پخش زنده
امروز: -
روز دَحْوُ الْأرْض روز گسترش زمین ، روز بسیار مبارکی است و اعمالی همچون غسل، روزه و نماز در آن سفارش شده است.
به گزارش خبرگزاری صدا و سیمای مرکز مازندران ، دَحْوُ الْأرْض به معنای گستراندن زمین ، روز بیرون آمدن زمین از زیر آب است. برخی آن را به گسترش دادن خشکیهای زمین و بعضی به حرکت زمین معنا کردهاند. بنابر منابع روایی، گسترده شدن زمین در روز ۲۵ ذیالقعده بوده است. همچنین بر اساس منابع حدیثی و تاریخی، نخستین جایی از زمین که از آب سر برآورد، مکه یا کعبه بود.
آیه ۳۰ سوره نازعات وَالْأَرْضَ بَعْدَ ذَلِک دَحَاهَا؛ و زمین را پس از آن گسترانید»، تنها آیهای است که به دحو الارض اشاره دارد. مفسران در تفسیر آیه اختلاف کردهاند. بیشتر مفسران معتقدند زمین پیش از آسمان خلق و پس از آفرینش آسمان، گسترده شد؛ اما از نظر علامه طباطبایی، آفرینش و گسترده شدن زمین یکی است و پس از خلق آسمان رخ داده است. به گفته طبری، اختلاف مفسران به اختلاف در معنای «بعد ذلک» بازمیگردد.
برخی از علما، گسترده شدن زمین از کعبه را با یافتههای علمی سازگار دانسته و گفتهاند از آنجا که کعبه، بلندترین نقطه زمین بود، از اینرو، پس از فرو نشستن آب، اولین نقطهای بود که ظاهر شد و سپس سایر نقاط زمین از زیر آب بیرون آمدند. عدهای از محققان معاصر نیز تلاش کردند این مطلب را با نظریات علمی همچون ریختشناسی زمین و نظریه اشتقاق واگنر توضیح و توجیه کنند.
بنابر بعضی روایات در این روز وقایعی همچون فرود آمدن کشتی نوح بر کوه جودی، تولد حضرت ابراهیم (ع) و حضرت عیسی (ع) و نزول نخستین رحمت خدا بر حضرت آدم (ع) به وقوع پیوسته است. دحو الارض در فرهنگ اسلامی از روزهای بافضلیت شناخته میشود و اعمالی همچون غسل، روزه و نماز در آن سفارش شده است.
مفهومشناسی
دَحْوُ الأرْض، اصطلاحی قرآنی و حدیثی به معنای گستراندن زمین است. به گفته آیت الله مکارم شیرازی در تفسیر نمونه، منظور از آن این است که سطح زمین را در آغاز، آبهای حاصل آمده از بارانهای سیلابی فرا گرفته بود. این آبها، به تدریج در گودالهای زمین فرو رفتند و خشکیها از زیر آب، سر بر آوردند و روز به روز گسترده شدند تا به حالت کنونی درآمدند. از نظر ابوالحسن شعرانی، دحو الارض به معنای گسترانیدن خشکیهای زمین است نه کره زمین. آیت الله حسنزاده آملی نیز آن را به معنای گسترده شدن زمین از برآمدهترین نقطه آن معنا کرده است. برخی از مفسران نیز دحو را به معنای حرکت دادن و دحو الارض را به معنای حرکت زمین معنا و تفسیر کردهاند.
دحو در لغت به معنای گسترش دادن و چیزی را از جای آن برکندن آمده است. در تفسیر نمونه آمده است که دحو به معنای گستردن است؛ اما بعضی آن را به معنی تکان دادن چیزی از محل اصلیاش معنا کردهاند. این دو معنا، لازم و ملزوم یکدیگر بوده و به یک ریشه بازمیگردند.
تاریخ دحوالارض و وقایع آن
بنابر منابع حدیثی و فقهی، دحوالارض روز ۲۵ ذیالقعده است. به گزارش برخی منابع کهن وقوع دحو الارض بنابر سالشمار شمسی، در مهر روی داده است. مطابق برخی روایات، در این روز اتفاقاتی در رابطه با برخی پیامبران واقع شده است که عبارتند از:
نزول نخستین رحمت آسمانی بر آدم (ع)
نشستن کشتی نوح بر کوه جودی
تولد حضرت ابراهیم (ع) و عیسی بن مریم در شب ۲۵ ذیالقعده.
براساس برخی روایات، امام مهدی (عج) در این روز قیام خواهد کرد.
در قرآن
در قرآن تنها در آیه ۳۰ سوره نازعات «وَالْأَرْضَ بَعْدَ ذَٰلِک دَحَاهَا؛ و زمین را پس از آن گسترانید»، به دحو الارض اشاره شده است و مفسران ذیل آن، درباره چگونگی آفرینش زمین و گسترش آن سخن گفتهاند.
گفته شده بیشتر علما براین باورند که آفرینش زمین پیش از آسمان بود؛ ولی پس از خلق آسمان، گسترده شد. علامه طباطبایی، آفرینش زمین و گسترش آن را یکی شمرده و آن را بعد از آسمان دانسته است. از نظر وی، از آنجا که زمین، کروی شکل است، گستردن آن به جز آفرینش آن به این شکل، نمیتواند باشد. به گفته وی، پس از آنکه خداوند، آسمان را بنا کرد و هر جزئش را در جای خود قرار داد، زمین را بگستراند.
از نظر فخر رازی نیز منظور از «دحو»، نوعی گستردن است که زمین را آماده رویاندن گیاهان کند و این تنها پس از خلقت آسمان حاصل میشود. محمد بن جریر طبری با اشاره به اختلاف نظر مفسران درباره معنای «بعد ذلک»، نوشته است برخی از مفسران کلمه «بعد» را به معنای اصلی آن، که خلاف «قبل» است، دانسته و معتقدند که گسترش زمین پس از آفرینش آسمان بوده است. در مقابل، گروهی دیگر «بعد ذلک» را به معنای «مع ذلک» گرفته و گفتهاند که زمین پیش از آسمان آفریده و گسترده شده است.
علامه مجلسی اشکالات وارد بر خلق و گسترش زمین را پاسخ و روایات را بر آن تطبیق داده است.
برخی از مفسران، آیه سیام نازعات را اشاره به حرکت زمین دانستهاند. آیت الله طالقانی در تفسیر «پرتوی از قرآن» گفته است اگر «دحا» به معنای پرتاب کردن باشد، آیه سیام نازعات به مرحله نخستین خلقت زمین و جدا شدن آن از منشأ اصلی خود اشاره دارد؛ اما اگر «دحا» به معنای گستردن و آماده کردن باشد، چنانکه نظر مفسرین با استناد به ظاهر لغت همین است، آیه مربوط به دورهای است که زمین سرد شده و سطح آن، آماده برای ظهور برکات و رحمت خدا و زندگی شده است. احتمال دارد آیه هر دو معنا را نیز شامل شود.
گسترده شدن زمین از زیر کعبه و چگونگی آن
در منابع روایی و تاریخی، به گسترده شدن زمین از زیر کعبه تصریح شده است. از جمله در روایتی از امام رضا (ع) نقل شده است که ۲۵ ذیالقعده، زمین از زیر کعبه گسترده و پهن شد. در حدیثی از امام باقر (ع) نیز نقل شده است که خداوند هنگامی که اراده کرد زمین را بیافریند، به باد امر فرمود بر سطح آبها کوبیده شود، در این هنگام موجهایی پدید آمد و بر روی آبها، کف ایجاد شد. خداوند کفها را در مکان کعبه جمع کرد و از آن، کوهی از کف پدید آورد و سپس زمین را از زیر آن گستراند.
علامه شعرانی با اشاره به سازگاری دحو الارض با یافتههای علمی، میگوید دانشمندان علوم تجربی معتقدند در آغازِ آفرینش زمین، آب همه سطح زمین را فرا گرفته بود و به تدریج خشکیها از آب بیرون آمدند؛ چنانکه امروزه نیز گاهی بر اثر زلزله یا آتشفشانی و علل دیگر، سطح کف دریا بالا میآید و جزیرهای نو پدید میآید. هنگامی که آب فرو نشست، قهراً بلندترین نقطه زمین، نخستین بار ظاهر میشود و از آب بیرون میآید. از آنجا که کعبه، بلندترین نقطه زمین بود، اولین نقطه زمین است که پس از فرو نشستن آب، ظاهر شد. سایر نقاط زمین پس از کعبه از آب بیرون آمدند و خشکیهای زمین به تدریج گسترش یافت که از آن به دحو الارض تعبیر شده است. ناصر مکارم شیرازی نیز ضمن تأکید بر سازگاری دحو الارض با اکتشافات علمی، مینویسد سرزمین مکه، نخستین نقطهای است که از آب سربرآورد. اگر ارتفاع این سرزمین در حال حاضر، مرتفعترین نقطه زمین نیست، منافاتی ندارد؛ زیرا از آن روز صدها میلیون سال میگذرد و تاکنون وضعیت نقاط زمین به کلی دگرگون شده، بعضی از کوهها در اعماق اقیانوسها قرار گرفته و بعضی از اعماق اقیانوسها تبدیل به قله کوه شده است. این از مسلمات زمینشناسی و جغرافیای طبیعی است.
برخی از محققان معاصر گسترده شدن زمین از زیر کعبه را با مورفولوژی (ریختشناسی) و چهره زمین و بعضی دیگر با توجه به نظریه اشتقاق واگنر و تاریخ جغرافیایی-سیاسی مکه و کعبه توضیح دادهاند.
اعمال دَحْوُ الْأرْض
در کتابهای ادعیه برخی اعمال عبادی برای این روز مستحب شمرده شده است:
روزه: به گفته شیخ عباس قمی در مفاتیح الجنان، دحو الارض یکی از چهار روزی است که در سال روزه آنها ممتاز است. همچنین بر اساس روایات، روزه این روز مانند روزه هفتاد سال یا کفاره هفتاد سال است؛ هر چه در میان آسمان و زمین است، برای روزهدار این روز استغفار میکند؛ هر کس این روز را روزه بگیرد و شبش را به عبادت بگذراند، برای او عبادت ۱۰۰ سال نوشته میشود.
غسل به نیت روزِ دحوالارض
خواندن دو رکعت نماز در وقت ظهر، در هر رکعت بعد از سوره حمد، پنج مرتبه سوره شمس بخواند و بعد از اتمام نماز بگوید: لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ
سپس بگوید: یَا مُقِیلَ الْعَثَرَاتِ أَقِلْنِی عَثْرَتِی یَا مُجِیبَ الدَّعَوَاتِ أَجِبْ دَعْوَتِی یَا سَامِعَ الْأَصْوَاتِ اسْمَعْ صَوْتِی وَ ارْحَمْنِی وَ تَجَاوَزْ عَنْ سَیِّئَاتِی وَ مَا عِنْدِی یَا ذَا الْجَلالِ وَ الْإِکْرامِ
زیارت امام رضا (ع)؛
خواندن دعایی که با عبارت اللَّهُمَّ دَاحِیَ الْکَعْبَهِ ... شروع میشود.
متن و ترجمه:
اللَّهُمَّ دَاحِیَ الْکَعْبَةِ وَ فَالِقَ الْحَبَّةِ وَ صَارِفَ اللَّزْبَةِ وَ کَاشِفَ کُلِّ کُرْبَةٍ أَسْأَلُکَ فِی هَذَا الْیَوْمِ مِنْ أَیَّامِکَ الَّتِی أَعْظَمْتَ حَقَّهَا وَ أَقْدَمْتَ سَبْقَهَا وَ جَعَلْتَهَا عِنْدَ الْمُؤْمِنِینَ وَدِیعَةً وَ إِلَیْکَ ذَرِیعَةً وَ بِرَحْمَتِکَ الْوَسِیعَةِ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَى مُحَمَّدٍ عَبْدِکَ الْمُنْتَجَبِ فِی الْمِیثَاقِ الْقَرِیبِ یَوْمَ التَّلاقِ فَاتِقِ کُلِّ رَتْقٍ وَ دَاعٍ إِلَى کُلِّ حَقٍّ وَ عَلَى أَهْلِ بَیْتِهِ الْأَطْهَارِ الْهُدَاةِ الْمَنَارِ دَعَائِمِ الْجَبَّارِ وَ وُلاةِ الْجَنَّةِ وَ النَّارِ وَ أَعْطِنَا فِی یَوْمِنَا هَذَا مِنْ عَطَائِکَ الْمَخْزُونِ غَیْرَ مَقْطُوعٍ وَ لا مَمْنُوعٍ [مَمْنُونٍ]تَجْمَعُ لَنَا بِهِ التَّوْبَةَ وَ حُسْنَ الْأَوْبَةِ،
خدایا اى گستراننده کعبه، و شکافنده دانه، و برگیرنده سختى، و برطرف کننده هر گرفتارى، از تو میخواهم در این روز از روزهایت، که حقّش را بزرگ گرداندى، و سبقتش را پیش انداختى، و آن را نزد اهل ایمان امانت و و به سوى خود وسیله قرار دادى، و به رحمت گسترده ات که بر محمّد درود فرستى آن بنده برگزیده ات در پیمان نزدیک، روز دیدار، شکافنده هر امر بسته، و دعوت کننده به حق، و بر اهل بیت پاکش آن راهنمایان، و روشن کنندگان راه حق، ستونهاى جبّار، و متولّیان بهشت و دوزخ، و عطا کن به ما از عطاى در خزانه ات که نه بریده شود، و نه منع گردد، تا به وسیله آن توبه، و بازگشت خوبى براى ما فراهم نمایى
یَا خَیْرَ مَدْعُوٍّ وَ أَکْرَمَ مَرْجُوٍّ یَا کَفِیُّ یَا وَفِیُّ یَا مَنْ لُطْفُهُ خَفِیٌّ الْطُفْ لِی بِلُطْفِکَ وَ أَسْعِدْنِی بِعَفْوِکَ وَ أَیِّدْنِی بِنَصْرِکَ وَ لا تُنْسِنِی کَرِیمَ ذِکْرِکَ بِوُلاةِ أَمْرِکَ وَ حَفَظَةِ سِرِّکَ وَ احْفَظْنِی مِنْ شَوَائِبِ الدَّهْرِ إِلَى یَوْمِ الْحَشْرِ وَ النَّشْرِ وَ أَشْهِدْنِی أَوْلِیَاءَکَ عِنْدَ خُرُوجِ نَفْسِی وَ حُلُولِ رَمْسِی وَ انْقِطَاعِ عَمَلِی وَ انْقِضَاءِ أَجَلِی اللَّهُمَّ وَ اذْکُرْنِی عَلَى طُولِ الْبِلَى إِذَا حَلَلْتُ بَیْنَ أَطْبَاقِ الثَّرَى وَ نَسِیَنِیَ النَّاسُونَ مِنَ الْوَرَى وَ أَحْلِلْنِی دَارَ الْمُقَامَةِ وَ بَوِّئْنِی مَنْزِلَ الْکَرَامَةِ،
اى بهترین خوانده شده و کریمترین امید شده، اى کفایت کننده، اى وفادار، اى آن که لطفش پنهانى است، به لطفت به من لطف کن، و به عفوت خوشبختم نما، و به یارى ات تأییدم فرما، و از ذکر کریمانه ات فراموشم مکن به حق متولیان امرت و نگهبانان رازت و از گرفتاری هاى روزگار تا روز قیامت و برانگیخته شدن خفظم کن هنگام بیرون آمدن جانم، و فرو رفتن در قبرم، و تمام شدن کارم، و سپرى شدن عمرم، اولیایت را به بالینم حاضر کن، خدایا یادم کن، بر طول پوسیدگى، زمانى که در میان توده هاى خاک فرود آیم، و فراموش کنندگان از مردم فراموشم کنند، و در خانه اقامت فرودم آر، و در منزل کرامت جایم ده.
وَ اجْعَلْنِی مِنْ مُرَافِقِی أَوْلِیَائِکَ وَ أَهْلِ اجْتِبَائِکَ وَ اصْطِفَائِکَ وَ بَارِکْ لِی فِی لِقَائِکَ وَ ارْزُقْنِی حُسْنَ الْعَمَلِ قَبْلَ حُلُولِ الْأَجَلِ بَرِیئا مِنَ الزَّلَلِ وَ سُوءِ الْخَطَلِ اللَّهُمَّ وَ أَوْرِدْنِی حَوْضَ نَبِیِّکَ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ اسْقِنِی مِنْهُ مَشْرَباً رَوِیّاً سَائِغاً هَنِیئاً لا أَظْمَأُ بَعْدَهُ وَ لا أُحَلَّأُ وِرْدَهُ وَ لا عَنْهُ أُذَادُ وَ اجْعَلْهُ لِی خَیْرَ زَادٍ وَ أَوْفَى مِیعَادٍ یَوْمَ یَقُومُ الْأَشْهَادُ اللَّهُمَّ وَ الْعَنْ جَبَابِرَةَ الْأَوَّلِینَ وَ الْآخِرِینَ وَ بِحُقُوقِ [لِحُقُوقِ]أَوْلِیَائِکَ الْمُسْتَأْثِرِینَ اللَّهُمَّ وَ اقْصِمْ دَعَائِمَهُمْ وَ أَهْلِکْ أَشْیَاعَهُمْ وَ عَامِلَهُمْ وَ عَجِّلْ مَهَالِکَهُمْ وَ اسْلُبْهُمْ مَمَالِکَهُمْ وَ ضَیِّقْ عَلَیْهِمْ مَسَالِکَهُمْ وَ الْعَنْ مُسَاهِمَهُمْ وَ مُشَارِکَهُمْ؛ و از دوستان اولیایت، و برگزیدگان و خاصان درگاهت قرارم ده، و دیدارت را بر من مبارک گردان، و پیش از فرا رسیدن پایان عمرم حسن عمل روزی ام فرما، درحالى که پاک از لغزشها و گفتار بى پایه و منطق تباه باشم.
خدایا مرا به حوض پیامبرت محمّد (درود خدا بر او و خاندانش) وارد کن، و از آن به من بنوشان، نوشاندنى سیراب کننده، روان و گوارا، که پس از آن هرگز تشنه نشوم، و از ورود به آن طرد نگردم، و از آن منع نشوم، و آن را قرار ده برایم بهترین توشه، و کاملترین وعده گا، روزى که گواهان بپا مى خیزند. خدایا لعنت کن گردنکشان گذشته و آینده را، هم آنان که حقوق اولیایت را به ناحق به خود اختصاص دادند. خدایا پایههایشان را بشکن، و پیروان و عمّالشان را نابود ساز، زمیه هاى هلاکتشان را به زودى فراهم فرما، و کشورهایشان را از دستشان بگیر، و راه هایشان را بر آنان تنگ کن، و بر آنان که با آنان سهیم و شریکند لعنت فرست.
اللَّهُمَّ وَ عَجِّلْ فَرَجَ أَوْلِیَائِکَ وَ ارْدُدْ عَلَیْهِمْ مَظَالِمَهُمْ وَ أَظْهِرْ بِالْحَقِّ قَائِمَهُمْ وَ اجْعَلْهُ لِدِینِکَ مُنْتَصِرا وَ بِأَمْرِکَ فِی أَعْدَائِکَ مُؤْتَمِرا اللَّهُمَّ احْفُفْهُ بِمَلائِکَةِ النَّصْرِ وَ بِمَا أَلْقَیْتَ إِلَیْهِ مِنَ الْأَمْرِ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ مُنْتَقِماً لَکَ حَتَّى تَرْضَى وَ یَعُودَ دِینُکَ بِهِ وَ عَلَى یَدَیْهِ جَدِیداً غَضّاً وَ یَمْحَضَ الْحَقَّ مَحْضا وَ یَرْفِضَ الْبَاطِلَ رَفْضاً اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَیْهِ وَ عَلَى جَمِیعِ آبَائِهِ وَ اجْعَلْنَا مِنْ صَحْبِهِ وَ أُسْرَتِهِ وَ ابْعَثْنَا فِی کَرَّتِهِ حَتَّى نَکُونَ فِی زَمَانِهِ مِنْ أَعْوَانِهِ اللَّهُمَّ أَدْرِکْ بِنَا قِیَامَهُ وَ أَشْهِدْنَا أَیَّامَهُ وَ صَلِّ عَلَیْهِ [عَلَى مُحَمَّدٍ]وَ ارْدُدْ إِلَیْنَا سَلامَهُ وَ السَّلامُ عَلَیْهِ [عَلَیْهِمْ]وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُهُ.
خدایا در فرج دوستانت شتاب کن و حقوق تاراج رفته آنان را به آنان بازگردان و قائم آنان را به حق آشکار کن، و او را یاری رسان دینت بدار، و درباره دشمنانت فرمانده به فرمانت قرار ده.
خدایا فرشتگان پیروزى را گرداگرد او همواره بدار، و به آن دستورى که در شب قدر به او القا کردى او را انتقام گیرنده خویش قرار ده، تا جایى که خشنود شوى، و دینت به وسیله او، و به دست او به گونه اى نو و تازه بازگردد، و حق به طور کامل ناب شود، و باطل به صورت همه جانبه به دور افکنده شود. خدایا بر او و همه پدرانش درود فرست، و ما را از همنشینان و خاندانش قرار بده، و در زمان بازگشتش ما را برانگیز، تا در دوران او در شمار یارانش باشیم. خدایا درک قیامش را روزى ما کن، و در روزگارش ما را حاضر کن، و بر او درود فرست، و سلام او را به ما باز رسان، درود و رحمت خدا و برکاتش بر او باد.