پخش زنده
امروز: -
میگوید ازدواج کنم گیر میکنم! خوب هر گیر کردنی مگر بد است؟ کفش آدم هم آدم را گیر میاندازد؛ درست است بگوییم حالا که کفش پایم را گیر میاندازد بگذار پابرهنه بروم؟ هزار چیز به پایمان مینشیند.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری صدا و سیما، موضوع کلاس که ازدواج باشد و استاد کلاس حاج آقا قرائتی، خستگی و کسالت در آن راه ندارد؛ از شوخی و طنز و تمثیل تا مصداقهایی از زندگی روزمره را به کار میبرد تا اهمیت توصیههای قرآنی به ازدواج را نشان دهد؛ ما برای شنیدن دیدگاههای استاد قرائتی در شرایط فعلی جامعه به دیدار ایشان رفتیم. در شرایطی که تامین مسکن و شغل و اسباب زندگی مشکل اصلی جوانها برای تشکیل زندگی مشترک است، چطور میشود به ازدواج فکر کرد و در مسیرش قرار گرفت؟ با یک مثال پاسخ میدهد: کسی آمد پیش شخصی گفت آقا ما میخواستیم در روز عاشورا تعزیه بخوانیم، اما اسب نداشتیم شمر را سوار دوچرخه کردیم؛ درست است؟ گفت بله درست است، باطل نیست حالا اسب نداری شمر سوار دوچرخه شود؛ در همین کرونا دیدیم چقدر عروسیها ساده شد، خیلیها تالار نگرفتند عروسی نگرفتند؛ دیدیم پس میشود؛ خدا انقدر مشکل نکرده ما مشکلش کردیم.
ازدواجهایی را از نسلهای پیش از این به یادمان میآورد که با کمترین امکانات، در نهایت صفا و محبت شکل میگرفت و دوامش را هم گذشت و صبوری دو طرف تضمین میکرد. میگوید: حالا، اما بعضی ازدواجها شوخی است؛ یک نفر آمد پیش من عقد بخوانم گفتم مهریه؟ گفت هزار سکه؛ گفتم حقوقت چقدر است آخه حضرت عباسی؟ از این هزار تا سکه ده تاش رو میتونی بدی؟ وقتی نمیتونی بدی عروس هم میدونه نمیتونی دوماد هم میدونه نمیتونی الکی یک عروسی مصنوعی درست میکنید که چی بشه؟ هرچه میتوانید مهریه بدهید. ما ازدواجهایمان شوخی شده یعنی ازدواج جدی نیست؛ و این همان چیزی است که باعث شده بیشتر از برکات ازدواج سختی هایش به چشممان بیاید. استاد قرائتی ادامه میدهد: ازدواج در کمال انسان اثر دارد؛ انسانی که ازدواج نکرده فقط خودش را میبیند میگوید کت و شلوارم، ماشینم، خودم,، اما وقتی ازدواج کرد خودم باز میشود میشود. خودم و زنم و مادرزنم و بچه ام و نوه ام؛ یعنی آدمی که بچه ندارد مدام میگوید خودم دم دم در حالی که وقتی ازدواج کرد میگوید خودمو زنمو مادر زنمو پدر زنم و بچه، ازدواج آدم را باز میکند.
عدهای هم البته عطای ازدواج را به لقایش بخشیده اند تا مسئولیتی جدید به مسئولیتهای فردی شان اضافه نشود. استاد درسهایی از قرآن برایمان توضیح میدهد: میگوید ازدواج کنم گیر میکنم؛ خوب هر گیر کردنی مگر بد است؟ کفش آدم هم آدم را گیر میاندازد؛ درست است بگوییم حالا که کفش پایم را گیر میاندازد بگذار پابرهنه بروم؟ پایتان در آن گیر میکند، اما همین کفش پای شما را حفظ میکند.
استاد قرائتی ادامه میدهد: میگویم چرا ازدواج نمیکنی میگوید خرجی از کجا بیاورم؛ این یعنی خدایا! اگر من یکی باشم تو قدرت داری خرجی من را بدهی، اما اگر دو تا شوم از کجا داری خرجی من را بدهی؟ آدمی که ازدواج نمیکند مشکل ایمانی دارد.
این مفسر قرآنی معتقد است: یک عده هم مشکل اجتماعی دارند؛ فکر میکنند حتماً جهیزیه باید کامل باشد، تالار بگیریم، بوق بزنیم! این بایدها مثل بت پرستها شده؛ بت پرستها با دستهای خودشان بت میتراشیدند بعد برایش گریه میکردند قرآن میگوید أتعبدون ما تنحتون؟ با دست خودت بت تراشیدی حالا براش گریه میکنی؟ آداب و رسوم را با دست خودت درست کردی حالا گیر افتادی؟ همان طور که یک عده آدابی را درست کردند یک عده هم میتوانند آدابی را لغو کنند.
رسم و روسوم اگرچه عوض شده، چیزی از نیاز انسان به ازدواج، اما کم نشده. حجت الاسلام محسن قرائتی با اشاره با آیهای از قرآن میگوید: ازدواج سومین نیاز بشر است؛ اولین نیاز بشر اکسیژن است که دو دقیقه نباشد میمیریم؛ بعد از اکسیژن دومین نیاز بشر به آب و نان و غذاست؛ یک روز دو روز سه روز غذا نخوریم میمیریم؛ سومین نیاز بشر هم بعد از اکسیژن و آب و نان و هوا و لباس است؛ قرآن فرموده همسر برای همسر مثل لباس است؛ «هُنَّ لِبَاسٌ لَّکُمْ وَأَنتُمْ لِبَاسٌ لَّهُنَّ»، این آیه قرآن بود که خواندم یعنی بعد از اکسیژن و آب و نان هیچ نیازی مثل نیاز به همسر نیست، چون قرآن گفته همسر برای همسر مثل لباس است.
نیازهایمان را اگر جدی بگیریم و تسلیم مشکلات خودساخته نشویم اتفاقات مبارکی برایمان رقم خواهد خورد. این یک اصل ثابت شده در خلقت است.