پخش زنده
امروز: -
به جای تشدید بحرانهای زیست محیطی، به توسعهای با رنگ و بوی پایداری بیندیشیم
به گزارش خبرگزاری صداوسیما مرکز فارس؛ مریم خوشحال بود از این که او و مادرش دریک خانه ویلایی قدیمی باصفا و با حداقل اجاره زندگی میکنند.
مادرش دعاگوی صاحب خانهای بود که در خارج از کشور زندگی میکند و چندسالی است اجاره خانه را افزایش نداده است.
اما با تصمیم همسایه سمج برای ساخت مجتمع مسکونی و متقاعد کردن صاحبخانه برای همراهی، آنها هم مجبور هستند خانهای که برایشان خانه امید است را تخلیه کنند.
در حالی که فکر میکردم مریم فقط نگران پیدا کردن خانه است خواستم به او دلداری دهم اما! او گفت: حیف این خانه باصفا نیست که به زودی ویران میشود و بنایی در ظاهر مدرن اما! بی هویت جای آن را بگیرد؟ به نظرت این ساخت و سازها تا کی ادامه دارد؟ در کل به کجا چنین شتابان؟ مگر ما بحران کمبود آب نداریم؟ مطمئنا به روزی میرسیم که نفس کشیدن در این شهر هم دغدغه میشود.
از شهر حافظ و سعدی تا ساخت و سازهای مدرن
هنوز به حرفهای مریم فکر میکردم. سوار اتوبوس شدم، خلوت بود. مادر و دختری توجهم را جلب کرد. دخترنوجوان با موبایلش مشغول بود و مادر هر چند دقیقه جملهای اعتراضی به دختر میگفت.
"کور میشی، سرت رو از این لعنتی بیرون بیار. "
"کاش همین طور که بادقت به موبایلت نگاه میکردی به کتاب هات هم نگاه میکردی. "
مادر میگفت و دختر بی اعتنا حتی سرش را بالا نمیآورد. گویا حتی صدای مادر راهم نمیشنید. نگاهی به بیرون کردم. خیابان قصردشت، خیابانی است که برای من روزهای مدرسه را یاد آوری میکند. همان روزهایی که همسن این دختر نوجوان بودم و مسیر خانه تا مدرسه را با اتوبوس طی میکردم.
آن روزها سرتا سر این خیابان فقط باغ و خانههای ویلایی بود و خبری از مجتمعهای تجاری نبود. کنار پنجره اتوبوس میایستادم تا نسیم نوازشگر و هوای دلنشینی را که ارمغان وجود باغهای این خیابان بود را باتمام وجود احساس کنم.
آن روزها شیراز برای من همان شهری بود که حافظ درباره اش گفت: " خوشا شیراز و وضع بی مثالش "
اما! امروز این دختر نوجوان آنچه در این خیابان مانند دیگر خیابانهای شهرمی بیند، مراکز خرید، مجتعهای مسکونی، تجاری، پزشکی وآموزشی ساخته شده و در حال ساخت است. مطمئنا آنچه در دنیای مجازی میبیند جذابیتش بیش از دیدن بناهایی است که مفهوم آشفتگی و بی نظمی زندگی شهری را در سایه بی اعتنایی به طبیعت در گوشه گوشه این شهر به تصویر میکشند.
البته معضلات زندگی شهری فقط در آشفته سازی چهره شهر در رقابت برای به رخ کشیدن درک از دنیای مدرن خلاصه نمیشود و دوری از طبیعت بهای سنگین تری دارد.
مشکل تامین آب شرب
دوازدهمین کنفرانس ملی تخصصی اقتصاد کشاورزی به صورت مجازی و به میزبانی دانشگاه کردستان در خرداد امسال برگزار شد.
در بخشی از این کنفرانس، به موضوع احیا دوباره تالابهای فارس پرداخته شد و صاحب نظران از برداشت بی رویه منابع آبی به طرق مختلف به عنوان عامل خشک شدن تالابها در کنار بحران خشکسالی گفتند و حمیدرضا دهقانی مدیرعامل و ریس هیات مدیره آب منطقهای فارس هشدار داد که با وجود بحران خشکسالی با رشد سریع کلانشهر شیراز روبه رو هستیم و حدود ۳۵ درصد جمعیت استان ساکن شیراز هستند و به جایی رسیدیم که برای تامین آب شرب شیراز دغدغه داریم و با روند توسعه این کلان شهر شیرازباید در جستجوی منبعی برای تامین آب شرب باشیم.
تحولات صنعتی ارتباط میان معماری و طبیعت را دگرگون کردند
به گفته محمد ذاکری پژوهشگر شیرازی، معماری در ابتداییترین شکل خودش، نسبت و رابطه میان انسان و طبیعت را نمایان کرد. ایجاد امنیت، هم در برابر موجودات زنده و هم در برابر ناملایمات اقلیمی از نخستین وظایف معماری بود و هرچه انسان ابزارساز در کار خود پیشرفتهتر شد، معماری نیز تواناییهای بیشتری، هم در ایجاد امنیت و هم در بهره بردن از شرایط آب و هوایی وهمزیستی آسانتر با طبیعت به دست آورد.
او شرح میدهد این وابستگی به گونهای بوده که در برخی بناها تمام مولفههای شکلی و ساختاری آن پیوندی تنگاتنگ با مسایل اقلیمی داشت.
این معمار شیرازی میگوید: تقریبا همه ساختمانهای معماری ایران قبل از انقلاب مشروطه کم و بیش به ملاحظات اقلیمی توجه داشتند و هر جا اقلیم شرایط زیست سخت تری را تحمیل میکرده نقشش در طراحی معماری بیشتر میشده مانند معماری شهرهای کویری از جمله یزد و کاشان. درحالی که معماری قدیم شیراز به دلیل آب و هوای مطلوبتر این شهر با سخت گیریهای کمتری نسبت به دیگر نقاط شرایط زیست را فراهم میکرد ه است
ناکامی در مسیر فاصله گرفتن از طبیعت
محمدذاکری میگوید: با فراگیر شدن تحولات صنعتی و دستیابی به منابع جدید انرژی، ارتباط میان معماری و طبیعت دگرگون شد و دستگاههای تهویه مطبوع مکانیکی به راحتی و با هزینه کم معماری را بی نیاز از آفتاب و باد، در مقابل آنها قرار داد.
این معمار درباره ناکامی این مسیر میافزاید با گذر زمان و نمایان شدن علایم بحرانهای زیست محیطی، فرهنگی و اجتماعی، گرایشهایی در علم، هنر و معماری پدید آمد که نگاهی حساس و دغدغهمند به بستر شکل گیری معماری دارند و امروزه در اغلب کشورهای پیشرفته آیین نامههای ساختمانی، ساختمان سازی را به سمت کاهش مصرف انرژی، کاهش آلاینده ها، کاهش ضایعات ساختمانی و احترام بیشتر به طبیعت و محیط زیست میبرند.
به گفته این معمار پژوهشگر در ایران بی توجهی به مقوله طبیعت و اقلیم، بخشی از یک مجموعه مشکلات بنیادین در نظام شهرسازی و معماری، سیاستهای توسعه، آمایش سرزمین و نظام اقتصادی است.
اودر شرح این مطلب میافزاید قوانین مالکیت در ایران در کنار توسعههای نا متوازن و تنشهای اجتماعی مختلف، مسکن را به عنوان گستردهترین موضوع ساختمان سازی از معانی عمیق فرهنگی و انسانی تهی کرد و تبدیل به کالای سرمایهای کرد و طبیعی است که دیگر الزامات اقلیمی و فرهنگی جای خود را به قواعد اقتصادی دادند.
در این شرایط طراحی یک ساختمان کاملا سبز و دوستدار طبیعت امکان ندارد
ذاکری میگوید: ساختمانهای معاصر را نمیتوانیم دوست دار محیط زیست بدانیم به این دلیل که در بهترین شرایط طراحی، اجرا و بهره گیری از بهترین شیوههای روز، کماکان آهن ساختمانی از کارخانهای میآید که هیچ کدام از معیارهای زیست محیطی را رعایت نکرده، آب فراوانی مصرف کرده و انرژی فراوانی هدر داده است.
به گفته این کارشناس سایر مصالح نیز تقریبا چنین وضعیتی دارند. حمل مصالح به وسیله کامیونهایی انجام میشود که شدیدا آلاینده محیط هستند و انتخاب مصالح بر اساس قیمت باعث میشود که به مسافتی که باید حمل شوند و انرژیای که باید استفاده شود تا مصالح به ساختمان برسند توجهی نشود. در این شرایط طراحی یک ساختمان کاملا سبز و دوستدار طبیعت امکان ندارد.
معمار هم مصرف کننده است، سیاستها در حوزه انرژی باید تغییر کند
مهدی پارسایی دیگر معمار و پژوهشگر شیرازی اعلام میکند: معماری در سرزمین ما تا قبل از قرن اخیر در همه ابعاد مختلف وابسته به اقلیم و شرایط محیطی بوده است و شاخصترین وابستگی را میتواند در استفاده از حیاط مرکزی در ساختمانها دید.
معاون پژوهشی حوزه هنری استان فارس میگوید: در گذشته حیاط در مرکز بوده و توده ساختمان در اضلاع حیاط ساخته میشده تا از مهمترین منبع انرژی که نور خورشید است بهره گیرد.
به گفته او این روال با استخراج نفت و بهره از اقتصاد نفتی در صنایع مختلف وساخت و ساز تغییر کرد. معماری به سمت دیگری رفت و حیاط به عنوان تامین کننده انرژی گرمایی، نور و تهویه نقشش را از دست داد و انرژیهایی مثل برق و گاز که انژیهایی پاک نیستند و ناپایدار هستند با بهایی اندک جایگزین شدند و دیگر ضرورتی برای در نظر گرفتن شرایط اقلیمی و در نظر گرفتن محدودیتهای انرژی احساس نشد.
این معمار در شرح وابستگی ساختمان به منابع انرژی میگوید: ما امروز ساختمانهایی بسیار مرتفع با معماری بسته داریم و با حذف یا قطع یکی از منابع انرژی، ساختمانها با مشکل جدی روبه رو میشوند.
پارسایی عنوان میکند: در ارگ کریم خان بازار وکیل نارنجستان قوام و هر بنایی که در بافت تاریخی شیراز میبینیم با توجه به رویکردهای اقلیمی و محدودیتهای انرژی ساخته شده است عناصر ساختمان مثل ایوان رواق، حوض، جدا از بحث زیبایی شناسایی نقشی کاملا کاربردی با توجه شرایط اقلیمی ایفا میکردند.
به باور او سیاست گذاری کلان در حوزه انرژی به معماری جهت میدهد و معمار هم به عنوان مصرف کننده محدودیتی برای خودش قایل نمیشود.
به نظر این معمار پژوهشگر بحرانهای اساسی پیش روی ماست و چالشهای انرژی گریبان ما را خواهد گرفت و ما را مجبور میکند که عقب نشینی کنیم با نگاه دیگری به همه ابعاد زندگی از جمله معماری بنگریم.
پارسایی معتقد است باید ذهنیت و سیاست نسبت به حوزه انرژی تغییر کند و سمت مصرف انرژی پاک برویم تا معماری هم این تغییرات را بپذیرد.
به آمایش سرزمین نیاز داریم
محمد رضا نگهدار صابر محقق مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی فارس میگوید هشدارها نسبت به بحران خشکسالی به دهه چهل برمی گردد، هشدارهایی که کارشناسان گفتند و مسوولان نادیده گرفتند.
به باور او این دیدگاه که زمینهای بایر باید به هر بهایی آباد شود و ما در محصولات کشاورزی به خود کفایی برسیم عاملی برای حفر چاههای متعدد و برداشت بی رویه آب شد.
به گفته این پژوهشگر منابع طبیعی زمانی در استان فارس با حفر ۳۰ متر به آب میرسیدیم و حالا با حفر ۳۰۰ متر هم به آب نمیرسیم.
او یکی از مشکلات ناشی از مصرف بی رویه آب را مالکیت آب میداند و عنوان میکند در بسیاری از کشورهای پیشرفته دنیا مالکیت آب، جدا از مالکیت زمین است و آب بهایی دارد که هر کس به راحتی نمیتواند از آن بهره برداری نا بجا کند.
نگهدار صابر میافزاید: مشکل ما از آنجا ناشی میشود که ما میخواهیم از هر چیز برداشتی بی رویه داشته باشیم.
او با اشاره به این مطلب که در جایی مثل سپیدان استان فارس، که دیار پر آبی است ما شاهد ساخت استخرهای ماهی و باغهای سیب بوده ایم میگوید این ساخت و سازها که بیشتر با هدف اشتغال زایی صورت میگیرد، اما! این توجیهی برای بهره برداری از منابع آبی نیست و ما به آمایش سرزمین نیاز داریم که بگوید: آیا ما نیاز به چنین ساخت و سازهایی داریم و تا ثیراین سخت و سازها در دراز مدت چه خواهد بود.
به گفته محقق مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی ومنابع طبیعی استان فارس. آمایش سرزمین در سیستم حرفهای جهانی، بخشی از مفهوم کلّی برنامهریزی شهری و منطقهای به حساب میآید. اما! در کشور ما در حد تحقیقات دانشگاهی و کتابخانهای خلاصه میشود
ما در فارس با بحران جدی منابع آب و افزایش بیابان زایی روبه رو هستیم
غلامرضا قهاری دیگر محقق مرکز تحقیقات مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی ومنابع طبیعی استان فارس و اقلیم شناس میگوید: اقلیم به شرایط آب و هوایی در مدت زمانی نسبتاً طولانی نسبت داده میشودو بدون شک طبیعت، انسان و ابعاد مختلف زندگیش درسطح گسترده متاثر از شرایط اقلیمی است.
به گفته این پژوهشگر تغییرات اقلیمی جدی است و فعالیتهای بشر میتواند تاثیر بسیاری در تغییرات طبیعت داشته باشد به گونهای که ما در استان فارس شاهد خشکسالی روز افزون و افزایش بیابان زایی هستیم.
قهاری میافزاید: عمدتا ما به سمت معماری رفتیم که سازگار با محیط زیست نیست، اکثر مصالحی که در ساخت و سازها استفاده میشود باعث گرمتر شدن هوا میشود و مناسب شرایط بحرانی کنونی نیست.
این اقلیم شناس میگوید معماری سنتی ما به گونهای بود که میخواست با نهایت سازگاری بیشترین بهره را از طبیعت ببرد، در حالی که در معماری مدرن به شرایط اقلیمی توجه نمیشود.
این اقلیم شناس تاکید میکند: ما به راستی با تغییر اقلیم رو به رو هستیم و علاوه بر آن بحران آب جدی است و نباید فریب بارانهای گاه و بیگاه را بخوریم، چون تاثیری در سفرههای خالی آبهای زیر زمینی ندارد.
به نظر او شاید با ساخت شهرکهایی که به عنوان آرمان شهر میتوان از آنها یاد کرد و در آنها از انژیهای پاک همچون انرژی خورشیدی استفاده میشود و معماری سبزی دارد بتوان زمینه فرهنگ سازی و توجه به شرایط اقلیمی را فراهم کرد.
قهاری میگوید طرحی که مرکز تحقیقات مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی ومنابع طبیعی استان فارس ارایه کرده متاسفانه هنوز اجرایی نشده است.
فرصتها را از دست ندهیم
محمد جواد سیاح پور کارشناس ارشد محیط زیست میگوید: شهر پدیدهای حقوقی است . یکی از بخش های این حقوق، حق داشتن محیط زیست سالم است که سرانه فضای سبز شهری، هوای سالم ، آب سالم، نداشتن آلودگیهای صوتی و سیما منظر، را در برمی گیرد.
مدیر انجمن مردم نهاد میراث پریشان عنوان میکند معماری هر بنای مسکونی در ظاهر یک پدیده فردی خصوصی است، اما وقتی که معماری به گونهای باشد که آب و هوای شهر روی محیط زیست سالم تاثیر بگذارد قانون و مدیریت شهری میتواند برای دفاع از حقوق شهروندی در خصوص معماری شهر نظر دهد
به نظر این کارشناس ارشد حقوق محیط زیست قطعا قوانین شهر سازی باید به گونهای تصویب شود که منجر به حفظ حق محیط زیست سالم برای شهروندان شود.
سیاح پور در شرح این مطلب میافزاید: دامنه کوه و تپههای شهری باعث جریان داشتن هوا میشوند، اجازه راکد شدن هوا را نمیدهد و با وجود جریان داشتن هوا آلودگی به وجود نمیآید اما! در کلان شهر شیراز میبینیم بناها و مجتمع ها در ارتفاعات شهری ساخته میشود از جمله در ابیوردی، ابریشمی، دامنه کوه دراک که اگر جلو بلند مرتبه سازی گرفته نشود مقابل جریان هوا گرفته میشود به مرور زمان ما با آلودگی هوا رو به میشویم.
به نظر این کارشناس شهرهای استان فارس از نظر حقوق شهروندی محیط زیستی، هنوز به به حد بحران نرسیده است هرچنددر وضعیت ایده آلی هم قرار ندارد.
به گفته سیاح پور در برخی کلان شهرهای ایران قوانین معماری و شهرسازی به دشواری بتواند از حق محیط زیست سالم شهروندی دفاع کند، چون این شهرها از تخلفات ساختمانی اشباع و از کنترل مدیران شهری خارج شده اند.
اما شهرهای استان فارس حتی همین کلان شهر شیراز هنوز ساختار سنتی خود را تا حدی حفظ کرده اند و در آنها هنوز تپههای و پستی و بلندیهای شهری وجود دارد و نهادهای نظارتی، میتوانند قبل از رسیدن به بحران معماری شهری را به سمتی هدایت کنند تا عاملی بر تضعیف حقوق محیط زیستی شهروندی نشود.
ما مالک نیستیم
بحرانهایی همچون سیل، خشکسالی، بیابان زایی، آلودگی هوا در سالهای اخیر این مطلب را اثبات کرد که ما چه روستا نشین و چه شهر نشین فقط عضوی از چرخه محیط زیست هستیم و در این چرخه باید به حق خود قناعت کنیم. چون دست اندازی و تجاوز به طبیعت در طی این سالها حاصلی جز ویرانی برای ما نداشت.
بی توجه به نظر گرفتن اقلیم و شرایط جغرافیایی محیط زیست در طی این سالها قربانی اقتصاد شد. غافل از این که خودش اساس اقتصاد است و بنیان زندگی بشر نمیتواند بدون توجه به محیط زیست چه در شهر وچه در روستا حتی در سایه دنیای مدرنیته هم استحکامی ندارد.
در طی این سالها بناهای ساخته شده بر گسل و مسیلها ویران شد، گرد و غبارهای طوفانی ویرانگر از قهر طبیعت گفت که پاسخی به خشکسالی از بین رفتن پوشش گیاهی بود.
هر چند نمیتوان اصول معماری کهن ایرانی را به صورت کامل برای دنیای امروز تجویز کرد، اما! میتوانیم همچون پیشینیان برای حفظ حیات خود حافظ محیط زیست باشیم نه ویرانگر آن.
راضیه جوینده