مخالفت شهید رجایی با متن تبلیغات زیر تصویر او
چرا شهید رجایی با متن تبلیغات زیر تصویر خود، مخالفت کرد؟
به گزارش گروه وبگردی خبرگزاری صدا و سیما، ۲ مرداد ۱۳۶۰ مردم میرفتند که به محمدعلی رجایی رأی بدهند؛ مردی که نه شعار داشت، نه پوستر چاپ کرده بود و نه اصلاً موافق تبلیغات مرسوم بود.
برای او آمدند که تبلیغ کنند. یک تصویر خوب همراه یک پیرمرد داشت و این ماجرا شد. زیر تصویر معروف که یک پیرمرد چانه شهید رجایی را گرفته است، از قول آن پیرمرد نوشتند: من از تو حمایت میکنم، اما از تو میخواهم که بروی و اسلام را پیاده کنی.
این تنها پوستر تبلیغاتی ریاستجمهوری او بود. برخی دیدند اگر این متن را از زبان آن پیرمرد بیاورند، بسیار گیرایی دارد، اما شهید رجایی با متن مخالفت کرد و گفت: این دروغ است، زیرا این پیرمرد در این دیدار چیز دیگری به من گفت و مطلب او، این نبود.
به او اصرار کردند که این، یک کار تبلیغی است. شهید رجایی نپذیرفت و گفت: نه، چاپ تصویر بدون متن، کافی است.
شعار هم نداشت. این چیزها همان زمان نیز مرسوم بود، اما شهید رجایی موافق نبود، زیرا از نظر او اینگونه تبلیغات، تأثیرگرفته از نظام سرمایهداری است. او چه کار کرد که رأی آورد؟ زندگی.
تصویر مشهور شهید رجایی که الگو شد و بسیاری بعدها اینطور عکس انداختند!
بهترین شعار و تبلیغات موفق
چگونه میتوان ۲۸ روز رئیسجمهور بود و در نظر مردم، افسانه و اسطوره و یکی از نامدارترین فرزندان ایران کهن و پهناور شد؟ باید زندگی کرد و مانند محمدعلی رجایی زندگی کرد؛ مردی که زندگی او مثل زندگی مردم بود. این، بهترین شعار و تبلیغات او بود.
کودکی را در یتیمی و فقر گذراند. جهت کار به تهران آمد و در بازار آهنفروشان که کار سنگینی برای بدن نحیف ۱۳ ساله او بود، شاگردی کرد. دستفروشی و دورهگردی کرد. او به همه میگفت که قابلمهفروشی کرده است.
به دوستان خود میگفت: «یادم بیاورید که من همان محمدعلی رجایی، فرزند عبدالصمد، اهل قزوین هستم که قبلاً دورهگردی میکردم و در آغاز نوجوانی، قابلمه و بادیهفروش بودم. هر گاه دیدید که در من تغییراتی بهوجود آمد و ممکن است خود را فراموش کرده باشم، همان مشخصات را به یادم بیاورید».
حضور امام خمینی، رحمه الله علیه، در انتخابات ۲ مرداد ۱۳۶۰
چرا رأی میخواست؟
زندگی او اینگونه بود. ۲ مرداد، مردم رفتند و ۹۰ درصد آنها به محمدعلی رجایی رأی دادند؛ از ۱۴ میلیون و ۷۶۰ هزار رأی، شهید رجایی ۱۳ میلیون رأی را از دلهای مردم گرفت. ۳ روز بعد اعلام شد که او رئیسجمهور است. ۱۱ مرداد که عید سعید فطر بود، حکم ریاستجمهوری را از دست پیر و مراد خود، امام خمینی، رحمه الله علیه، گرفت و دلهای مردم خندید.
محبوبیت محمدعلی رجایی، مشارکت مردم در دومین انتخابات ریاستجمهوری را به ۹۰ درصد رساند
سال ۱۳۶۰ بود و کسانی چشم نداشتند که لبخند بر لبها و در دلهای مردم را ببینند؛ ۸ شهریور، منافقی آمد، یک کیف دستی آورد، نگاهی کرد، رفت، صدایی آمد، دفتر نخستوزیری ایران لرزید، دلها ریخت و رجایی رفت. یاران و محمدجواد باهنر را هم با خود برد.
شهید رجایی، رأی را از مردم گرفت، به کارنامه زندگی خود پیوست کرد و به نزد خداوند برد. همین را میخواست و خود نیز میدانست.
بدرقه شهیدان، رجایی و باهنر، بر روی دستهای مردم