بازیهای رایانه، محبوبترین سرگرمی نوجوانان
فعال فرهنگی و کارشناس مسائل نوجوانان گفت:محبوبترین حوزه صنعت سرگرمی برای بچههای امروز، بازیهای رایانه است و سال گذشته حدود دو هزار میلیارد تومان هزینه کردند.
به گزارش خبرنگار
خبرگزاری صدا و سیما، آقای محمدصادق باطنی در برنامه گفتگوی ویژه خبری پنجشنبه شب شبکه دو سیما افزود: بسیار خوشحالم که این بار به جای سوژههایی که معمولاً نگاه تلخ و سیاهی از دهه هشتادیها را در ذهن میآورد یک فعل قهرمانانه از یک پسر ایذهای به نام علی لندی موضوع گفتگو درباره نسل جدید و دهه هشتادیها شده است.
وی ادامه داد: به مسئله نسل جدید باید با رویکرد فرصت محور نگاه کنیم.
کارشناس مسائل نوجوانان افزود: در مواجهه با شناخت نسل جدید سه نسل انسان داریم دسته اول هیچ انگار، دسته دوم دارای نگاه ساده انگارانه و دسته سوم سطحی انگار هستند.
آقای باطنی خاطر نشان کرد: مهمترین مسئله امروز پدران و مادران نحوه تعامل با نوجوانان در خانه است و نهاد خانواده مهمترین پایگاه اجتماعی است.
وی تصریح کرد: یکی از راههای شناخت نسل جدید، شناختن مواردی است که نوجوان از طریق آنها دنیا را میشناسند یعنی مصرف فرهنگی؛ بچههای امروز مصرف کننده فرهنگ هستند، چون دنبال هویت خود هستند و برای به دست آوردن هویت خود در لا به لای گفتگو با پدر و مادر یا شنیدن صحبت بزرگان نمیگردند بلکه موسیقی گوش میدهند، گیم بازی میکنند، فیلم و سریال میبینند، در شبکههای اجتماعی فعالیتهای متنوع دارند، صفحات افراد پرطرفدار را در فضای مجازی میبینند و از تماشا کردن و مصرف کردن، هویت خودشان را میبینند؛ اگر میخواهیم نوجوانان را بشناسیم باید مصرف آنها را بشناسیم و برای مصرف فرهنگی آنها برنامه ریزی کنیم.
آقای باطنی ادامه داد: در حوزه موسیقی هم امروز پایگاه فرهنگی شرق نسبت به غرب سهم بسیار بیشتری از مصرف فرهنگی موسیقی بچههای ما را دارد و در بخش فیلم و سریال هم با پدیدهای به نام شبکه جهانی نتفلیکس مواجه هستیم که سالی بالغ بر ۱۲ سریال جدید رونمایی میکند که سریالهایی در حوزه نوجوانان میباشد و این تعداد منهای سریالهایی است که نوجوان پسند هستند.
این کارشناس مسائل نوجوانان خاطر نشان کرد: زمانی که برای مصرف فرهنگی نوجوانان دهه هشتادی برنامهای نداریم از آنها نمیتوان توقع داشت در هویتی که در آنها شکل میگیرد همانند بزرگترها فکر کنند و به جهان پیرامون نگاه کنند.
وی افزود: شاهد تفاوتهای بسیار جدی در نسل جدید نسبت به نسلهای قبل هستیم.
آقای باطنی ادامه داد: بر اساس مطالعات نسل امروز نسبت به انسان چند سال قبلتر از خودش بیش از ۲۲ هزار برابر ورودی اطلاعات در روز دارد و زمانی که حجم زیادی از اطلاعات بر نوجوانان وارد میشود دچار سختی در انتخاب و خواستههای خود میشوند.
این کارشناس مسائل نوجوانان گفت: زمانی که در خانه حواسمان به بچهها نیست آنها بیرون میروند یعنی وقتی در خانه برای آنها زبان مشترک وجود ندارد به سمت خانواده نخواهند آمد.
وی خاطر نشان کرد: در حوزه محصولات فرهنگی در کشور یک بخش به نام بنیاد ملی بازیهای رایانهای داریم که نسبت به ۹ سال پیش به نقطهای رسیدیم که بازی ساز در ایران یا از حوزه بازی سازی خارج میشود یا از کشور خارج میشود یعنی بازی سازها را در کشور پشیمان کردیم.
آقای باطنی تصریح کرد: باید با مسائل نوجوانان خیلی جدیتر مواجه شویم تا پلی به سمت شناخت نسل جدید باز کنیم.
وی گفت: دهه هشتادی ها، سرزمین فرصتها هستند و اگر درباره تغییر مصرف فرهنگی آنها صحبت میکنیم به این معنا نیست که آنها به انحراف کشیده شده اند بلکه مصرف فرهنگی آنها تغییر کرده است و این تذکر را باید به خودمان بدهیم که وقتی مصرف فرهنگی تغییر میکند، کسانی که در آن سوی مرزها و حتی در داخل کشور برای ما برنامه ریزی مصرف فرهنگی میکنند نگاه هویتی به محصولات خودشان دارند موسیقی، فیلم و سریال آنها بسته بندی هویتی دارد و آنها پاسخهای هویتی جدید به بچههای ما میدهند.
باطبی افزود: به عنوان پدر و مادر چقدر به مصرف فرهنگی بچههای خودمان نگاه میکنیم و حتی به عنوان سیاست گذار چقدر برای سبد محصولات فرهنگی بچهها برنامه ریزی میکنیم که اگر درست به این نسل بپردازیم بدون شک آینده روشنتر از امروز است و اگر اشتباه بپردازیم، همه برنامه ریزیها دچار مشکل است.
وی تاکید کرد: شهید علی لندی بالقوه همه نوجوانان دهه هشتادی بود که بالفعل شد.
پ
تفاوت نسلها را باید دقیق ببینیم
آقای سینا کلهر عضو هیئت علمی مرکز پژوهشهای مجلس نیز در این برنامه گفت: موضوع نسل در سه دهه گذشته به یک مسئله جدی اجتماعی تبدیل شده است و قبل از دهه ۸۰ و نودیها نسل دهه شصتی داشتیم که خودشان یک مسئله بودند.
وی ادامه داد: میتوان نحوه مواجهه نظام رسانهای و علمی را با مسئله نسل در جامعه ایران با عنوان تخریب ناخواسته نسلها بیان کرد، چون دهه شصتیها توسط همین نظام رسانهای و تحقیقات، نسل سوخته نام گذاری و موجب شد خود دهه شصتیها هم این موضوع را قبول کنند.
آقای کلهر گفت: مفهوم نسل سوخته به اندازهای تکرار شد و تلاش شده که هویت اینها را شکل دهد که در عمل همه فرصتهای زندگی آنها را ذیل همین نسل سوخته مطرح میکند و بیش از اینکه با یک مفهوم علمی مواجه باشیم با یک انگ اجتماعی و رسانهای مواجه هستیم و این در ارتباط با یک نسل میباشد که سهم بسیار بزرگی داشته که الان به میانسالی رسیده است و همین اتفاق هم برای نسلهای بعد هم به نحو دیگری تکرار شده است که البته شکل تخریبی دارد.
عضو هیئت علمی مرکز پژوهشهای مجلس افزود: در بسیاری از مواقع ندانسته یا با دلسوزی خودمان هویت یک نسل را تخریب میکنیم تا توجهها را به مسائل نسلها جلب کنیم.
وی خاطر نشان کرد: مفهوم شکاف نسلی یعنی اینکه فرزندان حرف پدران و مادران خود را نمیفهمند و همینطور پدران و مادران عمل و رفتار فرزندان خود را درک نمیکنند.
آقای کلهر تصریح کرد: تحقیقاتی در اواخر دهه هشتاد انجام شده است که با مقایسه این نتایج متوجه میشویم بیش از اینکه نتایج تایید کننده شکاف نسلی باشد تفاوت نسلها را میبینیم.
عضو هیئت علمی مرکز پژوهشهای مجلس ادامه داد: نقطه مقابل شکاف نسلی، تداوم نسلی میباشد که بعضیها به اشتباه فکر میکنند وضع مطلوب، تداوم نسلی است یعنی اگر فرزندان شبیه والدین خود باشند این جامعه نظام فرهنگی درستی دارد در حالی که شرایطی وضع مطلوب است که تفاوت در عین تداوم باشد.
وی گفت: مفهوم شکاف نسلها ما را دچار یک خطا کرده است یعنی فکر میکنیم وضع مطلوب تداوم است در حالی که وضع مطلوب تفاوت رشد یابنده است.
آقای کلهر افزود: باید به مصرف فرهنگی توجه کرد، ولی این طور هم نیست که هر مصرف فرهنگی الزاماً موجب تباهی یک نسل میشود.
عضو هیئت علمی مرکز پژوهشهای مجلس خاطر نشان کرد: بزرگترین نگرانی خانواده در تربیت فرزندان است یعنی نظام ارزشی حاکم بر جامعه ما همچنان نظامهای ارزشی مبتنی بر ارزشهای تربیتی است.
وی تصریح کرد: نسل جدید را در بسیاری از حوزهها پیشروتر از نسلهای قبل میدانم؛ دهه هفتادیها نسبت به شصتیها و همچنین هشتادیها نسبت به هفتادیها خلاق تر، باهوش تر، با جسارت تر، کوشاتر و ریسک پذیرتر هستند البته اگر در جاهایی مثل پوشش یا ارتباطات بین فردی در آنها آسیب دیده است به حساب نقطه هویتی این نسل نباید گذاشت.
آقای کلهر گفت: معنای ضمنی شکاف نسلی این است که مطالبات نسل جدید تغییر کرده و خواستهها و نظام ارزشی آنها هم تغییر کرده است بنابراین دستگاه فرهنگی و نظام سیاست گذار و برنامه ریز هم باید سیستم خودش را تغییر دهد.
وی افزود: زمانی که میگوییم نسلهای جدید، ارزش هایشان تغییر کرده است کاملا هم راستای فراهم کردن فضایی برای رقیب بیرونی در یک بستر آماده بوده که متاسفانه آسیب هم زده است؛ مثلا آسیبی که در موضوع نگهداری حیوانات و به صورت خاص نگهداشتن سگ متحمل شدیم که یک پروژه این چنینی را در جامعه پیاده کرده و پیش برده است یا آسیبی که در حوزه پوشش به شکل کاملا برنامه ریزی شده محقق کردند و از نوجوان شروع و با جوان تمام کردند و نتیجه این شده که زمانی که به عنوان یک محقق اجتماعی بنا دارم درحوزه تهاجم برنامه ریزی شده فرهنگی صحبت کنم، احتیاط میکنم.
آقای کلهر گفت: علی لندی دست غیبی بود که بیرون آمد، چون ما هر چقدر تلاش میکردیم که نشان دهیم این نسل این چنین نیست که میگویند دیده نمیشد، ولی با رقم خوردن اتفاق که توسط علی لندی افتاد مشخص شد که علی لندی نماینده بخش بزرگی از این نسل بود که دیده نمیشود.
وی افزود: خانواده قدرتمندترین نهاد است که تداوم نسلی را انجام میدهد؛ البته اختلاف وجود دارد و طبیعی است و والدین باید درک کنند که نسل آینده نباید شبیه آنها باشد و اگر این تفاوت درک شود اختلاف امر بحرانی نمیشود.
آقای کلهر خاطرنشان کرد: نسل جدید از هفتادی تا هشتادی بیش از آنکه تهدید باشد، فرصت است و بیش از آنکه دچار بحران باشد امتیازاتی دارد که باید به آنها توجه کرد.
تفاوت نسلی عامل پیشرفت جامعه است
آقای کمیل خجسته فعال حوزه فرهنگی هم در ادامه این برنامه گفت: تغییر نسلی موضوع عجیبی نیست؛ فناوریها و ضرورتها تغییر میکنند که موجب اختلافها و تفاوتهای نسلی میشود و تفاوت نسلی عامل پیشرفت جامعه است.
وی ادامه داد: نوجوان و نسل جدیدی که در امتداد نسل قبلی خودش میآید؛ استقلال طلب و آرمان خواه میباشد و تصمیم دارد "نه" بگوید و این بهترین فرصت برای جامعه است که اشکالات جامعه را برطرف کند و مسیر جدیدی را برای آن بسازد.
آقای خجسته افزود: گسست نسلی عاملی است که موجب مرگ حیات جامعه میشود و خطرناک است.
وی خاطر نشان کرد: به نظر میرسد ما در مسیر امتداد نسلی هستیم.
این فعال حوزه فرهنگی گفت: اگر امتداد نسلی موجب استمرار یک جریان اجتماعی میشود و شکاف آن باعث مرگ جامعه میشود بنابراین این موضوع یک تنگه برای جامعه ما میباشد، چون جامعه ما در جهانی وجود دارد که از سال ۱۳۵۷ به بعد یک حرف جدیدی را وارد عرصه فرهنگی و اجتماعی جهانی کرد و آن حرف جدید، اتفاقات فرهنگی را رقم میزند و اگر جریانی بخواهد جلوی استمرار و توسعه این تفکر را بگیرد از گسست نسلی شروع میکند.
وی تصریح کرد: بودجه صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران ۲۵۰ میلیون دلار در سال است و تولید سیما حدود ۳۰ میلیون دلار است؛ در آن سو فقط دو پلتفرم جهانی که فیلم میسازند و تولید محتوا میکنند اول آمازون حدود ۱۱ میلیارد دلار و دوم نتفلیکس حدود ۱۷ میلیارد دلار بودجه دارند یعنی این دو پلتفرم حدود ۲۸ تا ۳۰ میلیارد دلار بودجه دارند که اختلاف بسیار زیاد با بودجه صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران دیده میشود.
این فعال حوزه فرهنگی گفت: ما در کارزاری قرار داریم که یک جنگ نامتقارن است و یک دورهای با ادبیات هزاره این کار را میکردند و الان با ادبیات سند ۲۰۳۰ این کار را میکنند.