به گزارش
خبرگزاری صدا و سیما؛ مرکز قم، سال ۱۳۴۲ در تاریخ انقلاب اسلامی ایران اهمیت خاصی دارد و نقطه آغاز نهضت امام محسوب میشود؛ قیامی که از اعتراض به انقلاب سفید شاه که از سوی بیگانگان دیکته شده بود آغاز شد و شاه مخالفان آن را ارتجاع سیاه و متحجر نامید
در دوم فروردین سال ۴۲ مراسمی که در مدرسه فیضیه که به مناسبت سالروز شهادت امام صادق (ع) از سوی آیت الله گلپایگانی با حضور گسترده طلاب و مردم انقلابی قم برپا شد لرزه بر کاخ پوشالی پهلوی انداخت و ابعاد جدیدی در مبارزات علیه ظلم و طاغوت ایجاد و جریان انقلاب اسلامی را شتاب بیشتری داد.
عوامل ساواک با حمله به طلاب و شرکت کنندگان در مراسم تعدادی از مردم را با چوبهایی که همراه داشتند زخمی و عدهای را به شهادت رساندند؛ این جنایت به اندازهای وحشیانه بود که صحن مدرسه فیضیه به خون طلاب و مردم آغشته شد و تا دو روز بعد از این حادثه نیز خونهای شهدای بر زمین باقی مانده بود.
حضرت امام خمینی (ره) که به خوبی از دسیسههای رژیم آگاه بود هوشمندانه پس از واقعه فیضیه با صدور اطلاعیههای متعدد خطاب به مردم و سران کشورهای اسلامی همچون عربستان مانع ظاهر فریبی رژیم پهلوی شد که این اقدام این پیام را به همراه داشت که پادشاه ایران که خود را تنها پادشاه شیعه جهان میداند مشروعیت ندارد.
در خرداد سال ۴۲ همزمان با آغاز ماه محرم، همدلی و همراهی ملت ایران و حتی نخبگان علمی به درجهای رسید که در تاریخ ایران بیسابقه بود به همین دلیل فشار رژیم و سختگیری بر انقلابیون نیز هر روز افزایش مییافت و هر اعتراض و حرکت انقلابی به شدت سرکوب میشد.
سخنان محکم و استوار امام خمینی (ره) در مدرسه فیضیه قم در عصر گرم روز سیزدهم خردادماه سال ۴۲ که مصادف با عاشورا بود لرزه بر مستکبران انداخت و همه معادلات را بر هم زد. امام در این سخنرانی در حضور هزاران نفر از طلاب و مردم قم حکومت پهلوی را با بنی امیه مقایسه و شاه را «آقای شاه!» «تو!» «بیچاره!» و «بدبخت!» خطاب کرد، تعابیری که تا آن روز کمتر شنیده شده بود.
رهبر کبیر انقلاب در حالی که قاطعانه سخن میگفت، همچنین به جنایات رژیم اشغالگر قدس اشاره کرد و گفت: «… اسرائیل نمیخواهد در این مملکت علما اسلام باشند، اسرائیل نمیخواهد در این مملکت دانشمند باشد، اسرائیل به دست عمال سیاه خود مدرسه فیضیه را کوبید، ما را میکوبد، شما ملت را میکوبد، میخواهد اقتصاد شما را قبضه کند، میخواهد تجارت و زراعت شما را از بین ببرد، میخواهد ثروتها را تصاحب کند، اسرائیل میخواهد به دست عمال خود آن چیزهایی را که مانع هستند، آن چیزهایی را که سد راه هستند از سر راه بردارد. قرآن سد راه است باید برداشته شود، روحانیت سد راه است باید شکسته شود، مدرسه فیضیه و دیگر مراکز علم و دانش سد راه است باید خراب شود، طلاب علوم دینیه ممکن است بعدها سد راه بشوند باید کشته شوند، از پشت بام پرت شوند، باید سر و دست آنها شکسته شود، برای اینکه اسرائیل به منافع خودش برسد دولت ایران به تبعیت از اغراض و نقشههای اسرائیل به ما اهانت کرده و میکند.
خبر سخنرانی روز عاشورای امام به سرعت در سراسر کشور پیچید؛ دستوری محرمانه برای دستگیری شبانه امام خمینی (ره) صادر شد. تعدادی از انقلابیون نیز در شامگاه ۱۴ خرداد دستگیر شدند؛ تعداد زیادی از کماندوهای پهلوی سحرگاه ۱۵ خرداد منزل امام در قم را محاصره کرده و ایشان را در حالی با ترس فراوان پس از دستگیری به تهران منتقل کردند که آرامشی بیبدیل در چهره امام دیده میشد.
صبح ۱۵ خرداد سال مصادف با دوازدهم ماه محرم خبر دستگیری امام و انتقال شبانه به تهران در قم پیچید؛ مغازهها و بازار تعطیل شد، همه به خیابانها ریختند و با فریاد «یا مرگ یا خمینی» اعتراض خود را به این دستگیری اعلام و در واقع قیام ۱۵ خرداد رقم خورد؛ در تهران، ورامین و سایر شهرهای بزرگ نیز تجمعاتی شکل گرفت، ولی بزرگترین اعتراض در قم بود که منجر به زخمی و شهادت دهها نفر از مردم شد.
شهر قم تا غروب ۱۵ خرداد ملتهب بود و صدای گلوله از خیابانهای اطراف حرم حضرت معصومه (س) شنیده میشد؛ نیروهای کماندو از تهران به قم رسیده بودند و خیابانهای شهر آغشته به خون مبارزان شده بود؛ دستگیری انقلابیون نیز با تاریک شدن هوا شدت میگرفت؛ و به این ترتیب شاه فکر کرد یک روزه به قول خودش ارتجاع سرخ و سیاه را درهم پیچیده و همه چیز تمام است، اما نمیدانست این آغاز و تولد یک انقلاب اسلامی است که پانزده سال بعد با خون شهدایش به ثمر خواهد نشست.