پخش زنده
امروز: -
وبگاه وابسته به کنگره آمریکا گزارش کرد که سیاست «فشار حداکثری» علیه جمهوری اسلامی ایران در دوران ریاستجمهوری ترامپ کارساز نبود و در دوران بایدن نیز جواب نمیدهد.
به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری صداوسیما؛ پایگاه اطلاعرسانی «هیل» طی گزارشی به قلم «برایان بومن» دستیار برنامه «سیاست غرب آسیا» در کمیته دوستان در قانونگذاری ملی، ضمن انتقاد از اقدامات تحریکآمیز اخیر دولت «جو بایدن» رئیسجمهور آمریکا در حمله به گروههای مقاومت عراق و سوریه در هفتم تیرماه درست چند روز پس از منقضی شدن توافق ایران و آژانس در تاریخ سوم تیرماه، تأکید کرد که دیپلماسی تنها راه مناسب برای رویارویی با مسئله هستهای ایران است.
هیل سپس گزارش کرد که دولت بایدن بدون بازگشت سریع به برجام، با خطر یک بحران هستهای روبهرو است که میتواند بسرعت به جنگی مخرب تبدیل شود و هیچ «راه سومی» وجود ندارد.
این گزارش سپس با اشاره به احتمال برگزاری دور هفتم مذاکرات «وین» برای احیای برجام نوشت که با گذشت سه سال از زمانی که «دونالد ترامپ» رئیسجمهور پیشین آمریکا در سال ۲۰۱۸ به صورت یکجانبه از توافق هستهای ایران خارج شد، هماکنون ایالات متحده به یک لحظه سرنوشتساز برای دیپلماسی میان ایران و آمریکا نزدیک شده است که میتواند پیامدهای مهمی برای آینده منطقه غرب آسیا داشته باشد.
هیل سپس با تأکید بر لزوم پیشبرد دیپلماسی در قبال جمهوری اسلامی ایران ادامه داد که در این برهه حساس، بیش از هر زمانی مهم است که دموکراتهای کنگره آمریکا از توافق هستهای ایران حمایت کنند.
این وبگاه وابسته به کنگره آمریکا سپس به برخی پیشنهادات و اظهارات مقامهای کنگره اشاره کرد که تأکید دارند دولت بایدن بایدن به دنبال توافق بهتری با جمهوری اسلامی باشد که در برگیرنده مسائل دیگری، چون برنامه موشکی ایران و مسائل منطقهای نیز باشد و با اشاره به این موارد نوشت که این رویکرد «یا همهچیز یا هیچچیز» به عدم توافق ختم میشود و تهدید غیرقابل قبول جنگ را برجای خواهد گذاشت.
بر طبق آنچه در گزارش هیل آمده، تنها راه رسیدن به توافق طولانیمدتتر و قدرتمندتر، اقدام سریع برای احیای برجام، احیای درجهای از اعتماد بین واشنگتن و جمهوری اسلامی ایران و تکیه به این پیشرفتها برای دنبال کردن یک دیپلماسی بلندپروازانه منطقهای است.
این گزارش سپس با اشاره به هدف اصلی انعقاد برجام در سال ۲۰۱۵ بین ایران و گروه ۱+۵ (آمریکا، انگلیس، فرانسه، روسیه و چین بعلاوه آلمان) ادامه داد، هدف برجام هرگز یک توافق همهجانبه برای حل هرگونه اختلاف میان آمریکا و ایران نبوده و نیست و این توافق تنها تلاش داشته تا هرگونه مسیر بالقوه برای دستیابی ایران به سلاح هستهای را مسدود کند که به خودی خود یک دستاورد دیپلماتیک تاریخی محسوب میشده است
در مجموع، این توافق تا زمان خروج ترامپ، مطابق آن چه در نظر گرفته شده بود، کارساز بود و ایران حتی یک سال پس از خروج آمریکا، همچنان به طور کامل به تعهداتش ذیل این توافق پایبند بود، اما در نهایت در واکنش به وضع مجدد تحریمهای آمریکا به تدریج گامهایی را در زمینه کاهش تعهدات برجامی خود برداشت و این یکی از پیامدهای رویکرد فاجعهبار «فشار حداکثری» ترامپ بوده است که دو کشور را به طرز وحشتناکی در آستانه یک جنگ همه جانبه قرار داده است و رنج غیرضروری در بحبوحه همهگیری کرونا برای مردم ایران به وجود آورده است.
هیل سپس از تأکید برخی نمایندگان کنگره بر لزوم حصول توافقی فراتر از برجام انتقاد کرد و نوشت که علیرغم آن که دموکراتهای کنگره به کارزار فشار حداکثری ترامپ بسیار انتقاد داشتند، اما رویکرد آنها در خصوص لزوم «یک توافق بهتر» با ایران نیز اساساً رویکردی برای رسیدگی به وضعیت فعلی نیست.
این گزارش با اشاره به ناکارآمدی سیاست تحریم ایران در پیشبرد اهداف آمریکا نوشت، علیرغم آن که تحریمها هزینه جدی به مردم ایران وارد آورده است، اما جمهوری اسلامی ایران همچنان در مقابل فشارهای آمریکا مقاومت کرده و این تحریمها بیش از پیش حس ضدآمریکایی را در میان مردم ایران برانگیخته است.
هیل ادامه داد که بحث استفاده از تحریمها به امید امتیازدهی بیشتر ایران نه تنها در دوران ریاستجمهوری ترامپ کارساز نبود بلکه در دوران ترامپ نیز مفید واقع نخواهد بود.
این گزارش سپس در بخش پایانی خود نتیجهگیری کرد که دموکراتهای کنگره باید اطمینان حاصل کنند که توافق هستهای ایران از هم پاشیده نمیشود و با چنین توافقی همگی به دیپلماسی کوتاه مدت بین آمریکا و ایران امیدوار خواهند شد.
1- هدف امریکاه از مذاکره لغو تحریم ها نیست بلکه ساختار آن باقی مانده وتحریم اساساً وسیله و ابزاری است برای اینکه از ایران درهمه زمینه ها ازجمله درموضوعات هسته ای،حضورمنطقه ای،موشکی و حقوق بشرامتیاز گرفته بلکه اگر بتواند پیشرفت کشور را درهمه علوم به سراشیبی سقوط بکشاند.
2- آمریکا اگر کوچکترین امتیازی به ایران بدهد با بدعهدی و بد قولی زیر تعهدات می زند و با عمل نکردن به آن ،ایران چند باره رکب خورده و بازگشت کامل کشور به برجام یعنی پس ازطی هزینه سنگین راه اندازی غنی سازی 60درصدی نابودی آن دستگاه ها وممنوعیت توسعه و تحقیقات هسته ای و عقب گرد وعقب ماندگی نسبت به کشورهای دارای علوم و فنون پیشرفته هسته ای.
3- عبرت های تاریخی مثل اعتماد دکتر مصدق به امریکا و سقوط دولت او،اعتمادو مذاکره معمر قذافی در زمینه های هسته ای ،موشکی و تجاری با امریکا وغرب ،یافتن تمام نقشه های نظامی وغیر نظامی آن و در پی آن نابودی برنامه هسته ای و موشکی لیبی و سرانجام به خاک سیاه نشاندن اقتصادلیبی و معمرقذافی توسط امریکا و اروپا ،اعتماد صدام جنایتکاربه بازرسان سازمان ملل و یافتن تمام نقشه های نظامی و غیر نظامی عراق ودادن اطلاعات آن به امریکا و پس از آن جنگ راحت امریکا و متحدانش علیه صدام و شکست او. مذاکره تحویل دیپلمات های امریکایی در لبنان در زمان مرحوم هاشمی وعدم آزاد شدن پول های بلوکه شده ایران توسط آمریکا،معاهده سعد آباد مبنی بر قبول داوطلبانه تعلیق غنی سازی و پروتکل الحاقی توسط روحانی در دولت خاتمی با سه کشوراروپایی وعدم اجرای تعهد توسط آن سه کشوراروپایی و آمریکا.ومعاهده برجام مبنی برممنوعیت حدود صد نوع فناوری هسته ای ایران با1+5 خروج از برجام توسط امریکاواضافه شدن بیش از 1500 نوع تحریم قبلی وجدیدعلیه ایران .
4- اساس، انگیزه و داستان وضع تحریم ها ازطرف دشمن به طمع فشارهمه جانبه برملت و دولت وسپس گشودن باب مذاکره بوده و انگیزه و هدف مذاکره هم از طرف غرب راهی برای به حراج دادن مولفه های قدرت ایران یکی پس از دیگری و جری شدن دشمن و باج خواهی های مضاعف از کشورو مردم ودر ادامه تغییر رفتار نظام و در نهایت تقییر رژیم است.
5- غرب صرفاً با تله وحیله مذاکره می تواند مولفه های قدرت را با نیرنگ از ایران بگیرد درصورتیکه بجز مذاکره هیچ راهی برای به زیر کشیدن قدرت ایران ندارد مانند ممنوعیت صد نوع فناوری هسته ای در برجام وموارد ذکر شده بند های این موارد.
6- درصورت بازگشت به برجام وعضویت در آن از طرف آمریکا، به هر بهانه ای دوباره می تواند از مکانیزم ماشه یا همان اسنب بک استفاده کرده وتحریم ها را ازطریق قطعنامه های شورای امنیت به بکباره برگرداندوایران را ذیل بند 7 منشور ملل متحد ببرد.
7- در صورت مذاکره موشکی و منطقه ای و به باد دادن توان موشکی ،قدرت دفاعی و منطقه ای کشور، امریکا ، اروپا و حتی کشورهای مثل عربستان و اسرائیل می توانند امنیت ایران را نابود کرده وکشور و ملت رامثل لقمه ای چرب خودغارت کرده یا داعش و سایرگروهای تروریستی خون آشام را به جان،مال و ناموس ملت بیاندازند.
8- مشکلات اقتصادی به هیچ وجه با مذاکره قابل حل نیست زیرا ساختار کلی وپایه اصلی تحریم ها همچنان حفظ شده وآمریکا به تعهدات خود عمل نکرده و آنرا بطور کامل لغو نمی کند زیرا هر تحریمی بابرچسب های گوناگون هسته ای ، موشکی و منطقه ای و حقوق بشراست.اگر یک موضوع از تحریم را بردارد سایر برچسب های تحریم باقی می ماند و این یعنی لغو تحریم ها کاملاً بی خاصیت و دروغ بوده وایران در گرداب،تله و دور بی حاصل موضوعات متعدد تحریم و مذاکره برای باج دادن مولفه های قدرت یکی پس از دیگری قرار می گیرد.
9- در صورت عدم لغو تحریم ایسا ( ممنوعیت سرمایه گذاری خارجی درایران) وتحریم یوترن( گردش مالی آزاد ایران از طریق دلار باجهان) که متاسفانه هیچکدام در برجام توسط تیم مذاکره کننده ایرانی از امریکا درخواست لغو نشده است برداشتن تحریم ها بدون لغو این دو بی معنی،مضحک و بی خاصیت است .
10- با تکیه بر توانمندی های و ظرفیت های عظیم داخلی اثرو نقش تحریم هارا باید بی خاصیت وخنثی کرده و ازبین برد و امریکا را از حربه تحریم و سپس مذاکره مایوس کرداز جمله راهکارها:استفاده درهمه حوزه های علمی،فنآوری و تولیدی ازجوانان نخبه ، شرکتهای دانش بنیان و دانشگاهای برترصنعتی،استفاده از قرار گاه سازندگی و شرکت مپنا به عنوان تجربه موفق وراهگشای خنثی سازی تحریم ها، ،جذب سرمایه عظیم ایرانیان مقیم خارج ،برنامه ریزی بودجه سالانه بدون کسری بودجه توسط دولت وعدم چاپ بی پشتوانه اسکناس وعدم افزایش پایه پولی بدون پشتوانه افزایش تولید، اصلاح نظام بانکی و کنترل تورم تک رقمی ،ممنوعیت قطعی هرگونه تعطیلی واحد ها وشرکت هایی تولیدی از طرف بانک ها،اعطای تسهیلات قرض الحسنه و بسیار کم بهره به واحد ها ی تولیدی متوسط و کوچک ، تک نرخی کردن ارز وحذف قطعی ارز 4200 تومانی که این ارز رانت زا و فساد آفرین بوده و باعث نابودی تولید کشور است ،استفاده ازظرفیت معادن بصورت غیر خام فروشی ، برنامه ریزی مدون علاوه بر خود کفایی دارای اهداف صادراتی برای تولیدات گسترده صنعتی وکشاورزی ( کالاهای اساسی ونهاده های دامی)، برنامه ریزی صادرات به همسایگان ازمیزان2درصد کنونی به 20 درصد طی برنامه 4 ساله یعنی رسیدن به حدود 200میلیارد دلارصادرات به 15 کشورهمسایه، حمایت همه جانبه از تولید داخل با کیفی سازی وبا وضع تعرفه باز دارنده کالاهای خارجی مبازره هدفمند با قاچاق و فساد، پیمان های پولی دو وچند جانبه با کشورها ، ممنوعیت وقطع همیشگی فروش نفت خام وتبدیل آن به صنایع پتروشیمی با محوریت صادرات محصولات آن به همسایگان، اخذ مالیات عادلانه از ثروتمندان و عایدی سرمایه، خانه خالی و ماشین های لوکس واخذ مالیات از گردش حساب های بانکی ،تکمیل زنجیره پروژه های آزاد راهی، ریل وراه آهن برای دریافت حق ترانزیت از کشورهای همسایه، داخلی سازی با کیفیت خودرو با پلتفرم پیشرفته کاملا ایرانی و بومی، داخلی سازی با کیفیت و صادرات محورلوازم خانگی و لوازم ساختمانی ،استفاده از ظرفیت عظیم بسیج و نیروهای جهادی در تمام این مراحل برنامه ریزی پیشرفت و توسعه کشوروعدم اجازه ورود مجدد به شرکت هایی عهد شکن مانند توتال ،پژو ،سامسونگ ، ال جی و... که به بهانه تحریم کشور را ترک کرده و باعث شوک و خسارت به اقتصاد شدند، بطور قطع با پیاده سازی این برنامه ها باید حربه دو گانه تحریم ومذاکره را ازدشمن گرفت.در غیر این صورت مانند 8 سال اخیر با بدعهدی و شرطی کردن اقتصاد به دشمن توسط دولت تشنه مذاکره وغربگرا، شیرازه اقتصاد مبتنی برتوانمندی و ظرفیت های داخلی و رویکرد اقتصاد مقاومتی ازهم می پاشد و باعث مشکلات عدیده ازجمله تورم غیر متعارف و افسار گسیخته ،نابودی تولید داخلی و تعطیلی کارخانجات و بیکاری فزاینده، جهش عجیب و غیر عادی قیمت ارز، ریزش غیر طبیعی بورس و گرانی بی ضابطه کالا،مسکن و خدمات گردیده ونارضایتی بحق ملت را در پی دارد