پخش زنده
امروز: -
۱۸ تیر یادآور تابستان داغ سال ۷۸ در تقویم کشور است که حوادث تلخی در حوزه سیاسی - امنیتی رقم خورد و ساختارشکنی برخی گروههای سیاسی، بدخواهان را به اقدامات ضد امنیتی و تلاش برای براندازی امیدوار کرد.
آشوبهای تیر ۷۸ حادثهای با منشا طبیعی نبود بلکه از مدتها قبل با اجرای سناریوی موسوم به قتلهای زنجیرهای و تخریب دستگاه امنیتی کشور، زمینه سازی شده بود.
جریانهای زاویه دار با انقلاب با سوء استفاده از این فرصت پیشبرد اهداف شان با ایجاد انحراف در جنبش دانشجویی و برانگیختن دانشجویان به بهانه آنچه «دفاع از آزادیهای مدنی» القا میکردند، سعی داشتند ناآرامیهای دانشجویی را به صحنه آشوبهای اجتماعی بکشانند و آن را از چند خیابان در تهران به سراسر کشور گسترش دهند که با شکست مواجه شدند.
وقایع تیر ۷۸ در حافظه عمومی، بیشتر با حادثه کوی دانشگاه تهران شناخته میشود، اما ریشههای بروز آن حادثه و آشوبهای پس از آن به عوامل دیگری مانند مخالفت با اصلاح قانون مطبوعات در مجلس شورای اسلامی و اعتراض به حکم دستگاه قضایی مبنی بر توقیف روزنامه «سلام» به علت تخلف از قانون باز میگردد.
آغاز ماجرا:
یکی از عواملی که به عنوان بهانه اغتشاشات سال ۷۸ از آن یاد میشود اعتراض روزنامههای زنجیرهای و تشکلهای سیاسی حامیان آن به تصویب طرح «اصلاحیه قانون مطبوعات» در کمیسیون فرهنگی مجلس پنجم بود که مفاد آن در چهار بند به این شرح است:
الف) ممنوعیت فعالیت مطبوعاتی برای عوامل بیگانه، اعضای گروهکهای تروریستی و ضدانقلاب، جاسوسان، وابستگان و سردمداران رژیم طاغوت و...
ب) منع شدن مطبوعات کشور از دریافت کمک مالی از کشورهای بیگانه
ج) ضمانت اجرایی برای مقابله با افراد دولتی یا غیردولتی که نشریات را برای چاپ مطلب یا مقالهای زیر فشار قرار داده یا آنها را وادار به سانسور نمایند. (در قانون مطبوعات با تأکید بر آزادی بیان و قلم و برای پیشگیری از اعمال قدرت مسئولان بر مطبوعات، تصریح شده بود که اگر مطبوعات دولتی یا غیردولتی از این ماده تخلف کنند به حکم دادگاه از خدمات دولتی منفصل یا تعزیز خواهند شد)
د) لزوم التزام عملی مدیران مسئول و صاحبان امتیاز نشریات به قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران.
آتش افروزی روزنامه سلام:
عامل مکمل دیگری که در آن دوره به اقدامات ساختار شکنانه و ضدیت علنی با نظام منجر شد آتش افروزی روزنامه «سلام» بود که یک روز قبل از تصویب طرح اصلاحیه قانون مطبوعات در صحن علنی مجلس در اقدامی عجیب و پرسش برانگیز، سند محرمانه منتسب به وزارت اطلاعات را با این تیتر منتشر کرد که «سعید اسلامی پیشنهاد اصلاح قانون مطبوعات را داده است».
ضرورت تحلیل تاریخی آشوبهای تیر ۷۸:
آشوبهای خیابانی و غائله کوی دانشگاه تهران در تیر ۱۳۷۸ یکی از وقایع تلخ سیاسی - امنیتی در تاریخ معاصر است که تبیین آن برای یادآوری به مردم و به ویژه آگاهی نسل چهارم انقلاب، ضروری و از وظایف رسانهها و صاحبنظران مستقل است.
با گذشت ۲۳ سال از وقایع سال ۷۸ آنچه بیش از بازخوانی جرئیات آن اهمیت دارد؛ تحلیل ریشهها و زمینههای بروز آن رخدادهاست؛ از این منظر با مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران در این خصوص گفتگو کردیم.
شاه بیت اظهارات آقای عباس سلیمی نمین در نقد عملکرد جریان اصلاح طلب در آشوبهای فتنه ۸۸ این است که «وقتی این جریان، بدنه اجتماعی اش را به خیابانها کشاند معلوم است که دشمن با بهره مندی از فرصت، تشویق به مداخله شد تا از فرصتی که نیروهای داخلی برایش ایجاد کردند استفاده کند؛ طبعاً این به معنی دعوت غیرمستقیم بیگانه به صحنه معادلات سیاسی کشور بود»
متن این گفتگو و روایت آقای سلیمی نمین را از غائله ۱۸ تیر ۷۸ به این شرح تقدیم میکنیم:
قضایای ۱۸ تیر ناشی از قدرت نمایی یک جریان سیاسی بود که تلاش کرد، قدرتش را بسط دهد و کاری کرد که معلوم بود با واکنش دستگاه قضایی مواجه میشود یعنی انتشار اسناد داخلی وزارت اطلاعات در روزنامه «سلام».
معلوم است که این اقدام، واکنش جدی دستگاه قضایی در پی خواهد داشت، زیرا این کار به معنی بر هم زدن و اضمحلال دستگاه اطلاعاتی کشور بود اگر اسناد داخلی یعنی دست نوشتههای داخلی وزارت اطلاعات به یک روزنامه راه یابد، طبیعی است که در مسیر انهدام دستگاه اطلاعاتی گام برداشته است و پس از آن دیگر کسی جرأت نخواهد کرد در کشور فعالیت اطلاعاتی کند.
اما چه عواملی سبب شد که روزنامه سلام چنین کاری انجام دهد و دست نوشتههای داخلی وزارت اطلاعات را چاپ کند؟ احساس قدرت یک جریان سیاسی با این تصور که پیاده نظامی خواهد داشت که دستگاه قضا جرأت نخواهد کرد برخورد درخوری با این اقدام کند؛ تصور میکرد، چون میتواند پشتیبانی برخی تشکلهای دانشجویی را جلب و آنان را با خود همراه کند، دستگاه قضا نتواند اقدام مقتضی کند، اما مجوز روزنامه سلام لغو شد.
البته آنان هم وعده شان را عملی کردند، چون قبلش گفته بودند که این اقدام با واکنش تشکلهای دانشجویی مواجه خواهد شد پس حرکت شان را در دانشگاه آغاز کردند.
افرادی از این جریان مرتب به اجتماع کوی دانشگاه رفتند و دانشجویان را تهییج و تحریک کردند.
این افراد تندرو چه کسانی بودند؟
مثلاً آقای تاج زاده در آن ایام، مدام در دانشگاه سخنرانی میکرد و دیگرانی که رجوع به آرشیو این مسأله را تأیید میکند که چه عناصر تندرویی مرتب در دانشگاه، نقش تهییج کننده ایفا میکردند در حالی که باید میپذیرفتند کار خطایی مرتکب شدند کما این که مدیر مسئول روزنامه سلام در دادگاه نتوانست از آن دفاع کند و صرفا اعلام کرد که «دست نوشتهها برای ما فکس شده؛ ما اطلاع نداشتیم که از کجا فکس شده است» که این حرف کاملاً بی منطقی بود و نتوانست از کار خطای شان دفاع کند.
زیرا تعلق آن مطلب به دستگاه اطلاعاتی کشور باید از چاپ آن جلوگیری میکرد، چون عین دست خط در صفحه نخست روزنامه سلام درج شد.
این واقعیت را هم مدیر مسئول روزنامه سلام میدانست و هم دیگر سیاسیون؛ این یعنی مرز شکنی جدی و طبیعی انجام شده بود که با عواقبی مواجه خواهد شد.
اما آنچه که این اقدام را برای عناصر تندرو سهل میکرد، این بود که تصور میکردند میتوانند از جنبش دانشجویی سوء استفاده کنند و با حضور برخی تشکلهای دانشجویی، حرکتی را آغاز کنند که اقدام شان عواقبی نداشته باشد یا دستگاه قضایی عقب نشینی کند؛ اما چنین نشد.
با این قضایا باید خیلی هوشمندانهتر برخورد میشد، اما متأسفانه در کنار نیروهایی که مسئولیت حفظ امنیت را بر عهده داشتند، عدهای هم به نام دفاع از انقلاب و کشور وارد میدان شدند و نظم را بر هم زدند.
یک جریانی میخواست قاعده مندی را بشکند و نیروهای انتظامی و امنیتی میتوانستند آنان را مدیریت کنند، اما متأسفانه عدهای تندرو هم از طرف مقابل آمدند و غائلهای را شکل دادند؛ عدهای که در مقابل زیاده خواهی تندروهای مقابل خواستند صف آرایی کنند.
این جریان میخواست زیاده خواهی کند یعنی کار کاملاً خلاف قانون انجام داد و علیه دستگاههای کشور فعالیت تخریبی کرد، اما میخواست از برخورد قانون جلوگیری کند و این یعنی قدرت نمایی.
در برابر آنان هم جریان دیگری خواست قدرت نمایی کند و این سبب شد که کار تا حدی از دست نیروهای انتظامی خارج شود.
این دو طیف مدتی در دو سوی خیابان علیه یکدیگر شعار دادند و کار را از دست نیروهای انتظامی خارج کردند که سبب وقوع اتفاقات بسیار تلخی شدند و زمانی که فضا غبارآلود شد؛ عدهای هم با تعرض به کوی دانشگاه؛ محل اقامت دانشجویان، کارهایی کردند که وصله زدن به نظام بود و معلوم هم نشد که از جانب چه کسانی انجام شد؟
کسانی که این غائله را به وجود آوردند نقش مخربی داشتند اگر نیروهای انتظامی در این قضیه متولی میبود طبعاً باید پاسخگو میبود و کار را مدیریت میکرد، اما کار تا حدی زیادی از دست این نیرو خارج شد.
سوال: آیا رویدادهای تیر ۷۸ وقایعی طبیعی در فضای سیاسی - امنیتی کشور بود که مقطعی بروز کرد یا فتنهای که طبق سناریویی با هدف براندازی طراحی شد؟
نمیتوانم با قاطعیت درباره قصد براندازی سخن بگویم، اما قطعا قصد زیاده خواهی وجود داشت و جریان سیاسی که توانست با استفاده از ساختار سیاسی در جایگاههای قدرت قرار گیرد با برخی زیاده خواهیها سبب شد که در مسیر قدرت نمایی قرار گیرد یعنی پیاده نظامش را به خیابان کشاند و میگفت اگر با زیادی خواهی ما همراه نشوید میتوانیم این مسائل را ایجاد کنیم یعنی دارای چنین ظرفیت اجتماعی هستیم.
فکر میکردند پایگاه اجتماعی شان میتواند برای نظام، هزینه ایجاد کند که این ناشی از زیاده خواهی آنان بود وگرنه اگر میپذیرفتند که روزنامه سلام تخلف کرده است و باید هزینه اش را بپردازد مشکلی ایجاد نمیشد. هیچ تردیدی نیست که آن روزنامه تخلف بسیار جدی مرتکب شد و در هیچ نظامی این را تحمل نخواهند کرد و توقیف، هزینه کمی بود که آن روزنامه پرداخت کرد.
اگر شما دستگاه اطلاعاتی کشور را عریان کنید دیگر کسی جرأت نمیکند در این دستگاه نظر دهد یا اثری از خودش به جای گذارد؛ این یعنی منهدم کردن تشکیلات اطلاعات.
نظام، روزنامه سلام را محاکمه کرد و مدیر مسئول این روزنامه نتوانست ادله قابل قبولی درباره اقدامش در انتشار سند وزارت اطلاعات ارائه کند و طبعاً محکوم شد و این کمترین هزینهای بود که این روزنامه باید میپرداخت.
منتهی جریان سیاسی اصلاح طلب معتقد بود که فراتر از قانون میتواند حرکت کند و نظام هم نمیتواند با آنان برخورد کند، چون عقبه اجتماعی شان به میدان خواهد آمد و این برای نظام هزینه خواهد داشت و نظام جرأت برخورد نخواهد کرد.
آنان با چنین رویکردی؛ صف آرایی کردند و متأسفانه طرف مقابل هم به میدان آمدند و گفتند «مگر ما مردیم که شما بخواهید قدرت نمایی کنید ما هم قدرت داریم» برخی در قالب لباس شخصی یا عناصر دیگری از نیروهای تندرو به میدان آمدند و کار را از دست مسئولان ایجاد نظم خارج کردند و اتفاقات تأسف آوی برای کشور رقم خورد.
سوال: مصادیق زیاده خواهی چه بود؟
یکی از مصادیق زیاده خواهی همین بود که فکر میکردند میتوانند هر کاری انجام دهند و هیچ کس نتواند با آنان برخورد کند در آن ایام اتفاقاتی که در سطح رسانه افتاد خیلی حائز اهمیت بود یعنی در آن فضای رسانهای که ایجاد کردند حتی مقدسات را به چالش کشیدند و به اعتقادات جامعه معترض شدند و آن را تحقیر کردند.
درخصوص موضوع غیر انسانی بودن اعدام در رسانههای آن ایام، مطلب نوشته شد در حالی که اعدام جزو احکام اسلامی است و قطعاً باید محترم شمرده شود، اما در روزنامهها علیه اعدام نوشتند صرفا با این استناد که اعدام در برخی کشورهای غربی، اقدامی غیر انسانی تلقی و عنوان میشود.
در چارچوب همین دیدگاه غربیها در کشورمان هم به حکم اعدام در اسلام حمله کردند این از موضوعاتی بود که میتوانیم آن را شکستن مرزها تلقی کنیم.
البته موارد بسیاری از این گونه زیاده خواهی میتوان نام برد آن چه که سلام مرتکب شد مصداق بارز تخلف بود و ممانعت از حکم قضایی در این خصوص مصداق بارز زیاده طلبی تلقی میشود.
البته نمیگویم که تلاش برای براندازی جزو تلقی برخی عناصر جریان اصلاح طلب بود یا نبود، زیرا آن چه که میتوانم قضاوت دقیق کنم درباره مسائل عینی است، اما این که در ذهن یک جریان سیاسی چه میگذرد ممکن است این مسئله گذشته یا نگذشته باشد.
آن چه که میتوانیم درباره آن حکم برانیم و قضاوت دقیق کنیم این است که آقایان، زیاده خواهی را دنبال میکردند و زیاده خواهی قطعاً کشور را به هم میریزد یعنی این طور نیست که جریانی بخواهد زیاده خواهی کند و جریان مقابلش سکوت کند قطعاً آنان هم کارهایی میکنند که نظم جامعه به هم میریزد و حتی میتواند به تخریب نظام منجر شود.
این که این حرکات به سرنگونی نظام منجر شود، شاید کمی دور از ذهن باشد، اما قطعاً میتواند جامعه را دچار به هم ریختگی کند و برای بیگانگان فرصت سازی شود.
به طور قطع، عامل اصلی آغاز این رویداد، زیاده خواهی جریان سیاسی اصلاح طلب بود که به قدرت رسیده بود و میخواست دستش را باز کند و برای این که راهش برای زیاده خواهی باز شود باید در کف خیابان قدرت نمایی میکرد و این قدرت نمایی را با آوردن پیاده نظامش در دانشگاه به صحنه پی گرفت در حالی که باید دانشگاه را به آرامش دعوت میکرد و حتی اگر میزان مجازات روزنامه سلام را قبول نداشت باید خواستار اصلاحش میشد نه آن که هوادارانش را به صحنه خیابانها بکشاند.
سوال: زیاده خواهی یک جریان سبب آشوب شد و ضد انقلاب هم وارد صحنه شدند مشابه آشوبهایی که در فتنه ۸۸ روی داد. چرا جریانی که در قدرت حضور داشت خواسته یا ناخواسته بخشی از ائتلافی شد که در پی براندازی بودند؟
اگر در کشور، جریانی سیاسی نظم را به هم زند بلافاصله بدخواهان به میدان میآیند، زیرا راه صرفا از جانب نیروی داخلی میتواند باز شود و دشمن نمیتواند مستقیم وارد شود مگر آن که وارد جنگ شود.
در معادلات داخلی، دشمن صرفاً زمانی میتواند مداخله کند که بازیگران داخلی راه را برایش باز کنند. باز شدن راه برای بیگانه از طریق زیاده خواهی باز میشود و زیاده خواهی یعنی نادیده گرفتن قانون، قانون را پس زدن و از طریق لشکرکشی خیابانی قدرت نمایی کردن در حالی که باید از طریق قانون، قدرت خودمان را تثبیت کنیم و پیش ببریم.
هر جریانی اگر توانست با رأی مردم به قدرت رسد از طریق قانون هم باید به حضور در قدرت ادامه دهد، اما اگر پس از کسب قدرت از طریق صندوق رای بگوید که هر کار کردیم و روزنامههای مان خلاف قانون مرتکب شوند، هیچ کس نمیتواند متعرض شود، چون بدنه اجتماعی داریم و آنان را به خیابانها میکشیم معلوم است که دشمن با بهره مندی از فرصت، تشویق به مداخله میشود تا از فرصتی که نیروهای داخلی برایش ایجاد کردند استفاده میکند؛ طبعاً این به معنی دعوت غیرمستقیم بیگانه به صحنه معادلات سیاسی کشور است.
سوال: برخی تشکلها در آن مقطع با طرح راهبرد فتح سنگر به سنگر یا فشار از پایین؛ چانه زنی از بالا در پی بسط قدرت بودند این موضوع چطور قابل تحلیل است که هم در حاکمیت نقش داشتند و هم نظام را به چالش کشیدند؟
این مصداق زیاده خواهی بود یعنی میخواستند سنگرهای دیگری هم به دست آورند و هدف نهایی همین بود که میگفتند زیر بار نهادهای انتصابی نمیروند و صرفا نهادهای انتخابی را دارای مشروعیت میدانستند.
این درحالی است که نهادهای انتصابی اگر قانونی باشند به اندازه نهادهای انتخابی مشروعیت دارند چنان که رئیس جمهور انتخاب میشود، اما خودش معاونش را منصوب میکند؛ معاون اول رئیس جمهور، انتصابی است آیا مشروعیت ندارد؟ دارد، زیرا طبق قانون انتخاب شده است.
آن چه تعیین کننده است قانون است که اگر نقض شود طبعاً مسائل سیاسی به نزاع کشیده میشود و برای حل و فصل مسائل سیاسی به لشگرکشی روی میآورند.
با چنین رویکردی؛ هر جریان سیاسی که فکر میکند نیروی بیشتری میتواند در کف خیابان سازماندهی کند وارد میدان میشود.
در آن مقطع برخی تصورشان این بود که حتی اگر غرب هم وارد معادله سیاسی کشورمان شود، به نفع شان خواهد بود که البته نمیخواهم خیلی روی این مسأله تمرکز و تاکید کنم، چون میخواهم طبق مسائل آشکار سخن بگویم.
در خصوص مسائل آشکار، هر جریان سیاسی که زیاده خواهی کند باعث کمک به دشمن میشود چه در این قضیه انگیزه داشته باشد چه نداشته باشد، چه پیوندی داشته باشد چه نداشته باشد.
اگر نتیجه انتخابات را به علت خودخواهی قبول نکنید چه با غرب ارتباط داشته باشید چه نداشته باشید؛ حتی اگر از غرب بدتان بیاید به غرب کمک کردید، زیرا غرب از فرصت به هم ریختگی سیاسی برای ورود به صحنه معادلات کشور استفاده میکند.
بنابر این هر کسی با هر انگیزهای اعم از خودخواهی، زیاده خواهی یا انگیزههای دیگر وارد این وادی شود به بدخواهان کشور کمک میکند مشابه کاری که در سال ۸۸ و در خیلی صحنههای سیاسی دیگر انجام شد و در ۱۸ تیر هم شاهد این قضیه بودیم.
سوال: از نقش عناصر تندرو در هدایت آشوبهای تیر ۷۸ و ناگفتههای آن وقایع بگویید.
علاوه بر آقای تاج زاده، برخی دست اندرکاران وزارت علوم هم آشوب گران را هدایت و تحریک کردند؛ مسئولان وقت وزارت علوم که باید نظم را حاکم میکردند با سخنرانی در جمع دانشجویان؛ آنان را تهییج و تحریک کردند.
یک خبرگزاری نیز همان وقت چنین کاری میکرد و مرتب خبر میزد که کدام دانشگاه، شروع به اعتراض کرده و کدام دانشگاه هنوز به اعتراضها نپیوسته است یعنی تحریک میکرد که دانشگاههای دیگر هم در سراسر کشور به این حرکت بپیوندند.
البته این اقدامات فقط محدود به این قضیه و حضور در تجمع دانشجویان طرفدار روزنامه سلام در کوی دانشگاه نبود، بلکه گستردهتر بود.
برخی عناصر تندرو که توانسته بودند قوای مجریه و مقننه را در اختیار بگیرند خیلی وسیعتر از این عمل میکردند.
کشف اینکه عدهای از آنان در پشت صحنه، ارتباط داشتند یا نداشتند وظیفه ما نیست و من نمیتوانم در باره برخی مسائل احتمالی سخن بگویم، اما آنچه میتوانم با قاطعیت سخن بگویم، این است که آقایان در پی افزایش قدرت شان از طریق کارهای غیرقانونی بودند حرکتی غیر قانونی که باید از جانب همان جریان سیاسی منکوب میشد، اما نه فقط نشد بلکه حمایت شد.
سوال: مهمترین عواملی که سبب مهار آشوبهای تیر ۷۸ شد چه بود؟
در آن قضیه خوشبختانه وقتی احساس شد که دشمن با ورود به صحنه، سوءاستفاده میکند برخی عقلای جریان اصلاح طلب وارد میدان شدند و دعوت به آرامش و دوری از افراطیها کردند.
همچنین با ورود مردم به صحنه، کاملاً روشن شد که این گونه نیست که عدهای بتوانند از طریق آشوبهای خیابانی قدرت نمایی کنند.
هر چند این مسأله متاسفانه برای نظام هزینه ساز شد و مدیریت نیروهای امنیتی زیر سوال رفت که نتوانستند موضوع را مهار و کنترل کنند، اما ملت این ضعف را جبران کرد و با حضور در صحنه؛ آشوبها مهار شد.
دعوت بزرگان در صفوف بالای نظام و فراخوان عقلای احزاب برای جداشدن از عناصری که تحت تأثیر دشمن، حمله میکردند سبب مهار آشوبها شد البته عناصر اصلی هم که پیام دادند خیلی به حرف شان گوش نکردند و دست از اخلال گری و آشوب گری برنداشتند و معلوم بود که کار از دست آنان هم خارج شده است، ولی خوشبختانه این دعوتها وقتی عمومیت یافت و دعوت به عقلانیت شد این غائله محکوم به شکست شد.
اعجاز مدیریت رهبری در مهار فتنه ۷۸:
نقطه عطف حوادث ۱۸ تیر ۷۸ که به شکست سناریوی ائتلاف ضد انقلاب منجر شد ایفای نقش منحصر به فرد رهبر معظم انقلاب در مدیریت و مهار آشوبها بود که، چون آبی بر آتش فتنه ریخت و بار دیگر مدیریت حکیمانه ولایت فقیه را در مهار بحران آفرینیها به نمایش گذاشت.
مقام معظم رهبری در دیدار مردمی در ۲۱ تیر در نقد رویدادها و عملکرد نهادهای ذیربط در آن دوره پرالتهاب، بیانهایی را بدون هر گونه محافظه کاری و جانبداری و از روی صدق و عدالت بیان کردند و با جذب و هدایت مردم به صحنه در نقش، ولی نعمتان انقلاب؛ رابطه امت - امامت را به عنوان رکن مهم بازدارندگی به رخ دشمنان کشیدند و بساط غائله ۷۸ را برچیدند.
ایشان در آن بیانها با ابراز تأثر شدید از حوادث رخ داده در کوی دانشگاه فرمودند: «این حادثه تلخ، قلب مرا جریحهدار کرد؛ حادثه غیرقابل قبولی در جمهوری اسلامی بود. حمله به منزل و مأوا و مسکنِ جمعی - بخصوص در شب یا در هنگام نماز جماعت - به هیچ وجه در نظام اسلامی قابل قبول نیست. جوانان این کشور - چه دانشجویان و چه غیردانشجویان - فرزندان من هستند و هر گونه چیزی که برای این مجموعهها مایه اضطراب و ناراحتی و اشتباه در فهم باشد، برای من بسیار سخت و سنگین است. هرکسی بوده، فرق نمیکند؛ چه در لباس نیروی انتظامی، چه در غیر آن. مسلماً با کسانی که در نظام جمهوری اسلامی تخلّف میکنند، باید برخورد شود؛ اما با کسی که تخلّفی نکرده است؛ کسی که در خانه خود در حال استراحت است، آن هم در محیط جوان دانشجویی، کار بسیار خطا و ناروایی است اگر برخورد شود...»
ایشان در ادامه با دعوت جوانان به هوشیاری در برابر دشمن و توجه به دستهای پنهان آنان برای سوءاستفاده از دانشجویان و اعلام برنامه دشمن مبنی بر هدف گرفتن امنیت ملی برای ایجاد هرج و مرج و ناامنی در کشور تصریح کردند: «دشمنان بدانند که خواب برگشتن امریکا به این مملکت، یک خواب پریشان و غیرقابل تعبیر است. این عناصر داخلی حقیر، این عناصر سیاسی مطرود و منفور، که ملت اینها را مثل دندان فاسدی بیرون آورد و به یک طرف پرتاب کرد، هجده تا نوزده سال است که کمین گرفتهاند تا از ملت و از امام و از نام امام و از راه امام انتقام بکشند. اینها هم بدانند که اشتباه کردند؛ در همین قضیه هم اشتباه کردند»
حماسه ۲۳ تیر:
با انتشار بیانهای رهبر معظم انقلاب به ویژه فراز پایانی که ایشان حضرت، ولی عصر (ارواحنافداه) را با عنوان «امام و مقتدای خودمان» خطاب قرار دادند و بر «ایستادگی تا آخرین نفس در راه خدا و آرزوی شهادت در این راهِ پرافتخار و پرفیض و پربهجت» تاکید کردند؛ در روز ۲۳ تیر، اقیانوسی از ملت بصیر و زمان شناس برای پالایش کشور از آشوبگران در پهنه ایران جاری شدند و با میثاق دوباره با ولایت، ائتلاف براندازان را در هم شکستند.
سخن پایانی:
با گذشت ۴۳ سال از انقلاب اسلامی هر چه بر تعداد توطئههای دشمن و فتنه انگیزی مزدوران داخلی اش برای آسیب به جمهوری اسلامی افزوده شده، نظام هم با قدرت بالاتر و تجربه بیشتر، دسیسهها را خنثی و آنان را ناکام و مستاصل کرده است.
بی تردید مهمترین عنصر قدرت در نظام جمهوری اسلامی، رابطه مردم و حاکمیت است از این منظر، دستگاه تبلیغی دشمن در ائتلاف با جریان تحریف در داخل همواره در پی جعل وقایع تاریخی در پی ایجاد تردید در مردم و گسست در رابطه ملت و نظام بوده و هست.
انتخابات ۲۸ خرداد و رای مردم برای تشکیل «دولت قوی»، نشان دهنده گرایش ملت به آرمانهای انقلاب و خط امام (ره) و رهبری، شکست جریان تحریف و عبور از تحریمهای ظالمانه اقتصادی دشمن است.
حمید ترکاشوند
خبرنگار خبرگزاری صدا و سیما