پخش زنده
امروز: -
اگر گروه طالبان به دنبال ایفای نقش محوری در افغانستان است چارهای جز تعامل مثبت و مستمر با پذیرش الگوهای پذیرفته شده جهانی ندارد.
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما به نقل از نورنیوز؛ حدود دو ماه از استقرار کامل طالبان در خاک افغانستان میگذرد و این روزها تحرکات دیپلماتیک و رفتوآمدهای منطقهای و بینالمللی مسئولین این گروه به شکل کاملا محسوسی افزایش یافته است.
اگرچه هنوز هیچ کشوری در جهان، حاکمیت طالبان در افغانستان را به رسمیت نشناخته، اما پذیرش هیئتهای بلندپایه طالبان و ملاقات مقامات این گروه با مسئولین عالی کشورهای که به آنها سفر کردهاند، نشان از باز شدن تدریجی مسیر همکاری برخی کشورها با طالبان را دارد.
گروه طالبان از ابتدای به دست گرفتن حکومت در افغانستان اعلام کرده بود که قصد دارد روابط عادی و مبتنی بر منافع مشترک با کشورهای مختلف داشته باشد و اکنون اگرچه هنوز گام موثری در مسیر تطبیق رویکردهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی خود با هنجارهای پذیرفته شده جهانی برنداشته، اما برای بقاء در قدرت و تداوم حکومت بر افغانستان تلاش میکند با اهداف عمدتا اقتصادی و امنیتی مناسبات جدیدی را با برخی کشورهای زمینهدار، پایهگذاری نماید.
بر همین اساس؛ سران طالبان طی روزها و هفتههای گذشته ضمن پذیرایی از برخی هیئتهای خارجی در افغانستان، سفرهای متعددی به کشورهای منطقه و فرامنطقهای داشته و با جلب نظر این کشورها سعی کردهاند آنان را در حوزههای مختلف زیرساختی، اقتصادی و امنیتی ترغیب به همکاری کنند.
سفر اخیر امیرخان متقی وزیر خارجه طالبان به ترکیه، سفر عبدالسلام حنفی معاون نخستوزیر طالبان به ازبکستان، سفر معاون رئیسجمهور قزاقستان به کابل و دیدار با ملاعبدالغنی برادر و... از جمله اصلیترین این تحرکات بوده است.
استاندار سابق خراسان رضوی نیز حدود سه هفته قبل با هدف تسهیل فرآیندهای تجاری در مرزهای مشترک و بررسی وضعیت مهاجرین سفری به این کشور داشت.
از آن سو و همزمان با این رفتوآمدهای دیپلماتیک، نشستهای متعددی در مورد افغانستان در کشورهای دیگر برگزار شده یا در آستانه برگزاری است. رسانه هندی «ایندیا تودی» از برگزاری یک نشست منطقهای درباره وضعیت جاری افغانستان در دهلینو خبر داده است.
این نشست منطقهای قرار است دهم نوامبر در سطح مشاوران امنیت ملی کشورهای روسیه، چین، پاکستان، تاجیکستان و ازبکستان درباره وضعیت افغانستان و البته بدون حضور طالبان برگزار شود.
همچنین امروز دوشنبه ۱۸ اکتبر، شورای امورخارجی اتحادیه اروپا قرار است نشستی در مورد افغانستان در لوکزامبورگ برگزار کند که هدف از آن بررسی روند کمک به این کشور عنوان شده است.
از طرفی فردا سهشنبه ۱۹ اکتبر نیز نشست تروئیکای گسترش یافته میان نمایندگان آمریکا، روسیه، چین و پاکستان برگزار خواهد شد و قرار است چهارشنبه ۲۰ اکتبر نیز نشست فرمت مسکو با حضور نمایندگان بیش از ۱۰ کشور و هیئتی از طالبان به سرپرستی معاون نخستوزیر انجام پذیرد.
علاوه بر این، فرآیندهای سیاسی و دیپلماتیک در خصوص تحولات افغانستان که با رویکردی محتاطانه در مسیر دستیابی به نقشه راه بینالمللی در مواجهه با افغانستان تحت حاکمیت طالبان حرکت میکند نیز همچنان جریان دارد.
برخی سران و شخصیتهای سیاسی کشورها نیز رأسا درباره لزوم همکاری با این گروه سخن گفتهاند، چنانچه آنگلا مرکل صدراعظم آلمان روز شنبه ۱۶ اکتبر در سفر خداحافظی خود به ترکیه از اردوغان خواسته برای جلوگیری از بحران پناهجویان با طالبان همکاری کند.
نکته آنکه؛ طبیعتا قصد و نیت هر یک از این کشورها از اعلام همکاری با طالبان و بررسی دقیق اوضاع افغانستان متفاوت بوده و اینکه تا چه حد به نفع مردم این کشور است محل سوال و قابل بررسی است.
آنچه در این میان به وضوح هویداست، حضور و مشارکت طالبان در قامت حاکم افغانستان در این دیدارها و مجامع است.
با توجه به پیشینه غیر مطلوب طالبان در جایگاه حاکم افغانستان و همچنین فقدان نشانه عملی در خصوص قصد این گروه برای ایجاد دولتی فراگیر و احترام گذاشتن به آزادیهای فردی و اجتماعی به ویژه موضوع حقوق زنان، بدون شک نمیتوان انتظار داشت که جامعه جهانی بدون انجام اقدامات اصلاحی و معنیدار از سوی طالبان، حاضر به پذیرش این گروه به عنوان حاکم رسمی افغانستان باشد.
برخی ناظران و تحلیلگران مسائل افغانستان هنوز به این باور نرسیدهاند که طالبان در گذار از مرحله تاسیس حکومت به مرحله تثبیت آن توان یا اراده انجام وعدههای خود را داشته باشد، وعدههایی که اجرای آن قطعا شرط لازم تثبیت قدرت آنها در داخل و شناسایی آنها از سوی کشورهای دیگر است.
به بیان دقیقتر؛ فارغ از نیت و اقدام کشورهای فرامنطقهای در خصوص افغانستان، آنچه مسلم است اینکه طالبان تنها در صورت تحقق تمام وعدههای خود به ملت افغانستان و همسایگانش میتواند رویای تثبیت و تداوم قدرت خویش را محقق سازد وعدههایی، چون «تشکیل دولت فراگیر با حضور همه اقوام و مذاهب»، «برقراری امنیت پایدار در داخل»، «تامین امنیت مرزها»، «ممانعت از حضور بیگانه» «احترام به آزادیهای فردی و اجتماعی بویژه رعایت حقوق زنان» و... که به نوعی تبدیل به خطوط قرمز کشورهای منطقه و جامعه جهانی برای به رسمیت شناختن طالبان شده است.
مسیر پیشِ روی طالبان برای کاهش آلام مردم ستمدیده افغانستان بسیار سخت و ناهموار است و اگر این گروه به دنبال ایفای نقش محوری در افغانستان است چارهای جز تعامل مثبت و مستمر با پذیرش الگوهای پذیرفته شده جهانی مبتنی بر مشارکت دادن همه گروههای قومی و مذهبی در حاکمیت و تطبیق معیارهای حکمرانی با هنجارهای مورد قبول عموم مردم افغانستان ندارد.