طرح تحول اقتصادی یک اقدام لازم و شجاعانه است

به گزارش واحد مرکزی خبر، حداد عادل از نامزدهای یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری کشورمان با شرکت در برنامه شبکه چهار سیما به سوالات سه کارشناس پاسخ داد.
به گزارش واحد مرکزی خبر ، متن کامل این برنامه به شرح زیر است:
کارشناس: به نام خداوند جان آفرین، سلام و احترام عرض می کنم خدمت شما بینندگان عزیز، بنده مراد عنادی هستم با برنامه رویکردها، برنامه ها در خدمتتان هستیم برنامه ای که اختصاص دارد به طرح سوالات کارشناسی از نامزدهای یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، این سوالات در سه حوزه سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مطرح می شود نحوه انتخاب سوالات هم به این گونه بوده که سوالات برای نامزدهای محترم ارسال شده آنها بر اساس اولویتی که خودشان در نظر داشتند انتخاب کردند که در این برنامه ، خدمت شان طرح خواهد شد سوالات سیاسی را بنده طرح می کنم سوالات اقتصادی را همکارم جناب آقای مقصودی طرح می کنند و سوالات اجتماعی فرهنگی را همکار دیگرم جناب آقای مهدی قلی طرح خواهند کرد و اما نکته مهم دیگر اینکه مدت زمان برنامه، شصت دقیقه است متناسب با پاسخ هایی که نامزد محترم به سوالات طرح شده می دهد طبعا اگر کوتاه تر باشد سوالات بیشتری را ما می توانیم و فرصت داریم که طرح کنیم ، در این برنامه رویکرد، برنامه ها در خدمت جناب آقای غلامعلی حداد عادل هستیم نامزد محترم یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، آقای حداد سلام خیلی خوش آمدید.
حداد عادل: بسم الله الرحمن الرحیم ، من هم خدمت شما آقای عنادی و آقایان مقصودی و مهدی قلی سلام عرض می کنم و خوشحالم که در خدمت شما و بینندگان محترم هستم.
سوال کارشناس: سلام عرض می کنم خدمت جناب آقای حداد، اولین سوال اقتصادی را در خصوص اصلاح ساختارهای اقتصادی خواستم بپرسم و اینکه همانطور که می دانید طرح تحول اقتصادی در دولت های نهم و دهم خب تدوین شد در هفت بخش قرار شد که ساختارهای اقتصادی اصلاح بشود از جمله حالا هدفمندی یارانه ها بود بحث گمرک بود مالیات بود نظام بانکی بود نظام توزیع بهره وری و تقویت پول ملی، می خواستم نظر شما را راجع به طرح تحول اقتصادی بدانم که آیا همان را قرار است شما ادامه بدهید یا اصلاحاتی در آن دارید اشکالاتی در آن دارید و کلا برای اصلاح ساختارهای اقتصادی کشور ، چه برنامه ای دارید؟
حداد عادل: اقتصاد ایران یک اقتصاد بیمار است این بیماری هم مال امروز و دیروز نیست بیماری کهنه دارد مزمن است بیماری اقتصاد ما، از سالها از دهه ها قبل از انقلاب ، کارشناسان اقتصادی متخصصان این بیماری را تشخیص دادند و مطرح است بنابراین تحول اقتصادی برای نجات از این بیماری و درمان این بیماری ضروری است ما کلیت طرح تحول اقتصادی را یک اقدام لازم و شجاعانه می دانیم از میان این هفت بخش طرح تحول اقتصادی که در دولت آقای احمدی نژاد مطرح شد تنها یکی از آنها اجرا شد و عملی شد و آنهم هدفمندی یارانه ها بود البته لازم هم بود مهم هم بود اگرچه در اجرا ، ما نسبت به آن انتقادهایی داشتیم و یکی از مشکلات مجلس و دولت هم اختلاف نظر بر سر اجرای قانون هدفمندی یارانه ها بود ولی اصلش لازم بود بنده اشاره می کنم به یکی دیگر از مشکلات اقتصادی که در طرح تحول اقتصادی قول آن داده شده بود ولی اجرا نشد و دولت آینده اگر بنده رئیس دولت باشم آن را پیگیری خواهم کرد و آن موضوع اصلاح نظام بانکی است بانک های ما خیلی مشکل دارند بانک ثروت و سرمایه کشور را مثل خون در شریان های اقتصادی به جریان می اندازد بانک مرکزی مثل قلب می ماند در گردش پولی در کشور و نظام بانکی که مشکل داشته باشد پیکر جامعه یا دچار فشار خون می شود یا دچار کم خونی می شود یا عفونت در خونش پیدا می شود و هزار مشکل دیگر، در حال حاضر ما شاهدیم که بانک ها به جای اینکه صرفا بنگاه های پولی باشند بنگاه های اقتصادی شدند یعنی دارند به نام بنگاه پولی ، پول از دست مردم می گیرند ولی این پول ها را می برند سرمایه گذاری می کنند خودشان کار تجارت می کنند اقتصادی می کنند برج می سازند می فروشند بیست درصد به مردم سود می دهند خودشان حداقل سی درصد از دست دیگر از تولیدکننده سود می گیرند یعنی در این وسط کاسبی بی جهت می کنند و با این نرخ سی درصدی که از تولیدکننده می گیرند به تورم اضافه می کنند یا بعضی وقت ها ممکن است یک درصد بالایی با پول مردم سود عاید خودشان بکنند ولی به مردم سود کمی بدهند یکی از عوامل تورم همین است و بانک ها وقتی که مزه تجارت و سود بردن با پول مردم زیر دندان شان برود این پول را دیگر کجا می آیند به صورت تسهیلات در اختیار تولیدکننده بگذارند با نرخ بهره کم، بهره را می برند سود را سعی می کنند بالا نبرند و این مشکل بزرگی است در دولت آقای احمدی نژاد اگر یادمان باشد ایشان چند سال پیش به آقای دکتر داوودی که معاون اول بودند خودشان هم اقتصاددان هستند ماموریت دادند که بروند طرحی برای اصلاح نظام بانکی فراهم بکنند آن جزو تحول اقتصادی بود باید این طرح تحول اقتصادی ، ادامه پیدا بکند دنبال بشود و میان آن چیزهایی که باقی مانده مهمترینش، اصلاح نظام بانکی است.

در ادامه پاسخ آقای حداد عادل به سوالات کارشناسان در برنامه شبکه چهار سیما ، کارشناس از وی پرسید: پس شما نظارت دولت و بانک مرکزی را بر بانکها بیشتر می کنید که وارد سوداگری و کارهای غیرتولیدی نشوند درست است؟
حداد عادل: بله این یکی از مشکلات است یک مشکل هم دیگر این معوقات انباشته بانک هاست هفتاد هزار میلیارد تومان بانک ها طلبکارند از کسانی که آمدند در واقع وام گرفتند از بانک، باید یک کسی سوال بکند که چرا نمی توانید این معوقه ها را پس بگیرید اگر بی جهت دادید آن کسی که این پول ها را داده کی بوده؟ اگر دادید ، وثیقه دارید و یک تضمینی هست چرا پول هایی را که به اینها  دادید برنمی گردانید و بالاخره آخرش چه؟ هی جریمه روی جریمه، چه کار می خواهید بکنید تا کی؟ اینها و خیلی چیزهای دیگر، مسائلی است که به این طرح تحول اقتصادی مربوط می شود.
سوال کارشناس: جناب آقای دکتر حداد عادل، من سوالاتم را در حوزه فرهنگ عمومی آقای دکتر خدمتتان طرح می کنم و آغاز می کنم فرهنگ عمومی جامعه ما ، شما مستحضرید که بسیار متاثر است از ارزش های اخلاقی مثبت، مثل امانت داری، صداقت، شفقت، پرهیز از کبر و غرور و خودبینی و مسائلی از این دست، جنابعالی برای حفظ این نظام اخلاقی و البته احیای این نظام در برخی شئون و شقوق دیگر چه برنامه ای دارید و دولت آینده چه مشی رفتاری و عملی در پیش خواهد گرفت؟
حداد عادل: دولت باید با عمل خودش این ارزش ها را در جامعه ترویج بکند اینکه صداقت داشته باشد به مردم دروغ نگوید شفقت داشته باشد نسبت به مردم دلسوز مردم باشد و از کبر و غرور بپرهیزد از اسراف و تبذیل بپرهیزد هر عمل اخلاقی که دولت از مردم انتظار دارد اول باید در خودش ایجاد کند مردم به دولتمردان نگاه می کنند و زندگی شان و رفتارشان شکل می گیرد همانطور که فرزندان در خانواده به پدر و مادر نگاه می کنند آنها چطوری زندگی می کنند بچه ها همان سبک بار می آیند جامعه هم همینطور است امیرالمومنین (ع) می فرماید الناس بامرائهم اشبه منهم بآبائهم، یعنی مردم آنقدر که به روسای کشورشان شبیهند به پدر و مادرشان شبیه نیستند، یعنی اینطور حکومت اثر می گذارد دولتمردان اگر ساده زیستی را رعایت بکنند کبر و غرور نداشته باشند راست بگویند به مردم این ارزش ها در جامعه رواج پیدا می کند و مهم این است که رفتارمان عوض نشود یعنی بنده ای که امروز به عنوان نامزد انتخابات خدمت شما هستم حرف های قشنگ قشنگ می زنم فردا اگر رئیس جمهور شدم یادم نرود این حرف ها و اینطور نشود که یک وقت چند سال بگذرد من مثلا صرفه جویی یادم برود اصراف در پیش بگیرم آرام آرام من هم به یک شکل دیگر دربیایم مردم ، ناظران تیزبینی هستند که می فهمند این چیزها، اگر ما رعایت بکنیم با عمل مان فرهنگ عمومی جامعه را اصلاح می کنیم.
سوال کارشناس: آقای حداد عادل جنابعالی در سه دهه گذشته مسئولیت های متعددی داشتید برنامه ریز و در حوزه برنامه ریزی در واقع برنامه های متعددی را ارائه کردید اگر یک آنالیزی داشته باشیم در این برنامه ها و مسئولیت هایی که داشتید.
حداد عادل: تحلیل بفرمایید.
سوال کارشناس: بله تحلیل ، فارسی را پاس بداریم کدامیکی از این برنامه هایتان موفق بوده و یا در حوزه مدیریتی کدام بخش موفق تر بودید و نقطه در واقع ممیزیه آن دوره مدیریتی تان با دوره گذشته شما چه بوده و روی چه مباحثی بیشتر تاکید داشتید به عنوان مثال بیشتر بر شایسته سالاری تاکید داشتید یا حرکت رو به جلو، بحث تان بوده کدامیکی از اینها را عامل موفقیت می دانید و کلا اگر خودتان به خودتان نمره بدهید در سه دهه گذشته در کدام بخش موفق تر بودید؟  
حداد عادل: خودم که به خودم نمره نباید بدهم خودم همیشه خودم را در خدمتگزاری به مردم قاصر می دانم گفت چگونه سر ز خجالت برآورم بر دوست که خدمتی به سزا برنیامد از دستم، اما به بعضی از خدمت هایی که خدا توفیقش را به من داده اشاره می کنم در مجلس هفتم اگر یادتان باشد ما بر سر سهمیه بندی بنزین اصرار کردیم این کار بزرگی بود کار سنگینی بود ما در مرکز پژوهش های مجلس در کمیسیون ها در صحن مدتها بحث کردیم و این قانون سهمیه بندی را به تصویب رساندیم به دولت ابلاغ کردیم دولت هم کار سنگینی کرد کارشناسان دولت کار سنگینی کردند این شوخی نبود که اگر یک کسی صبح در جلفای آذربایجان بنزین می زد در داخل ماشینش و شامگاه آخر شب می توانست خودش را به روستاهای سراوان در بلوچستان برساند آنجا می رفت در یک پمپ بنزین دیگر با کارتش می توانستند آنجا معلوم کنند که این چقدر از سهمیه اش را مصرف کرده چقدر مانده، یک چنین شبکه گسترده ای برای سهمیه بندی بنزین بسیار کار مهمی بود و قانونش مهم بود بنده جزو افتخاراتم این است که بر سر این کار اهتمام کردم پافشاری کردم شما آن زمان بیشتر می آمدید مجلس، شاید یادتان باشد این طرح در اوایل خب گوشه و کنار یک نواقصی داشت شکایت هایی شنیده می شد بنده جزو کسانی بودم که یک لحظه در سودمندی این کار تردید نکردم حتی گاهی جاها با دولت اختلاف نظر داشتیم من با تمام قوا برای اجرای قانون مجلس حرکت کردم یادم است آن روز اولی که از ساعت دوازده شب قرار بود سهمیه بندی اجرا بشود آقای دکتر احمدی نژاد سفری به یکی از کشورهای شمال ایران داشتند از کشورهای همسود، نمی دانم اوکراین بود یا بلاروس بود و بنده متوجه شدم که ایشان دستور اجرای سهمیه بندی را داده اما مصوبه مجلس که افزایش قیمت بنزین از هشتاد تومان به صد تومان باشد این را نداده ، قانون باید اجرا می شد من تلفنگرام کردم به سفارت چون راه دیگری نبود تنها کسی که در سفارت مانده بود فکر می کنم مستخدم سفارت بود بقیه همه رفته بودند فرودگاه، متن را تلفنی خواندم گفتم این را بدهند به فلان کس که همراه رئیس جمهور است و به نظر رئیس جمهور برسانند و بگویند حتما باید امشب همزمان با سهمیه بندی ، قیمت بنزین هم صد تومان بشود آقای احمدی نژاد که میل نداشت چنین کاری بشود موضوع را واگذار کرد به مذاکره من با وزیر کشور، سر شب با وزیر کشور صحبت کردم و این عملی شد هر وقت هم خبرنگارها با من تماس می گرفتند صحبت می کردند اشکالاتی را مطرح می کردند من دفاع می کردم گویی از جانب دولت و مجری دارم دفاع می کنم یادم است یک بار یکی از خبرنگارها گفت شما فکر نمی کنید اینقدر روی این سهمیه بندی بنزین اصرار می کنید این در انتخابات آینده به ضرر شما بشود مردم شما را انتخاب نکنند؟ من پاسخم این بود که مهم منفعت کشور است مصلحت کشور است بنده انتخاب هم نشوم این ضرری به جایی نمی رساند مهم این است که ما کار درست به سود مردم انجام بدهیم بعد به آن خبرنگار گفتم من برایم این مهم نیست ولی مطمئن باشید مردم ما فهمیده تر از اینند که نفهمند کی دارد چه کار می کند دو سه ماه بعد که من نماینده اول تهران شدم به همان خبرنگار که سوال می کرد یادآوری کردم این سوال را، سهمیه بندی بنزین یک کار مهمی بود اگر سهمیه بندی بنزین عملی نشده بود امروز یکی از فشارهایی که با تحریم اقتصادی به ما وارد می شد تحریم فروش بنزین بود ولی ما با سهمیه بندی توانستیم بنزین را مصرفش را محدود کنیم به موازاتش پالایشگاه های تولید بنزین هم ایجاد کردیم به طوری که امروز ما می توانیم صادرکننده بنزین باشیم، این سهمیه بندی یک بستری شد یک تجربه ای شد ، دولت یک پرش بزرگتری کرد و هدفمندی یارانه ها را با همین شیوه های نرم افزاری توانست اجرا بکند.

در ادامه پاسخ آقای حداد عادل به سوالات کارشناسان در برنامه شبکه چهار سیما ، کارشناس از وی پرسید: پس در این حوزه در واقع موفقیت تان بیشتر بود؟
حداد عادل: بنده این یکی از کارهایی است که در مجلس هفتم شد یک کار دیگر هم از مجلس هفتم می گویم یکی دو تا کار هم بیرون از مجلس عرض می کنم کار دیگر ، افزایش حقوق بازنشستگان بود در اولین سالی که ما در مجلس هفتم ، بودجه را بررسی کردیم در آن موقع حداقل حقوق بازنشستگان صد و نوزده هزار تومان بود و ما شرمنده بازنشستگان بودیم در سال هشتاد و چهار، ما در قانون بودجه حداقل حقوق را به نزدیک دویست هزار تومان رساندیم و این خیلی گشایش بود در سالمندان در بازنشستگان و اقدام بی سابقه ای بود و حق شان هم بود در حال حاضر هم یکی دو تا طرح بوده که بنده پیگیری کردم یکی طرح تحول و ارتقاء علوم انسانی است مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی است بنده رئیس شورای تحول و ارتقاء علوم انسانی هستم که بیش از سه سال است در این زمینه کار می کنم عمداً هم موضوع را رسانه ای نکردم و تبلیغاتی اش نکردم ولی الحمدالله کار دارد انجام می شود یکی دیگر هم تشکیل یک بنیاد جدیدالتاسیسی است به نام  بنیاد سعدی برای آموزش زبان فارسی به غیر ایرانی ها که این هم شکل گرفته کار خودش را در سال نود و دو آغاز کرده اینها و خیلی کارهای دیگر ، آن پاسخ سوال شماست امیدوارم اولا خدا قبول کرده باشد ثانیا مردم آن را بپذیرند و راضی باشند.
سوال کارشناس: بله آقای دکتر حداد در سوال قبل به بحث هدفمندی یارانه ها هم اشاره شد خواستم ببینم که ارزیابی شما از اجرای فاز اول قانون هدفمندی یارانه ها چه است نقاط قوت و ضعف اجرای قانون چطور است و دو تا در واقع نکته اصلی اینکه با توجه به اینکه حالا قیمت دلار تغییر کرده خب ما بازهم داریم یارانه می دهیم به انواع سوخت مان و تقریبا رسیدیم به همان حالت قبلی در بعضی از موارد، هم این را می خواهید در فاز دوم چه کار بکنید و هم اینکه برای در واقع حمایت از دهک های پایین و اقشار مستضعف ، آیا شما همین روش پرداخت نقدی را ادامه خواهید داد یا نه نحوه دیگری برای حمایت از مردم قرار است که طراحی بشود؟
حداد عادل: هدفمندی یارانه ها اصلش اقدام درستی بود در حال حاضر هم به هیچ وجه قطع پرداخت نقدی به مردم نه معقول است نه ممکن است برای اینکه خانواده ها بر این اساس زندگی شان را تنظیم کردند و باید ادامه پیدا بکند مجلس هم در قانون بودجه که همین دیروز به پایان رسید این را صحه گذاشته که ادامه پیدا بکند منتهی هدفمندی یارانه ها اشکالاتی از نظر اجرا داشت من به دو تا از آن اشکالات اشاره می کنم یکی اینکه مجلس تصویب کرده بود که سی درصد از درآمدی که دولت از طریق افزایش حامل های انرژی به دست می آورد به تولید داده بشود برای کمک به تولید صرف بشود برای اینکه از افزایش قیمت تمام شده کالاها جلوگیری می شود این بخش عملی نشد ، دولت یک حرف هایی می زد که آن حرفها متناسب با این شرایط نبود ما به دولت می گفتیم شما چه کمکی به تولید کردید می گفتند ما به صاحبان صنایع گفتیم اگر بخواهید ماشین آلات تان را نوسازی کنید از خارج ماشین آلات جدید بیاورید ما کمک مان به شما در قالب تسهیلات است این یک حرفی بود که کمتر عملی می شد در واقع یک جواب بود برای بستن در دهان ما ولی ممکن بود که صد تا کارخانه پنج تایش هم از این فرصت نخواهند استفاده بکنند یا به سرعت نتوانند تصمیم بگیرند اما شما وقتی که مثلا در یک کارخانه تولید آجر که عمده مصرفش انرژی است انرژی را هفت برابر می کنی آنجا باید یک کمکی به این کارخانه دار بکنی که قیمت آجر هفت برابر نشود شش برابر نشود این اتفاق نیفتاد این یکی ، مطلب دوم هم این بود که وقتی دولت خواست هدفمندی یارانه ها را اجرا بکند به همه دهک ها آمد ماهی چهل و پنج هزار تومان پول داد خب شما همین الان شمال تهران را نگاه بکنید این صاحبان این برج های بزرگ اینها سرمایه شان چقدر است درآمد ماهانه شان چقدر است این احتیاجی بود که به اینجور آدم ها ، اگر رفته باشند فرم پر کرده باشند شما ماهی چهل و پنج هزار تومان هم بدهید به قول حافظ ، چه شبنمی است که بر بحر می زند رقمی، شبنم کنار دریا همین وضع ماست احتیاجی نبود به اینها داده بشود اما برای اینکه دولت نتوانست این فرم هایی که مردم پر کرده بودند اینها را پردازش بکند و بیاید دهک های بالای غیرنیازمند را حذف بکند آمدند به همه این پول را دادند اگر این پول را به همه نمی دادند آن پولهایی که به دهک های بالا دهک مثلا اول دوم سوم بی جهت دادند این را می بردند به تولید می دادند هم از تورم جلوگیری می کردند هم آنها ناراضی نبودند توقع نداشتند و هم اینکه به مردم می توانستند بیشتر برسند طرح موفق تر بود بنابراین پاسخ سوال من این است که ما اصل قضیه را مفید و ضروری می دانستیم به اجرایش انتقاد داشتیم و داریم و دولت هم در ماه های گذشته فشار آورد که این را بیشتر بکند ما مصلحت ندیدیم و معتقدیم اگر بخواهیم از طریق هدفمندی یارانه ها درآمدی که دولت از این طریق پیدا می کند کمکی به مردم بکنیم از این به بعد بهتر است کمتر به صورت نقدی بدهیم یک قدری برای سلامت درمان تامین اجتماعی کمک بکنیم کما اینکه امسال پنج هزار میلیارد تومان از همین محل برای کمک به حوزه سلامت در بودجه در نظر گرفته شده است.

در ادامه پاسخ آقای حداد عادل به سوالات کارشناسان در برنامه شبکه چهار سیما ، کارشناس از وی پرسید: برای حمایت از تولید ، شما پرداخت نقدی را توصیه می کنید یا نه مثلا در تخفیف مالیاتی یا در مثلا پرداخت بیمه کارگران شان، چه روشی را برای حمایت از تولید در نظر دارید؟
حداد عادل: همه اینها ممکن است باید شما اراده بکنید که یک قدری از پول را به آنها بدهید شما اگر این را قولش را دولت می داد پیدا کردن راه حلش آسان بود ولی ما احساس مان این بود که دولت به مردم بیشتر از تولیدکنندگان علاقه دارد یک علامت تعجب هم من جلویش می گذارم، این باور ما بود.
سوال کارشناس: ممنونم آقای دکتر حداد عادل بپردازیم به یکی از موضوعات و چالش های اجتماعی کشورمان، ازدواج و تشکیل خانواده که فکر می کنم که شما هم موافقید که یکی از مشکلات پیش روی جامعه هست به ویژه شاید بانوان، افزایش سن ازدواج را داریم و تغییر الگوهای ازدواج را داریم در کشور، من سوالم این است که شما برای برطرف کردن این دغدغه در دولت خودتان چه برنامه و تدبیری دارید و مسائل مرتبط اقتصادی و فرهنگی که به مقوله ازدواج ربط پیدا می کند را چطور می خواهید مدیریت بکنید؟
حداد عادل: این سوال بسیار خوبی است بنده هم سالهاست به این موضوع فکر می کنم و معتقدم ازدواج در جامعه ما وضع درستی ندارد نه اسلامی است نه با سنت های ایرانی و به سبک زندگی ایرانی ما می خواند ازدواج به یک امر پیچیده پرزحمت پرهزینه ای مبدل شده که به همان اندازه که خانواده ها علاقه دارند که چنین اتفاقی بیافتد در خانواده هایشان و این را مبارک می دانند به همان اندازه هم ازش وحشت دارند نمی دانند حالا این موج وقتی به آنها برسد چطوری غرق شان می کند چطوری در فشار قرارشان می دهد ما باید ازدواج را آسان کنیم بنده اصرار دارم که نهضت ازدواج آسان برپا بشود من اهل وعده دادن نیستم معمولا هم تا یک کاری را انجام ندهم وعده اش را نمی دهم حرف های چوب انداز نمی زنم حرف هایی که خارج از اختیارم باشد نمی گویم اما در خصوص ازدواج بنده قول می دهم اگر رئیس جمهور شدم در کشور نهضت ازدواج آسان برپا می کنم بله جزئیاتش این است که من این فرآیند تشکیل خانواده را پیش چشمم می گذارم مثل یک مهندس الکترونیک و برق که تکه تکه در مدار می رود جلو ، قطعی این مدار را در هر جایی که باشد تشخیص می دهد و رفع عیب می کند بنده همینطور این مدار یا منظومه ازدواج را از مرحله شناسایی دختر و پسر از یکدیگر شروع می کنم تا مساله مسکن بعد از عقد و عروسی ، برای همه اینها سعی می کنم راه حل پیدا بکنم و سنت های مزاحم دست و پاگیر را سعی می کنم از صحنه ازدواج بیرون بریزم در واقع بنده فکر می کنم به همان اندازه که اسلام برای حرام سختگیری کرده حلال را آسان کرده، ما آمدیم این حلال را به جای اینکه آسان کنیم سخت کردیم با بی فکری با رو در بایستی با سنت های غلط ، حرامی که باید سخت بشود آسان و فراوان شده متاسفانه ، حلالی که باید آسان بشود سخت شده و نادر شده و کم شده ، تولید نسل کم شده و سن ازدواج بالا رفته طلاق افزایش پیدا کرده زن های بی سرپرست در جامعه فراوان شدند مجرد بودن فراوان شده بی بند و باری و فساد اخلاق از اینجا پدید آمده و هزاران مشکل دیگر و از همه اینها بدتر ، آن دغدغه ها و ناراحتی های روحی و روانی است که هر دختر و پسر مجردی دارد و این را رویش هم نمی شود که به زبان بیاورد.
سوال کارشناس: در حوزه سیاست خارجی یکی از موضوعات، بحث مذاکره با آمریکا هست خب مقامات آمریکایی هم در سال های گذشته به کرات این را مطرح کردند هم اوباما در پیام نوروزی اش گفت هم جو بایدن در کنفرانس امنیتی مونیخ مطرح کرد نکته ای که وجود دارد این پیشنهادات چه میزان عملیاتی و صادقانه است نکته بعدی اینکه بحث مذاکره با آمریکا تا چه میزان در حیطه وظایف و اختیارات رئیس جمهور است و اصلا مذاکره با آمریکا در چه شرایطی به مصلحت است؟
حداد عادل: اولا بر طبق قانون اساسی سیاست های کلی کشور را مقام معظم رهبری تعیین می کند بنابراین دولت در موضوع ارتباط با آمریکا که از جمله مهمترین سیاست های کلی در سیاست خارجی ماست باید هماهنگ با رهبری عمل بکند و منطبق بر دیدگاه های رهبری باشد این یک نکته، مطلب دیگر این است که آمریکایی ها با دست پس می زنند با پا پیش می کشند، در شعار و پیام و تبریک نوروزی و اینها دم از دوستی و تمایل به مذاکره می زنند درست در همان زمان که این حرف ها را می زنند یکی دو تا طرح هم در کنگره به جریان می اندازند برای افزایش تحریم ها ، یک شیطنت هایی هم در سازمان ملل می کنند یا در شورای امنیت یا در جای دیگر، اینها با همدیگر نمی سازد و به همین جهت است که ما هم تا حالا مذاکره ای با آمریکایی ها به صورت جدی نداشتیم برای اینکه صداقت نمی بینیم.

در ادامه پاسخ آقای حداد عادل به سوالات کارشناسان در برنامه شبکه چهار سیما ، کارشناس از وی پرسید: بنای سیاست خارجی خودتان را تنش زدایی تعریف کردید بحث مذاکره با آمریکا در این قالب و این رویکرد می گنجد؟
حداد عادل: بله ما مایلیم که در روابط خودمان با عموم کشورها، تنش زدایی بکنیم منتهی همانطور که گفتم آمریکایی ها باید صداقت نشان بدهند آمریکایی ها باید واقعیت انقلاب اسلامی ایران را بپذیرند.
سوال کارشناس: اینکه خانم آلبرایت در یک مقطعی عذرخواهی کرد این شاخصی از این می شود فرض کرد؟
حداد عادل: خانم آلبرایت همان موقع که عذرخواهی کرد در باب کودتای بیست و هشت مرداد هزار و سیصد و سی و دو همان موقع دخالت کرد در کار ما، همان موقع برای ایجاد تضاد در جامعه ایران گفت که نهادهای کجا و کجا و کجا انتصابی اند و این خلاف دموکراسی است یعنی آمریکایی ها هنوز خودشان را آقای دنیا می دانند می گویند همه جا باید بیایند از ما دستور بگیرند همه جا باید ما برایشان نسخه بپیچیم خب خانم آلبرایت اگر عذرخواهی کرد عذرخواهی وظیفه اش بود ده برابر دیگر هم آنها باید به خاطر کاری که در بیست و هشت مرداد کردند آن کودتا عذرخواهی کنند از ملت ایران، این خوب، اما دخالت در اینکه شورای نگهبان و نمی دانم قوه قضاییه و اینها در ایران غیردموکراتیک است نهادهای انتصابی اند نه انتخابی، مگر یادمان رفته در آن دوران چطوری حرف در دهان حضرات داخلی می گذاشتند اینهاست که ما می گوییم نمی توانیم اعتماد بکنیم.
سوال کارشناس: پس کلید قضیه را تغییر رفتار آمریکایی ها می دانید؟
حداد عادل: صد درصد.
سوال کارشناس: ممنون، آقای دکتر حداد از دغدغه های اصلی مردم و فعالان بخش اقتصادی، مساله تورم است بفرمایید برنامه عملیاتی تان برای مهار تورم در کوتاه مدت و بلندمدت چه است و آیا می توانید زمان بندی هم بدهید برای این قضیه؟
حداد عادل: زمان بندی دشوار است الان در این روزها هم شما از نامزدهایی که در برنامه هایتان شرکت می کنند اعداد مختلف شنیدید ولی بنده فکر می کنم ملت انتظار دارد ظرف یک سال یک بهبودی در کارها حاصل بشود یک سال را من برای ظهور علائم مثبت در وضع اقتصادی و مهار تورم معقول می دانم و فکر می کنم از جمله کارهایی که مهار تورم باید صورت بگیرد تثبیت قیمت ارز است یعنی این نوسان غیرقابل پیش بینی قیمت ارز اصلا زلزله است در بنای اقتصاد کشور، سنگ روی سنگ بند نمی شود یک کسی اگر بداند ارز را چقدر می خرد و چقدر باید وقتی جنس را وارد می کند قیمت گذاری کند بعد بداند که اگر دوباره خواست با این پولی که از مردم می گیرد ماده خام وارد بکند و کارش را ادامه بدهد آیا می تواند یا نمی تواند این محتاج تثبیت قیمت ارز است فرض کنید بنده با ارز دو هزار و پانصد تومان رفتم یک کالایی وارد کردم وقتی این را وارد کردم و در واقع کالای واسطه ای آوردم تبدیل کردم به کالای ساخته شده بر اساس دو هزار و پانصد تومان قیمت گذاشتم حالا این را به مردم عرضه کردم وقتی دوباره بخواهم بروم جنس وارد بکنم حالا با سه هزار و مثلا چهارصد تومان باشد خب من نابود می شوم نمی توانم کار بکنم این یک نمونه خیلی ساده از اینکه چگونه نوسان قیمت ارز شیرازه امور را از هم گسیخته می کند تثبیت قیمت ارز شرط تثبیت اقتصادی و در کنارش برای جلوگیری از تورم باید رشد نقدینگی مهار بشود و نقدینگی به جانب تولید مفید سوق داده بشود اگر مردم مثل حالا پانصد هزار میلیارد تومان پول سرگردان در دست و بال شان باشد یا در بانک ها گذاشته باشند بعد دولت اعلام کند که سکه توزیع می کنم بروند شب پشت بانک ها همه بخوابند که سکه بخرند به این امید که با پول کار نکرده مثلا ظرف شش ماه یک پول شان لابد دو برابر بشود یا بروند دلار بخرند به این امید که دلار گران بشود بعد بفروشند، یا بروند هی آپارتمان بخرند خالی بیاندازند به این نیت که قیمتش اضافه بشود زمین بخرند بیاندازند به این نیت که قیمتش اضافه بشود این اقتصاد مولد نیست این رونق کسب و کار نیست رونق تولید نیست کشور با این روش ها به سعادت نمی رسد این نقدینگی را باید به طور مختلف و از جمله با اصلاح نظام بانکی چون خود این بانکها این نقدینگی را می گیرند صرف چون صرف آن کار دیگر می کنند به قول حافظ، این را باید کنترل کرد و نقدینگی را باید در بازار بورس به تولید مفید نزدیک کرد و انضباط مالی دولت هم در کنترل تورم موثر است.
سوال کارشناس: آقای دکتر خود تثبیت قیمت ارز چطوری باید محقق بشود دولت های قبلی هم خیلی دوست داشتند که قیمت ارز را تثبیت بکنند چرا موفق نبودند؟
حداد عادل: به اعتقاد من تثبیت قیمت ارز مشکل ترین و مهمترین قدم است ما باید با توجه به میزان ارزی که در اختیار داریم ما وقتی که قیمت کالاها را بر اساس این قیمت ارز تعیین می کنیم اولا تثبیت قیمت ارز مستلزم تک نرخی کردن ارز هم هست دو نرخی کردن سه نرخی کردن قیمت ارز یک قرص مسکنی است ممکن است یک چند صباحی یک عده ای را خوشحال کند ولی فساد می آورد برای اینکه کنترلش دشوار است تثبیت قیمت ارز و تک نرخی کردن ارز باید صورت بگیرد منتهی ممکن است تثبیت قیمت ارز به بعضی طبقات ، طبقات کم درآمد و قشرهای کم درآمد فشار وارد کند دولت باید یک تدابیری بیاندیشد که این قشرهایی که از تثبیت قیمت ارز در یک نرخ بالا زیان می بینند اینها فشار روی شان کم بشود چون اگر بخواهد قیمت ارز را هم پایین بگیرد وقتی که عرضه و تقاضا به هم خورده آن بازار سیاه را دامن می زند علاوه بر این، صادرات از رونق می افتد یعنی یک نقطه بهینه ای را باید بگیرد که هم به نفع صادرکننده باشد هم به نفع تولیدکننده باشد و اگر این نقطه بهینه به اینجا برسد که فشار زندگی به قشرهای کم درآمد را بیشتر کند دولت باید از یک راه هایی مثلا مثل هدفمندی یارانه ها بیاید در آن دهک های پایین درآمدی به اینها کمک بکند.
سوال کارشناس: آقای دکتر حداد عادل بحث اسناد بالادستی در کشور ما بحثی جا افتاده است و مثل سند چشم انداز و البته در حوزه جزئی تر آن برنامه های توسعه کشور، جنابعالی برای مرتبط کردن برنامه های آموزش و پرورش با برنامه های توسعه کشور چه راهکار عملی دارید؟
حداد عادل: می دانید شما مردم هم می دانند که من بهترین سالهای عمرم را در آموزش و پرورش گذراندم شما دوستان احتمالا کتاب های درسی بنده را خواندید آنهایی که خودم تالیف کرده بودم و در زمان من تالیف شده بود من بیش از سیزده سال مستمر در وزارت آموزش و پرورش بودم همینجا بگویم که من به ثبات مدیریت معتقدم و هر جا هم که می روم سعی می کنم آنجا در دراز مدت بمانم من در حال حاضر هجده سال است که مدیر عامل بنیاد دایره المعارف اسلامی هستم از بیست و سه سالی که فرهنگستان تاسیس شده پانزده سال تا امروز بنده رئیس فرهنگستان بودم معتقدم که مدیر یک چیزی نیست که آدم پشت سر هم عوض بکند مدیر باید بماند در دراز مدت یا انتخابش نباید بکنید اول دقت کنید اگر انتخاب کردید سر هر موضوع جزئی ، مدیر را عوض نکنید این یکی از اشکالاتی است که من به دولت فعلی دارم بدون حب و بغض به عنوان یک واقعیت ، بنده سیزده سال در وزارت آموزش و پرورش بودم یازده سال معاون وزیر بودم، حالا این نکته هم برای مردم شاید شنیدنی باشد من وقتی می خواستم از وزارت آموزش و پرورش بروم از شش ماه پیش جانشین خودم را معین کردم آوردم او را مشاور خودم کردم در شورای معاونین وزارتخانه ، او را آوردم کنار خودم نشاندم شش ماه تمام او در کنار من کار کرد و با فکر من با واقعیات این دستگاه آشنا شد از مدتها قبل به تمام دستگاه هایی که با من کار می کردند اعلام کردم که در فلان تاریخ ، من در اول آبان هزار و سیصد و شصت و یک تا جایی که یادم است شده بودم معاون وزیر، در اول آبان هزار و سیصد و هفتاد و دو استعفا کردم درست روزی که یازده سال تمام شد از شش ماه پیش اعلام کرده بودم من در فلان تاریخ می روم و از آن تاریخ فلان آقا جانشین من می شود در این مدت بنده در آموزش و پرورش بودم خیلی فکرها برای آموزش و پرورش دارم حالا در جواب سوال شما یک مورد را عرض می کنم بنده یک سوال می کنم من می گویم آیا باید نظام آموزشی ما یک تناسبی با نوع زندگی و معیشت ما داشته باشد یا نه؟ اگر پاسخ شما به این سوال مثبت است من می گویم چه فرقی امروز بین نظام آموزشی دبیرستانی ما در روستاها و شهرها وجود دارد یعنی یک روستایی را در نظر بگیرید دو هزار نفر جمعیت دارد سه هزار تا جمعیت دارد یا یک بخشی که در واقع مرکز روستاست پدرهای این بچه ها، کشاورزند ما بچه های اینها را می آوریم در مدرسه همان درسی را به اینها می دهیم که در مرکز شهرهای بزرگی مثل تهران و اصفهان و مشهد و تبریز و اهواز می دهیم بنده سوال می کنم آیا این کار درستی است؟ ما چه به یاد دانش آموزان روستایی می دهیم که اینها بعد از اینکه دیپلم گرفتند بتوانند یک کار مفید در روستای خودشان انجام بدهند؟ جز اینکه این آموزش در واقع یکسان سبب می شود به اینکه اینها بعد از اینکه دیپلم گرفتند همه سرازیر بشوند به شهر و دیگر در ده نتوانند کاری بکنند این به معنای ظلم به روستاها نیست این به معنای بی عدالتی نیست این عین عدالت و خدمت است اینکه الان با مرگ روستاییان، روستاها می میرند ناشی از این است شما الان در خیلی از جاهای کشور بروید روی تپه مشرف به روستا می بینید خانه ها خالی ، سقف ها فروریخته مدرسه بدون دانش آموز و خالی از سکنه، چرا؟ برای اینکه ما نسلی را تربیت نکردیم که در روستا بتواند کار مفید انجام بدهد آن وقت می بینید در خیابان سر چهار راه ها کنار خیابان جوان های بیکار و اسمش هم است دیپلم یا حالا که دیگر با این دانشگاه های کذا و کذا که نمی خواهم اسم ببرم به جای دیپلم های بیکاره قدیم، لیسانسیه های بیکار تولید کردیم این یک خطایی است که ما ناشی از نظام غلط آموزشی در توسعه کشور مشاهده می کنیم.
سوال کارشناس: آقای حداد عادل در سه سال گذشته منطقه شاهد تحولات پرشتابی بوده که بیداری اسلامی هست بازتابی از آموزه های انقلاب اسلامی، نکته ای که وجود دارد این هم یک فرصتی بی نظیر برای جمهوری اسلامی ایران فراهم کرده که اهداف و آرمان هایش را رو به جلو ببرد از طرف دیگر این نگرانی هم وجود دارد که آمریکا و برخی از قدرت های غربی بخواهند این را مدیریت کنند در چارچوب اهداف و منافع خودشان، آن چیزی که حالا می گویند موج دموکراسی خواهی و هرچه که اسمش را می گذارند نکته ای که وجود دارد این است که جنابعالی برای پیشبرد اهداف و منافع سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در این حوزه راهبردتان چیست؟
حداد عادل: من بیداری اسلامی را مهم می دانم بیداری اسلامی را بالقوه مهمتر از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی سابق می دانم بیداری اسلامی را نتیجه یک قرن تجربه ملت های اسلامی در اعتماد به غرب می دانم و سرخوردگی از این اعتماد و بازگشت به اسلام و بیداری اسلامی را نتیجه تلاش مصلحان بزرگ در همه جهان اسلام می دانم و در راس آنها ، امام خمینی و نتیجه عملی اقدام امام و نهضت امام که انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی باشد بیداری اسلامی را نباید آسان گرفت به قول حافظ زین قصه هفت گنبد افلاک پر صداست ، کوته نظر نگر که سخن مختصر گرفت این مهم است ما باید در سیاست خارجی خودمان یک باب تازه ای باز کنیم اصلا باید یک موسسه تحقیقاتی در کنار وزارت امور خارجه ایجاد کنیم در تعامل با رشته های علوم سیاسی دانشگاه ها برای رصد بیداری اسلامی و برای ارتباط با متفکران و نظریه پردازان این بیداری اسلامی در جهان، برای آسیب شناسی بیداری اسلامی و باید تلاش کنیم که تجربه های خودمان را در اختیار کشورهای دیگر بگذاریم و بیداری اسلامی در یک کلام، نوزاد پاکی است که در دامن جهان اسلام متولد شده باید کاری کنیم که این نوزاد اولا در کودکی و نوزادی تلف نشود دوم اینکه بد تربیت نشود و بد پرورش پیدا کند.
سوال کارشناس: چون اگر دیر بجنبیم رقبای منطقه ای هم داریم در این عرصه.
حداد عادل: بله یعنی این بچه باید در دامن مادر خودش رشد کند دایه های دلسوزتر از مادر نباید این بچه را از مادر جدا کنند.

در ادامه پاسخ آقای حداد عادل به سوالات کارشناسان در برنامه شبکه چهار سیما ، کارشناس از وی پرسید: آقای دکتر یکی از دغدغه های اصلی مردم خصوصاً اقشار مستضعف بخش مسکن هست شما طرح مسکن مهر را آیا موفق می دانید و آن را ادامه خواهید داد یا خیر و علاوه بر آن برای مهار قیمت مسکن و اجاره بها چه برنامه ای دارید؟
حداد عادل: مسکن مهر یکی از اقدامات خوب دولت آقای احمدی نژاد بوده باید انصاف داد کار عظیمی صورت گرفته اگر یک وقت سوار هواپیما بشوید و از فراز شهرها عبور کنید می بینید در کنار شهرها ساختمان های مسکن مهر از بالا خودنمایی می کند وقتی هم در شهرها هستید می توانید ببینید خیلی ها صاحب مسکن شدند و همت کرده اند این دولت زحمت کشیده اصل ایده خوب هست منتهی باید تلاش کرد که گران تمام نشود بد ساخته نشود چون بنده نگرانم که عجله در ساخت مسکن ما را از فکر کردن باز بدارد یعنی سر یک تکه زمین یک پیمانکار فوری آجر روی آجر ساخته بشود و بعد ببینیم مدرسه فکر نکردیم نمی دونم فروشگاه فکر نکردیم راههای دسترسی فکر نکردیم خیلی چیزهای دیگه باید جامعه فکر کرد یک چیزی که من شخصاً دغدغه اش را دارم این هست که ما می تونستیم و می تونیم در این کار عظیمی که تحت عنوان مسکن مهر انجام شد یک قدری هم حال و هوای معماری اسلامی را وارد معماری شهرهای خودمان بکنیم که این کار هم نکردیم و بالاخره حالا دولت آینده هم باید به نظر من ببینید چقدر ما به مسکن مهر جدید احتیاج داریم یعنی یک وقت ممکن هست در شرایط اقتصادی فعلی ریختن اینقدر پول تو مسکن مهر هم خیلی عاقلانه نباشد و واقعاً باز اشباع شده باشد نیاز کم شده باشد ما اگر این را صرف بخش های دیگه بکنیم صرف کشاورزی بکنیم یا تولید بکنیم ممکنه اثر آن خوب باشد بهتر باشد ولی در مجموع مسکن مهر یک پدیده مثبت و از آن بخش هایی است که دولت در آن نمره قبولی می گیرد.
سوال کارشناس: برای مهار قیمت مسکن علاوه بر مسکن خیلی ها معتقدند که هجوم حالا در واقع سوداگری به بازار مسکن باعث شده این قیمت مسکن از نرخ تورم عمومی هم خیلی وقت ها بیشتر برود بالا شما هم به این قائل هستید که باید در واقع سوداگری در بازار مسکن و دلالی در بازار مسکن کنترل بشود علاوه بر تو افزایش عرضه مسکن؟
حداد عادل: بله این مستلزم این هست که اولاً نقدینگی کاهش پیدا کند افزایش پیدا نکند چون وقتی یکی پول دارد می گوید بروم مسکن بخرم درست مثل سکه می ماند همین طور که سکه کاری ندارد می گذارم تو خانه تو گاوصندوق درش را می بندم مسکن هم سر جای خودش هست مستاجر هم نداشتم نداشتم خودش خود به خود گران می شود به همین آدم اگر بگویند آقا بیا یک کارگاه درست کن می گوید وامصیبت برای تهیه مواد اولیه اش برای انتخاب کارگرش برای پرداخت بیمه کارگرش برای دستمزد برای بازاریابی برای فروش شما ببینید هر کدام اینها مشکلات دارد او می گوید من چرا خودم را بروم گرفتار این مشکلات بکنم می روم این پول را ده تا آپارتمان می خرم در آن را می بندم هر روز که قیمت رفت بالا می فروشم نه مصیبت کارگر دارم نه مصیبت اداره چی اداره چی دارم ماباید فضای کسب و کار را یک مقداری آسان کنیم و کاری کنیم که مردم راغب بشوند به جای سوداگری مسکن پولشان در کارهای مولد به جریان بیاندازند ولی در عین حال وقتی تورم بالاست قیمت اجاره خانه لاجرم میرود بالا چرا برای اینکه مصالح ساختمانی قیمتش می رود بالا ارزش پول که کم می شود قیمت زمین طبعاً می رود بالا که قدرت خرید مالک ثابت بماند نتیجه این که میلگرد که گران بشود دستمزدکارگر گران بشود