پخش زنده
امروز: -
آمریکا پس از سقوط نظام دوقطبی تلاش کرد جهان را بر اساس نظام تک قطبی رهبری کند، اما در نهایت نظام تک قطبی شکست خورد.
به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری صداوسیما، شبکه تلویزیونی الجزیره در برنامه الاتجاه المعاکس به بررسی علل شکست آمریکا در مقابل کشورها و جنبش های محلی که در مقایسه با آمریکا ضعیفتر هستند، پرداخت. در این برنامه، خروج آمریکا از منطقه خاورمیانه و دیگر مناطق نفوذ این کشور، موضوعی بود که در گفتگو با کارشناسان این شبکه تلویزیونی به بحث گذاشته شد و به این سوال که چرا طرحها و برنامههای این قدرت بزرگ در مقابل کشورهای منطقه و جنبشهای محلی که در مقایسه با آمریکا ضعیفتر هستند شکست خورده است، پاسخ داده شد.
مجری این برنامه تلویزیونی در پاسخ به ادعای ثائر الناشف نویسنده و روزنامه نگار که مدعی بود آمریکا منطبق با برنامه بازنگری در محاسبات راهبردی خود از منطقه خارج شده است، گفت: بسیاری از کارشناسان معتقدند آمریکا به ناچار و تحت فشار گروه طالبان به مذاکره به این گروه روی آورد. در این برنامه، ثائر الناشف نویسنده و روزنامه نگار از وین مدعی شد آمریکا از منطقه و طرحهایی که در خاورمیانه و آسیای میانه ایجاد کرده است فرار نمیکند بلکه در حال بازنگری در محاسبات راهبردی خود مطابق تحولات و تغییرات جدیدی است که اوضاع سیاسی و نظامی در این مناطق ایجاب میکند. بر همین اساس آمریکا از هیچ جنبش یا گروه یا سازمان مسلح که در برابر برنامهها و طرحهای این کشور میایستند نمیترسد بلکه اگر نیاز باشد قادر است این جنبشها و گروهها را مهار کند و آنها را وادارد با سیاستهای آمریکا همراه شوند که نمونه آن را در خصوص طالبان دیدیم. وی افزود: طالبان در دهه نود قرن گذشته برنامهای آمریکایی بود، اما علیه آمریکا شورش کرد و به القاعده پیوست و به پناهگاه القاعده در افغانستان و پاکستان تبدیل شد و پس از آن جلوی برنامههای آمریکا ایستاد، ولی دیدیم که پس از آن طالبان ناچار شد با آمریکا سر میز مذاکره بنشیند و آمریکا توانست به نتایجی به نفع برنامههای خود دست پیدا کند.
این آمریکا بود که مجبور به نشستن سر میز مذاکره شد نه طالبان
مجری گفت: اما بر عکس، برخی معتقدند این آمریکا بود که تحت فشار، ناچار به مذاکره با طالبان شد، زیرا دیگر نمیتوانست بیشتر از این در افغانستان بماند. اگر به کشورهای دیگر مثل عراق و سوریه هم نگاه کنیم اوضاع مشابهی را میبینیم، بنابراین آنگونه که شما میگویید مسئله تغییر راهبردها در کار نیست بلکه بیشتر ناشی از ناتوانی آمریکا از دستیابی به اهداف برنامههایی است که مد نظر داشت. وی پاسخ داد: آمریکا تجارب تاریخی زیادی در این امور دارد. مذاکرات این کشور با طالبان یادآور مذاکرات آن با جریانها و احزاب نظامی مسلح در جنگ ویتنام است که به خروج آمریکا منجر شد، اما نتیجه این شد که آمریکا الآن روابط خوبی با این کشور دارد. این در حالیست که آمریکا در ویتنام جنگید و به شکست خود در آنجا هم اعتراف کرد. ولی امروز ویتنام به شریک آمریکا در مقابله با چین بخصوص در دریای جنوبی چین تبدیل شده است. آمریکا در خصوص طالبان نیز از درسهایی که در گذشته گرفته است استفاده میکند.
عبدو اللقیس از بیروت دیگر مهمان این برنامه بود، مجری از وی پرسید: آیا تغییر راهبرد آمریکا به منزله تلاش این کشور برای آرایش جدید و سازماندهی منطقه متناسب با نیازهای آن است؟ بدون این که واشنگتن مشکلات ناشی از حضور نظامیان و هزینههای مادی و تلفات انسانی آن را متحمل شود. وی پاسخ داد: آمریکا پس از سقوط نظام دوقطبی در جهان تلاش کرد جهان را بر اساس نظام تک قطبی رهبری کند، اما آنچه پس از آن روی داد شکست شدید نظام تک قطبی بود و آمریکا با مشکلات زیادی روبرو شد. نمیتوان گفت طالبان با آمریکا سر میز مذاکره نشست بلکه عکس این مطلب درست است؛ زیرا این آمریکا بود که تصمیم به نشستن سر میز مذاکره گرفت نه طالبان. آمریکا که طی سالهای گذشته ادعا میکرد با جنبشهایی که آنها را تروریستی میخواند مذاکره نمیکند، در نهایت با طالبان سر میز مذاکره نشست تا فرار خفت بار خود را با آنها هماهنگ کند. وی ادامه داد: حتی دولت رژیم صهیونیستی اعلام کرد عقب نشینی آمریکا از افغانستان خلأ بزرگی ایجاد کرد که ما را بیست سال به عقب برگرداند. حتی هنری کیسینجر هم دولت آمریکا را به سبب آن که این اقدام خود را آرایش مجدد مینامد، به باد تمسخر گرفت. زیرا کسی که میخواهد آرایش مجدد کند میتواند به صورت برنامه ریزی شده و به گونهای که جایگاه و آبروی خودش و نیروهایش حفظ شود این کار را انجام میدهد نه به شیوهای که دیدیم.