جلال آل احمد، روشنفکری اصیل و تاثیرگذار
جلال آل احمد روشنفکری اصیل و تاثیرگذار بود که همچنان نوشته هایش مخاطبان زیادی دارد.
به گزارش
گروه وبگردی خبرگزاری صدا و سیما، ۱۸ شهریور سالروز مرگ یکی از تاثیرگذاران عرصه ادب و سیاست است. فردی که با نوشتهها و قلم بی نظیرش، بر افکار مخاطبان رخنه میکرد و یادشان می داد در هر زمانهای که باشی مسیر آزادگی و آزاده بودن مهمترین اصل زندگی ات باشد.
او به قدری در وادی ادبیات دستی در آتش داشت که فقط در چند جمله و در چند خط از چهارچوب انسانیت، از کمر خم نکردن در برابر نابرابری و از عشق و وفاداری، سخن میگفت و تاثیری عمیق بر روح انسانها داشت.
"جلال آل احمد" نویسنده، منتقد، دبیر و مترجم که نه فقط ایرانیان بر او افتخار میکنند بلکه نوشتههای به زبانهای مختلف در کشورهای مختلف ترجمه شده و دوستداران زیادی هم دارد.
در مورد او باید بگوییم که جلال الدین سادات آل احمد، در سال ۱۳۰۲ در محله سید نصرالدین از محلههای قدیمی شهر تهران به دنیا آمد. او که اولاد سید احمد حسینی طالقانی است، به جلال آل احمد مشهور است. او بعد از هفت دختر زاده شد و دومین پسر خانواده و نهمین فرزند پدر بود و خانوادهٔ جلال آل احمد اصالتاً ساکن شهرستان طالقان و روستای اورازان بودند. دوران خردسالی و نوجوانی جلال در نوعی رفاه اشرافی روحانیت گذشت. پدر جلال آل احمد روحانی بود و از این جهت دوران کودکی جلال آل احمد در یک محیط مذهبی سپری شد. پدرش تلاش داشت که از فرزندش جلال، برای مسجد و منبرش جانشینی بپرورد.
کودکی پرماجرا
جلال پس از اتمام دوره دبستان، تحصیل در دبیرستان را آغاز کرد، اما پدر که تحصیل فرزند را در مدارس دولتی نمیپسندید و پیش بینی میکرد که آن درسها، فرزندش را از راه دین و حقیقت منحرف میکند، با او مخالفت کرد:
«دبستان را که تمام کردم، دیگر نگذاشت درس بخوانم که: «برو بازار کار کن» تا بعد ازم جانشینی بسازد؛ و من رفتم بازار. اما دارالفنون هم کلاسهای شبانه باز کرده بود که پنهان از پدر اسم نوشتم.»
پس از ختم تحصیل دبیرستانی، پدر او را به نجف نزد برادر بزرگش سید محمد تقی فرستاد تا در آنجا به تحصیل در علوم دینی بپردازد، البته او خود به قصد تحصیل در بیروت به این سفر رفت، اما در نجف ماندگار شد. این سفر چند ماه بیشتر دوام نیاورد و جلال به ایران بازگشت.
در «کارنامه سه ساله» ماجرای رفتن به عراق را این گونه شرح میدهد:
«تابستان ۱۳۲۲ بود، در بحبوحه جنگ، با حضور سربازان بیگانه و رفت و آمد وحشت انگیز U.K.C.C و قرقی که در تمام جادهها کرده بودند تا مهمات جنگی از خرمشهر به استالینگراد برسد. به قصد تحصیل به بیروت میرفتم که آخرین حد نوک دماغ ذهن جوانی ام بود و از راه خرمشهر به بصره و نجف میرفتم که سپس به بغداد والخ. اما در نجف ماندگار شدم. میهمان سفره برادرم. تا سه ماه بعد به چیزی در حدود گریزی، از راه خانقین و کرمانشاه برگردم. کله خورده و کلافه و از برادر و پدر.»
تحولات فکری
از نکات مهم در زندگی جلال آل احمد، میتوان به تحولات فکری او اشاره کرد. او با آثار احمد کسروی و محمد مسعود در زمان دبیرستان آشنا شد و اندیشههای کسروی در رابطه با مذهب، سبب شد تا اعتقادی وی به اصول تشیع سست شود، ولی بعد مجددا به مذهب بازگشت. همینطور او چند وقتی به گرایشهای کمونیستی روی آورد و عضو حزب توده شد، بعد از آن مخالف آنان شد. همین روحیهی وی، در آثار ادبی و هنری و فعالیتهای اجتماعی نمایان است.
ازدواج جلال آل احمد با سیمین دانشور
جلال آل احمد در سال ۱۳۲۷ با سیمین دانشور، که نویسندهی مشهور ایرانیست، ازدواج کرد. جلال آل احمد از ویکتوریا دانشور، خواهر سیمین، خاطرهی شیرینی دارد که آنرا این چنین تعریف میکند:
(ویکتوریا دانشور و خانواده اش عید به اصفهان رفته بودند و در اتوبوسی که تصمیم بازگشت به تهران را داشتند، آقایی صندلی کنارش را به خانم سیمین تعارف کرد. سیمین و آن آقا کنار هم نشستند. بعد به منزل رسیدند. صبح خانم سیمین آماده شدند که به بیرون بروند. ویکتوریا هم میخواست به قصد خرید کردن بیرون برود. وقتی که در را باز کرد، آقای جلال آل احمد را دید که مقابل در ایستاده است. جلال آل احمد و سیمین دانشور قرار مدارشان را روز قبل گذاشته بودند و روز نهم آشنایی شان قرار عقد خود را گذاشتند. خویشاوندان و تمامی نویسندگان در مراسم آنها حضور داشتند. صادق هدایت هم نیز در این مراسم بود. بعد آنها خانهای را اجاره کردند و زندگی خود را آغاز کردند).
ویژگیهای نثر آل احمد
به طور کلی نثر آل احمد نثری است شتابزده، کوتاه، تاثیر گذار و در نهایت کوتاهی و ایجاز. آل احمد در شکستن برخی از سنتهای ادبی و قواعد دستور زبان فارسی شجاعتی کم نظیر داشت و این ویژگی در نامههای او به اوج میرسد.
اغلب نوشته هایش به گونهای است که خواننده میتواند بپندارد نویسنده هم اکنون در برابرش نشسته و سخنان خود را بیان میکند و خواننده، اگر با نثر او آشنا نباشد و نتواند به کمک آهنگ عبارات، آغاز و انجام آنها را دریابد، سر در گم خواهد شد. از این رو ناآشنایان با سبک آل احمد گاهی ناگریز میشوند عباراتی را بیش از چند بار بخوانند.
در ادامه اشارهای به صحبتهای چند تن از صاحبنظران در خصوص این شخصیت میکنیم.
نظر بزرگان در مورد جلال آل احمد
امام خمینی «ره» در مورد جلال آل احمد میگوید: آقای جلال آل احمد را یک ربع ساعت بیشتر ندیده ام. در اوایل نهضت یک روز دیدم که آقایان در اطاق نشسته اند و کتاب ایشان، غرب زدگی در جلوی من بود. ایشان به من گفت: «چطور این چرت و پرتها پیش شما آمده است.» یک همچو تعبیری و فهمیدم که ایشان هستند. مع الوصف دیگر او را ندیدم. نویسنده بزرگی بود خدا ایشان را رحمت کند.
رهبر معظم انقلاب در مورد جلال آل احمد میگویند: با تشکر از انتشارات رواق اولاً به خاطر احیاء نام جلال آل احمد و از غربت در آوردن کسی که روزی جریان روشنفکری اصیل و مردمی را از غربت در آورد؛ و ثانیاً به خاطر نظر خواهی از من که بهترین سالهای جوانی ام با محبت و ارادت به جلال آل قلم گذاشته است.
حداد عادل زندگی آل احمد را به سه دهه متمایز تقسیم کرد و گفت دهه ٢٠ تا ٣٠ دهه فاصله گرفتن جلال از تصویر عرفی و جاری مذهب است و کشیدن شدن به افکار غیر مذهبی و گاه ضد مذهبی و ما در همین دوران رگههایی از تفکر کسروی و گاهی تأثیر صادق هدایت را در افکارش میبینیم. حداد گفت: دهه ٣٠ تا ٤٠ کودتای ٢٨ مرداد و قضایای حزب توده جلال را در مسیر دیگری قرار میدهد و جلال در این دوره است که دیگر در مقابل مذهب و حتی ظواهر مذهب نمیایستد او متوجه میشود که مشکلی نیست و این دوران، دوران کشش جلال به سمت توده مردم است که کم کم او را از عادت کلیشهای روشنفکری بیرون میآورد. وی جلال دهه ٤٠را متفاوت از جلال دهه ٣٠ میداند و گفت نسلی که من آن تعلق دارم با این جلال دهه ٤٠ آشنا است و من هر قدر بخواهم از شوق و اشتیاق نسلم برای خواندن کتابهای او بگویم، نمیتوانم.
حداد عادل گفت: استعداد شگرف، صداقت و شجاعت جلال غیر قابل انکار دانسته و گفت: سرنوشت نسلی که او به آن تعلق داشت، نا تمام ماند و او مثل پروانهای بود که مراحل را کامل طی نکرد.
سیمین دانشور نیز در مورد همسرش بیان میکند: به نظر من جلال، بیشتر یک نویسنده سیاسی بود و عقایدسیاسی اش را با زبان قهرمانیش در کسوت قصه و رمان بازگو میکرد؛ بنابراین جهت گیری او در برابر نظام سیاسی حاکم نقش اساسی در تحلیل داستان هایش دارد و باید اهداف سیاسی جلال در زندگی ادبی و هنری اش را شناخت.
سیمین دانشور میگوید: اگر چه جلال در نوشته هایش تلگرافی – حساس- دقیق – تیزبین خشمگین-افراطی – خشن – صریح – صمیمی – منزه طلب و حادثه آفرین است. اگر کوشش دارد خانه ظلم را ویران کند. اگر در نوشته هایش میان سیاست و ادب ... ایمان و کفر – اعتقاد مطلق و بی اعتقادی در جلال است، در زندگی روزمره هم همین طور است سیسمین دانشور هدف آل احمد را دست یابی به یک راه حل برای نجات خود و فرهنگ و میهن خود میداند.