به گزارش
خبرگزاری صدا و سیمای مرکز قم؛ تلفن زنگ خورد، کارشناس ارتباطات به فرد پشت خط میگوید: اورژانس بفرمایید.... صحبت پرستار با فردی که ظاهرا مادرش مبتلا شده گویی حال یک شهر را تشریح میکند، صدای دستگاههایی که در بیمارستانها دائم بالا و پایین میشود و موسیقی دلهره آورشان را تکرار میکنند، تا بگویند شهری نفسش بند آمده، خانم یزدیان از فرد پشت خط پرسید: نفسش بالا میاد؟!
کرونا دوباره گُر گرفته، مریم یزدیان کارشناس ارتباطات اورژانس ۱۱۵ میگوید: تماسها خیلی افزایش یافته است.
دود آتش ویروس کرونا این روزها به چشم همه میرود، اگر قبلا میگفتند بیشتر سالمندان گرفتار میشوند، حالا، اما کودکان بسیاری روی تخت بیمارستان اند، آقای تفرجی رئیس بیمارستان حضرت معصومه (س) قم میگوید: متاسفانه تعداد مریضهای بستری بسیار زیاد شده است ۳۱ بیمار بستری.
این بیماران بستری همگی زیر ۱۲ سال اند، متوسط سن شان ۵ تا ۶ سال است، چهار نفرشان در آی سی یو هستند و از این چهار نفر یکی شان نوزاد است، زیر یک سال.
آقای تفرجی میگوید: آمار بسیار زیاد شده است، مراجعهها بیش از این هاست، روزی ۴۰۰ مریض ویزیت میکنیم که همگی علایم کرونا را دارند.
بستری شدن این کودکان میگویدتر و خشک با هم میسوزند، هر چند در ایام عید برخی کوله بار سفر بستند و کرونا را به عنوان سوغاتی با خود از شهری به شهری دیگر بردند، گفتم سوغاتی، اما سوغاتی شوم که حالا نقشه ایران را به رنگ سیاهی رسانده از بس مبتلاها زیادند و مرگ و میرها هم.
در این روزهای تعطیل و دورهمیها کافی بود یک نفر رعایت نکند، تا تمام خانواده گرفتار شوند.
مدیر گروه آموزش و ارتقا سلامت مرکز بهداشت میگوید: با این دورهمیها و سفرها اولین کسانی که در معرض خطر قرار دادیم عزیزان خودمان بودند نه مردم کوچه و خیابان.
آقای سلطانی چقدر درست میگفت، حالا همین عزیزان بر تخت بیمارستانها بستری اند و عده زیادی در خانهها در قرنطینه و در معرض خطر.
خطر کرونا و نرخ افزایش کرونا اگر روزی صعودی با شیب تند یا کند پیش میرفت حالا، اما آسانسوریست، یکباره تعداد مبتلایان افزایش یافته است، نگاهی دوباره به نقشه استانها بیندازید، و آن را با نقشه قبل از سال مقایسه کنید، لکهها سیاه اند و قرمز تنها چند لکه آبی که آن هم دیده نمیشود.
مصاف با کرونا در راند چهارمبه سراغ مردم در سطح شهر رفتم، تا از این همه وسعت فراگیری بپرسم، اما آنچه توجه مرا به خودش جلب کرد تیتر روزنامهای در دکه روزنامه فروشی ابتدای خیابان زنبیل آباد بود با این عنوان «فوت ۴۰۶ هموطن در یک روز» آماری مبهوت کننده و درد آور.
مردم میگفتند: این فراگیری علتش سفرهاست، دیگری میگفت دولت چرا اجازه داد مردم به سفر بروند.
اما انگار یادمان رفته که سلامتی از هر چیزی مهمتر است، و این میشود ملاکی برای اینکه روزهای نورزو و تعطیلات را سفر برویم یا نه.
پیر مردی مو سفید کرد و خمیده گفت: من امروز پسر عمویم را از دست داده ام، چند روز پیش هم در کرج یک فامیل دیگر را.
مردی عصبانی آمد و پرسید فکر میکنی آنجا چه خبر؟ منظورش صف طولانی و پر ازدحام مرغ بود، گفتم هیچ صف مرغ، گفت خب اگر میخواهند کرونا کم شود این بساط را جمع کنند.
کرونا در کمین روز طبیعت یا مردمخانم جوانی هم به سراغم آمد و گفت: خانم اگر واقعا کرونا هست چرا بوستانها را نبستند، چرا اجازه دادند مردم دور هم جمع شوند.
منظورش روزهای کش مکش باز بودن و نبودن بوستانها در ایام تعطیلات و سیزده به در بود، که ابتدا اعلام شد دورهمی و تجمع روز طبیعت در قم ممنوع است و رئیس شورای اطلاعرسانی ستاد استانی مقابله با کرونا دستور داد تا بوستان ها، فضاهای سبز و تفرجگاههای شهری و روستایی قم در روز طبیعت بسته باشد.
اما یکباره آقای سلیمان پور به رسانهها گفت: مصاحبه دیروز اینجانب که هرگونه تجمع و دورهمیها خانوادگی در روز طبیعت در استان قم ممنوع اعلام شده بود، با استناد به ابلاغ کتبی قرارگاه عملیاتی ستاد ملى مدیریت بیماری کرونا بود، ولی ستاد ملی در آخرین تصمیم خود که در پایان روز چهارشنبه ۱۱ فروردین ابلاغ شد. این ممنوعیتها در شهرهای قرمز و نارنجی را کاهش داد؛ و این یعنی بوستان ها، فضاهای سبز و تفرجگاههای شهری و روستایی قم در روز طبیعت باز است و کرونا هم فرصت جولان دارد، و این در حالی بود که مدیران گروه درمان و سلامت استان خواهش میکردند و بر سر خود میزنند که آقا، خانم کرونا هنوز هست.
نمونه اش مصاحبه آقای جعفری مدیر گروه سلامت محیط کار معاونت بهداشت دانشگاه علوم پزشکی استان با خبرگزاری صداوسیمای مرکز قم در همان روزهای منتهی به سیزده به در، که گفته: تجمعات و مهمانیهای خانوادگی عامل اصلی گسترش این بیماری در روزهای اخیر است.
او گفته بود در صورتی که مردم در روز طبیعت شیوه نامههای بهداشتی را رعایت نکنند به شدت بر تعداد مبتلایان کرونا افزوده میشود.
اما برخیها در خانه نماندند، دورهمی برگزار کردند و مهمانی گرفتند، سفر هم که جز لاینفک کارهای ما ایرانیها در ایام تعطیلات است، اما همین میشود که میرسیم به تعداد مبتلایان بالا، پر شدن تختها و بیمارستانها و اوج گرفتن آمارهای مرگ و میر.
کرونا جان میگیرد، ما جان میدهیمدر هر حال به نقطهای رسیدیم که ما مانده ایم و یک وجب روغن آشی که کرونا برای ما و بی تدبیریها ساخته است، و راه حلش را ستاد ملی مبارزه با کرونا باز هم تعطیلیها اعلام کرده، بازارها و مغازهها بسته شدند تا مردم کمتر در سطح شهر تردد کنند، آنهایی هم که رفت و آمد دارند ماسک بزنند و کارمندان هم با یک سوم ظرفیت در ادارات حاضر شوند.
بسته شدن مغازهها و تعطیلی بسیاری از کسبه یعنی بیکاری کارگران و روز مزدیها و بهم ریختن شرایط اقتصادی این افراد.
کمک خودمان، به خودمانبا آغاز موج چهارم شیوع کرونا مرحله جدید همدلی و کمکهای مومنانه مردم خیر و نیکوکار قم در ماه مبارک رمضان آغاز شده است. این کمکها در قالب بستههای معیشتی به تعداد ۱۵ هزار بسته را شامل میشود که از ابتدای ماه مبارک رمضان با همت حوزههای بسیج و مساجد و هیئتهای مذهبی بستهبندی و به خانوادههای نیازمند و بیبضاعت توزیع شده است.
سرهنگ فعله گری جانشین ناحیه بسیج قم میگوید: طرحهای مومنانه با تشکیل ۸۲ مدیر محله در مناطق مختلف شهر قم در حال اجرا است و پیش بینی میشود تا پایان ماه مبارک رمضان حدود ۳۰ هزار بسته به ارزش میانگین هر بسته ۴۰۰ هزار تومان در بین خانوادههای نیازمند و آسیب دیده از کرونا توضیح شود.
طبخ غذا و توزیع آن هم از دیگر اقدامات گروههای جهادی است که در مناطق شهر در قالب سفرههای کریمانه برپا شده است
در این سفرههای کریمانه روزانه بین ۷۰۰ تا یک هزار پرس غذای گرم آماده و در بین مردم نیازمند توزیع میشود.
یکی دیگر از کارهای خداپسندانه که در قالب طرحهای مومنانه در حال اجراست آزادی زندانیان بدهکار است.
در این بین برخی از خانوادههای متوفی از بیماری کرونا به جای هزینههای مجالس ترحیم و بزرگداشت جانباختگان از کرونا هزینههای آن را برای آزادی زندانیان تقدیم میکند که آمارها از آزادی حدود ۳۰ نفر از آنها در این ماه مبارک حکایت دارد.
کرونا ثابت کرده که کسی نمیتواند به ما کمک کند جز خودمان، برای اینکه همین آش نباشد و همین کاسه با احساس مسئولیت و مشارکت اجتماعی ازسوی مردم و مسئولان، اتخاذ تصمیمات اصولی و منطقی رعایت دستورالعملهای بهداشتی و فاصله گذاری اجتماعی کرونا را مهار کنیم؛ و گرنه بخواهیم یا نخواهیم در همان ماشین اورژانسی که ما را به سمت بیمارستان میبرد، نفس هایمان به شماره میافتد از بس که ریه هایم از ویروس منحوس کرونا پر شده، دستگاهی که ضربان قلب میشمارد به یک باره به صدای بوقی ممتد میرسد و این بار از این ماشین راهی ماشینی میشویم که روی آن نوشته آیا برای این روز آماده ای؟! تا تو را به سمت قبرستان (منزل ابدیت) روانه کند.
حاجی احمدی - خبرگزاری صدا و سیما- قم