پخش زنده
امروز: -
مرگ زوج عاشق پیشه نماد بارز فقرفرهنگی وشکافی عمیق ازدواجهای مدرن وسنتی است.
به گزارش خبرگزاری صداوسیما، مرکزچهارمحال و بختیاری، همه اهالی در کنار روخانه کارون نظاره گر بودند، شاهدان حادثهای تلخ که علاوه بر ایجاد ناراحتی، ترس هم همراه داشت.
ترس ازتکرار رسمی تلخ که برای چندمین مرتبه در یکسال اخیر در شهرستان لردگان به وقوع پیوسته است وحالا اهالی ازتداوم و شاید تکراراین حادثه برای فرزندانشان واهمه دارند.
ازبالابه سطح آب کارون مینگرم، چه کسی باورمی کند رودخانهای با این عظمت، آرام و خاموش پیکر دو جوان عاشق را در خود جای داده است.
اجسادهنوز هم روی آب هستند آن هم درحالی که یک دست ویک پای دختر وپسر عاشق با یک روسری به هم گره خورده است، گرهای برای تعلق همیشگی به یکدیگر آن هم بر اساس رسم دیرین"عاشق کُشون"که این روزها درمناطق ساحلی معضلی برای خانوادههای دارای پسر ودختر درآستانه ازدواج شده است.
نیروهای امدادی، پلیس آگاهی ومردم محلی اجساد را از آب بیرون کشیده اند و همچنان نظاره گرند، درظاهرشاهد پایان نافرجام دوجوان عاشق ودرپس نگاههای بی تاب، نگران فقر فرهنگی که هنوزبا مرگ جوانان جولان میدهد.
مرگ پایان قصه ی دو عاشق:
دختروپسرعاشق لردگانی، پس ازمخالفت خانوادههایشان برای ازدواج، تن به رسم"عاشق کُشون" و به زندگی خود پایان دادند.
فرماندارلردگان از راه میرسد و با دعوت مردم به حفظ آرامش، با غصه و ناراحتی میگوید: دو هفتهای از این دو جوان خبری نبود؛ فکر میکردیم با هم گریخته اند و حالا جسد به هم گره خورده آنان در دریاچه سد کارون ۴ به کنار تاج سد رسیده است.
پیرمردی ایلیاتی منطقه بامرورخاطرات تلخش ازجوانان بسیاری که با اجرای رسم غلط "عاشق کُشون"جان خودرا ازدست داده اند، رو به مردم میگوید:دیگر ابدی شدند، دیگر بی تابی برایشان سودی ندارد.
نگهبان سدکارون در شهرستان اردل همچنان ازتلخی صبح شوم میگوید: هوا که روشن شد دیدم دوتا جسد بیجان و متورم درکنار هم با دستهای گرهشده روی آب شناور دیدم، بلافاصله با هلالاحمر تماس گرفتند وهمه را در جریان گذاشتم.
میان مردم همهمهای است، هنوزخانواده هایشان از راه نرسیده اند، اجساد دو جوان عاشق پیشه به پزشکی قانونی شهرستان لردگان منتقل میشودو پس از مراحل اداری خانوادهها پیکر بیجان بچههایشان را شناسایی میکنند، اما انگار مرگ این دوجوان همچنان نظر خانوادهها را تغییر نداده است، گویا خانوادهها حاضر به برگزاری مراسم تشییع نیستند، گویا فقر فرهنگی بیشترازمحبت اولادوفرزندی اثرداردو همین امر هم باعث برگزاری مراسم خاکسپاری آن هم خیلی ساده میشود.
پیکر این دو جوان بنام احمدرضا و زهرا برای همیشه در دل خاک جای میگیرند، دو عاشق پیشهای که برای تشکیل یک زندگی مشترک راههای بسیاری را تجربه کردند.
یکی از اهالی محل سکونت زهرا میگوید:بارها با خانوادهها در مورد عشقشان صحبت کردند، بارها بحث و التماس کردنداما خانوادهها هم برای مخالفت دلایل خودشان را داشتند.
صفامی گوید:زهرا دختر زرنگی بود،۲۰سالش بود هم در رشته آی. تی درس میخواند، هم قالیبافی میکرد و هم در آشپزخانه بیمارستان شهر کار میکرد.
وی میگوید:احمدرضا هم پسر بدی نبود، دو کوچه پایینتر از خانه زهرا زندگی میکرد، اما هم از زهرا چهار سالی کوچکتر بود و هم مدرسهاش را تمام نکرده بود؛ و حالا اهالی محله ۲۵هکتاری لردگان شاهد اتمام یک عشق نافرجام اند.
یکی دیگر از زنان محله میگوید:قبل ازاینکه این دو جوان خودکشی کردند، به خانواده هایشان دراین موردهشدار داده بودند، هم نامه وهم وصیت نامه نوشتند تا شایدموافقت خانواده هایشان را به این ازدواج جلب کنند، اما خانوادهها آنها را تهدید به قتل هم کردندو مدام اختلاف سنی آنها را بهانه مخالفتها کرده بودند.
فاطمه با افسوس میگوید:برایشان خواستگاری که نرفتند، مراسم ترحیم ساده ای گرفتند .
به محل کار زهرامی روم، همه با ناراحتی و افسوس ازنجابت زهرادرمدت کوتاه خدمتش میگویند.
از بیمارستان میگریزم،خفقان بدی راه گلویم را سد کرده است، سدی به عظمت کارون که همانطور که دو عاشق پیشه را خفه کرده؛ راه گلویم را بسته است تا از فقر فرهنگی جامعه ام در قرن ۲۰۲۱ فریاد نکنم.
جوانان امروز قربانیان فقر فرهنگی :
کافی است مروری براخبار حوادث یک سال اخیرداشته باشیم این دومین مرتبه است که خبر مرگ جوانان عاشق را به این شکل و در قالب این رسم شوم عاشق کُشون میشنوم.
درهمسایگی استانمان سوم تیرماه سال گذشته جسددختر و پسر جوانی از رودخانه گدار بیرون کشیده شد؛ دو جوانی که با طناب دستانشان را به هم گره زده بودند تا با هم بمیرند.
یک سال قبل هم دو جوان خوزستانی در همین کارون به همین شکل به زندگی خود خاتمه دادند.
نه تنها درایران بلکه در بسیاری از کشورهای جهان سومی انتخاب این شیوه مرگ برای جوانان عاشق پیشه به وفور و اشکال مختلفی ازخوردن زهرتا خودکشی در رودخانه و دریاها دیده شده است.
لزوم بازنگری در فرهنگ ازدواج:
در واقع ازدواج درجوامع سنتی هنوزهم دربسیاری ازخانوادهها تنها با رضایت فامیل و به خواست والدین صورت میگیرد وفرار از خانه همراه با مرد یا زن مورد علاقه و یا به خاطر نجات از ازدواجهای اجباری یکی از راه حلهای پاسخ دهی به مخالفتها است؛ آن هم به گناه ناکردهای که به دلیل سکوت و خلاءهای قانون، در عرف جرم پنداشته میشود.
در ایران خودمان دختر برای ازدواج به رضایت پدر یا، ولی و کفیل نیازمند است.
یکی ازحقوق دانان استان میگوید: براساس ماده ۱۰۴۳ قانون مدنی ازدواج (قبل از اصلاحیه سال ۱۳۶۱) نکاح دختری که هنوز شوهر نکرده، اگر چه بیش از ۱۸ سال تمام داشته باش، متوقف به اجازه پدر یا جد پدری اوست وو در اصلاحیه سال ۱۳۶۱ در ازدواج دختر ملاک سن ازدواج، سن بلوغ تعیین شد.
بیاتی میگوید:هرگاه پدر یا جد پدری بدون علت موجه از دادن اجازه ازدواج دریغ کند، اجازه وی ساقط میشودودخترمی تواند با معرفی کامل مردی مورد نظر خود به دادگاه و پس از اخذ اجازه ازدادگاه مدنی خاص به دفتر ازدواج مراجعه و نسبت به ثبت ازدواج اقدام کنند.
این درحالیست که یکی از جامعه شناسان استان میگوید: البته درعرف و بافت سنتی جامعه ایران هنوز این شیوه ازدید مردم و جامعه عمل زشت و ناپسندی به شمار میآید و مرتکب شوندگان تا سالها بین مردم مورد سرزنش قرار خواهند گرفت.
افضلی افزود:درمواردی مشاهده شده که دیدگاه مردم به این اقدام تا سالها روی زندگی زوجین تاثیرمی گذارد.
وی می گوید:درفرهنگ وتمدن با عظمت ما ایرانیان، بزرگان به منظور جلوگیری از سست شدن اخلاقیات درجامعه، کنترل انحطاط وفحشا وهمچنین استواری تفکرواندیشه زنان ومردان ایرانی، ازدواج را یکی از مهمترین ارکان جامعه پایه گذاری کرده اند.
افضلی معتقد است:ازدیدگاه اجتماعی چه درحیات اقتصادی، چه مادی، چه معنوی و روحانی این سنت نتایج پر ثمری دارد که مهمترین آن قوام خانوادهها ودر نتیجه یک اجتماع است.
مدیریکی ازمراکزمشاوره ازدواج استان هم میگوید:ازدواج و گزینش همسر مناسب و شایسته موجبات رشدوتکامل زنان ومردان را فراهم میکند، اما متاسفانه در این میان دختران و پسرانی هستندکه با درک نادرست و غیر منطقی از فلسفه ازدواج نه تنها به تفکر، اندیشه و روان خود ضرر میرسانند بلکه در بلند مدت به سهم خود بروی جامعه هم تاثیر منفی میگذارند.
وی میگوید: البته عکس این موضوع هم وجود دارد و گاهی جوانان ما به دلیل درک نادرست خانوادهها از ازدواج قربانی فقرفرهنگی و آداب و رسوم نادرست شده اند و گاه وارد زندگی شده اند که به آن تعلقی ندارند.
افضلی میگوید:هرچند عرصه زندگی مدرن درچندسال اخیر ودرنتیجه گسترش تمدن غربی در جامعه ایرانی سنت نیک ازدواج درکشورما هم رنگ باخته است وبه تبع آن پایههای اخلاقی جامعه ایرانی هم تا حدودی متزلزل شده است، اما همچنان در برخی مناطق روستایی به دلیل فقر فرهنگی جوانان قربانی تفکر نادرست بزرگترها هستند.
وی میگوید:جوانان امروزبه دلیل تکنولوژی وگسترش ارتباطات به ویژه در بستر فضای مجازی دردوردستترین مناطق کشورهم ناخودآگاه ازفرهنگهای غیربومی؛ بیگانه وحتی غربی اثر پذیرفته اندواین درحالیست که به دلیل بافت سنتی هنوزخانوادهها تابع آداب وفرهنگ چندین هزارساله خود هستند.
آداب و رسومی که گاه منجر به فرارجوانان از ازدواجهای سنتی و آسیبهای جبران ناپذیر به جامعه و به دنبال آن پیری جامعه و روابط نادرستی همچون ازدواجهای سفید و ... شده است.
رویکردهای نادرستی که شاید ازآداب و رسومهای غلط ریشه میگیرد و ناشی از فقر فرهنگی جوامع است، اما به دلیل کوتاهیهای موجود در فرهنگ سازی در آینده هم کانون خانوادهها و هم کشور را دچار آسیبهای جبران ناپذیری خواهد کرد.
جوانان، ازدواج، طلاق:
به گفته مدیرکل ورزش وجوانان استان براساس آخرین سرشماریهای انجام شده دراستان (سال ۹۵) ازجمعیت ۹۴۷ هزارو ۷۶۳ نفری چهارمحال وبختیاری ۳۵ ونیم درصد آن جوان هستند.
آقای کریمی با بیان اینکه جمعیت جوان این استان یک ودودهم درصد جمعیت کشوراست، میگوید: شهرستانهای لردگان وفارسان بیشترین جمعیت جوان این استان را دارند.
لردگانی که همین چندروز قبل شاهد حادثهای تلخ ناشی از فقر فرهنگی بود.
معاون فرهنگی وامورجوانان استان هم معتقداست:با وجودجوان بودن جمعیت وبسیاری از تفاوتهای فرهنگی، اجتماعی واقتصادی، اما چهارمحال وبختیاری در زمینه ازدواج وطلاق شرایط بهتری نسبت به کشور دارد.
دکترشیروانی با اشاره به برخی آمارهای موثق ازسال ۷۵ تا ۹۵ دراین زمینه میگوید: براساس آمارها هم ازدواجها کاهش وهم طلاق افزایش یافته است هر چند در شاخص نسبت طلاق به ازدواج جزء استانهای خوب کشور است.
ضرورت فرهنگ سازی و حذف آداب و رسوم غلط:
وی بابیان اینکه میانگین سنی ازدواج دراستان ۲۷ تا ۳۰ سال است، گفت:در یک سال اخیر هفت هزار و ۴۶۵ مورد ازدواج و هزار و ۵۴۲ مورد طلاق در این استان ثبت شده است که از هر پنج مورد ازدواج یک مورد به طلاق انجامیده است.
مشاوره اموربانوان استانداری هم با اشاره به آسیب شناسیهای انجام شده در این زمینه مهمترین عوامل سیر نزولی ازدواج در ایران طی این چند سال اخیر را تربیت غلط در خانوادههای ایرانی، عدم مسئولیت پذیری درمیان دختران وپسران، عدم اعتماد به نفس جهت آغاز یک زندگی مشترک، افزایش تحصیلات اجتماعی و رشد توقعات کاذب و غیر منطقی در میان برخی جوانان اعلام میکند.
خانم جلیل پور، تفکر شبه روشنفکری در میان جوانان وسطحی نگری، برخی تفریحات آزادانه نامشروع، اعتقادبرسلب آزادیهای زودگذر اجتماعی پس از ازدواج، تجملگرایی، دوری گزیدن از زندگیهای معنوی، را از دیگر عوامل بی رغبتی جوانان به ازدواج و افزایش طلاق میداند.
هرچندکه بیشتردستگاههای اجرایی مرتبط با امورجوانان، خانواده وجامعه آسیب شناسیهای بسیاری در زمینه ازدواج و طلاق انجام داده اند، اما آنچه مهم و ضروریست فرهنگ سازی جهت سهولت تشکیل خانواده و حفظ کانون آن است.
وی تصریح کرد: ازسوی دیگرهنگامیکه دختران وپسران باناهنجاریها اجتماعی ناچار به پذیرش یک ازدواج سنتی ودورازعشق وعلاقه میشوند، هرگزنمیتوانند درخانواده جدید ایفاگر نقش همسری خوب یایک مادر ویا یک پدرموفق را در زندگی اجتماعی پسین خود ایفا کنند و این امردرنسلهای بعدگسترش مییابد وبه سادگی میتواند موجب ویرانی یک جامعه کهن و اخلاقی همچون ایران شود.
حالابا وجود اینکه چهارمحال وبختیاری به عنوان یک نمونه کوچک ازپازل کشور اقدامات بسیاری جهت ترویج فرهنگ ازدواج را انجام داده ودر برخی حوزهها از جمله آموزش ازدواج جوانان هم صدرنشین کشور است، اما همچنان نیازمند فرهنگ سازی به ویژه در بافت سنتی و قومیتی استانهاست.
اقدامات حمایتی ازدواج جوانان :
به گفته مدیرکل ورزش وجوانان استان، علاوه بر برگزاری دورههای آموزشی مهارت زندگی، مشاورههای تخصصی قبل از ازدواج، تالیف کتاب وارائه خدمات مشاورهای رایگان بسترهایی را برای تحکیم روابط وکانون خانواده ایجادکرده است که برگزاری افزون بر ۲۰۵ کارگاه و بسترسازی ایجاد هفت مرکز تخصصی ازدواج خانواده برای نخستین بار و پرداخت یازده هزار و ۶۵ مورد تسهیلات ازدواج نمونههای از آن است.
درکشورهم سیاستگذاریهای حکومتی نظام جمهوری اسلامی ایران از سویی با ارائه تسهیلات مالی وفرهنگ سازی ازدواج آسان در تکاپوی ایجاد خانوادههای مستحکم و تعالی جامعه است وازسوی دیگربا تصویب قوانین و اجرای طرحهای مختلف همچون طرح ملی"همسان گزینی"، "مخالفت با ازدواج سپید"، مخالفت با "کودک همسری" ویا تشکیل "کارگروه تخصصی صنعت ملی مشاوره ازدواج"به دنبال بازدارندگی ازتشکیل خانواده سست ویا افزایش طلاق هاست.
اما با وجودتمام این خدمات و زیرساختها وبا توجه به نقش محوری فرهنگ، آداب و رسوم خانوادهها درتشکیل کانون خانواده وحفظ بنیان اجتماع میطلبدکه دستگاههای فرهنگی و اجرایی ابتدا بافرهنگ سازی وخدمات دهی سریعتر از فراگیری واحیای رسوم غلط همچون "عاشق کُشون" و خودکشی جوانان عاشق پیشه همچون زهرا واحمدرضا لردگانی؛ تحت هر عنوان وهرشرایطی جلوگیری کنند وباتوجه به تاثیرگذاری ونقش سازنده خانواده برساختارهای اجتماعی درکشور، با اصلاح فرهنگها وباورهای اجتماعی وسنتی؛ ازدواج را به عنوان بخش جدایی ناپذیر فرهنگ غنی ایرانی، ازهر آسیب و تنشی مصون بدارند. پریسا کنارنگ