛ و نه از روی ناچاری دروغ میگویید».
«ذَاکَ إِذَا عَضَّکُمُ الْبَلَاءُ کَمَا یَعَضُّ الْقَتَبُ غَارِبَ الْبَعِیر؛ آن روزگاری است که بلاها شما را میگزد، چونان گزیدن و زخم کردن دوش شتران از پالان.»
«مَا أَطْوَلَ هَذَا الْعَنَاءَ وَ أَبْعَدَ هَذَا الرَّجَاء آه، آن رنج و اندوه، چقدر طولانی و امید گشایش، چقدر دور است».
تعیین وظایف مربوط به منتظران در خطبه ۱۸۷
«أَیهَا النَّاسُ، أَلْقُوا هَذِهِ الْأَزِمَّةَ الَّتِی تَحْمِلُ ظُهُورُهَا الْأَثْقَالَ مِنْ أَیدِیکمْ؛ ای مردم، مهار این شتران فتنه را که پشت آنها حملکننده وزر و بال (فرجام بد) است، از دست بیاندازید».
«وَ لَا تَصَدَّعُوا عَلَی سُلْطَانِکمْ فَتَذُمُّوا غِبَّ فِعَالِکمْ؛ و از گرداگرد امام خود پراکنده نشوید که عاقبت، خود را سرزنش خواهید کرد».
«وَ لَا تَقْتَحِمُوا مَا اسْتَقْبَلْتُمْ مِنْ فَوْرِ نَارِ الْفِتْنَةِ وَ أَمِیطُوا عَنْ سننها وَ خَلُّوا قَصْدَ السَّبِیلِ لَهَا؛ و بیباکانه در آتش فتنهای که پیشاپیش آن قرار گرفتهاید، نروید. از راه آن به یک سو شوید و جاده را برای آن باز بگذارید».
«فَقَدْ لَعَمْرِی یهْلِک فِی لَهَبِهَا الْمُؤْمِنُ وَ یسْلَمُ فیها غَیرُ الْمُسْلِمِ؛ که به جان خودم قسم، مؤمن در شعله آتش آن فتنه هلاک میشود و غیر مسلمان، سالم میماند».
«إِنَّمَا مَثَلِی بَیْنَکُمْ کَمَثَلِ السِّرَاجِ فِی الظُّلْمَةِ یَسْتَضِیءُ بِهِ مَنْ وَلَجَهَا؛ همانا من در میان شما همانند چراغ درخشنده در تاریکی هستم که هر کس به آن روی آورد، از نور آن بهره میبرد».
«فَاسْمَعُوا أَیُّهَا النَّاسُ وَ عُوا وَ أَحْضِرُوا آذَانَ قُلُوبِکُمْ تَفْهَمُوا؛ ای مردم سخنم را بشنوید و حفظ کنید، و گوش دل خود را آماده کنید تا بفهمید».
امام علی، امیرالمؤمنین (ع) در انتهای سخنان خویش، تقوا و دوری نکردن از امام عصر و اتصال به منبع نورانی اهلبیت (ع) را راهکار عبور از فتنههای سخت معرفی فرمودند، اما حضرت در خطبه ۱۵۰ نهجالبلاغه، پس از بیان روش امام زمان (عج) که روش صالحان است، درباره قومی صحبت میکند که به دلیل صفات خاص، از فتنهها به سلامت عبور میکنند.
ایشان میفرمایند: «ثُمَّ لَیُشْحَذَنَّ فیها قَوْمٌ شَحْذَ الْقَیْنِ النَّصْلَ؛ پس گروهی در آن زمان (فتنهها) صیقلی میشوند، همانطور که آهنگر، شمشیر را صیقلی میکند».
«تُجْلَی بِالتَّنْزِیلِ أَبْصَارُهُمْ وَ یُرْمَی بِالتَّفْسِیرِ فِی مَسَامِعِهِمْ وَ یُغْبَقُونَ کَأْسَ الْحِکْمَةِ بَعْدَ الصَّبُوحِ؛ دیده آنها به نور قرآن جلا داده میشود و تفسیر در گوشهایشان جا گرفته شود و در شب، جام حکمت را به آنها بنوشانند، پس از اینکه در بامداد نیز آشامیده باشند».
نکته قابل توجه اینکه امام علی (ع) درباره یک قوم (فیها قَوْمٌ) صحبت میکنند. موضوع، فردی نیست، بلکه ویژگیهای یک عده افراد در قالب یک قوم، بیان شده است. در این روایت، سه موضوع مهم برای این قوم مطرح است: دیده آنها با قرآن جلا داده میشود، تفسیر معارف قران در گوشهایشان طنینانداز است و همواره به آنها جام حکمت مینوشانند.
حضرت امام علی (ع) در خطبه ۱۵۶ چنین میفرمایند: «پیامبر خدا (ص) فرمودند: ای علی! همانا این مردم به زودی با اموال خود دچار فتنه و آزمایش میشوند و در دینداری بر خدا منت میگذارند، با این حال، انتظار رحمت او را دارند و از قدرت و خشم خدا خود را ایمن میپندارند. حرام خدا را با شبهات دروغین و هوسهای غفلتزا، حلال میکنند. شراب را به بهانه اینکه آب انگور است و رشوه را به بهانه اینکه هدیه است و ربا را به بهانه اینکه نوعی معامله استريال حلال میشمارند».
همچنین، حضرت امام علی (ع) در حکمت ۱۰۲ درباره مسخ ارزشها در آخرالزمان، چنین میفرمایند: «روزگاری بر مردم خواهد آمد که محترم نشمارند جز سخنچین را و خوششان نیاید جز از بدکار هرزه، ناتوان نشود جز عادل. در آن روزگار، کمک به نیازمندان، خسارت و پیوند با خویشاوندان، منتگذاری و عبادت، نوعی برتریطلبی بر مردم است. در آن زمان، حکومت با مشورت زنان، فرماندهی خردسالان و تدبیر خواجگان، اداره میشود».
ایشان در حکمت ۳۶۹ نهجالبلاغه، آینده اسلام و قرآن را تأسفبار میدانند و میفرمایند: «روزگاری بر مردم خواهد آمد که از قرآن، جز نشانی و از اسلام، جز نامی باقی نخواهد ماند. مسجدها در آن روزگار، آبادان، اما از هدایت، ویران است. مسجدنشینان و سازندگان بنای شکوهمند مساجد، بدترین مردم زمین هستند که کانون هر فتنه و جایگاه هرگونه خطاکاریاند. هر کس از فتنه بر کنار است، او را به فتنه بازگردانند و هر کس از فتنه، عقبمانده است، او را به فتنهها کشاندند، که خدای بزرگ فرماید: "به خودم سوگند، بر آنها فتنهای بگمارم که انسان شکیبا در آن سرگردان ماند" و چنین کرده است و ما از خدا میخواهیم که از لغزش غفلتها درگذرد».
«در آخرالزمان، پردههای عفت و شرم پاره میشود، زناکاری و تجاوزهای ناموسی علنی میشود، مال یتیمان را حلال میشمارند و میخورند، در کیلو کم و کاست میکنند».
«به نام امانتداری، خیانت میکنند. مردها خود را به شکل زنان و زنان خویش را به صورت مردها در میآورند. به احکام و دستورات نماز، بیاعتنایی میکنند. قنوات، خشک میشوند و قبایل و عشایر از فرمان امام عادل بیرون میروند. عبور از بیابانهای میان مکه و بصره ممنوع میشود. مرگ در فقها شایع میشود. دشنام دادن به پدر و مادر، شعار آنها میشود».
«برکت از سال و ماه و روز و هفته برداشته میشود، بهطوریکه هر سال به مقدار یک روز و هر روز به مقدار یک ساعت شود. در اهل آن دوران، چهرهها پاکیزه و باطنها بد سگال هستند! مردم، سهگونه حج بهجا میآورند؛ ثروتمندان برای گردش و استراحت، میانهحالان برای تجارت، فقرا برای گدایی ... .» اینها همه بیان حضرت امام علی (ع) است.
ایشان فرمودند که چهار فتنه، پیش از ظهور پدید خواهد آمد: «در اولی، خونریزی مباح میشود. دومی، خونریزی و سرقت اموال است. سومی، خونریزی و سرقت و هتک نوامیس است. چهارمی، اگر پدیدار شود، حتی اگر در لانه روباه هم باشید، باز دچار فتنه خواهید شد».
محسن حقشناس، کارشناس ارشد نهجالبلاغه
چه خیری بود در میان دو دزد
این خلاصه وضعیت کنونی جامعه ما هست. آلودگی در رگهای جامعه جاری شده و با گوشت و پوست جامعه ترکیب شده. همه ما و هر کس به سهم خودش در این وضع مقصر هستیم و این محصول کردار خود ما هست.
امید داشتن و پایبند بودن به نسیه نشانه تهی دستی است و آنهم نه تنها دست های جسمانی بلکه دستان قوای ادراکی فهم و عقل. دین مسیحیت در پایان حاکمیت مطلقه هزار ساله خویش در غرب بالاخره با آغاز جنبش و بیداری رنسانس و پیدایش و پیشرفت علوم طبیعی و تجربی و صنعت و شروع دوران روشنگری ادب شد و تقریبا آرام گشت. دین اسلام حدود 650 سال جوانتر و خون گرمتر و هیجانی تر از دین مسیحیت می باشد و لذا حدود 250 تا 200 سال دیگر طول خواهد کشید تا ادب شود و آرام بگیرد و آنگاه مسائل قیام و ظهور و آخر زمان هم حل و فصل و به دست فراموشی سپرده خواهند شد. در پایان از خداوند متعال خواستارم که به اندازه ذره ای ناچیز ولو به قدر سر یک سوزن هم که شده اندکی فهم و عقل سالم به دینداران شیعی و سنی ما ایرانیان عصر جدید عطا فرماید و آنان را از این ظلمت ژرف و جهل علاج ناپذیر رها نماید تا حداقل برای ایرانیان اعصار آینده درایچ و روازن فرج فراهم آید.
زمان دایره وار حرکت می کند و لذا هرگز به پایان نمی رسد بلکه همیشه روی محیط دایره هندسی و غیبی پس یک دور کامل به سر جای اول خود بازمی گردد و چرخش دایره وار را از نو آغاز می کند. طول زمانی طی محیط دایره همیشه برابر خواهد بود با طول عمر کلی محتوای کیهان یا جهان یعنی فاصله زمانی بین وقوع دو مه بانگ متوالی. عمر فعلی کیهان از زمان پیدایش تاکنون تقریبا برابر است با 14 میلیارد سال ناقابل. پیش بینی و محاسبه و تعیین طول عمر کلی کیهان در حال حاضر توسط منجمین و کیهان شناسان برجسته محال و غیر ممکن است. اما این احتمال قریب به یقین می باشد که طول عمر کلی کیهان برابر باشد با مقدار عددی سرعت نور ( بدون پسوند کیلومتر بر ثانیه ) بتوان 2 به اضافه پسوند سال یعنی 90 میلیارد سال. نیمی از این عمر یعنی 45 میلیارد سال به فاز انبساط و نیمی دیگر به فاز انقباض تعلق خواهند داشت. لذا عارف کیهانی به عنوان کل در سیر و سلوک خویش بهمراه اجزاء زنده و غیر زنده تا آخرین لحظات عمر و فرا رسیدن مرگ و پایان دنیا حدود 76 میلیارد سال دیگر در پیش رو و پای مبارک خویش دارد و پس از مرگ و به وحدت دمایی رسیدن، دوباره از طریق وقوع مه بانگ بعدی و انبساط مجدد متولد خواهد شد و حیات بعدی خودرا با کیفیت و حالتی دیگر و بهتر و برتر آغاز خواهد نمود و الا آخر تا در پایان سیر و سلوک خویش بسوی کمال ایده آل بهشتی، دوباره به همان حالت نظام احسن آفرینش مبدئی در معاد رجعت خواهد نمود و پس از طی حیات بهشتی معادی این سفر را دوباره در سطحی برتر و کمال یافته تر از سطح فعلی آغاز خواهد نمود و الا آخر بدون هیچگونه پایانی و هیچگونه عذاب و جزای جهنمی برای بعضی از اجزای خطا کارش.
پيام امام اميرالمؤمنين عليه السلام، ج 3، ص: 274-267
و من كلام له عليه السّلام، قاله لبعض أصحابه لمّا عزم على المسير الى الخوارج وقد قال له: ان سرت يا اميرالمؤمنين في هذا الوقت خشيتُ ان لاتظفر بمرادك من طريق علم النّجوم. فقال عليه السلام: ...
هنگامى كه امام عليه السلام آماده حركت براى نبرد با خوارج بود، يكى از يارانش عرض كرد: «اى اميرمؤمنان! از آن مى ترسم كه اگر در اين ساعت حركت كنى، به مراد خويش نرسى. اين سخن را كه مى گويم از طريق علم نجوم است» امام عليه السلام در پاسخ چنين فرمود:
خطبه در يك نگاه:
مورّخان درباره شأن ورود اين سخن، چنين نقل كرده اند: هنگامى كه اميرمؤمنان على عليه السلام تصميم گرفت از كوفه براى خاموش كردن آتش فتنه خوارج، بيرون رود «ستاره شناسى» كه در ميان ياران او بود، نزد حضرت آمد و عرض كرد: «اى اميرمؤمنان! در اين ساعت حركت نكن! بلكه هنگامى كه سه ساعت از روز گذشته باشد، حركت كن؛ زيرا اگر الآن حركت كنى هم به خودت و هم به يارانت ضرر شديدى خواهد رسيد و اگر در آن ساعت كه من مى گويم حركت كنى، پيروز خواهى شد و به تمام مقصود خود خواهى رسيد.»
امام عليه السلام فرمود: «آيا مى دانى در شكم اسب من چيست؟ آيا نر است يا ماده؟» منجّم گفت: «اگر حساب كنم مى دانم» على عليه السلام فرمود: «كسى كه تو را در اين ادّعا تصديق كند، قرآن را تكذيب كرده، خداوند مى فرمايد: «إِنَّ اللَّهَ عِنْدَهُ عِلْمُ السَّاعَةِ وَ يُنَزِّلُ الْغَيْثَ وَ يَعْلَمُ مَا فِي الْأَرْحَامِ؛ آگاهى از زمانِ قيام قيامت، مخصوص خداست و اوست كه باران را نازل مى كند و آنچه را در رَحِم هاست مى داند».
سپس فرمود: «محمّد صلى الله عليه و آله چنين علمى را كه تو ادّعا مى كنى ادّعا نمى كرد». آنگاه فرمود: «آيا تو گمان مى كنى، ساعتى را كه هر كس در آن ساعت حركت كند، پيروز مى شود، به مردم نشان مى دهى و از ساعتى كه اگر كسى در آن حركت كند، گرفتار زيان مى شود، بازمى دارى؟ كسى كه به اين سخن تو ايمان داشته باشد، ايمن نيستم از اينكه مانند مشركان باشد. خداوندا! پيروزى و شكست به دست توست و معبودى جز تو نيست.» سپس فرمود: «ما آنچه را تو گفته اى مخالفت خواهيم كرد (و خواهى ديد كه سخن تو درست نبوده است)». سپس روى سخن را به مردم كرد و مردم را از اين گونه افكار بر حذر داشت و به شخص منجّم فرمود: «اگر به من خبر رسد كه بعد از اين، تو به اين گونه مسايلِ نجومى، عمل مى كنى تو را به زندان ابد خواهم فرستاد و مادام كه قدرت در دست من است، از بيت المال محرومت مى كنم».
سپس امام عليه السلام در همان ساعتى كه منجّم او را نهى كرده بود، حركت كرد و پيروز شد و به مقصود خود رسيد. بعد فرمود: «اگر ما در همان ساعت كه منجّم سفارش كرده بود حركت مى كرديم، مردم مى گفتند: به خاطر حركت در آن ساعت كه منجّم گفته بود پيروز شد، بدانيد محمّد صلى الله عليه و آله منجِّم (و پيشگويى) نداشت و ما هم بعد از آن نداشتيم، با اين حال خداوند سرزمين هاى كسرا و قيصر را براى ما گشوده. اى مردم! توكّل بر خدا كنيد و بر او اعتماد نماييد، او شما را از غير خود بى نياز مى كند.»
از آنچه در بالا گفته شد روشن مى شود كه محتواى اين خطبه به طور اجمال نفى صحّت پيشگويى هاى منجّمان است و آن را در تضادّ با توحيد پروردگار مى شمرد و يا به تعبير ديگر: ادّعاهايى را كه منجّمان در پيشگويى هاى خود دارند در زمره مسايل خرافى شمرده و آن را در تضادّ با قرآن مى داند و مردم را از گرايش به چنين افكارى باز مى دارد و اساسِ پيروزى را توكّل بر خداوند و تكيه بر ذات پاك او ذكر مى كند. اين خطبه در واقع از دو بخش تشكيل شده، كه بخش اوّل خطاب به آن منجّم است و بخش دوم خطاب به مردم.
متن شما قابلیت تبدیل شدن به رمان در حد ارباب حلقه ها دارد. جالب است، به جوامع مسلمان و یا معتقد به امام دوازدهم از طریق این نوع متون تلقین میکنند که این دروغ است، و از طرفی در جوامع خود فیلمهایی در جهت مقابله با این موضوع میسازند و سعی در تلقین بد بودن و جنایتکار بودن امام دوازدهم شیعیان دارید!!!!! اگر دروغ است، به جای بیان همین نوع استدلالها، چرا در جوامع خود به تخریب چهره امام دوازدهم میپردازید ؟ میدانید چرا؟ چون مردم جوامع غربی بخاطر رفاه نسبی، فرصت تحقیق کردن دارد و اگر شروع به تحقیق کند براحتی متوجه حقانیت وجود امام دوازدهم دارد.
در مورد موارد علمی که مطرح کردید، وقتی تمام اعداد شما بر اساس تخمین هست، چطور برای یک امر حتمی نسخه میپیچید؟
بنده 49سالهمه و دقیقا لمس میکنم تو بچه گی ما بزرگترها سالار بودن حالا بچه ها