زاد روز بوعلی سینا و روز پزشک؛ قدردانی از مدافعان سلامت
اول شهریور، همزمان با زادروز بوعلی سینا، به پاس تألیفات و خدمات وی به علوم پزشکی و براي تجلیل از پزشکان، روز پزشک نامگذاری شده است.
پزشکان زحمتکش ایران در کنار سختی کار خود ۵۵۲ روز است که با کرونا ویروس (کووید ۱۹) دست و پنجه نرم میکنند.
بزرگداشت بوعلی سینا و روز پزشک
در دنیای امروز کمتر ملتی است که به مفاخر گذشته خود توجه نکند، زیرا یکی از علایم حیات و زنده بودن ملتها ملتفت بودن و توجه داشتن به مفاخر گذشته فلسفی، علمی، فرهنگی، ادبی، سیاسی، اجتماعی و ملی آن هاست که این گذشتگان با وجود گذشت روزگار و سیر زمان و وقوع حوادث نا گوار با هزاران خون دل برای اینده گان خود به میراث گذ اشتهاند که باید آن را گرامی و عزیز داشت و بارور ساخت.
شیخ الرئیس نواسه علی سینا، معروف به ابن سینا. به قولی در ماه صفر سال ۳۷۰ هجری قمری (مطا بق ۹۸۰ میلادی) از پدر بلخی ایی بنام عبدالله (از سبب وزیر مالیه بودن در زمان سلطنت نوح بن منصور به بخارا مرکز ماورالنهر و خراسان انزمان انتقال نموده بود) و مادر بخارایی بنام ستاره در قریه خورمیثن (قریهای میان بلخ و بخارا) طفلی چشم به جهان گشود؛ که نامش را حسین گذاشتند.
شرکت در جلسات بحث از دوران کودکی، به واسطه پدر که از پیروان آنها بود. بوعلی را خیلی زود با مباحث و دانشهای مختلف زمان خود آشنا ساخت. استعداد وی در فراگیری علوم، پدر را بر آن داشت تا به توصیه استاد وی ابو عبدالله ابراهیم بن حسین ناتلی، ابن سینا را به جز تعلیم و دانش اندوزی به کار دیگری مشغول نکند؛ و چنین شد که وی به دلیل حافظه قوی و نبوغ خود در ابتدای جوانی در علوم مختلف زمان خود از جمله طب مهارت یافت.
تا آنجا که پادشاه بخارا، نوح بن منصور (۳۶۶ تا ۳۸۷ هجری قمری) به علت بیماری خود، وی را به نزد خود خواست تا او را تداوی نماید ابو علی ابن سینا بعد از تداوی از نوح تقاضا کرد تا به کتابخانه عظیم دربار سامانی دست یابد و از ان استفاده نماید این تقاضا مورد قبول نوح قرار گرفت. به این ترتیب وی توانست با استفاده از این کتابخانه در علوم مختلف از جمله حکمت، منطق و ریاضیات تسلط یابد (خاندان سامانیان از مردم بلخ بودند و دین زردشتی داشتند سامان خدا از روشناسان و حاکم بلخ بود والی عربی خراسان در نصف قرن هشتم میلادی با سامان دوست شد وسامان دین اسلام اختیار کرد از جمله نواسه هایش اسمعیل پسر احمد در سالی ۸۹۲ میلادی بعد از مرگ برادر ش نصر و گرفتن سمرقند سلسله سامانیان را بنیان گذاشت.
وی با وجود پرداختن به کار سیاست در دربار منصور، پادشاه سامانی و دستیابی مقام وزارت ابوطاهر شمس الدوله دیلمی و نیز درگیر شدن با مشکلات ناشی از کشمکش امرا که سفرهای متعدد و حبس چند ماهه وی توسط تاج الملک، حاکم همدان، را به دنبال داشت. بیش از صدها جلد کتاب و تعداد بسیاری رساله نگاشته که هر یک با توجه به زمان و احوال او به رشته تحریر در آمده است. وقتی در دربار امیر بود و آسایش کافی داشت و دسترسی اش به کتب میسر بود، به نوشتن کتاب قانون در طب و کتاب الشفا یا دائره المعارف بزرگ فلسفی خود مشغول میشد که اوج کمال تفکر قرون وسطی است که بدان دست یافت و در تاریخ تفکر انسانی از تحقیقات معتبر جهان بشمار میرود.
اما در هنگام سفر فقط یادداشتها و رسالههای کوچک مینوشت از میان تالیفات ابن سینا، شفا در فلسفه و قانون در طب شهرتی جهانی یافته است. کتاب شفا در هجده جلد در بخشهای علوم و فلسفه، یعنی منطق، ریاضی، طبیعیات و الاهیات نوشته شده است.
منطق شفا امروز نیز همچنان به عنوان یکی از معتبرترین کتب منطق مطرح است و طبیعیات و الاهیات آن هنوز مورد توجه علاقمندان است. کتاب قانون در طب در هفت جلد نیز که تا قرنها از مهمترین کتب طبی به شمار میرفت. شامل مطالبی درباره قوانین کلی طب، دواهای ترکیبی و غیر ترکیبی و امراض مختلف میباشد. این کتاب در قرن دوازدهم میلادی همراه با آغاز نهضت ترجمه به زبانهای لاتین و تا امروز به زبانهای انگلیسی، فرانسوی و آلمانی و ایرانی نیز ترجمه شده است و به عنوان متن درسی طبی در پوهنتونهای اروپایی تا سال ۱۶۵۰ میلادی به عوض آثارجالینوس و موندینو در دانشگاههای Lavain و Monpellier تدریس میشد.
ابن سینا در زمینههای مختلف علمی نیز اقداماتی ارزنده به عمل آورده است. او اقلیدس را ترجمه کرد. رصدهای نجومی را به عمل درآورد و در زمینه حرکت، نیرو، فضای بی هوا (خلا)، نور، حرارت تحقیقات ابتکاری داشت. رساله وی درباره معادن و مواد معدنی تا قرن سیزدهم در اروپا مهمترین مرجع علم زمین شناسی بود.
درباره این رساله فیگینه در کتاب دانشمندان قرون وسطی چنین آورده است: ابن سینا رسالهای دارد که اسم لاتین آن چنین است: De Conglutineation Lagibum. در این رساله فصلی است به نام اصل کوهها که بسیار جالب توجه است. در آنجا ابن سینا میگوید: ممکن است کوهها به دو علت به وجود آمده باشند. یکی برآمدن قشر زمین. چنان که در زمین لرزههای سخت واقع میشود و دیگر جریان آب که برای یافتن مجرا، سبب حفر درهها و در عین حال سبب برجستگی زمین میشود. زیرا بعضی از زمینها نرم هستند و بعضی سخت. آب و باد قسمتی را میبرند و قسمتی را باقی میگذارند. این است علت برخی از برجستگیهای زمین.
ابن سینا خرد مبتنی بر منطق داشت و به تقدم عالم معتقد بود و میگفت (وجود خداوند بر جهان تقدم ذاتی دارد نه زمانی) او به موجودیت جن وزنده شدن بعد از مرگ معتقد نبود .. سینا میگفت افعال و حوادث مستقیما از خدا بوجود نمیاید بلکه در نتیجه عمل غایی داخلی تکامل میابد. سینا کو شش زیاد کرد تا نظریات فلسفی خود را با عقاید عامه مسلمانان توافق دهد سینا همه قضایا را تنها به روش عقلی و کاملا مستقل از قران مورد بحث قرار میداد از این سبب بود که تا قرنها از طرف خلافتها و هیتهای حاکم ارتجاعی اورا مظهر کفر و الحاد میدانستند و سوزاندن کتابهایش از سیاستهای متداول طی چند قرن در کشورهای اسلامی منطقه بود زمانیکه اورا کافر و ملحد خواندند او گفت:
"کفری چو منی گزاف و آسان نبود
محکمتر از ایمان من ایمان نبود
در دهر چو من یکی و آن هم کافر
پس در همه دهر یک مسلمان نبود"
او به واسطه عقل منطقی و نظام یافته خود حتی در طب نیز تلاش داشت تداوی را تا سرحد امکان تابع قواعد ریاضی سازد. تسلط بر فلسفه را کمال برای یک دانشمند میدانست. وی برای آگاهی از اندیشههای ارسطو و درک دقیق آن، آن گونه که خود در شرح احوالش نوشته است، ۴۰ بار کتاب علم الهی و یا مابعدالطبیعه (متا فیزیک) ارسطو را خواند و به حکم تصادف با استفاده از کتاب که ابونصر فارابی که درباره اغراض ما بعد الطبیعه نوشته بود، به معانی آن راه یافت.
ابن سینا در دوران عمر خود از لحاظ عقاید فلسفی دو دوره مهم را طی کرد. اول دورهای که مصروف مطالعهای فلسفه. عقاید و علوم مشاهی (ارسطو یی) بود و دوم دورهای که از آن عقاید عدول کرد و به قول خودش طرفدار حکمت مشرقین و پیرو فلسفه اشراق شد با مرگ سینا تقریبا دوران فلسفه در مشرق به سر رسید روجر بیکن اورا بزرگترین استاد فلسفه بعد از ارسطو لقب داده اند (فلسفه ابن سینا فلسفه مشاهی و متاثر از فلسفه نوع افلا طونی ودین اسلام است وی کوشیده است که فلسفه را با دین اسلام توفیق دهد معذالک جمع اورا کافر وملحد خوانده اند اگر چه او و ابن رشد هر دو از پیروان ارسطو بودند، اما شیخ الریس کمتر از ابن رشد تابع اصیل یونان بودند.
ابن سینا قبل از ابن رشد بین فلسفه و احکام شریعت شکافی به وجود آورد و اولین کسی است که در اسلام کتب جامع و منظم در فلسفه نوشته است و کتاب الشفا او در حکم دایره المعارف فلسفی است تاریخ اجتماعی ایران ج هشتم). وی به پشتوانه تلاش یک صد سالهای که پیش از او از سوی کسانی همچون رازی و فارابی برای شکل گیری فلسفه صورت گرفته بود، موفق شد نظام فلسفی منسجمی را ارائه دهد. با توجه به این که پیش از او مقدمات این کار فراهم شده بود، کار و وظیفه ابن سینا این بود که مشکلات و پیچیدگیها را کشف و حل کند و آنها را به نحوی مظبوط و موجز شرح نماید. فروع جزئی را به تصول شامل ارتباط دهد و اطراف آن را به هم بیاورد.
ابن سینا با ارائه نظر خود در مورد نحوه ارتباط و نسبت بین مفاهیم کلی مثل انسان، فضیلت و جزئیات حقیقی به یکی از پرسشهای علمای قرون وسطی که مدتهای طولانی ذهن آنها را به خود مشغول کرده بود پاسخ داد.
تاثیر آرای فلسفی ابن سینا، همچون آموزههای طبی او، بر علاوه قلمرو اسلامی، در اروپا نیز امری قطعی است. آلبرتوس ماگنوس، دانشمند آلمانی فرقه دومینیکی (۱۲۰۰ تا ۱۲۸۰ میلادی) نخستین کسی بود که در غرب تفسیر و شرح جامعی بر فلسفه ارسطو نوشت.
به همین دلیل اغلب او را پایه گذار اصلی ارسطوگرایی مسیحی میدانند. وی که جهان مسیحیت را با سنت ارسطویی الفت داد، در شناخت آثار ارسطو سخت به ابن سینا متکی و معتقد بود. همچنین فلسفه ما بعد الطبیعه ابن سینا، خلاصه مطالبی است که متفکران لاتینی دو قرن بعد از او بدان رسیدند در قرن پنجم هجری به وسیله پیشوایان مذهب و پیروان خانقاه مبارزه گسترده و شدید علیه علم و حکمت و مخصوصا فلسفه اغاز شد و در مدارس و مکاتب اهل علم تدریس هر گونه علم. فلسفه و حکمت را حذف کردند و جای انرا به تفسیر قران. احادیث؛ و اصول فقه واگذار کردند.
علما مورد تکفیر اربابان مذهب قرار گرفت از جمله کسانیکه که با تمام قوا بر ضد فلسفه و علم طغیان کرد حجته اسلام غزالی (۴۵۰ الی ۵۰۵ هجری) بود که عمری فلسفه را اموخت و به علت یاس وحیرت و واهمه عجیبی که به او دست داد از مدرسه به خانقاه رفت و دامن عرفان را محکم گرفت و از جمله دشمنان سر سخت فلسفه. علم و حکمت گردید.
غزالی در تهافت الفلا سفه (فارابی) و سینا را رد میکند و میگوید (علی التحقیق انها را ظلماتی فوق ظلمات فرا گرفته است) در المنقذ من الضلال متذکر شده است که این دو فیلسوف در بیست مورد در موضوع الهیات اشتباه کرده اند. در سه مورد مستوجب تکفیر و در هفده مورد مستوجب تبعید اند) و سه مورد که انها را از اسلام جدا میسازد و مورد تکفیر قرار میگیرند مینویسد: (۱- معتقد بودن انها بر اینکه خداوند حاکم بر کلیات است نه جزییات. ۲- اعتقاد شان به تقدم عالم. ۳- اینکه اجساد حشر ندازد ثواب و گناه مربوط روح است نه جسم.)
تعرض به سینا بدینجا پایان نمپذیرد بعضی از دانشمندان کوته استین در قرون بعدی نیز به او تاخته اند از جمله عثمان بن عبدالرحمن موسوم به ابن صلاح (۶۴۳) سینا را مرتد و بی دین شمرده و او را از جمله علمای خارج مذهب دانسته و خواندن کتابهای سینا را برای مسلمانان جایز نمیشمارد و گناه کبیره میداندو سینا را شیطانی از شیاطین لقب داده است) غافل از اینکه او خودش شیطان بزرگ بود.
هر قدر از قرن وسطی دورتر میشویم و هر قدر رایره نفوذ دین بیشتر میشود این اعتراظات بیشتر و شدیدتر میشود علت هم معلوم است، زیرا منطق و نحوه استنتاج سینا با مبادی ظاهر بینان دین که پایه اش بر تعصب نهاده شده سازگار نیست مخصوصا که با هجوم ترکان عثمانی دین زا با خرافات. اساطیر وفانتزیها امیخته ساختند و تودههای کشورهای اسلامی را در جهل و خرافه نگهداشتن تا هیتهایی حاکم بتواند براحتی حاکمیت نمایند و تنها دشمنی که دز مقابل هر گونه جهل و خرافه ایستادگی میکند علم و معرفت است بنا این مخالفتها متدینین ظاهر نما با اشاعه فلسفه و حکمت امری طبعیی بشمارمیرود.
ابوعلی سینا در سال ۴۲۸ هجری قمری، زمانی که تنها ۵۸ سال داشت، در حالی رخت از جهان بربست که با ادای دین خود به دانش بشری، نامی به صلابت تمدن خراسانی از خود به جای گذاشت، اما دریغ ودرد که امروز این صلابت تمدن خراسانی دارد که آهسته آهسته به باد فراموشی سپرده شود.
روز پزشک فرصتی است برای قدردانی از مدافعان سلامت که حدود ۱۹ ماه است با ویروس کرونا در جنگ هستند و شبانه روز برای سلامتی من و شما تلاش میکنند و در این مدت شهدای گرانقدری را تقدیم ایران اسلامی کردند.