پخش زنده
امروز: -
رشد جمعیت کودکان کار ناشی از فقر و ناکامی دستگاههای مربوطه در ساماندهی و حمایت از آنها، عامل تداوم و گسترش دامنه این شاخه از آسیبهای اجتماعی شده است.
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما؛ مرکز آذربایجان غربی، دوازدهم ژوئن، ۲۲ خرداد، روز جهانی مبارزه علیه کار کودک است. سال ۱۹۸۹ بود که مجمع عمومی سازمان ملل متحد پیمان نامه حقوق کودک را تصویب کرد. براساس ماده 32 این پیماننامه، دولتهای عضو موظف شدند تا با هرگونه سوءاستفاده و بهره کشی اقتصادی از کودکان مقابله کرده و زمینههای رشد ذهنی، جسمی، روانی، و اجتماعی تمام کودکان را فراهم کنند. البته علاوه بر این، پیمان نامه حقوق کودک وکنوانسیون ۱۳۸ «حداقل سن کار کودکان» مصوب ۲۶ ژوئن ۱۹۷۳ و کنوانسیون ۱۸۲ «ممنوعیت بدترین اَشکال کار کودکان» مصوب ژوئن ۱۹۹۹ از اقدامات موثر بینالمللی بوده است. ایران نیز سال 1370 پیمان جهانی حقوق کودک را امضا کرد و در اسفند سال ۱۳۷۳ مفاد پیماننامه به تصویب مجلس رسید. همچنین ایران مقاولهنامه شماره 182 حقوق بنیادین کار را در سال 80 قبول کرد.
نگاه کلی به وضعیت کودکان کار در جهان
در جهان ۲۵۰ میلیون کودک کار وجود دارد که بیش از سه چهارم تا ۹۰ درصد از آنها در کشورهای مختلف در حال رشد بوده و در خیابان کار میکنند، اما در خانه زندگی میکنند و نانآور خانه هستند. طبق آمار سازمان جهانی کار ۱۲۰ میلیون نفر از 250 میلیون کودک کار، وارد بازار کار شده و مشغول به کار تماموقت هستند و ۱۳۰ میلیون کودک دیگر به صورت پاره وقت کار میکنند که اغلب آنها پسر هستند. همچنین براساس تخمینهای جدید این سازمان از این تعداد ۱۲۲.۳ میلیون کودک در منطقه آسیا و پاسیفیک، ۴۹.۳ میلیون نفر در آفریقا و ۵.۷ میلیون کودک در آمریکای لاتین و کارائیب زندگی میکنند. به این ترتیب، بیشترین کودکان کار در آسیا زندگی میکنند.
از سوی دیگر طبق گزارش یونیسف از هر 12 کودک در جهان یک کودک به صورت اجباری ناچار به کار می شود. البته به طور کل به ازای هر 6 کودک در دنیا یک کودک، کار میکند و تعداد کودکانی که در مشاغل سخت فعالیت میکنند و بدترین اشکال کار کودک هستند، در سال ۲۰۰۶، ۱۲۶ میلیون نفر بوده است. اکثر کودکان کار یعنی ۷۰ درصد از آنها درگیر کارهای کشاورزی هستند، در حالیکه فقط ۹ درصد در کارهای صنعتی اشتغال دارند، همچنین در کشورهای آنگولا، برمه، کلمبیا، کنگو، لیبریا، سودان و اوگاندا گاهی از کودکان در درگیریهای نظامی استفاده میشود.
در ایالات متحده آمریکا نیز حدود هزار کودک در مزارع کار میکنند که اکثر آنها از گروه مهاجرانی بودهاند که به طور غیر قانونی از آمریکای لاتین به ایالات متحده آمریکا مهاجرت کردهاند
کودکان کار از نگاه کارشناسان
کارشناسان کودکانی که در خیابان دیده میشوند را در ۴ گروه طبقه بندی میکنند. گروه اول کودکان فقیری هستند که شبها به خانهشان برمیگردند. احتمالا به مدرسه میروند و بزهکار نیستند. گروه دوم نسبتا مستقل هستند و پیوندهای آنها با خانه در شرف از هم گسستن است. حضور آنها در مدرسه هم کمکم خاتمه پیدا میکند. در ادامه هم بزهکاری آنها شروع میشود.گروه سوم کودکان خانوادههای خیابانی هستند که به همراه خانواده خود در خیابان زندگی و کار میکنند. وضعیت آنها با فقر گره خورده است. در هندوستان به آنها «ساکنین پیادهرو»گفته میشود و در آمریکا کودکان خانوادههای بیخانمان هستند و گروه چهارم نیز تماس خود را با خانواده قطع کردهاند و تمام وقت خود را در خیابان میگذرانند و کودکان خیابانی «واقعی» هستند.
البته سازمان ملل این معضل را در قالب کودک کار، پسر یا دختری است که خیابان، خانه و محلّ زندگی او شده و تحت حمایت و نظارت کافی بزرگسالان مسؤول قرار ندارد، تعریف کرده است.
آمار کودکان کار در ایران
آمار کودکان کار و خیابانی در استانهای مختلف با توجه به جغرافیا و تفاوتهای فرهنگی در استانها متغیر است.
در تهران به ازای هر ۵۳۰ نفر جمعیت، در تبریز به ازای هر ۱۶ هزار نفر جمعیت یک کودک کار وجود دارد، ضمن اینکه در کرمان در سال گذشته ١٠٦٣ کودک خیابانی و کار در شهرستان کرمان شناسایی شده اند. در استان البرز درسالهای ۹۶ و ۹۷ و سه ماهه اول ۹۸ تعداد ۹۳۰ مورد کودک کار و خیابان در مراکز تحت نظارت اداره کل بهزیستی پذیرش شدهاند. در آذربایجان غربی نیز در سال گذشته یک هزارو 620 کودک کار و خیابانی شناسایی شده است .
گشت و گذاری در خیابان های ارومیه با کودکان کار
نگاه خسته و صورت های زرد با رگه هایی از شلاق های آفتاب گرم طاقت فرسای تابستان کودکانی توجهم را جلب کرد که به نظر می رسید به زحمت خود را برای کسب چند سکه که قرار است نان شب آنها و گاه خانواده ای چند نفری را تامین کند، می کشند. بسته های حاوی آدامس یا پاکت های رنگارنگ فال حافظ که می شد بادبادکی زیبا در دستان این کودکان مظلوم باشد. دستمال های آلوده که رد دوده های هزاران خودرو بر روی آنها مشهود است فاصله آنها از کودکی که حق مسلم آنهاست را نشان می دهد. نگاه های پر حسرت این کودکان به خودروهایی که همسن و سالانشان با ناز بر صندلی آنها تکیه زده اند دل هر رهگذری را به درد می آورد. گاه صدای قهقهه آنها همراه با دویدن در چهارراه هایی که میتواند گذرگاه مرگ آنها باشد بیانگر این است که کودک درونشان لحظاتی هر چند کوتاه ظهور و بروز می کند. اما ناسزاگویی برخی عابران در رویارویی با آنها زنگ هشداری است که همه از آن غافل هستند، چرا که می تواند آرام آرام کینه ای را در دل این کودکان نقش کند که بستری برای حرکت به سمت انواع بزهکاری در انتقام از این نوع رفتارها باشد.
«رامین» پسر بچه نوجوان 13 سالهای است که در کنار یکی از خیابانهای پرتردد شهر مشغول واکسزدن کفش است، وی با اشاره به اینکه پدرش را در سه سالگی از دست داده است بیان کرد: من تنها فرزند خانواده هستم و با مادرم زندگی میکنم و باید بتوانم گوشهای از مخارج خانه را تامین کنم چون روی کمک فامیل و آشنا نیز نمیتوان حساب باز کرد و همه برای خود مشکلاتی دارند.
وی افزود: کار شبانهروزی نیز باعث شده که نتوانم به درس و مشقم برسم چون در بیشتر وقتها خسته به خانه میروم و علاقهای به درس نیز ندارم و اولویت من جمعکردن پول و سرمایه است.
«سیما» نیز دختربچه هشت سالهای است که در آن سوی خیابان با لباسهای مندرس و نامرتب مشغول دود کردن اسپند در پشت چراغ قرمز است، وی نیز گفت: ما در جنوب و حاشیه شهر زندگی میکنیم و از یکی از روستاها به ارومیه مهاجرت کردهایم و با توجه به اینکه مخارج خانواده زیاد است، با برادر 15 سالهام که ترک تحصیل کرده است، مشغول کار هستیم.
«لعیا» دختر 12 ساله دیگری است که در پشت چراغ قرمز در یکی از چهارراههای پرتردد شهر مشغول پاککردن شیشه خودروهای عبوری است، وی تصریح کرد: خواهر من در 16 سالگی مجبور به ازدواج شده است چون خانواده توان نگهداری ما را ندارد بنابراین من هم به کمک پدرم که یک دورگرد ساده است، آمده ام تا بتوانیم جهیزیه آبرومندی برای خواهرم تامین کنیم.
نبود آمار دقیق کودکان کار در آذربایجان غربی
استاندار آذربایجانغربی می گوید: سازمان بهزیستی باید در اولویت نخست کودکان کار و خیابانی استان را شناسایی کند تا آمار دقیقی از آنان در دست باشد.
محمدمهدی شهریاری در جلسه کارگروه اجتماعی، فرهنگی، سلامت، زنان و خانواده استان اعلام می کند: آمار دقیقی از کودکان کار و خیابانی آذربایجانغربی وجود ندارد و باید این امر مورد توجه باشد.
وی اضافه می کند: با برنامهریزی دقیق در این بخش میتوان اقدامات مناسبی در راستای نگهداری این کودکان انجام داد.
وی در ادامه یادآور می شود: بخش فرهنگی شهرداری نیز باید بودجهای را برای این بخش مشخص کند و اگر ساختمانی را در اختیار دارد به سازمان بهزیستی تحویل دهد تا شرایط برای نگهداری کودکان کار و خیابانی تسهیل شود.
وی اظهار می کند: شناسایی کودکان کار و خیابانی نقش مهمی را در کنترل بسیاری از آسیبهای اجتماعی دارد و جلوه شهر را نیز تغییر میدهد.
استاندار آذربایجانغربی اذعان می دارد: ما هم پیگیر هستیم تا مشکلات کودکان کار و خیابانی کمتر شود و از دستگاهای اجرایی ذیربط نیز حمایت میشود تا با اقدامات لازم نتیجهای مناسب حاصل شود.
شناسایی یک هزارو 620 کودک کار در آذربایجان غربی
مدیرکل بهزیستی آذربایجانغربی نیز می گوید: یکهزار و ۶٢٠ نفر کودک کار و خیابانی در این استان شناسایی شده که پرونده یکهزار و ٣٢٠ نفر از آنان فعال است.
سعید فریور ادامه می دهد: برای ١٧٠ نفر از این تعداد ماهانه ١٠٨ هزار تومان مستمری پرداخت میشود.
وی با اشاره به آمار چهار ماه نخست امسال اظهار می کند: طی امسال ٩۵ نفر کودک کار و خیابانی از ۶ تا ١٨ سال در شهرستان ارومیه شناسایی و پذیرش شد.
وی با تاکید بر اینکه برای این تعداد و خانوادههای آنان ۵٨٨ میلیون ریال از ابتدای امسال تاکنونپرداخت شده است، اضافه می کند: ١١ دستگاه اجرایی آذربایجانغربی در امر ساماندهی کودکان مار و خیابانی با هم همکاری و فعالیت میکنند.
چه باید کرد؟؟
دستگاههای زیادی متولی جمعآوری و ساماندهی کودکان کار هستند، اما همچنان ما با این معضل در سطح شهر مواجه هستیم، ضمن اینکه هر دستگاه، دستگاه دیگری را در این زمینه مقصر میداند و معتقدند همکاری لازم صورت نگرفته است.
موضوع کودکان کار باید تحت عنوان افراد بیسرپرست یا بدسرپرست به شکل خاص از طرف سازمان بهزیستی مورد توجه قرار گیرد، چرا که این سازمان به لحاظ قانونی وظایفی را در این زمینه دارد و لازم است وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی در این زمینه اقدامات لازم را انجام دهد، همچنین وزارت کشور هم باید در این مورد با سازمان بهزیستی همکاری کند به این دلیل که بهزیستی به تنهایی از عهده این کار برنمیآید.
مشکلی که در شرایط کنونی با آن مواجه هستیم، شرایط اقتصادی فعلی کشور است، چرا که در این وضعیت موضوع ساماندهی کودکان کار به راحتی امکانپذیر نیست و باید فکری برای این موضوع کرد.
متأسفانه برخوردهای نامناسبی با این کودکان صورت میگیرد، حتی در مورد حقوق اولیه آنها میشنویم که مورد اذیت و آزار قرار میگیرند، در این شرایط سازمان بهزیستی میتواند در حد توان با توجه به امکانات و منابعی که در اختیار دارد، این موضوع را ساماندهی کند.
موضوع کودک کار نسبت به بحث تکدیگری در شرایط بدتری قرار دارد، چرا که بحث آینده کودکانی مطرح است که در حال حاضر کودکی را تجربه نمیکنند و به طور قطع آینده پرابهام و نامعلومی در انتظار آنها خواهد بود که برای آنها مناسب نیست.
سازمان بهزیستی باید این کودکان را تحت سرپرستی و آموزش قرار دهد و آموزشگاههایی برای آنها ایجاد کند، چرا که در ارتباط با کودکان کار سازمان بهزیستی مسئولیت مستقیم دارد و باید به شکل جدی و مناسب به وظایف خود عمل کند، ضمن اینکه باید این شرایط که همه دستگاههای مربوطه از وظایفشان در این حوزه سلب مسئولیت میکنند، کنار گذاشته شود.
در کنار این همه فرار مسئولان از حمایت از کودکان کار که فرزندان تک تک ایرانیان محسوب می شوند و هر کدام گناه بی عدالتی و نبود توجه به آنها را به بهانه نبود بودجه، امکانات و خلاء قانونی به گردن یکدیگر میاندازند یک کودک کار برای رفع مشکلاتش تنها خدا را صدا میزند.
سردبیر : صمد اسمعیلی