پخش زنده
امروز: -
نامزد یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری تاکید کرد: ما مشورت پذیریم و فکر نمیکنیم که دولتمان عقل کل است و ممکن است افرادی باشند که در دولت بوده و یا نبوده باشند ولی صاحب تجربه هستند و میخواهند خدمت کنند.
به گزارش واحد مرکزی خبر ، مجری شبکه خبر ابتدا گفت: جناب آقای ولایتی با حوزه سیاست داخلی آغاز کنیم و بحث ظرفیت های قانون اساسی و نکته ای که مطرح است این هست که فکر می کنید رییس جمهور آینده و کارآیی او بیشتر به میزان اختیاراتی که قانون اساسی به او می دهد برمی گردد کارآیی او یا به میزان توانمندی مدیریتی و مدیریت اجرایی او.
ولایتی خاطرنشان کرد : بنده اعتقاد دارم که آن اختیاراتی که در قانون اساسی به رئیس جمهور داده شده این اختیارات کافی است برای اینکه اگر رئیس جمهوری ظرفیتهای لازم را برای اداره کشور داشته باشد و بخواهد که کشور را آن طور که لازم هست و مردم توقع دارند اداره بکند نیازی به افزایش اختیارات نیست.
مجری گفت: شاخص های اصلی کابینه جنابعالی چه هست و چه معیارهایی را برای انتخاب وزرای کابینه اتان در نظر گرفتید.
ولایتی: با جمع کردن حروف اول شاخصها ما رسیدم به کلمه متمم که خودش معنی دار هست می دانید مخفف یا اَوی وِیشن که انتخاب می کنند باید خودش هم معنی دار باشد در عین حال هر حرفی از آن ابتدا یک کلمه یا یک فرازی باشد دولت متمم معنی اش این هست که ما فرع بر مردم هستیم که مردم اصل هستند و تکمیل کننده ایم منتهی در یک صورت فرعی اما میم متمم معنی اش این هست که ما همکارانی را که انتخاب می کنیم اینها افراد متدینی هستند و کسی که تقوا داشت و خداترسی داشت حتماً دست به بیت المال دراز نمی کند افرادی که به او منتسب هستند یا فامیلند یا رفیقند اینها را به ناحق مشاغلی که خارج از عهده آنها باشد به آنها واگذار نمی کند یعنی رانت خواری یا ویژه خواری را رایج نمی کند دیگر اینکه این افرادی که جزو کابینه ما خواهند بود افرادی با تجربه هستند یعنی سیاه مشق نمی خواهند بنویسند ما فرصت آزمون و خطا دیگه نداریم بلکه باید افرادی که سیاه مشق هایشان را نوشتند و در کاری که می خواهیم به آنها واگذار بکنیم تجربه دارند اینها را به کار بگیریم نکته سوم این هست که یعنی آن میم بعدی این هست که افرادی متخصص باشند ممکنه کسی تجربه داشته باشد اما تجربه اش متکی بر تئوری و علمی که خوانده و آموخته نباشد ولی حتماً باید متخصص باشد میم بعدی این هست که فردی معتدل باشد یعنی از افراط گرایی به دور باشد ما ضررهای زیادی به خاطر کارهای افراطی در طول انقلاب داشتیم و اصلاً اسلام با افراط گرایی بیگانه است و اسلام دین اعتدال است و بالاخره آخرین میم این هست که ما مشورت پذیر هستیم یعنی فکر نمی کنیم که دولتی که می خواهیم تشکیل بدهیم این عقل کل است بلکه در رشته های مختلف افرادی هستند که تجربیاتی دارند هیچ وقت هم تو دولت بودند یعنی در دولت ممکنه نبودند یا بودند ولی الان بازنشسته شدند یا اینکه در کار آزاد دارند کار می کنند اما افراد صاحب تجربه هستند افراد بی نظری هستند می خواهند به کشورشان خدمت بکنند توقعی هم ندارند از مشورت با آنها استفاده می کنیم پس شد پنج شاخص که.
مجری: این شاخص های دولت شماست ، یعنی ضلع شعاعی تعریف می کنید این شاخصها را ؟.
ولایتی: بله شعار دولت ما اخلاق گرایی و ثبات در تصمیم گیری ها و انتصاب ها هست.
مجری: و در نظام مدیریتی خودتان معتقد هستید که باید در کابینه شما افرادی باشند که ایده های جنابعالی را به نحو احسن اجرا بکنند سرباز شما باشند یا افرادی که دارای تفکرات ایده های خوبی هستند و توان شما در جمع کردن این آدم ها باشد حالا اصطلاحی که گفته می شود سرباز باشند کابینه شما یا ژنرال یا سردار باشند.
ولایتی: ببینید ازیک سرباز در حد یک سرباز آدم توقع دارد اگر کسی می گوید که من می خواهم کابینه ای داشته باشم که افرادش سرباز باشند معنی اش این هست که می خواهد خودش همه کاره باشد در حالیکه همه چیز را همگان دانند به همین دلیل هم تفکیک شده وظایف برای اینکه خود اداره کردن یک دولت بزرگی برای کشور مهمی مثل ایران با این همه مسائل داخلی و مطالب خارجی و باید همه اینها را حل بکند باید از متخصصین استفاده بکند ، عرض کردم متخصص و کسی که به همکاری ما انتخاب می شود در حقیقت باید سردار باشد ، یعنی انتخابات رییس جمهوری راباید هر وزیری در حوزه خودش داشته باشد و من این اختیار را خواهم داد مدیریت بنده در وزارت خارجه هم نشان می دهد معاونین بنده در وزارت امور خارجه هر کدامشان در حوزه معاونتهای خودشان اختیار وزیر را داشتند و لذا در معدود کمیسیون ها ، بنده شرکت می کردم به دلیل سفرهای خارجی در هر کمیسیونی معاون مربوطه می رفت از بقیه وزارتخانه ها وزیر می آمد و از وزارت خارجه معاون می آمد و هر آنچه که تصمیم می گرفت مورد تایید بنده بود. مدیر باید تا آنجا که می تواند از مداخله و مباشرت در کارهایی که در حوزه تخصصی و اختصاصی هر کدام از این وزرا هست خودداری بکند والا وزرا باید افرادی باشند که کاملاً بله قربان گو باشند اگر قرار باشد سرباز باشد، بله قربان گو آدمی است که یا تخصص ندارد یا اگر تخصصی دارد جرات اعمالش را ندارد معنی اش این هست که یک نفر در کابینه همه کاره هست هر تصمیمی که گرفت همه باید قبول بکنند، این دیگه دمکراسی نمی شود، این دیگه اداره دست جمعی و تبعیت از خرد جمعی نمی شود.
مجری: ترکیب کابینه را از توی افرادی که در آن حضور خواهند داشت می شود هم وزنش را سنجید هم جهت گیری آن را سنجید جنابعالی اینجا می توانید از گزینه هایی که احتمالاً مشخص کردید برای برخی از پست های کلیدی ذکر نامی بکنید.
ولایتی: ببینید اگر قرار است که ما در آینده یک حکومتی داشته باشیم که این حکومت قوی ، هماهنگ ، معتدل ، مشورت پذیر باشد این سوه قوه باید با هم کار بکنند دو قوه ای که خیلی با هم کار دارند قوه مقننه و قوه مجریه هستند بنده اگر می خواهم وزرایی انتخاب کنم از همین ابتدا باید با مشورت مجلس باشد با هم تفاهم بکنیم یک مرتبه من یک لیست مثلاً بیست نفره یا بیست و چند نفره به مجلس ندهم و خواستار این باشم که مجلس همه اینها را تائید بکند و اگر مجلس مثلاً چند تا از اینها را تایید نکرد شروع کنم به گله و شکایت و از امکاناتی که برای دسترسی به رسانه ها دارم شروع کنم به شکایت کردن و گله کردن از یک قوه نه باید از همان اول قبل از اینکه لیست بدهیم بنشینیم با این مسئولین مجلس با نمایندگان مختلف در حوزه های مختلف با کمیسیون صنعت راجع به وزیر صنعت کمیسیون کشاورزی راجع به وزیر کشاورزی مشورت کنیم ما مشورت پذیریم ، فرمود وامرهم شورا بینهم مشورت بکنید هیچ کس از مشورت ضرر نمی کند بعد از اینکه مشورت کردیم به تفاهم رسیدیم چون همه خیر ملت را می خواهند اینها نمایندگان ملت هستند مجلس یعنی چی یعنی همه این هفتاد و پنج میلیون نفر عصاره اینها دویست و نود نفر زیر یک طاق جمع شدند همه ملت زیر یک سقف جمع شدن یعنی مجلس خوب پس مشورت با آحاد ملت و متخصصین و برجستگان و منتخبین آنها هست و انسان حتماً ضرر نمی کند موقعی که مجلس خودش مشارکت کرد در انتخاب وزرا در طراحی برنامه ها حتماً کمک هم خواهد کرد و بنده از حالا بگویم که فلان کس وزیر بنده هست، نه ، ولی معلوم هست که مشخصات وزرایی که خواهیم داشت از همین قبیل هست که بنده عرض کردم.
مجری: در حوزه اقتصاد شما یک ظرف زمانی را مشخص کردید سامان دادن یا حداقل تسکین دادن به برخی از بیماری های اقتصادی که ما داریم آیا همچنان پایبند هستید به آن.
ولایتی: بله ، ببینید بنده که این را مطرح کردم عده ای یا متوجه نشدند یا به عمد خواستند یک خلت مبحثی بکنند گفتن فلانی یا با یک پوزخندی فلانی می خواهد ظرف صد روز اقتصاد ما که این همه مشکل دارد حل بکند نه این طوری نیست ببینید اگر شما تقسیم بندی نکنید اولویت بندی نکنید به لحاظ زمانی حتماً دچار مشکل می شوید بعضی از مسائل بسیار حاد هست یعنی مردم صبح که بلند می شوند یک مرتبه می بینند قیمت فلان چیز که دیروز یک عددی بود الان ده درصد اضافه شده هفته دیگر ده درصد اضافه می شود.
مجری: این صد روزی که جنابعالی تعریف کردید برای کدام بخش هست.
ولایتی: برای این مسائل حادی که به صورت روزمره دارد مردم را رنج می دهد ببینید من مثالی زدم که این مثال گویا ترین مثال هست بنده طبیبم موقعی که دید طبیبانه داریم به این مرض اقتصادی یعنی چی یعنی آن مشکلاتی که فوری است و اگر به آن نرسیم به آن تعبیر معروف که تا تریا از عراق آورند مار گزیده مرده باشد تا زمانی که شما بیایید بشینید طراحی بکنید از قبل باید شما طراحی اتان را کرده باشید که چگونه مسائل حاد راحل بکنید یک کسی به شما وارد شده مریض هست تب چهل درجه دارد خونریزی می کند تشنج دارد حال عمومی اش بد هست نفسش به شمارش افتاده شما می گویید صبر کن الان ببینم برنامه ام چه طور هست نه شما اولین کاری که می کنید خون بهش وصل می کنید اکسیژن دم بینی اش می گذارید تبش رامیارید پایین تشنجش را با یک داروی منوم.....
مجری: الان در بحث مهار تورم اقتصادی و گران می خواهم ببینم این مسکنی که شما تزریق می کنید چه هست.
ولایتی: من اول اصلش را خواستم به شما بیان بکنم اما آن درویی که می خواهیم بدهیم چه چیزی است یک تنظیم بازار یعنی اینکه اگر شما می بینید تورم دارید یعنی پول زیاد هست کالا کم هست یکی از تعریف تورم این هست که توازن بین نقدینگی که دست مردم هست و کالایی که تو بازار وجود دارد نیست باید این توازن را برقرار بکنید از فوری ترین آن این هست که کالا را در بازار ببرید بالا دیگر اینکه اعتماد مردم را جلب کنید اگر اعتماد مردم که تخریب شده اعتماد بین مردم و دولت به خاطر این که دولت به قول های خودش عمل نکرده تخریب شده قول هایی که بانک ها به مردم دادند این قول ها را عمل نمی کنند در گذشته ال سی را ده درصد می گرفتند حالا صد و سی درصد می گیرند و نقدینگی در دست تولید کننده نیست تولید کننده هیچ مهلتی ندارد و لذا یا تولیدها خوابیده یعنی کارخانه ها خوابیده یا کمتر از حد پنجاه درصد دارند کار می کنند موقعی که کارخانه خوابیده باشد جنسی تو بازار عرضه نمی کند موقعی که کمتر از حد معمول تولید بکند جنس به حد کافی تولید نمی کند و به بازار نمی دهد کارگران بیکار می شوند بیکاری افزایش پیدا می کند کالا در بازار کم می شود شما باید یک فرصت تنفسی به این تولید کننده بدهید چه کار بکنید یک دو فوریتی ظرف بیست و چهار ساعت جوابش از مجلس می آید مجلس هم که می خواهد با شما همکاری بکند می برید مجلس اگر اجازه یک تنفس شش ماهه را از مجلس می گیرید یک بخشودگی مالیاتی می دهید اگر این به بانک بدهکار است بابت قسط ، قسط اش عقب افتاده کاری نکرده یعنی تولیدی نکرده که قسطش را بده بهره هم روی بهره آمده و جریمه زیان دیرکرد به آن هست اگر همه کارخانه اش را بفروشد نمی تواند این بدهی های روزافزون که ساعت شمار واقعاً روی بدهی که یکی از مشکلات بانک های ما که باید عرض بکنم با بانکداری اسلامی مغایرت دارد این هست که اصلاً ساعت شمار افراد پولی که باید پرداخت کنند اضافه می شود نمی دانم اسم این را چی باید گذاشت.
مجری: یعنی شما با اینکه بانکداری اسلامی است خیلی موافق نیستید.
ولایتی: نه اسلامی هست اساس آن هست ولی آن بانک مرکزی که باید مراقبت بکند که بانکها کار را آن طور که باید بانکداری اسلامی باشد عمل بکنند نمی کند و بانک ها هر کاری دلشان می خواهد می کنند پس ما قانون بانکداری اسلامی را داریم ولی عمل نمی شود باید قانون عوض بشود بنابراین شما یک مهلت تنفس شش ماهه به این کارخانه داران می دهید یعنی اقساطش را می توانند شش ماه عقب بیاندازند جریمه زیان دیرکرد را ببخشند اگر بانک خصوصی است و می گوید من این را از کجا باید داشته باشم یک بودجه ای را مجلس تصویب می کند دولت از آن بودجه کمک این تولید کننده می کند به جای آن پرداخت می کند در عوض از او قول می گیرد که ظرف مدت شش ماه سی درصد چهل درصد تولید خودش را بالا ببرد.
مجری: ظرف صد روز فکر می کنید موفق بشوید به این کار.
ولایتی: حتماً این کار می شود ببینید مهمترین عامل برای اینکه چرخه های تولید دومرتبه راه بیافتد بازگرداندن اعتماد است اگر آن کارخانه دار بفهمد که این دولتی است یعنی قبول بکند که این دولتی که آمده سر کار به قول خودش عمل می کند و نشانه هایی ازاین را ببیند عرض می کنم ظرف چهل و هشت ساعت یا بیست و چهار ساعت شما با یک دو فوریتی فوری این بخشودگی مالیات و به تعویق افتادن اقساط را که گرفتید ظرف چهل و هشت ساعت اعتماد این را جلب می کنید.
مجری: اگر به هر دلیلی موفق نشوید چه ، آقای دکتر ؟
ولایتی : ببینید اصلا دلیلی ندارد که موفق نشویم این کاری که بنده عرض می کنم این کار طراحی شده است توسط کارشناسان اقتصادی رده بالای کشور ولی این حرف حرف کارشناسی بنده نیست بنده یک کارشناس اقتصادی نیستم خصوصیت یک رئیس جمهور این است که بتواند با مدیریتی که دارد از متخصصین در رشته های مختلف تخصصی استفاده کند و من قبل از اینکه این برنامه را ارائه بکنم با کسانی که اهل مشورت هستند و تخصص دارند مثل مثلا رئیس اتاق بازرگانی و همکارانشان در اتاق بازرگانی که اینها در حقیقت منتخبین بازرگانان و صاحبان صنایع و کشاورزی هستند در اتاق یعنی همه انواع تخصصها را در اختیار دارند با اینها مشورت کردیم و برنامه ریزی کردیم و این راههایی را که دارم عرض می کنم حتما جواب خواهد داد چون الان در این قسمت تخصصی مخاطبین من متخصصین اقتصاد هستند لذا شما دیدید از زمان که بنده مطرح کردم هیچ متخصص ا قتصادی مخالفت با این نکرده است بعضیها مخالفت سیاسی کردند این کاملا عملی است اصلا راه دیگری نیست مگر شما می توانید الان کسی را که تب بالا دارد بگویید تبش را باید بیاورید پایین باآن مخالفت کنید باید تب را آورد پایین ، چگونه ؟ با کمک کردن به تولید چرا ؟ چون اقتصاد آینده ما تولید محور است نه توزیع محور و تولید هم مردم محور است مگر می شود که شما اقتصادتان تولید محور باشد و باید کارخانه ها و کارگاهها را بدهید به خود مردم بر اساس اصل چهل و چهار واینها را دارید و تمام این اشکالاتی که بسیاریش به یک بخشنامه مربوط می شود یعنی یک بخشنامه بانک مرکزی صادر کرده است شما اگر این بخشنامه را لغو بکنید این چقدر کار دارد یک ساعت یک روز این را لغو کردید آن طرف فشاری که رویش هست هر روز مامور مالیات می اید در کارخانه در می زند که مالیاتت چی شد مامور بانک مصوبه مصادره کارخانه را از یک دادگاهی می گیرد می بینید مامور اجراء آمده می خواهد کارخانه را درش را قفل کند آن دیگر نمی آید برای اینکه دولت این فشارها را از رویش برداشته است با چه برداشته می شود با یک تصمیم قاطع دولت و مجری این یک بانک مرکزی مستقل قوی بدون اینکه ابزار دست دولت باشد بانک مرکزی باید مستقل باشد ابزار دست دولت نباشد الان این طور است مثل کیسه ای می ماند که دولت هر وقت پول کم داشت از آنجا بر می دارد یا آن یک بانکی را مامور می کند می گوید که فلان مقدار پول بده این که نشد که اگر بانک مرکزی مستقل باشد و اختیار داشته باشد بتواند بانکهای خصوصی را کنترل بکند برای چه اینها به جای ده درصد سیصد و سی درصد می گیرند مطابق چه قاعده ای بعد می رسیم به راه حل میان مدت راه حل میان مدت توسط مجلس تصویب شده است و آن هم قانون پنجم است ما به اندازه این چهار سالی که این دولت انشاءالله تشکیل خواهد شد اگر مردم اعتماد بکنند و به بنده رای بدهند و بنده در این کسوت مامور به خدمت بشوند در آن صورت این چهار سالی که فرصت هست فقط همین برنامه پنجم را اگر اجراء بکنند که هزاران نفر ساعت رویش کار شده است و کاملا تخصصی هستش این اقتصاد میان مدت ما را تضمین می کند.
مجری شبکه خبر در ادامه گفتگو با آقای ولایتی چنین سوال کرد : بسیار خوب در حوزه فرهنگی و اجتماعی اگر مایل هستید وارد بشویم و بحث سبک زندگی ایرانی و اسلامی و اینکه آیا شما برای این فرهنگ برنامه مشخصی خواهید داشت در حوزه فرهنگ ؟
ولایتی : حتما ببینید اساسا کار این است که ما تقویت هویت اسلامی و ملی خودمان را بکنیم ، بازگشت به هویت اسلامی و ملی و تقویت این ارزشها عملا موجب می شود که ما سبک زندگی اسلامی و ایرانی را احیاء بکنیم ، اگر چنین چیزی شد شما یک مصونیت سازی دارید یعنی پیشگیری بهتر از درمان است ما اگر بنشینیم و مردم را رها بکنیم در برابر تهدیدات بیگانه ها که بنایشان برهم ریختن سیستم خانوادگی ما و سیستم اجتماعی ما هستش ببینید یک نظریاتی تافلر و ساموئل هانتگیتون دارند در رابطه با اینکه چگونه می شود در جوامع اسلامی نفوذ کرد ، مهمترین نکته این است که حدود هفتاد درصد تربیت افراد در خانواده و در آموزش و پرورش و بخصوص در دوره دبستانی خواهد بود شخصیت افراد هفتاد درصدش در اینجا شکل می گیرد ، علت اینکه درگذشته به واسطه تهاجمات مختلف مغول و غیر مغول و اشغال اینجا توسط کشورهای بیگانه در زمان قاجار در زمان پهلوی و جنگ اول و دوم و سلطه های دیگر بیگانه موجب نشد که این جامعه ایرانی مسیر اسلامی و ایرانی خودش منحرف نشود ، این بود که خانواده ها سالم ماندند اینها الان خانوادها را هدف گرفتند ، بنابراین تقویت بنیان خانواده و کارهایی که لازم است در این زمینه صورت بگیرد.
مجری: با چه مکانیزمی ؟
ولایتی : ببینید اگر شما بیایید اولین قدم در کار خانواده تشکیل خانواده است یعنی
چه ؟ یعنی ازدواج یعنی اگر ببینید جوان از سن ازدواجش گذشته است و نمی تواند ازدواج بکند خب باید کمکش بکنید .
مجری: اینکه جنابعالی می فرمایید تسهیل ازدواج این است که مسکن در اختیار قرار بگیرد و اینکه مسئله شغلشان حل بشود خب اینها همه ایده آل هایی است که همه مطرح می کنند مکانیزهایی که جنابعالی به کار خواهید بست مهم است که کدام مکانیزم منجر خواهد شد که شما مسکن ارزان قیمت در اختیار قرار بدهید ازدواج را تسهیل بکنید بحث اشتغال را حل کنید ؟
صدای نامبرده: بله ،بله اولین مطلب این است که شما اقتصادتان باید تولید محور باشد دوم اینکه تولیدتان مردم محور باشد اگر چنین چیزی شد و شما از تولید حمایت کردید وامی که می خواهید به تولید کننده بدهید به جای اینکه بیست و چند درصد بهره داشته باشد مثل همه جاهای دنیا که درست اداره می کنند کشورشان را وامهایی که برای تولید داده می شود دو سه درصد بهره دارد آن هم بهره نیست کارمزد است مثلا در زمان بوش رئیس جمهوری قبلی آمریکا اینها امدند به کلی بهره را از وامهای مربوط به تولید و کالاهای تجاری برداشتند یعنی آن چیزی که در اسلام هزار و چهارصد سال پیش تاکید شده است "احل الله بیع و حرم الرباء " رباءرا حرام کردند امروز اقتصاد دانان آمریکا نه اینکه متدین شده باشند نه متدین به اسلام شده باشند دیدند که راهکار این است که با پول کاسبی نکنند پول را بدهند برای تولید پول را بدهند برای تجارت بدون اینکه بهره ای داشته باشد الان در کشورهای صنعتی و پیشرفته عرض می کنم که دو سه درصد وام ها بهره دارد اینجا از بیست تا سی تا سی و چند درصد بهره دارد یعنی این طرفی که می خواهد تولید بکند علاوه بر اینکه باید هزینه هایش را تامین بکند علاوه بر اینکه سود عادلانه باید داشته باشد یک سی درصد سی و پنج درصدی هم باید رویش بکشد خب این می شود علت گرانی محصولات اگر محصولات گران شد مردم می روند جنس خارجی می خرند و جنس خارجی خریدن تولید می خوابد پس حمایت از تولید همه جانبه باید باشد اگر این طور شد آن وقت شما می بینید که تولید دیگر دولت تولید کننده نیست مردم تولید کننده هستند شغل ایجاد می شود افراد می آیند سر کار موقعی که شما زمینه های ایجاد شغل را درست کردید آن وقت دیگر بیکاری کم می شود به عدد تک رقمی برسد و تورم به تک رقمی برسد در آن صورت یک اقتصادی خواهید داشت که با کمک آن اقتصاد پیشرفته و رعایت موازین اسلامی ازدواج را که تشویق کردید عملا بنیان خانواده شکل می گیرد و سبک زندگی ایرانی و اسلامی این است که از خانواده شروع می شود .
مجری: آقای دکتر ولایتی به جهت اینکه جنابعالی پزشک هستید خب توقع این است که در حوزه سلامت هم طرح هایتان را مطرح بکنید هر چند که قبلا هم مواضعی را مطرح کردید مشخصا برای اینکه مردم به غیر از رنج درمان رنج و سختی دیگری در بحث بیماری نداشته باشند برنامه مشخصی دولت احتمالی جنابعالی چیست ؟
ولایتی : همه حرف در یک کلمه خلاصه می شود و آن این است که ما باید به سمتی برویم که درمان رایگان بشود بلافاصله این به ذهن می آید منظور از درمان رایگان یعنی چه ؟ یعنی هر چه هزینه درمان هست دولت بدهد و بعد مردم چیزی پرداخت نکنند ؟ نه این نیست منظور این است که یک بیمه باکفایت ما داشته باشیم بیمه ما الان بیمه با کفایتی نیست زیرا که شما دفترچه بیمه را دارید و به طبیب مراجعه می کنید و به داروخانه و به آزمایشگاه مراجعه می کنید و بعد می بینید که هفتاد درصد هزینه های درمان را شما باید از جیبتان پرداخت بکنید سی درصد آن دفترچه بیمه کارایی دارد
براساس برنامه پنجم که مجلس تصویب کرده است ماده سی و دو و ماده سی و نه این طوری پیش بینی شده است که در انتهای برنامه پنجم باید پولی که مریض یا صاحب مریض از جیبش پرداخت می کند این حدود سی درصد می شود یعنی حدود تقریبا شصت درصد کاهش پیدا بکند به این ترتیب اگر پیش برویم و کارها درست انجام بشود و یک بیمه کامل سراسری مطابق پیش بینی مجلس که نام آن بیمه سلامت ایران و ایرانیان هستش هست آن اگر درست بشود آن پرداخت هزینه کلیه بیماریهای احتمالی برای فرد بیمه شده را به عهده می گیرد عملا می رسیم به جایی که درمان رایگان می شود بخصوص موقعی که این سیستم پزشک خانواده و سیستم ارجاع در سراسر ایران باشد چون در حقیقت سلامت یک زنجیره است یکی از این حلقه ها مفقود بشود عملا کار سلامت صورت نمی گیرد .
مجری: یعنی شما می فرمایید بیمه هایی که هستش را حذف خواهید کرد ؟
صدای نامبرده: ببینید بر اساس آنچه که مجلس تصویب کرده است گفته است که این تشکیل شود راههای اجرایی حذفش و یا ادغامش ملاحظه بفرمایید بالاخره بیمه خدمات درمانی و بیمه تامین اجتماعی الان در دست دولت است این اگر برویم به سمتی که بیمه ها تا انجایی که ممکن است خصوصی بشود این بر اساس اصل چهل و چهار ما در تشخیص مصلحت نظام مقدمات این تفسیر اصل چهل و چهار را فراهم کردیم خدمت مقام معظم رهبری تقدیم شده است و بعد از بررسی و تعدیل توسط ایشان ابلاغ شده است و قانونی برای اصل چهل و چهار توسط مجلس مصوب شده است آن قانون را اگر اجراء بکنیم و این قانون برنامه پنجم را اجراء بکنیم باید دولت دست از کار بیمه بردارد مگر بیمه مرکزی که ناظر است بر همه بیمه ها و بیمه خصوصی بشود بیمه خصوصی بشود و چیزی که پرداخته می شود معمولا در حال حاضر سی درصد عرض کنم به حضورتان یک کارگر پرداخت می شود برای حق بیمه بازنشستگی و بیمه درمان و از کار افتادگی و آسیب دیدگی سه درصد باید دولت بدهد که بابت این دولت میلیاردها تومان بدهکار است به بیمه و بدهیش را نداده است بابت آن سه درصد بیست درصد به کارفرما می دهد و هفت درصدش را کارگر می دهد و نه بیست و هفتم این حق بیمه باید صرف درمان بشود که در حال حاضر و البته بعد از یک مصوبه اخیر مجمع تشخیص مصلحت نظام این نه بیست و هفتم می رود ، دست وزارت بهداشت قبلا دست بیمه بود بیمه اگر در بازنشستگی کم می اورد از این بر می داشت و لذا آن حق سرانه درمان که باید پرداخت می شد که حدود چهل و دو هزار تومان است بر اساس اظهارات وزیر کنونی بهداشت بیست و یک هزار تومان می دهند یعنی پنجاه درصد نیاز وزارت بهداشت را برای درمان اختصاص می دهند از همین اول یک اشکال اساسی ما داریم خصوصی کردن بیمه با کفایت کردن بیمه وسراسری کردن در حقیقت تلفیق بیمه ها یا یک زنجیره ای از بیمه ها زیر نظر بیمه مرکزی می شود بیمه سلامت ایرانیان چیزی را نمی خواهیم حذف بکنیم هر کسی می تواند در بیمه سرمایه گذاری بکند به صورت خصوصی و این تابع قوانینی است که توسط دولت گذاشته می شود اگر این طور شد سیستم ارجاع درست می شود پزشک خانواده درست می شود زنجیره سلامت ... .
مجری: یعنی دیگر ارتباطی به نوع استخدام کسی در اداره ای یا اینکه مثلا شغلش چه هست ندارد ؟
ولایتی : احسنت یعنی هم آن کسی که در استخدام است باید بیمه بشود آن کسی که بیکار است باید بیمه بیکاری داده بشود آن کسی که مجروح جنگی است یا عرض کنم جناباز است یا معلول است اینها پولی ندارند پرداخت بکنند دولت باید اینها را پرداخت بکند بهرحال هیچ کسی نباشد که تحت پوشش بیمه نباشد یک نکته دیگری که بنده اضافه می کنم بر این قضیه درمان رایگان موضوع تا به آنجا برسیم که ممکن است که هفت تا هشت سال ده سال دو برنامه طول بکشد برنامه اول چهل درصد کم می شود برنامه دوم بیست درصد بیست و پنج درصد نزدیک می شویم به رایگان در نهایت رایگان و مطلب بعدی این است تا به آنجا برسیم ما یک عده از بیماریهایی را داریم که اگر کسی دچارش بشود همه زندگیش را اگر بفروشد نمی تواند حق العلاج را پرداخت بکند ، مثلا خدایی نکرده سرطان و مثل بیماریهای مزمن کبد و مثل بیماری مزمن کلیوی مثل بیماریهای مزمن نارساییهای قلب و بیماریهای ریوی و چیزهایی از این قبیل طرف را می بینید که حقوقش یک مقداری هستش که فقط هزینه زندگی معمول خودش و خانواده اش را می دهد گاهی ممکن است که در ماه چند میلیون تومان باید هزینه خودش را بکند اگر کلیه اش نارسا است مثلا کار دیالیزرا انجام بدهد و اگر دیگر از آن رد شده است باید برسد به پیوند کلیه در پیوند کلیه یک هزینه هایی دارد و لذا یک ردیفی در بودجه بنده در نظر دارم دیروز هم در مصاحبه های قبلی هم گفتم که یک ردیفی برای بیماریهای صعب العلاج و جراحیهای پرهزینه باید دولت ببیند که این از جیب دولت پرداخت بشود که مردم دیگر همان غصه ای که شما گفتید بجز غصه بیماری چیز دیگری نداشته باشند یعنی کسی که زانویش از کار افتاده است و نمی تواند راه برود باید تعویض زانو کند تعویض زانو شاید تا حدود ده دوازده تا پانزده میلیون تومان خرج داشته باشد در وضعیت کنونی و این رو به افزایش است یا یک کسی بخواهد مثلا کاتاراکتِش را عمل کند که تقریبا قریب به اتفاق مردم به یک سنی برسند باید کاتاراکت ِشان را عمل بکنند این چیز پر هزینه ای ست تا زمانی که برسیم به آنجا تا بیمه عمومی تشکیل شود و درمان رایگان بشود این قسمت بیماریهای پر هزینه جراحی و داخلی که بسیار برای مردم تحمل ناپذیر است خیلی از مردم به خاطر بی پولی این کار را انجام نمی دهند و بخاطر همان بیماری از بین می روند و می میرند باید این متعهدش دولت باشد و این هزنیه زیادی هم ندارد یک ردیف بودجه برای این بیماریهای صعب العلاج بگذاریم مقدار زیادی از ناراحتیهای مردم و خانواده هایشان در رابطه با سلامت برطرف می شود.
مجری شبکه خبر در ادامه گفتگو با آقای ولایتی گفت : بسیار خُب و می ماند حوزه سیاست خارجی، و جنابعالی شانزده سال وزیر امور خارجه بودید و شانزده سال مشاور مقام معظم رهبری در امور بین الملل بودید مجموعا سی و دو سال رسما در حوزه سیاست خارجی فعال بودید و توفیقات بسیار زیادی، توقع این است که مردم بدانند جنابعالی در حوزه سیاست خارجی برنامه ویژه ای که ارائه خواهید کرد چه است با توجه به تجربه ای که در این حوزه داشتید آقای دکترولایتی؟
ولایتی در پاسخ خاطرنشان کرد: عنوانش در یک کلمه خلاصه می شود بازسازی روابط خارجی، روابط خارجی که عرض می کنیم یک کلمه مرکب است یعنی اعم از سیاست خارجی، فقط سیاست خارجی نیست روابط تجارت خارجی هست روابط اقتصادی با دنیای موجود هست ارتباطات بانکی هست موضوع ارتباطات علمی و فن آوری هست ارتباطات فضای مجازی هست نمی توانیم اینها را نداشته باشیم و بعد بگوییم که ما می خواهیم پیشرفت بکنیم پس بخش مهمی از پیشرفت ما ، حل مشکلات اقتصادی ما و حل مشکلات علمی ما برای اینکه حرف اول را در منطقه بزنیم در سال هزار و چهارصد و چهار در همه حوزه ها به مقدار زیادی بستگی دارد به روابط خارجی و باید عرض بکنم در حال حاضر روابط خارجی ما دچار مشکلات اساسی است.
مجری: یعنی شما از ظرفیت دیپلماسی عمومی استفاده خواهید کرد با توجه به این تعاریفی که کردید؟
ولایتی: از همه ظرفیتها، ظرفیت دیپلماسی رسمی و آشکار، دوجانبه، منطقه ای، بین المللی و عمومی، یعنی از هر ظرفیتی که در ایران وجود دارد که این ظرفیت کم نیست ایران کشور معمولی نیست یک کشوری است با امکانات بالای جغرافیای سیاسی که همان ژئوپولتیک است و ویژگی های مهم راهبردی که ژئواستراتژیک است و داشتن پانزده همسایه و موقعیت تاریخی و فرهنگی و اقتدار سیاسی که دارد یکی از مهمترین کشورهای مطرح در دنیا و در منطقه است ، ایران الان بالاترین تاثیرگذاری را در تحولات منطقه دارد هیچ مساله ای در منطقه نیست که بدون حضور ایران حضور فعال ایران بتواند حل بشود مساله سوریه اگر مشکلی در عراق پیش بیاید اگر مساله ای در لبنان پیش بیاید در فلسطین پیش بیاید در آسیای مرکزی در قفقاز در شبه قاره هند در افغانستان در خلیج فارس در کل این منطقه آسیای جنوب غربی منطقه خاورمیانه شمال آفریقا مشکلی وجود داشته باشد به اقرار دوست و دشمن بدون حضور فعال ایران امکان ندارد که آن مشکل و مساله حل بشود یک نمونه اش مساله سوریه است که یک زمانی قبول نداشتند ولی امروز می بینید آن کسانی که با ما هیچ رابطه خوبی هم ندارند می گویند به همان حرف ما برگشتند می گویند یک، مساله سوریه راه حل نظامی ندارد همان حرفی که ما از اول می زدیم راه حل سیاسی دارد؛ دو، بدون حضور ایران امکان ندارد که موضوع سوریه حل بشود.
مجری: یعنی تمرکز شما در منطقه خواهد بود در حوزه سیاست خارجی؟
ولایتی: یکی از نقاطی که باید تمرکز بکنیم و بیشترین اولویت را دارد منطقه و همسایه ها هست ببینید بعضی صحبت می کنند می گویند تنش زدایی با همسایگان، این تنش زدایی تازه ما را به حد صفر می رساند یعنی چه؟ یعنی آن قسمتهای منفی را که تنش داشتند با همسایه ها یک نکته منفی است این را اگر حل بکنیم تازه رسیدیم به سطح صفر، باید بالاتر از این برویم داشتن روابط دوستانه و حسن همجواری با همه همسایگان، پانزده همسایه داریم در آب و خشکی، سیزده همسایه اش مسلمان هستند دو همسایه ، روسیه و ارمنستان ، غیرمسلمان که همه اینها برای ما اهمیت دارند یعنی نه فقط در رابطه با همسایگی و بنایی که ما داریم بر حسن همجواری، همکاری های منطقه ای بسیار مهم است ما موقعی که بیش از هزار و دویست کیلومتر مرز با عراق داریم نهصد کیلومتر مرز با افغانستان داریم حدود هفتصد کیلومتر مرز با پاکستان داریم هشتصد کیلومتر با خوارزم یا ترکمنستان داریم و همچنین با آذربایجان ، ارمنستان ، ترکیه این یک موقعیت بسیار ممتاز و ویژه ای است یعنی همسایه های متعدد داشتن هم می تواند فرصت باشد هم تهدید، یک موقعی من از آقای پرز دکوایار پرسیدم دبیر کل اسبق سازمان ملل متحد ایشان اهل پرو هست گفتم که شما چند تا همسایه دارید؟ گفت چهار تا، گفتم که در بین اینها بهترینش کدام است؟ گفت اقیانوس آرام، یعنی همسایه داری معلوم است یک هنری است در دیپلماسی که اگر رعایت نکنیم که متاسفانه در سال های اخیر بعضا رعایت نشده و در آن زمانی که من در وزارت خارجه بودم با کمک همکاران مان و با تدابیری که دولت اتخاذ می کرد و استفاده از رهنمودهای حضرت امام در گذشته و مقام معظم رهبری در حال حاضر و در بعد از ایشان، ما یک موقعی خدمت حضرت امام بنده رسیدم عرض کردم که من قصد سفر دارم چند تا کشور را نام بردم ایشان فرمودند حالا آن کشورهای دیگر را خودتان می دانید یکی از کشورها کشور همسایه بود امام فرمودند اما شما به این همسایگان ما بگویید که ما می خواهیم با شما در حسن همجواری زندگی کنیم می خواهیم با هم همکاری بکنیم ما هیچ قصدی در مورد شما قصد سوئی نداریم و حتما می خواهیم روابط دوستانه داشته باشیم این سفارش امام بود در همان اوایل انقلاب که من در وزارت خارجه بودم و می خواستم از ایشان کسب رهنمود بکنم و ملاحظه می فرمائید و مقام معظم رهبری هم در صحبتهایی که اخیرا روز چهارده خرداد داشتند و قبل از آن در روز اول نوروز داشتند ملاحظه می فرمایید ایشان رهنمودشان و راهبردشان در رابطه با دنیا، توسعه روابط با کلیه کشورها در جهت توسعه روابط دوجانبه و چندجانبه است با احترام برابر ، حقوق متقابل به شرط اینکه آنها از موضع بالا و شمشیر کشیده نخواهند با ما برخورد بکنند که جواب دندان شکنی از جمهوری اسلامی ایران تا به حال گرفتند از این به بعد هم خواهند گرفت منهای این، فرمودند ما این فرمایشی که در چند روز پیش در چهاردهم خرداد در مرقد حضرت امام فرمودند ، فرمودند می خواهیم با همه دنیا رابطه داشته باشیم با حقوق برابر و احترام برابر بدون اینکه کسی بخواهد به ما زوری بگوید و در عین حال حمایت از فلسطین برای آزادی کلیه سرزمین های اشغالی فلسطین، کلیه فلسطین و مقابله با صهیونیستها، ما مشکل دیگری با بقیه دنیا نداریم به شرط اینکه در موضع برابر احترام متقابل با هم بنشینیم و کار بکنیم و اگر یک چنین میدان بازی بر اساس رهنمود مقام معظم رهبری و راهبردهایی که در طی این سالها در جمهوری اسلامی ایران شکل گرفته و تجربه ای که بنده در آن شانزده سال در وزارت خارجه و بعد در مشاورت مقام معظم رهبری داشتم و آشنایی هایی که دارم راه حل ها در ذهن بنده هست و در طی این سالهای بعد از وزارت خارجه هم بنده کارهایی را داشتم که به عنوان نمونه به عنوان یک الگو می توانم عرض بکنم هم به لحاظ تئوری هم به لحاظ عملی و با توجه به سابقه ای که دارم راه برای کار کردن ما باز است و ما می توانیم رابطه با دنیا را بازسازی بکنیم به جوری که شایسته ایران است.
مجری: جناب آقای ولایتی آنچه که جنابعالی به عنوان اولویتهای خودتان در حوزه سیاست خارجی مطرح می کنید همه آن چیزی است که به اعتبار شانزده سال پیشی که جنابعالی سمت داشتید در وزارت امور خارجه مطرح می کنید حال آنکه دنیای امروز متفاوت شده فکر می کنید که آیا بازهم همچنان این توان وجود دارد و این شناخت وجود دارد که براساس همان سیاستهایی که آن موقع جنابعالی به کار می گرفتید بتوانید با همان سیاستها دنیای امروز هم بتوانید تاثیرگذار باشید؟
ولایتی: کاملا به نکته مهمی اشاره کردید ولی باید بنده دو نکته را اضافه بکنم تا انشاءالله شما هم قانع بشوید که این مدعای بنده قابل پیاده شدن هست ببینید در طی این شانزده سال بنده از وزارت خارجه یعنی از کار اجرایی وزارت خارجه کنار آمدم ولی به دلیل شغل مشاورت مقام معظم رهبری در جریان جزئیات مسائل سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران و آنچه که در دنیا می گذرد به دلیل سمت کنونی ام هستم غیر از این پس اطلاع دارم در دنیا چه اتفاقی افتاده و می دانم که عرض کنم نسخه های شانزده سال پیش به درد حالا و سالهای آینده نمی خورد ولی در طی این سالها یک نمونه هایی پیش آمد که نشان داد که به حمدالله آن توانایی هست متناسب با تحولات و شرایط امروز، یکی از آنها این بود که آقای سارکوزی رئیس جمهور فرانسه از بنده شخصا دعوت کرد که من به فرانسه بروم و در کاخ الیزه با ایشان صحبت بکنم راجع به مسائل هسته ای و بعد از طی مراحل و کسب اجازه، بنده به فرانسه رفتم و در آنجا گفتگوهای بسیار سازنده ای با آقای سارکوزی و بعد مشاورش آقای لوید داشتم و قرارهایی را با هم گذاشتیم که اگر همراهی شده بود و آن قرارها انجام می شد شاید ما به اینجا نمی رسیدیم که الان رسیدیم به همین علت هم هست که می بینید که آقای سارکوزی بعد از اینکه از بعضی طرق دیگر ناامید شد از بنده دعوت کرد که به آنجا بروم و ما رفتیم و گفتگوهای بسیار خوبی داشتیم که اگر همراهی می شد ظرف دو سه هفته یک تحولات اساسی در روابط ایران و فرانسه در رابطه با هسته ای و روابط دوجانبه ما و فرانسه ایجاد می شد.
مجری: این عدم همراهی که جنابعالی روی آن صحبت می کنید و می فرمائید که همراهی نشد از جانب کجا همراهی شد؟
ولایتی: حالا به اجمال عرض بکنم بیشتر از سوی دولت خودمان بود ولی آنها که آماده بودند اگر آماده نبودند با هواپیمای شخصی آقای گنشر نمی آمد آقای پریماکوف نمی آمد آقای رونالد دوما نمی آمد آنها می دانستند موقعی که از بنده دعوت کردند قرار بر این است که راجع رابطه بین دو کشور صحبت کنیم من نرفتم آنجا ، آنها آمدند آقای سارکوزی شخصا از من دعوت کرد من بروم به فرانسه، من سرخود نرفتم آنجا و رفتم آنجا و اولین ملاقات را با ایشان داشتم و در ملاقاتی که با آقای سارکوزی داشتم چند نفر از آدم های درجه اول شان از جمله وزیر خارجه و آقای لوید نفر دوم فرانسه در جلسه حضور داشتند و قرارهایی که با هم گذاشتیم بعد از مدتی که بعضی چیزهای دیگر از بعضی ارتباطات دیگر از سوی مقامات دولتی پیگیری می شد فرانسویها می گفتند که همان قراری که با ولایتی گذاشتیم باید اجرا بشود چیزی مشابه این هم با روسیه شروع کردیم و آقای پریماکوف که وزیر خارجه اسبق روسیه بود و با من روابط دوستانه داشت چون رابطه بین کشورها رابطه بین آدمهاست و ما این را رعایت کرده بودیم و لذا همین حالا هم بنده با وزرای خارجه اسبق دنیا مثل همین سلمان خورشیدی که اخیرا وزیر خارجه هند بود و آمد به ایران هفته های اخیر با من ملاقات کرد این زمانی که وزیر مشاور در امور خارجه هند بود با من ارتباط داشت و درخواست مصرانه داشت که به ایران آمد با من ملاقات بکند و مطالبی را با هم گفتگو کردیم که اگر آنها عملیاتی بشود ما می توانیم پایه گذاری اقتصادی را بکنیم که بنده در یک برنامه دیگری عرض کردم اقتصادِ بدونِ نفتی که با استفاده از ویژگی های ترانزیتی ایران هست لوپ گاز و انتقال الکتریسیته و عرض کنم انتقال آب و انتقال سوآپ نفت و از این قبیل و مجموعه اینها موجب می شد که ما درآمدی معادل نفت یا بیشتر از نفت داشته باشیم همان اقتصاد مقاومتی و یا اینکه از آقای گنشر، بنده دعوت کردم که به ایران بیاید او وزیر خارجه اسبق آلمان بود و بنده هم همینطور وزیر خارجه اسبق ایران، به محض اینکه دعوت کردم او با یک هواپیمای شخصی و با اجازه خانم مرکل از آلمان آمد به تهران در فرودگاه مهرآباد آمد با من ملاقات کرد برگشت فرودگاه سوار هواپیما شد برگشت به آلمان و مشابه همین را ما با آقای رونالد دوما وزیر خارجه اسبق فرانسه داشتم و از او دعوت کردم به ایران آمد البته همه اینها در چارچوب موازین قانونی و کسب اجازه ها و اینها بود آمد اینجا با هم ملاقاتهایی داشتیم و برگشت و قرار بر این گذاشتیم که پریماکوف از روسیه ، رونالد دوما از فرانسه، گنشر از آلمان آقای آندروتی از ایتالیا با همین پنج تا وزیر خارجه