پخش زنده
امروز: -
پژوهش حاضر تلاش میکند مهمترین خصیصه اقدامات این گروهک یعنی ضد بشری بودن اقداماتشان را در مقایسه با موازین حقوق بشری به اختصار مرور کند.
به گزارش سرویس پژوهش خبرگزاری صدا وسیما: ۵ مرداد سال ۶۷ گروهک تروریستی منافقین با جمعآوری نیروهای ضدانقلاب و سرخورده از کشورهای مختلف اروپایی، نیرویی به استعداد ۱۵ هزار نفر را فراهم آورد و با بهرهگیری از جنگ افزارهای اهدایی صدام و دیگر حامیان خود، در قالب عملیاتی با عنوان فروغ جاویدان به کشور عزیزمان حمله ور شد.
هرچند در آغاز این تهاجم، منافقین شهر اسلام آباد را به تصرف خود درآورد و به سمت کرمانشاه پیشروی کرد، اما به دلیل ایستادگی و مقابله مردم با آنها به مانع جدی برای پیشروی برخورد تا اینکه نیروهای مختلف نظامی ایران اسلامی در قالب عملیات دقیق و برق آسای مرصاد این گروهک تروریستی را تار و مار کردند. اما کارنامه منافقین تنها به این عملیات نظامی محدود نمیشود؛ هفده هزار (۱۷۰۰۰) شهید ترور، در اماکن عمومی شهرها، تجاوز به خاک کشور، ارائه اطلاعات محرمانه به دشمن بعثی و ترور دهها شخصیت برجسته تنها گوشهای از کارنامه سیاه منافقین است که در حافظه ملت شریف ایران ثبت و ضبط شده است.
همین کارنامه سیاه و خونبار علت اصلی منفور بودن منافقین در کشور است. به هرروی خصیصه ضد بشری در اقدامات این گروهک چنان پررنگ و آشکار است که میتوان با استناد به آنها این گروهک را پیشتاز در جنایت علیه هموطنان خود یعنی شهروندان ایرانی لقب داد.
پژوهش حاضر تلاش میکند مهمترین خصیصه اقدامات این گروهک یعنی ضد بشری بودن اقداماتشان را در مقایسه با موازین حقوق بشری به اختصار مرور کند.
گروهک مجاهدین خلق، از تاسیس تا ارتباط با دولت جنایتکار بعثی صدام
سازمان مجاهدین خلق (منافقین) که شهریور ۱۳۴۴ تاسیس شد، هدف خود را «مبارزه با امپریالیسم» و «ایجاد جامعۀ بیطبقۀ توحیدی» تعریف کرد. منظور از امپریالیسم، آمریکا و دیگر قدرت های غربی بود که رژیم شاه به عنوان دست نشانده، برنامه ها و خط مشی آنان را اجرا می کرد. اصطلاح «جامعۀ بی طبقۀ توحیدی» هم برگرفته از مکتب مارکسیسم بود که طبق آن جامعه به چهار طبقۀ کارگر، خرده بورژوا، بورژوای بزرگ و امپریالیست تقسیم می شد. آنها معتقد بودند نبرد سراسری تاریخ، نبردی طبقاتی است و تا زمانی که بشر به حکومت کمونیستی، یعنی حکومت بیطبقۀ کارگری نرسد، اختلاف وجود خواهد داشت.
سازمان مجاهدین در همان چند سال اول با حساسیت، تعقیب و مقابله رژیم پهلوی مواجه شد و به همین دلیل ضربات سنگینی از ناحیه رژیم همچون بازداشت و حتی اعدام تعدادی از سران خود را دریافت کرد. این روند تا پیروزی انقلاب اسلامی با شدت و ضعف ادامه یافت تا اینکه پس از مخالفت های آغازین در سال های اولیه پیروزی انقلاب اسلامی، در تاریخ ۳۰ خرداد ۶۰ با اعلام رسمی جنگ مسلحانه (اطلاعیه سیاسی - نظامی شماره ۲۵) سیاست مقابله با جمهوری نوپای اسلامی را در پیش گرفت؛ بنابراین جدیترین تاکتیک سازمان، برای براندازی جمهوری اسلامی و در دست گرفتن حکومت، «خط نفوذ» بود. به گفته آیت الله هاشمی رفسنجانی «مجاهدین خلق، سالها به عنوان نیروی خودی در میان مبارزان مسلمان بودند و از وضع و موقعیت افراد و راه رسیدن به نهادهای مهم اطلاعات کامل و دقیق داشتند.»
در چنان شرایطی و در غیاب نهاد امنیتی برخاسته از انقلاب، برخی اعضای سازمان توانستند با بهرهگیری از ارتباطات قدیمی با برخی مقامات دولت موقت، نهضت آزادی و تنی چند از روحانیان متنفذ آن سالها، در درون بعضی از مراکز حساس سیاسی و قضایی مانند وزارت کشور، نخست وزیری، دادستانی، دادگاه انقلاب، نیروهای نظامی و انتظامی و حتی حزب جمهوری اسلامی رخنه نمایند. همزمان به توسعه تشکیلاتی خود در سطح گستردهای دست زدند و درصدد تشکیل نیروی شبه نظامی یا ارتش خصوصی برآمدند.
این سازمان با آغاز جنگ تحمیلی و تهاجم رژیم بعثی عراق به کشورمان، نه تنها برای جبران خطاهای خود تلاش نکرد، بلکه به عنوان نفوذی صدام در جبهه و پشت جبهه از هیچ اقدام جنایات کارانه ای علیه ملت ایران کوتاهی نکرد. خوشخدمتیهای فرقه رجوی به رژیم بعث در طول جنگ تحمیلی که مصداق تام و تمام آن در عملیات مرصاد به نمایش درآمد، به منجلاب اسفباری منجر شد. عملیات مرصاد، افشاگر هشت سال خیانت مجاهدین ضد خلق علیه ملت ایران در همکاری با دشمن بعثی بود. مسعود رجوی ۱۷ خرداد ۱۳۶۵ در حالی وارد بغداد شد که اعضای این سازمان تروریستی یک سال پیش از آن به طور رسمی در عراق مستقر شده بودند.
برخی از مهم ترین جنایات منافقین در داخل کشور
کارنامه منافقین آکنده از جنایات کوچک و بزرگی است که بدون تردید جنایت علیه بشریت محسوب می شود. در این مجال برخی از مهم ترین جنایات یادشده را در داخل کشور مرور می کنیم.
علاوه بر موارد فوق، به ترورهای خونین زیر نیز باید اشاره کرد:
-کشتار مردم بیگناه در تهران
-جنایت در شیراز
-کشتار مردم عادی در اهواز
-بمبگذاری در حرم امام رضا (ع) و شهادت زائران بیگناه
-ترور مردم عادی در قم
-ترور مردم عادی در اصفهان
-ترور مردم عادی در مازندران
-جنایت علیه مردم عادی درهمدان
-حمله به شهروندان گیلانی
-جنایت در سمنان
-جنایت در کردستان
*تهران: منافقین در سلسله عملیاتهای تروریستی خود علیه مردم ایران، سوم اسفند ۱۳۶۰ با انفجار بمبی در میدان عشرت آباد تهران، ۱۱ نفر از مردم مظلوم را شهید و ۲۵ نفر را مجروح کردند. ۱۵شهریور ۱۳۶۱هم به واسطه اقدام تروریستی در خیابان خیام تهران، دهها نفر از مردم عادی به خاک و خون غلطیدند. علاوه بر این، منافقین، نهم مهر ۱۳۶۱ در میدان امام خمینی و در نزدیکی ساختمان مخابرات بمب منفجر کردند و ۶۴ نفر را به شهادت رساندند. دوم شهریور و ۲۴ اسفند ۱۳۶۳ و ۲۲ اردیبهشت ۱۳۶۴ هم در بمبگذاری منافقین بیش از ۳۰۰ نفر شهید و صدها نفر مجروح شدند.
* شیراز: یکی از فجیعترین جنایات منافقین ۲۱ مهر ۱۳۶۰ در شیراز رقم خورد. در این جنایت یک کودک شش ساله و مادر ۲۲ سالهاش به شهادت رسیدند. در جریان حمله به اتوبوسی شهری در تاریخ شنبه ۲۵ مهر ۱۳۶۰؛ بیش از ۱۵ مسافر اتوبوس مجروح شدند و دو کودک خردسال نیز به شهادت رسیدند. منافقین همچنین از ۱۵ تا ۲۵ آذر ۱۳۶۱، مسئولیت هفت عملیات تروریستی را در شیراز برعهده گرفتند.
* اهواز: اواخر آبان ۱۳۷۸ تیم سه نفره منافقین با همکاری استخبارات رژیم بعث صدام از مرز عبور کردند و وارد شهر اهواز شدند. آنها چهارم آذر ۱۳۷۸، با استقرار یک قبضه خمپاره انداز ۸۲ میلی متری در محل پارک حجاب و پرتاب پنج گلوله خمپاره بیهدف و کور به داخل شهر اهواز، دست به جنایت علیه مردم این شهر زدند. در اثر این عملیات تروریستی یکی از هموطنان شهید و ۱۱ زن و کودک بیدفاع به شدت مجروح شدند.
* مشهد: گروهک تروریستی منافقین در سال ۱۳۶۰ سه نفر را در مشهد و قوچان به شهادت رساندند. همچنین در جریان بمبگذاری این گروه تروریستی در نزدیکی ضریح مطهر امام رضا (ع) در ۳۰ خرداد ۱۳۷۳ مصادف با عاشورای حسینی جمعی از زوار آن امام (ع) ۲۶ زائر شهید و ۳۰۰ زائر دیگر مجروح شدند.
* قم: دوم تیر ۱۳۶۰ منافقین در سالن انتظار راه آهن قم بمب منفجر کردند که باعث شهادت و زخمی شدن دهها نفر از مردم شد.
* اصفهان: منافقین دو شهروند عادی را در سال ۱۳۶۲ ترور کردند. همچنین، شهید میترا (زینب) کمایی از نوجوانانی است که در آتش کینه و خشم منافقین در اصفهان جان باخت.
*مازندران: در جریان عملیات این گروه تروریستی در صبح ۱۸ فروردین ۱۳۶۱ در جاده قائمشهر به قادیکلا، چهار شهروند عادی را تیرباران کردند. یکی دیگر از شهرهایی که شاهد جنایات منافقین بود، شهر بابل بود.
* همدان: منافقین در سلسله عملیاتهای ترویستی خود مردم همدان را نیز مورد هدف قرار دادند و دو نفر را به شهادت رساندند.
*گیلان: منافقین تروریست، نهم آذر ۱۳۶۱ در حملات موسوم به «مقاومت مسلحانه» در گیلان، عضو انجمن اسلامی آتشنشانی رشت را با شلیک گلوله ترور کردند. ۲۲ آذر همان سال اتومبیل حامل چهار عضو بنیاد مسکن گیلان، توسط منافقین به رگبار بسته شد. این گروهک تروریستی همچنین یک عمو و برادرزاده و پنج شهروند را در جنگلهای گیلان ترور کردند.
*سمنان: مردم بیگناه سمنان نیز هدف حملات کور منافقین قرار گرفتند. شهید «بتول صفدری» که حتی به کودک ۱۳ ماههاش رحم نشد، از جمله این افراد بود. شهید «محمد احمدی» هم بنای ساده بود که آبان ۱۳۶۲ به شهادت رسید.
* کردستان: تیم عملیاتی این گروهک تروریستی به مرکز نگهداری ماشینآلات راهسازی در بانه حمله و آن را منهدم کردند. آنها همچنین مسئولیت ترور ۱۵۰ پاسدار و جرح ۱۱۰ نفر از آنان را در کردستان بر عهده گرفتند.
البته جنایات مجاهدین خلق (منافقین) صرفا به این موارد مذکور محدود نمی شود و ده ها عملیات تروریستی در شهرهای مختلف انجام دادند که می توان به جنایات تروریستی آنها در استان های ایلام و کرمانشاه که منجر به شهادت عده ای از شهروندان بی دفاع شد، اشاره کرد.
کارنامه ضد بشری منافقین در مقایسه با موازین حقوق بشری
در حقوق بین الملل، موازین و تعهدات بین المللی به گونه ای طبقه بندی شده که نقض پاره ای از قواعد و تعهدات که رعایت آنها برای منافع اساسی و بنیادین جامعه بین الملل ضرورت دارد (مانند قواعد آمره)، جنایت تلقی می شود. بنابر این، هر فرد در هر جایگاه و موقعیت از این موازین و تعهدات تخطی نماید عمل او مصداق «جنایات بین المللی» است.
از نقطه نظر حقوق بین الملل، جنایت علیه صلح به عنوان «جنایت تجاوز» تعیین شده است. جنایت بر ضد صلح، احصاء شده در بند (الف) ماده ۶ منشور نورنبرگ، عبارت است از: «طراحی، فراهم ساختن مقدمات، آغاز کردن و یا انجام دادن جنگی تجاوزکارانه، یا جنگی که ناقض عهدنامه ها، توافقات یا تعهدات بین المللی باشد و یا شرکت جستن در یک طرح مشترک یا تبانی به منظور نیل به هریک از امور فوق الذکر». به اعتقاد دادگاه نورنبرگ، آغاز کردن یک جنگ تجاوزکارانه «نه تنها یک جنایت بین المللی، بلکه خطرناکترین نوع جنایت بین المللی است.».
آنچه مسلم و مُحرَز است؛ شرکت مستقیم گروهک تروریستی منافقین در تجاوز به نقاط مختلف میهنمان یعنی جنایت تجاوز است. بر مبنای این اصل حقوقی تشکیل پرونده قضایی و تعقیب متهمین و رسیدگی قضایی به جنایات بین المللی پیش گفته (همچون شرکت در عملیات های موسوم به چهلچراغ، آفتاب، و فروغ جاویدان) کاملا عادلانه بلکه ضرورتی انکارناپذیر است.
از سوی دیگر جنایت علیه بشریت (ارتکاب به کشتار و یا شکنجه و دیگر کارهای غیر بشری) مورد توجه کنوانسیون های بین المللی متعددی قرار گرفته که هر کدام با گنجاندن مواد اختصاصی چندی تلاش وافری در زمینه مبارزه با تروریسم به عمل آورده اند از جمله آنها عبارتند از: کنوانسیون جلوگیری از اعمال غیرقانونی علیه امنیت هواپیمایی کشوری ۱۹۷۱؛ کنوانسیون سرکوب اقدامات نامشروع علیه امنیت کشتیرانی ۱۹۸۸؛ کنوانسیون بین المللی علیه گروگانگیری ۱۹۷۹؛ کنوانسیون بین المللی سرکوب بمب گذاری های تروریستی ۱۹۹۷. همچنین، براساس ماده ۳ مشترک مندرج در قراردادهای چهارگانه ۱۹۴۹ ژنو، هریک از اعمال ارتکابی زیر بر ضد اشخاصی که هیچگونه شرکت فعالی در مخاصمات ندارند، از جمله اعضای نیروهای مسلح که سلاح هایشان را بر زمین گذاشته اند و کسانی که به سبب بیماری، جراحت، حبس و یا هر علت دیگری از شرکت در جنگ ناتوان هستند، جنایت جنگی محسوب می شود.
با توجه به اسناد و تصاویر موجود، گروهک منافقین در برخورد با تعدادی از نیروهای نظامی اسیر، نه تنها حقوق انسانی اسرای یادشده را رعایت نکردند بلکه با نقض ماده ۳ قراردادهای چهارگانه ۱۹۴۹ ژنو، مرتکب جنایت جنگی همچون شکنجه و قتل شدند.
البته پیش از کنوانسیون های یادشده، دادگاه نورنبرگ با احصاء مصادیق جنایت علیه بشریت، برخورد با مرتکبین جنایات علیه بشریت را رسمیت بخشید. علاوه بر دادگاه یادشده، دادگاه بینالمللی کیفری یا دادگاه لاهه در اساسنامه رم مصادیق چندی از جنایت علیه بشریت را در راستای مبارزه با تروریسم برشمرده است. کشتار، نابودی گروهی، به بردگی گرفتن، تبعید یا کوچاندن اجباری جمعیت، زندانی کردن و شکنجه از جمله آنها است.
علاوه بر موارد بالا باید تاکید کرد که با مرور اقدامات گروهک تروریستی منافقین، آنچه بیش از همه مشخص است؛ کشتار و شکنجه شهروندان غیرنظامی است. این اقدامات بی شک از جمله مصادیق مورد قبول همه اسناد حقوقی و بین المللی به عنوان تروریسم است و مبارزه با این گروهک را مجاز و قانونی می کند.
استفاده ابزاری غرب از پدیده تروریسم
تروریسم اگرچه تعریف حقوقی یکسانی در جهان ندارد، اما وجوه مشترک و مورد وفاق جهانی آن در تمام تعاریف، «تهدید، ارعاب و گرفتن جان انسان های بیگناه به قصد تحمیل نظر و رسیدن به مقاصد شخصی یا گروهی خاص است». کشورهای غربی در قوانین و مقررات خود تروریسم را تعریف کرده و برای آن مجازات های مختلفی در نظر گرفته اند. برای مثال بر اساس ماده ۸۳.۰۱ قانون کیفری کانادا: «ارتکاب هر اقدام، فعل یا ترک فعل که صرفا یا به طور کلی با هدف، انگیزه یا سبب دارای ماهیت سیاسی، مذهبی یا ایدئولوژیک به منظور صرفا یا به طور کلی مرعوب ساختن تمام یا بخشی از مردم نسبت به امنیت، اقتصاد یا اجبار یک شخص، یک دولت یا سازمان داخلی یا بین المللی در انجام فعل یا امتناع از انجام آن صورت گیرد». قانون ضد تروریسم کانادا متعاقب حملات ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ میلادی تصویب شد. به موجب بند (۱) ماده (۴۲۱) قانون کیفری فرانسه اقدامات تروریستی به اقدامات عامدانه فردی یا جمعی با هدف برهم زدن شدید نظم عمومی از طریق ترساندن گفته می شود.
به موجب ماده ۲۷۰ قانون ایتالیا راجع به تروریسم ۳۱ ژوئیه ۲۰۰۵ میلادی: رفتارهای تروریستی به رفتارهایی اطلاق می گردد که به واسطه ماهیت یا زمینه آنها می توانند مسبب ورود خساراتی جدی به یک کشور یا یک سازمان بین المللی گردیده و ارتکاب آنها به منظور ترساندن مردم یا فشار بر مقامات دولتی یا سازمان های بین المللی برای انجام یا عدم انجام اقدامی خاص بوده یا برای بی ثبات ساختن یا تخریب ساختارهای بنیادین سیاسی، قانون اساسی، اقتصادی و اجتماعی یک کشور یا سازمانی بین المللی انجام می گیرند. علاوه بر قوانین داخلی یادشده برای کنوانسیون ها نیز تروریسم را در عرصه بین الملل تعقیب و مجازات می کنند مانند: کنوانسیون جلوگیری از اعمال غیرقانونی علیه امنیت هواپیمایی کشوری ۱۹۷۱؛ کنوانسیون سرکوب اقدامات نامشروع علیه امنیت کشتیرانی، ۱۹۸۸؛ کنوانسیون بین المللی علیه گروگانگیری، ۱۹۷۹؛ کنوانسیون بین المللی سرکوب بمب گذاریهای تروریستی، ۱۹۹۷ و ...
تردیدی در این نیست که کارنامه سیاه منافقین در گرفتن جان بیش از ۱۷ هزار ایرانی برای محکومیت آنها از دید کشورهای غربی کافی نیست؛ چرا که هیچ از یک قربانیان تروریسم منافقین، احیاناً تابعیت غربی ندارند و همین برای تبرئه منافقین کافیست! اگرچه آمریکا و اتحادیه اروپا در مقاطعی از تاریخ، به ناچار در برابر افکار عمومی جهان تسلیم شده و نام منافقین را در فهرست گروه های ترویستی قرار دادند، اما در سال های بعد اقدام به خروج آنها از این فهرست کردند. بدتر از همه سران برخی از دولت های اروپایی و آمریکا که بزرگترین مدعیان حقوق بشر و مقابله با تروریسم محسوب می شوند، به محل برگزاری گردهمایی گروهک تروریستی منافقین آشکارا آمد و شد دارند. اما پرسشی که اینک مطرح می شود آن است که به رغم وجود چنین قوانین و مقررات قاطعی چرا غرب امروزه درصدد تطهیر جنایات گروهک تروریستی منافقین است؟
در پاسخ باید گفت: با نگاهی به واکنش مقامات کشورهای مختلف جهان استاندارد دوگانه غربی ها در مواجهه با تروریسم آشکار می شود. آنها چشمان خود را بر روی کشتار مردم بی گناه یمن توسط ائتلاف عربی به رهبری آل سعود بسته اند. رفتار ددمنشانه رژیم صهیونیستی با مردم فلسطین و اشغال سرزمین آنها نه تنها مصداق اقدامات تروریستی نیست بلکه همواره مورد تایید غرب به ویژه آمریکا است. و، اما در خصوص منافقین؛ کارنامه سیاه گروهک تروریستی منافقین با این همه جنایت و وحشی گری بر کسی پوشیده نیست، اما حمایت امروز غرب از منافقین تنها یک پاسخ دارد: همسو بودن اهداف هر دو گروه یعنی منافقین و غرب برای ضربه زدن به جمهوری اسلامی ایران!
گروهک منافقین در جریان هشت سال جنگ تحمیلی صدام علیه ایران با همکاری با ارتش متخاصم بعث عملا وارد دشمنی آشکار با ملت ایران شد. این گروهک در جریان جنگ تحمیلی اقدام به تشکیل بازویی نظامی موسوم به «ارتش آزادیبخش ملی ایران» کرد و در کنار ارتش عراق در جنگ بر ضد ایران، مشارکت کرد. با وجود گذشت نزدیک به ۴۰ سال همچنان منافقین در حال مهندسی عملیات علیه ملت ایران هستند. حمایت و پشتیبانی از تروریست هایی که دستشان به خون هزاران ایرانی بی گناه آلوده است، به هیچ وجه سیمای مطلوبی از حامیان این گروهک در نزد افکار عمومی ایران ایجاد نمی کند؛ بنابراین بسیاری از این کشورهای غربی باید در دادگاه افکار عمومی جهان پاسخگوی حمایت های مالی و غیرمالی خود به این گروهک منفور تروریستی باشند.
جمع بندی
از جمله جریانات مبارزاتی شناخته شده علیه رژیم پهلوی سازمان مجاهدین خلق بود. این سازمان در شهریور ۱۳۴۴ توسط محمد حنیف نژاد با هدف «مبارزه با امپریالیسم» و «ایجاد جامعۀ بیطبقۀ توحیدی» تاسیس شد. اما پس از اندکی به رغم برخورداری از گرایشات مذهبی با مظاهر دین و روحانیت فاصله گرفته و اندکی پس از پیروزی انقلاب اسلامی با اعلام جنگ مسلحانه و همکاری با رژیم متجاوز بعثی، رسما به مقابله با جمهوری اسلامی پرداخت. خصیصه بارز اقدامات این گروهک مسلح، خشونت فراوان و ارتکاب جنایات متعدد حتی علیه غیرنظامیان است. شهادت ۱۷۰۰۰ نفر (شهدای ترور)، بمگذاری های متعدد و عمدتا کور، مشارکت در تهاجم نظامیان بعثی به خاک ایران اسلامی و ... تنها بخشی از کارنامه سیاه منافقین در سال های گذشته است. با بررسی قوانین و مقرارات حقوق بین الملل (در رابطه با مبارزه با تروریسم) تردیدی باقی نمی ماند که اقدامات یادشده به دلیل برخورداری از وصف ایجاد رعب و وحشت و خشونت علیه غیرنظامیان و تجاوز به خاک کشور و عدم رعایت حقوق نظامیان ایرانی، مصداق اقدامات تروریستی و ضد بشری بوده و در نتیجه گروهک منافقین؛ گروهی تروریستی و جنایت پیشه است. این ادعا را اسناد و کنوانسیون های مبارزه با تروریسم همچون؛ اساسنامه رم، کنوانسیون سرکوب اقدامات نامشروع علیه امنیت کشتیرانی، ۱۹۸۸؛ کنوانسیون بین المللی علیه گروگانگیری، ۱۹۷۹و کنوانسیون بین المللی سرکوب بمب گذاریهای تروریستی ۱۹۹۷ و ماده ۳ مشترک مندرج در قراردادهای چهارگانه ۱۹۴۹ ژنو تایید می کنند.
اما این سؤال باقی است که با وجود این همه دلایل روشن پس چرا غرب از این گروهک حمایت می کند؟ در پاسخ باید گفت که غرب در مواجهه با پدیده تروریسم بیش از پایبندی به حقوق انسانی و قانون، به منافع سیاسی خود وفادار است. از آنجایی که غرب این گروهک را عامل کنترل و فشار بر ایران می-داند تلاش می کند ضمن تبرئه این گروهک آن را مورد دلجویی قرار دهد. این سیاست را می توان با عنوان استفاده ابزاری غرب از پدیده تروریسم عنوان کرد. به رغم محکومیت جهانی تروریسم و باتوجه به سابقه آشکار گروهک تروریستی منافقین در کشتار هزاران انسان بی گناه، برخی مقامات غربی با حضور در نشست منافقین بار دیگر پرده از نقاب دورویی خود برداشته و این پیام را القا کردند که تروریسم تنها زمانی محکوم است که جوامع غربی یا متحدان آنها را هدف قرار دهد. برخی سران و مقامات کشورهای غربی نیز با شرکت و سخنرانی وبیناری در گردهمایی گروهک تروریستی منافقین، پرده از رویکرد ریاکارانه خود برداشته و بار دیگر نشان دادند که شعارهای به ظاهر زیبای غربی ها در دفاع از حقوق انسان و سرزنش تروریسم، تاجایی معتبر است که منافع آنها را تحت الشعاع قرار ندهد؛ به عبارت دیگر، برخی دولت های غربی و همسو با رویکردهای آمریکا، استانداردها و رفتاری کاملا دوگانه در قبال بسیاری از مسائل از جمله حقوق بشر و تروریسم دارند.
برخی غربی ها، آنجا که تروریست های وابسته به گروه منافقین دست شان به خودم مردم بی گناه ایران و دانشمندان کشور آلوده می شود، میلی به محکوم کردن آن ندارند، اما زمانی که رویدادی تروریستی هرچند کوچک در کشورهای متبوعشان رخ می دهد، فریاد آنها در دفاع از حقوق بشر و محکومیت تروریسم گوش فلک را کر می کند. سیاست یک بام و دو هوای کشورهای غربی تنها در مواجهه با تروریسم نیست. وقتی مسائلی، چون دموکراسی، حقوق بشر، آزادی بیان، عدالت و دیگر ارزش ها نیز مطرح می شود، خودی و غیرخودی آشکارا نمایش داده می شود.
پژوهشگر: مرتضی هوشیار
مثل شکر خوردن رئیس مجلس بروکراسی اداری طول میکشد
ایران دیگر به شعار نیاز ندارد باید کار کرد باید دست اختلاصگران را قطع کرد باید امسال استاندار خوزستان محاکمه شوند باید بدانند اینها باید پاسخگو باشند