پخش زنده
امروز: -
فرار امریکا از افغانستان آن هم بدون هماهنگی با متحدان غربی اش موجب تضعیف ناتو شده و اروپا را به فکر تقویت توان نظامی داخلی انداخته است.
پایگاه اینترنتی بلومبرگ روز جمعه نوشت: کشورهای اتحادیه اروپا در تلاش برای تشکیل یک نیروی نظامی، متشکل از پنج هزار نظامی در پی خروج از افغانستان گرد هم آمدند اما هنوز در خصوص بسیاری از جزئیات آن به توافق نرسیده اند.
منابع آگاه از این مذاکرات در پشت درهای بسته، گفتند، وزیران دفاع کشورهای اروپایی در نشست روز پنج شنبه در اسلوونی بارها از موضوع تخلیه افغانستان به عنوان یک شکست مفتضحانه و رسوایی یاد کردند و تقویت توان نظامی اتحادیه اروپا را خواستار شدند.
اسلوونی در حال حاضر ریاست دوره ای اتحادیه اروپا را بر عهده دارد. خروج تحت فرماندهی آمریکا از افغانستان و سرعت آن و همچنین خشونت و هرج و مرجی که تلاش ها را برای تخلیه غیرنظامیان تحت الشعاع قرار داد ، دولت های اتحادیه اروپا را که به طور فزاینده به دنبال راهی برای تاکید بر استقلال راهبردی این اتحادیه از جمله در زمینه نظامی هستند، نگران کرده است.
به گفته این منابع آگاه ، وزیران شرکت کننده در این نشست از تلاش جوزپ بورل ، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا برای تشکیل یک "نیروی اولیه " حدود پنج هزار نفری برای استقرار سریع و کارآمد در مناطق بحرانی ، حمایت کردند.
جوزپ بورل پس از این گفتگوها به خبرنگاران گفت:" افغانستان نشان داده است که کمبودها در استقلال راهبردی ما بهایی دارد." وی افزود: "تنها راه پیش رو این است که نیروهای خود را با یکدیگر ادغام و ظرفیت و اراده خود را برای اقدام تقویت کنیم که این به معنای ابزارهای جدیدی مانند تشکیل این نیروی اولیه است."
موضوع تشکیل نیرویی اروپایی بدیل ناتو پیش از این هم از سوی فرانسه اعلام شد زمانی که ترامپ رئیس جمهور سابق امریکا خواستار پرداخت دو درصد از تولید ناخالص ملی اعضای ناتو به امریکا و حرف وحدیث هایی از انحلال این نیرو در آن زمان مطرح شد. اما این درخواست از سوی دیگر اعضای اروپایی ناتو با خروج بدون هماهنگی امریکا از افغانستان پر رنگ تر شده است.
مقامات اتحادیه اروپایی معتقدند وابستگی آنها به ایالات متحده به ویژه در مسئله خروج از افغانستان نشان داده که این اتحادیه به یک قدرت درجه ۲ و وابسته به آمریکا تبدیل شده است و از این رو ایدهی تشکیل ارتش متحد اروپایی میبایست با جدیت در دستور کار قرار گیرد.
وزیر دفاع اسلوونی گفته است آنچه در افغانستان رخ داد میزان اعتماد ما به آمریکا در جنبه های نظامی را آشکار کرد. وزیر دفاع آلمان نیز تاکید کرده بر ما به عنوان اروپائیان لازم است در جهت منافع خود حرکت کنیم و از قدرت تصدی امور دفاعی و امنیتی برخوردار شویم.
هر چند ناتو در جریان جنگ سرد برای مهار کمونیسم تشکیل شد و در مقابل آن هم شوروی پیمان ورشو را تشکیل داد که با فروپاشی این کشور عملا این پیمان منحل شد و دیگر ضرورتی برای بقای ناتو وجود نداشت اما این پیمان با تعریف ماموریت های دیگری چون مبارزه با تروریسم, دفاع از حقوق بشر و گسترش دموکراسی سعی کرد به بقای خود ادامه دهد.
ناتو پس از پایان نظام دو قطبی جنگ سرد ۳ عملیات مهم نظامی داشته است حمله به یوگسلاوی سابق که سبب تجزیه و تکه پاره شدن آن کشور شد، حمله به افغانستان در سال ۲۰۰۱ و حمله به لیبی در سال ۲۰۱۰. حمله به افغانستان هم پس از20 سال با شکست مفتضحانه مواجه شد؛ پس از حمله به لیبی هم رئیس جمهور وقت امریکا گفت ببخشید!حمله به تین کشور یک اشتباه بزرگ بود و طبق اطلاعات غلط انجام گرفت! در حمله به عراق نیز که با ادعاهای دروغ به وقوع پیوست اعضای ناتو امریکا را همراهی کردند.
مورد افغاستان روشن کرد که دیگر ماموریت های ناتو از جمله نابودی تروریسم و برقراری دموکراسی نیز چیزی جز توهم نبوده و با فرار امریکا از این کشور هیچ یک از این ماموریت ها محقق نشد در حال حاضر .داعش در افغانستان فعال است و معلوم نیست سرنوشت حکومت این کشور با اصرار طالبان به تشکیل امارت اسلامی به کجا بیانجامد.
ضمن اینکه ارزیابی کارشناسان حاکیست ناتو نتوانسته در مقابل حملات نظامی روسیه علیه کشورهای داوطلب پیوستن به این پیمان مانند اوکراین و گرجستان کمترین حمایتی از این کشورها در مقابل حملات نظامی روسیه بکند و با خروج مفتضحانه ناتو از افغانستان ضربه شدیدی علیه ایده متحدین راهبردی غیر عضو این پیمان وارد شده است و اکنون رهبران چک و دیگر کشورها صراحتا بر بی ارزشی همکاریهای راهبردی کشورهای غیر عضو با ناتو اذعان می کنند.
اختلافات میان اعضای ناتو نیز بسیار است. ترکیه به عنوان عضو ناتو مدتی است برنامه های مستقل خود در حوزه های دفاعی و امنیتی در پیش گرفته و در برخی مسائل امنیتی و نظامی با آمریکا و اروپا رویارو شده است. ( ماجرای خرید اس ۴۰۰،حمایت نظامی و تسلیحاتی آمریکا از پ. ک. ک در عراق و سوریه و اختلافات شدید ترکیه با یونان ). شروع دور تازه رقابتهای تسلیحاتی و هسته ای میان انگلیس و فرانسه در کنار برگزیت را هم در نظر باید گرفت.
به این موارد باید به تلاش امریکا برای مهار چین اشاره کرد که اروپا صراحتا به واشنگتن توضیح داده است که حاضر به مشارکت در ماجراجوئی علیه چین در دریای چین جنوبی نیست و رهبران اروپائی این نظر خود را بارها رسانه ای کرده اند.
در خصوص تقابل امریکا با روسیه نیز آلمان و فرانسه بر خلاف لهستان، اوکراین و جمهوری های بالتیک، دنبال روابطی خوب و متوازن با روسیه هستند. که در این خصوص می توان به اجرای خط انتقال گاز نورد استریم 2 از روسیه به آلمان اشاره کرد که امریکا با آن مخالف بود.
همه این موارد آشکار می کند که امریکایی که در داخل با بحران تخریب زیر ساختهای اقتصادی روبروست و در جنگ های خود جز شکست دستاوردی نداشته کمترین آمادگی را برای دفاع نظامی از متحدین خود در مقابل روسیه و چین ندارد وهمین مسایل اروپا را به فکر چاره انداخته است.
------------------------------------------------------------
رضا محمدمراد