پخش زنده
امروز: -
روستاهایی با جمعیت بیش از سه هزار و ۵۰۰ نفر بر اساس مصوبه سال ۸۸ مجلس شورای اسلامی، میتوانند تبدیل به شهر شوند.
به گزارش خبرگزاری صداوسیما مرکز قزوین، اگرچه شرایط و سازوکارهایی به غیر از تعداد جمعیت تعیین شده، اما هیچگاه سخن و اشارهای از آن به میان نیامده است.
این در حالی است که تبدیل یک روستا به شهر مسائلی از جمله ایجاد شهرداری، نمایندگی فرمانداری و ایجاد دفاتر و نمایندگی ادارات کل در آن را به دنبال داشته که هر یک به نوبه خود برای استقرار و ارایه خدمات، معضلاتی را به همراه داشته و دارند.
با یک حساب ساده میتوان به عمق این فاجعه، یعنی تبدیل روستا به شهر پیبرد و آن اینکه از سال ۴۵ که شاخص جمعیت روستایی به شهری کشور ۷۵ به ۲۵ بوده امروز این آمار به طور کامل برعکس شده و شاخص جمعیت شهری ۷۵ و روستایی نیز به عدد ۲۵ رسیده است.
طبق آمار اگر مصوبه دولت در تمام روستاهای بالای ۳ هزار و ۵۰۰ نفر جعیت اجرا شود بیش از ۴۹۰ شهر به شهرهای کنونی کشور اضافه میشود. افزوده شدن ۴۹۰ شهر به شهرهای کنونی کشور شاید در نخستین نگاه خوب به نظر برسد، اما نباید از یاد ببریم که تبدیل شدن هر روستا به شهر میتواند از بین بردن فضاهای زراعتی، ساخت ساختمان، آسفالت جادههای خاکی و حفظ دشتها و مناطق سرسبز را به همراه داشته باشد.
روستاها بدون متولی واحد
روزی بهعنوان روز ملی روستا و گنجاندن آن در تقویم سالانه کشور این نوید را میدهد که شاید روستاها که اکنون فاقد متولی خاصی هستند، دارای متولی و مدیریتی واحد شوند و روستاییان امیدوار باشند که روستاها بر اساس چشمانداز و برنامه توسعه مییابند.
بر اساس آنچه کارشناسان حوزه روستایی اعلام میکنند روستاها در کشور ما اکنون دارای یک مدیریت واحد و یک متولی نیستند و هر دستگاهی بخشی از کارهای روستاییان را انجام میدهد و نبود یک متولی خاص منجر به بروز مشکلات فراوانی برای روستاها شده است.
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی که کار عمران و آبادانی در کشور آغاز شد، جهاد سازندگی فعالیتهای عمرانی زیادی در روستاها انجام داد و سیمای روستاهای کشور به کلی دگرگون شد، اما با ادغام جهاد سازندگی و کشاورزی بار دیگر روستاها فاقد متولی خاص شدند.
اگرچه بنیاد مسکن انقلاب اسلامی نیز از بدو تأسیس با هدف عمران و آبادانی روستاها، در این حوزه اقدامهای اساسی و زیربنایی خوبی انجام دادهاند، اما نبود یک مدیریت واحد باز هم خلأ در حوزه روستاهاست که باید مسئولان امر در این زمینه روستا را به سازمان یا وزارتخانهای خاص واگذار کنند یا تشکیلاتی برای آن ایجاد کنند.
شاید برای همین است که مصوبهای در طول یک دهه در مجلس شورای اسلامی به ثبت رسیده که روستاهایی با جمعیت بیش از سه هزار و ۵۰۰ نفرتوان تبدیل شدن به شهر را دارند.
تبدیل روستاها به شهر با کدام امکانات
اینکه تصویب شدن یک طرح در مجلس و حتی اختصاص اعتبار به آن باز هم نمیتواند ضمانت اجرایی خوبی برای طرح باشد، مسئله چندان غیرمعمولی نیست، جزئیات زیادی در رابطه به این مصوبه گفته نشده، بیشتر استانها از جمله استان قزوین از این این طرح استقبال کردهاند.
مدیرانی که تلاش کردهاند، لیست روستاهایی را که میتوانند تبدیل به شهر شوند را تهیه کرده و به سازمان شهرداریها و دهیاریهای کشور تحویل دادهاند. حال سوال اینجاست کسانی که چنین طرحی را تهیه و تنظیم کرده و کسانی که این طرح را به تصویب رساندهاند، چه تعریفی از شهر دارند.
براستی تبدیل کردن یک روستا به شهر آن هم به واسطه داشتن جمعیتی بالای ۳ هزار و ۵۰۰ نفر کار راحتی است. این طرح در شرایطی تصویب میشود که در بسیاری از استانها از جمله استان قزوین برخی از شهرهای کوچک از حداقل امکانات شهرنشینی برخوردار نیستند. بیمارستان ندارند، سینما ندارند، مکانهای تفریحی ندارند، هنوز خیلی از خیابانها و کوچههایشان یا آسفالت نشده یا آسفالتش بر اثر گذشت سالها از بین رفته دیگر کسی به آن اهمیت نمیدهد.
حالا در استان قزوین در مدت اجرای این طرح سه روستای عصمتآباد، قشلاق و زیاران به شهر تبدیل شدهاند و قرار است طبق گفته مسئولان برخی دیگر از روستاهای استان رفته رفته شکل جدید شهری به خود بگیرند.
مدیرکل دفتر امور شهری و شوراهای استانداری قزوین میگوید: با انجام این کار به طور طبیعی بسیاری از شاخصهای روستا از جمله مسائل رفاهی و زیرساختی دگرگون شده و جمعیت حاضر میتواند از برکات امکانات شهری بیشتری بهرهمند شود.
آن طور که مصطفی صالحی گفته: برخی از شاخصها، به ویژه ساخت و ساز اماکن عمومی و خصوصی به همراه ساختمانهای مسکونی شکل فنی و مهندسی به خود گرفته و افراد به ناچار برای ساخت و سازهای خود مجبور به دریافت پروانه از شهرداری و به خدمت گرفتن مهندسان فنی و تاسیسات خواهند شد که این مسئله در نهایت باعث کاهش آمار تلفات در حوادث غیرمترقبه نیز میشود.
او اعتقاد دارد: باید توجه داشت که قصد قانونگذار از تبدیل روستا به شهر، افزایش رفاه و آسایش مردم است چرا که با تغییر ساخت و سازها به شکل فنی و برنامهریزی شده و ایجاد امکانات زیربنایی نظیر گسترش فضاهای سبز شهری، توسعه معابر اصلی و فرعی، ایجا گذرگاه، و مراکز خرید و سایر مسایل مربوط به شهر، نشاط و شادابی در بین مردم آن نیز افزایش مییابد.
صالحی میگوید: به طور طبیعی هر جا خدماتی از سوی شهرداری اعم از رفاهی و خدماتی ارایه میشود، براساس قانون منابع اعتباری آن از محل اخذ عوارض و یا درآمدهای پایدار صورت میگیرد.
اشتغال و امکانات رفاهی اولویت تبدیل روستاها به شهر
مدیرکل دفتر امور شهری و شوراهای استانداری قزوین عنوان میکند: حفظ مشاغل مولد روستایی، اشتغال و در نهایت جذب جوانان به تولیدات کشاورزی در روستاهایی که به شهر میشوند باید از اولویت کارها باشد.
صالحی با بیان اینکه همزمان با افزایش امکانات رفاهی در روستاهایی که به شهر تبدیل میشوند، میگوید: میتوان نسبت به اشتغال جوانان منطقه در همان محل سکونشان اقدام کرد که با این کار در واقع آینده روشنی از شهرهای جدید خود را ترسیم کردهایم.
او میافزاید: بخش اعظمی از این جمعیت به خاطر تمرکز صنایع در شهرکها و نواحی صنعتی شکل گرفته و البته روستاهایی هم داریم که با وجود جمعیتی بیش از هفت هزار نفر، تمایلی برای شهر شدن ندارند که در این صورت میتوان با افزایش اختیارات دهیاریها و تخصیص اعتبارات مورد نیاز نسبت به تکمیل و راه اندازی زیرساختهای این مناطق اقدام کرد.
مدیرکل دفتر امور شهری و شوراهای استانداری قزوین در خصوص تبدیل روستاهای عصمت آباد، قشلاق و زیاران به شهر، تاکید کرد: قانون در گام نخست میگوید که شهر باید شناخته شود؛ در این رابطه نیز هیئت وزیران این مسئله را قبول کرده و از طریق وزیر کشور نیز به استاندار قزوین اعلام شده که البته فرآیند قانونی آن از جمله تبدیل شورای روستا به شهر و برخی موارد دیگر باید به انجام برسد و به وزیر کشور نیز اعلام شود که در آن صورت، وزارت کشور دستور به تاسیس شهرداری خواهد داد.
اقتصاد روستایی باید حاکم بر ظرفیتهای خود باشد
معاون مدیرکل امور روستایی و شوراهای استانداری قزوین میگوید: اقتصاد روستایی باید حاکم بر ظرفیتهای خود باشد که این موضوع به طور معمول در قالب کشاورزی، دامداری، مرغداری، باغداری و سایر محصولات از این دست نمایان است، اما در بخش شهری، مدیریت در چنین فضاهایی اتفاق نمیافتد.
صادقی میافزاید: ما به طور حتم نیازمند روستاهای بزرگ با جمعیت بالا نیز هستیم، زیرا خود جمعیت میتواند به عنوان یک مسئله مهم در راستای اعتلای شاخصهای روستایی حرکت کند تا جایی که اگر یک روستا جمعیت زیادی داشته باشد به طور حتم میتواند ساختار بهتری در کنار سایر ظرفیتهای تولیدی، بهرهوری نیز داشته باشد.
او نقص قانون و وجود دیدگاههای سیاسی را دو عامل مهم در تبدیل مناطق روستایی به شهری میداند و میافزاید: زمانی که میخواهیم روستایی را به شهر تبدیل کنیم الزاما این کار باید توسط متخصصان امر امکانسنجی شود و همانگونه که در اجرای هر پروژه ملی باید پیوستهایی مانند پدافند غیرعامل، مسایل زیست محیطی، اقتصادی و اجتماعی داشته باشد، در تبدیل روستا به شهر نیز وجود این پیوستها به صورت منطقی و عقلانی، ضروری است.
صادقی میگوید: با تبدیل روستا به شهر، شهرهای جدید با بدنه بزرگی به نام شهرداری که جایگزین دهیاری شده، روبرو میشوند و از آن به بعد است که شهرداری، روستای تبدیل شده به شهر را به شکل یک کالا میبیند تا بتواند بیشترین سود را برای تامین حداقل نیازهای خود به دست آورد.
او، موضوع سوداگری را یکی از آسیبهای بزرگ ناشی از تبدیل روستا به شهر میداند و اعتقاد دارد: چنین آسیبهایی شامل آسیب کالبدی که در قالب ساخت و سازهایی صورت میگیرد که قالب آن با روستا بیگانه بوده، مثل فرهنگ آپارتماننشینی، آسیب اقتصادی که شامل از بین رفتن اقتصاد مولد و تبدیل آن به اقتصاد مصرفکننده میشود و آسیب اجتماعی که شامل از بین رفتن کنترل اولیه که پیشتر توسط روستاییان برای جاری شدن فرهنگ عامه منطقه خود انجام میدادند و تبدیل آن به کنترل ثانویه، میشود.
تبدیل روستاها به شهر آورده جدیدی برای مردم نداشته است
مدیرکل بنیاد مسکن انقلاب اسلامی استان قزوین میگوید: بدون شک، روستاهایی که طی سالهای اخیر به شهر تبدیل شدهاند، آورده جدید و قابل توجهی برای مردم مناطق خود به همراه نداشتهاند.
اصغر گونجی میافزاید: این در حالی است که روستاییان در گذشته با حداقل هزینه، امورات مربوط به خود و روستا را میگذراندند و دغدغههای مهمی برای رفع آنها نیز نداشتند، اما با تبدیل وضعیت خود به شهر مشکلاتی از جمله ارایه عوارض و دقت فنی و ظریف در امر ساخت و سازهای خود آن هم با تقبل هزینههای نظام مهندسی شهری و سایر موارد مالیاتی در خصوص خدمات شهری، گریبان آنها را گرفت.
او با بیان اینکه اجرای ضوابط شهری برای بسیاری از روستاییان غیرقابل قبول بوده و در اوایل کار مشکلاتی را هم برای خود و هم مجموعه شهری ایجاد کرده اعتقاد دارد: سالهای زیادی طول کشیده خواهد شد تا روستا شکل و ضواهر یک شهر را به خود بگیرد و این در صورتی است که خدمات ارایه شده در حال حاضر از سوی نهادهای حمایتی از جمله بنیاد مسکن به شکل ساده و با هزینههای بسیار قابل تاملتر ارایه میشود.
گونجی با اشاره به اینکه روستاهای بزرگ امروز به لحاظ وضعیتی بسیار بهتر از شهرهای جدید هستند، میگوید: هزینه و اعتباراتی که امروزه صرف امور بسیاری از روستاها میشود، بهتر از شهرهای کوچک و جدیدالاحداث هستند و به نظر میرسد که اگر کمی اعتبارات در این حوزه افزایش پیدا کند، امکانات رفاهی و خدماتی بیشتری را میتوان توسط این نهاد در روستاها به مورد اجرا گذاشت.
مدیرکل بنیاد مسکن انقلاب اسلانی با بیان اینکه اعتبارات تخصیص یافته به روستاها این روزهای کافی نیست، عنوان میکند: اگر بتوانیم میزان اعتبارات را افزایش دهیم به طور حتم روستاهای ما رونق بیشتری خواهند یافت و در آن صورت هیچ یک از روستاها به فکر تبدیل شدن به شهر نخواهند بود.
مدیرکل دفتر امور شهری و شوراها استان قزوین میگوید: با تبدیل این روستا به شهر تعداد شهرهای استان در مجموع به ۲۸شهر و جمعیت شهری استان به ۹۶۳ هزارو و ۲۰۰ نفر میرسد و ۷۵ درصد جمعیت استان را به خود اختصاص میدهد.
صالحی اظهار امیدواری میکند: با ایجاد و استقرار شهرداری در این سه نقطه استان باعت افزایش شاخصهای رفاه و کیفیت زندگی، بهبود شرایط اشتغال و جذب نیروهای جوان در بخش کشاورزی و رضایت مندی شهروندان این سه شهر شود و از مهاجرت روستائیان به شهرهای اطراف جلوگیری کند.
برخی روستاهای استان در راه شهر شدن
معاون هماهنگی امور عمرانی استاندار قزوین میگوید: تا کنون سه روستای بالای سه هزار و ۵۰۰ نفرجمعیت در استان تبدیل به شهر شده اند که در آینده روستای نظام آباد شهرستان قزوین نیز به شهر ارتقا خواهد یافت.
علی فرخزاد در خصوص احتمال برخی سودجوییها توسط افراد فرصتطلب در خصوص زمینهای روستاهایی که به شهر تبدیل شدهاند، میگوید: یکی از موارد لازم برای تبدیل این روستاها با شهر تعیین محدوده است که این کار صورت گرفته و موجب جلوگیری از سوءاستفادههای احتمالی میشود.
فرخزاد از بخشداریها و شوراهای اسلامی روستاها خواسته تا نظارت بیشتری در خصوص ساخت و ساز و بحث زمین داشته باشند تا مشکلی در این زمینه پیش نیاید.
عوارض تبدیل بیبرنامه روستا به شهر
حال این سوال را میتوان مطرح کرد برای حل چالش های روستا چه راهکارهایی وجود دارد؟ به نظر میرسد دمدستترین راهکار، مصوبه شهرکردن روستاهاست، که راه در این مورد برای تبدیل روستاهایی با بیش از ۳۵۰۰ نفر جمعیت، باز است؛ ولی به راستی، مگر فقط ملاک شهرشدن یک روستا باید شمارِ جمعیت آن باشد؟ آیا مصوبهای هست که بگوید برای یک روستای مستعد شهرشدن، بودجه و اعتباری در نظر گرفتهشده است که از شهرشدنش جلوگیری شود و به جایش بکوشند بافت روستایی از میان نرود و روستاییان را به جای شهرنشینی، تشویق به کشت و کار کنند و به مرمت سازههای روستایی بپردازند و بر همه راههای روستایی قیر مذاب نریزید و دشتها و قلمروهای سرسبز را به حال خود واگذارند و با تامین کار و رونق اقتصاد روستایی و فراهمکردن آسایش و رفاه روستاییان، آنان را به روستاییبودنشان خوشنود کنند؟
هنگامی که استانداری و فرمانداری یک منطقه از اداره چند شهر کنونی وامانده است، چگونه خواهد توانست صدها روستای نوتبدیلشده به شهر را مدیریت کند؟ با طرح روستاهای بالای ۳ هزار و ۵۰۰ نفر جمعیت به شهر تبدیل شوند، صدها شهر به شهرهای کنونی کشور افزوده نمیشود و وضعی بدتر ازاین پیش نمییاید؛ زیرا یک روستا هنوز هم به اندازهای خودکفا هست که اگر به حال خود رها شود، به زندگی و روند خود ادامه دهد؛ ولی هنگامی که به شهر تبدیل شود، غفلت از آن سبب ویرانیاش میشود.
برخی کارشناسان کارآزموده، بر این باورند که روستا با تبدیلشدن به شهر آباد نمیشود، بلکه به لحاظ فرهنگ و آداب و ساختار، رو به ویرانی میرود و اعتبارات آبادانی و عمران نمیتواند از ویرانیِ بخشهایی از روستا که بخشهای بسیار ارزشمندی هم هست، جلوگیری کند؛ و هنگامی که به شهر ارتقا مییابد، از امکانات شهری برخوردار نمیشود، زیرا شهرهای قدیمتری وجود دارند، که در آنها نه کار هست و نه سینما و نه بیمارستان و نه امکانات تفریحی؛ و فقط فعالیت بساز و بفروشهای ساختمانی به چشم میآید.
شاید برخی مسئولان و صد البته نمایندگان مجلس شورای اسلامی که حتی یک شبانهروز در روستاها زندگی نکرده اند، برای از دستندادن حمایت روستاییان، کمر همت برای تبدیل روستا به شهرها بستهاند. البته تقصیر آنان نیست، بلکه کوتاهیِ دولتهاست که همه تسهیلات و بودجه را برای شهرها کنار میگذارند؛ وگرنه یک روستایی که کشاورزیاش تعطیل و جوانش بیکار است، افتخاری در شهرخواندن روستایش نمیبیند، که در آرزویش به سر ببرد و یا نمایندهای را زیر فشار بگذارد که از نظر تقسیمات جغرافیایی، روستایش را تبدیل به شهر کند.
کشاورزی، سرچشمه توسعه پایدار
کشاورزی میتواند در زندگی تودههای مردم روستایی، سرچشمه توسعه پایدار شود. راهکار صحیح رونق صنایع روستایی مانند قالیبافی و صنایع دستیِ اصیل و روستاگردی است که با این کارها، جوانان روستایی دانشآموخته، در روستاهای خودشان مشغول به کار خواهند شد.
گرچه با بیتوجهی مسئولان، بسیاری از روستاها بافت زیبا و تاریخیشان را از دست دادهاند، اما هنوز روستاها پیوندشان را با طبیعت، کامل از دست ندادهاند، و هنوز میتوانند تنفسگاه گردشگرانی باشند که در هوای آلوده شهری احساس راحتی نمیکنند.
نادر محمدی معاون گردشگری اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری در همین باره معتقد است بیش از ۱۰۰روستای کشور، و روستاهای زیادی در استان قزوین مناسب روستاگردی است، چون این گونه گردشگری به روستاهایی محدود میشود که از جاذبههای تاریخی، طبیعی یا فرهنگی برخوردارند و انگیزشی در روستاگردی به وجود میآورد که راه روستا را در پیش گیرند؛ و در این راستا باید آموزشهایی از سوی مسئولان با استفاده از تجربه و دانش روستاییان به جوانان روستایی جویای کار داده شود و ویژگیهای روستا برای آنان بازتعریف شود، تا با خودباوری، اهمیت و مزایای حفظ آثار و فرهنگ، معماری و آیینها را دریابند. همچنین برای روستاگردی، خدمات و تسهیلاتی برای سرمایهگذاری در اختیار روستاییان قرار گیرد؛ و با تسهیلات با سود کم، به سرمایهگذاری در روستاها تشویق شوند.
روستاگردی و توسعه جوامع محلی
امروز که هوای آلاینده شهرها، شهروندان را به تنگینفس دچار کرده است، شاید آنان بخواهند به روستاها بروند و نفسی تازه کنند؛ پس بهتر است برای شهرکردن روستاها، دست نگه داریم. خوش آب و هواترین جایی که میشود برخلاف شهرهای بزرگ، نفس عمیق کشید، مانند روستای زیاران در شهرستان آبیک استان قزوین است. پس با شهر کردن این روستا که معایبش بیشتر از مزایایش هست چه اصراری بوده که روستاهای مانند زیاران به شهر ارتقا یابند.
اگرچه تمایل به زندگی شهری ازسوی اهالی روستاها درسالهای اخیر به حدی بودکه تبدیل روستا به شهرآرزوی بسیاری از روستائیان شده است، اما طعم شیرین این آرزو بافراهم نشدن امکانات شهری در روستاشهرها، کام مردم را تلخ کرده است.
اگرچه روند رو به رشد و توسعه در بخشهای مختلف کشور امری بعید و دور از انتظار نیست، اما وقتی به قصه تلخ تبدیل روستاها به شهر و ماندگاری آنها در جایگاه روستا میرسیم، بیشتر با ماهیت روستا شهری مناطقی روبرو میشویم که امروز باید در کنار تمام کمبودها و مشکلات فراروی خود عنوان بزرگ و سنگین شهر را با خود یدک بکشند بدون آن که از مزایای تبدیل به شهر شدن بهرهمند باشند که انسان را به یاد این ضرب المثل میاندازد (آش نخورده و دهان سوخته)
نمود عینی این واقعیت تلخ را میتوان در شهرهای تازه تأسیس بسیاری از روستاهای کشور از جمله در چند روستای استان قزوین از جمله زیاران، عصمت آباد و قشلاق دید. زیرا با وجود تبدیل شدن به شهر امروز در ماهیت بین شهری و روستایی خود بلاتکلیف اند. روستا شهرهای که از یک سو بافت روستایی خود را حفظ کرده اند و از سوی دیگر نام شهر را یدک میکشند بدون آنکه مردمش از زیرساختهای شهری مناسب و یا امکانات یک زندگی شهری برخوردار باشند.
بافت روستایی، هزینههای زندگی شهری
حمید شفیعی یکی از جوانان شهر تازه تاسیس زیاران در گفتگو با ما میگوید: خبر تبدیل زیاران به شهر به همان میزان که در روزهای اول دل مردم این منطقه را به امید رهایی از مشکلات پیش رو شاد کرد دست و پا زدنش در منجلاب بلاتکلیفی شهری و روستایی کام همگان را تلخ کرده است.
نمایندگیهای ادارات غایبان بزرگ در روستاشهرها
فعالیت نداشتن نمایندگی ادارات و دستگاههای اجرایی در شهرهای تازه تأسیس هم مشکل دیگری است که یکی از اهالی شهر عصمت آباد از توابع شهرستان بوئین زهرا بدان اشاره میکند و میگوید: خود شهر بوئین زهرا با وجود گذشت سالهای بسیار که در زمره شهرهای استان قرار گرفته و اکنون مرکز شهرستان است، نتوانسته نمایندگی تمام دستگاههای اجرایی را در خود جای دهد.
ابوالفضل مومنی میافزاید: تبدیل روستاها به شهر بدون ایجاد زیرساختهای شهری دردی از مردم دوا نمیکند و بر مشکلات مردم نیز میافزاید.
مومنی اضافه میکند: وقتی مردم شهری مثل بوئین زهرا برای کار خود از خدمات درمانی گرفته تا کارهای اداری، باید مسافت بین بوئین زهرا تا قزوین را طی کنند، تبدیل روستای عصمت آباد به شهر فقط تحمیل هزینههای زندگی شهری بر مردمی است که هنوز قوت اصلیشان از محل فعالیتهای کشاورزی تأمین میشود.
علی حمزهای از اهالی قشلاق آبیک نیز دل خوشی از تبدیل روستایشان به شهر ندارد و سوغات این تغییر را مشکلات لاینحل فراروی مردمی میدانند که تکلیفشان معلوم نیست شهری هستند یا روستایی!
شهرهای تازه تأسیس وعده بزرگی است که معمولا داوطلبان انتخابات به مردم روستاها میدهند بدون آن که فکر کنند زیرساختهای این وعده چطور باید تأمین و فراهم شود
حسن محمدی یکی دیگر از جوانان شهر زیاران آبیک است و او میگوید: امروز ما در برخی شهرهای استان حتی یک بانک برای انجام عملیات بانکی نداریم آنگاه چطور از جوانان این مناطق انتظاراست که بار سفر نبسته و دنبال آرزوهایشان به شهرهای پر زرق و برق نروند.
تبدیل بیضابطه روستاها به شهر و بخشها به شهرستانها قبل از ایجاد زیرساختهای اساسی و حیاتی در این مناطق امروز مشکلاتی را نیز فرا روی شهرداران و فرمانداران مسئول در این مناطق قرار داده است؛ لذا تبدیل این مناطق به شهر نخستین تیشه نابودی را بر ظرفیتهای این مناطق میکوبد.
اولین ارمغان زندگی شهری در روستاها تغییر سبک زندگی است امر مهمی که در راستای آن بافت روستا از جمله باغات سرسبز متلاشی شده و تبدیل به مناطق مسکونی میشود و همین مساله به تنهایی مشکلات و تبعات ناگواری را در سالهای آتی به وجود میآورد؛ بنابراین تبدیل روستا به شهر باید با نگاه توسعهای باشد نه با نگاه رشد چرا که تبدیل روستا به شهر کمیت است و کیفیت در آن تغییری نمیکند.
کم توجهی به وضعیت روستاها و تبدیل برخی از آنها به شهر منجر به از بین رفتن کانونهای تولید در روستا، نبود رغبت مردم به فعالیت و در نتیجه بیکاری شدید و مهاجرت آنان به شهرهای بزرگتر میشود که ادامه این روند ممکن است به خالی شدن روستاها بینجامد.
طرحهای توسعه شهری، آمایش سرزمین، ناحیه و کالبد شهری میتواند نقشه راهی برای توسعه مناطق شهری و روستایی باشد و مشخص کند که کدام مرکز سکونتگاهی در چارچوب نظام سکونتگاه شهری توسعه یابد و کدام روستا تبدیل به شهر شود، به نظر میرسد، در تبدیل روستاها به شهر بیشتر نگاه سیاسی حاکم است تا توجه به کارکردهای یک روستا و شهر و این نگاه غلط منجر به از بین رفتن کانونهای تولید در روستاها میشود.
سخن پایانی
اما سخن پایانی این است، هیچکس مخالف پیشرفت نیست. اما فقط با تغییر نام یک روستا به شهر به واسطه داشتن یک تعداد مشخص جمعیت نمیتوان باعث پیشرفت روستاها شد.
میتوان با تصویب بودجه ای برای روستاییان و مشاغل روستایی مثل دامداری، کشاورزی، قالی بافی و صنایعی که در بسیاری از روستاها رو به انقراض است هم ایجاد اشتغال کرد و هم باعث پیشرفت زندگی روستاییان شد.
چرا که تبدیل هر روستا به شهر اگر قرار باشد براساس استانداردهای واقعی یک شهر انجام شود خیلی بیشتر از آن چیزی است که در بودجه دولت پیشبینی میشود.
در نهایت به این نتیجه میرسیم که ای کاش پیش از تصویب هر طرحی آن را از زوایای مختلف بررسی کنیم.
نگارنده: علی صفری الموتی