اهمیت و جایگاه شواری نگهبان در کلام رهبر انقلاب
براساس بیانات رهبر معظم انقلاب، شورای نگهبان حافظ جمهوریت و اسلامیت نظام، یکی از مهمترین نهادهای حکومتی، مطمئنترین دستگاه برای حراست از نظام اسلامی و مانع انحراف نظام از خط دین و اسلام و قانون اساسی است.
به گزارش سرویس پژوهش خبرگزاری صدا وسیما :براساس بیانات رهبر معظم انقلاب، شورای نگهبان حافظ جمهوریت و اسلامیت نظام، یکی از مهمترین نهادهای حکومتی، مطمئنترین دستگاه برای حراست از نظام اسلامی و مانع انحراف نظام از خط دین و اسلام و قانون اساسی است. قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، برای شورای نگهبان وظایف متعددی برشمرده است که یکی از عمدهترین آنها نظارت بر انتخابات است.
براساس قانون اساسی، شورای نگهبان، صلاحیت داوطلبان ریاست جمهوری را پیش از انتخابات، رأساً بررسی خواهد کرد. موضوع جایگاه شورای نگهبان و نظارت آن به قدری اهمیت دارد که رهبر انقلاب بارها بر آن صحه گذاشته اند.
رهبر معظم انقلاب همواره بر جایگاه والای شورای نگهبان در حراست از ارزشهای نظام و درعین حال لزوم اعتماد به مجریان و ناظران انتخابات تاکید کرده اند. جرم و گناه بودن اختلال در کار شورای نگهبان و قانونی بودن نظارت این شورا از جمله نکاتی است که رهبر انقلاب به آن اشاره داشته اند. رهبر معظم انقلاب همچنین، سازوکار انتخابات در کشور را مستحکم و اعتراض به شورای نگهبان را غیرمنطقی و نادرست میدانند. دقیق بودن تشخیص شورای نگهبان نکته دیگری است که رهبر انقلاب به آن اشاره و بر عادلانه و بی طرفانه بودن و همراه با بصیرت بودن تشخیص صلاحیتها تاکید میکنند.
- اعتماد کامل به شورای نگهبان
«هم شورای محترم نگهبان کاملاً مورد اعتماد است و هم وزارت کشور. اینها واقعاً خوب کار میکنند. بنابراین، اگر یکی در فلان آزمایش رد و یکی قبول میشود، یا یکی رأی میآورد و دیگری نمیآورد، اینطور نباشد که در بعضی حوزههای انتخابیه، فتنه گرها مردم را تحریک کنند که مثلاً، چرا فلانی را رد کردند؟».
- شورای نگهبان مطمئنترین دستگاه برای حراست از نظام اسلامی
«شورای نگهبان مطمئنترین دستگاه و ارگانی است که انقلاب به نظام کشور بخشیده است. ما برای اینکه به طور کلی از سلامت نظام مطمئن باشیم، مهمترین و رساترین و فعالترین و مؤثرترین مجموعهی ما همین شورای نگهبان است.»
«شورای نگهبان مانع این است که نظام اسلامی از خطّ دین و اسلام و همچنین از خطّ قانون اساسی که این در درجهی دوم اهمیت است؛ اما این هم خیلی اهمیت دارد منحرف شود. قانون اساسی ستون فقرات نظام است؛ در حقیقت مرکز اصلی سلسله اعصاب نظام است؛ معیار و ضابطه است و شورای نگهبان نمیگذارد که دستگاههای کشور از قانون اساسی منحرف شوند؛ نمیگذارد که قوانینِ مخالف قانون اساسی، تصویب و اجرا شود. چنین دستگاهی که این همه اهمیت دارد، باید ابّهت و اقتدار و تکریم و حرمتش حفظ شود».
- جرم و گناه بودن اختلال در کار شورای نگهبان
«مسئولان امور انتخابات، اعم از مسئولان اجرایی که وزارت کشور است و شورای نگهبان که کار نظارت را به عهده دارد، وظایف سنگینی دارند. اندک اختلالی در این کار عظیم، حقیقتاً یک گناه و یک جرم است. مبادا بگذارید در این امر مهم، کوچکترین اختلالی به وجود آید».
- وظیفه همگانی درخصوص امین دانستن شورای نگهبان
«شورای نگهبان در حرف و اقدام و کار خودش، امین و مؤتمن است و همه موظفند که به چشم امین به آن نگاه کنند. هر قاضی عادلی هم وقتیکه قضاوت میکند، ممکن است یک نفر در دلش به او اعتراض داشته باشد، چون بین ماها عصمت که نیست و آن اعتراض بحق هم باشد؛ اما حکم قاضی، حکم یک امین مؤتمن است و بایستی عملًا مورد اعتماد قرار بگیرد. امروز وضع شورای نگهبان اینطور است؛ هم در قوانین، هم در تصرفات اجرایی و شبه اجرایی از این قبیلی که ما در باب انتخابات مشاهده میکنیم بایستی مورد اعتماد و قبول و ائتمان مردم باشد و بحمد اللّه هست و هیچکس نباید به خودش اجازه بدهد که از این موقعیت و مقام شامخ معنوییی که قانون برای شورای نگهبان معین کرده، حَطّی انجام بدهد و نسبت به آن خدشهیی وارد کند».
- قانون، ملاک نظارت شورای نگهبان نه سلیقه
«در امر نظارت باید قانون و موازین ملاک و معیار باشد و نه مذاقها و سلایق شخصی... هیچ چیزی نباید مانع از اقدام قاطع قانونی شود. در همه امور، به خصوص در چنین اموری که با افکار و عواطف و احساسات و عقاید و آراء گوناگونی مواجه است، قاطعیت چیز لازمی است.».
- شورای نگهبان، مظهر اعتماد عمومی
«حضور شورای نگهبان در قانون اساسی - که امام هم مکرر روی آن تأکید میکردند - حقیقتاً یک حضور مبارکی است. تشخیص شورای نگهبان، تشخیص یک عده انسانهای عادل، بیطرف و بصیر نسبت به صلاحیتها است؛ این یک چیز مبارکی برای ما و برای همهی آحاد ملت است».
- وضع ویژه شورای نگهبان در مقایسه با دیگر دستگاهها
«شورای نگهبان در مجموعه تشکیلات نظام جمهوری اسلامی، مثل بقیه دستگاهها نیست که بگوییم ارگانها و تشکیلات مختلفی هستند؛ بعضی مهم ترند، بعضی کم اهمیتترند؛ این هم یکی از آنها؛ نه. شورای نگهبان مثل بعضی از پدیدههای یک نظام ـ مانند قانون اساسی وضع ویژهای دارد».
- شورای نگهبان مانع انحراف نظام از خط دین و اسلام و قانون اساسی
«شورای نگهبان مانع این است که نظام اسلامی از خطّ دین و اسلام و همچنین از خطّ قانون اساسی ـ که این در درجه دوم اهمیت است؛ اما این هم خیلی اهمیت دارد ـ منحرف شود. قانون اساسی ستون فقرات نظام است؛ در حقیقت مرکز اصلی سلسله اعصاب نظام است؛ معیار و ضابطه است و شورای نگهبان نمیگذارد که دستگاههای کشور از قانون اساسی منحـرف شـوند؛ نمیگذارد کـه قوانینِ مخـالف قانـون اساسی، تصویب و اجرا شود. چنین دستگاهی که این همه اهمیت دارد، باید ابهّت و اقتدار و تکریم و حرمتش حفظ شود».
- هتک حرمت شورای نگهبان، خطایی ناپذیرفتنی
«هم خود آقایان محترمی که در این شورا و یا منتسب به این شورا هستند ـ مثل شما آقایان ـ بایستی این ابهّت و احترام و حرمت را حفظ کنند، هم دیگران که در بیرون شورا هستند. مبادا خدای نکرده کسی از هیئتهای نظّار در گوشهای از کشور کاری کند که دهان بدخواهی را باز کند و احترام شورای نگهبان هتک شود؛ یا در بیان مطالب طوری حرف زده شود که احیاناً کسانی به عنوان اعتراض ـ نه از سر خیرخواهی ـ حرمت شورای نگهبان را هتک کنند. کسانی هم که در بیرون این مجموعه هستند، همینطور باید رعایت کنند. آنهایی که قلمی به دستشان هست، تریبونی در اختیارشان هست، بفهمند که اعتراض کردن، بیاحترامی کردن و هتک حرمت شورای نگهبان، خطای کوچکی نیست. قابل قبول و قابل تحمّل نیست».
- نظارت شورای نگهبان، تامین کننده اعتبار انتخابات
«همچنین وظیفه نظارت شورای نگهبان بر انتخابات و تضمین صحت انتخابات، از جمله کارهای بسیار بزرگ و مهمی است که در قانون اساسی بر عهده شورای نگهبان گذاشته شده است. اگر نظارت شورای نگهبان نباشد، و اگر تأیید صحت انتخابات به وسیله شورای نگهبان انجام نگیرد، اصل این انتخابات زیر سؤال خواهد رفت و اعتبار خود را از دست خواهد داد».
- حکیمانه بودن پیش بینی شورای نگهبان در قانون اساسی و همه جایی بودن نظارت
«پیشبینی شورای نگهبان در قانون اساسی، علاوه بر اینکه یک فهم و درک عمیقِ صحیح از مجاری امور در اداره کشور را نشان میداد، از ناحیهشباهت به نظامهای عقلائیِ دیگر هم این کار، یک کار صحیح و متین و حکیمانه به حساب میآمد. آن روزی که بحث شورای نگهبان مطرح شد ـ البته قاعده همین بود که برای اطمینان از اسلامی بودن و شرعی بودنِ حرکت دولت اسلامی، دستگاه ناظری وجود داشته باشدـ این معنا به ذهن انسان میرسید؛ لیکن همان روز هم وقتی نگاه شد به دستگاههای دنیای کنونی و دنیای مدرن، دیدیم همه جا تقریباً چنین چیزی وجود دارد. یعنی در هیچ نظام مستحکم عقلائیای شاید نشود فرض کرد و پیدا کرد جائی را که برای مراقبت و نظارت بر اجرای اصول حاکم بر آن نظام، دستگاهی وجود نداشته باشد؛ این، همهجائی است».
- ممنوعیت تعرض به وظایف نظارتی شورای نگهبان
«شکی نیست که شورای نگهبان وظائفی قانونی دارد. به این وظائف مصرّح در قانون اساسی ـ که نظارت بر انتخابات و تشخیص صلاحیتها و این چیزهاست ـ باید تعرض نشود. این چیزها را میشود اصلاح کرد. یعنی این قضیه را نباید مسئله مورد بحث و مورد دعوا و نزاع قرار داد؛ اینها چیزهائی است که قابل اصلاح است. ممکن است در آنجا یک کسی خطائی هم بکند؛ خطا قابل جبران است. اینها مسائل اصلی نیست».
- تخریب شورای نگهبان، تخریب انتخابات
«یکی از کارهایی که آنها امروز بجد دنبال میکنند این است که شورای نگهبان را تخریب کنند؛ ببینید برادران و خواهران عزیز! تخریب شورای نگهبان معنا دارد. آمریکاییها از اوّل انقلاب با چند نقطهی اساسی در کشور و در نظام جمهوری اسلامی بشدّت مخالف بودند که یکیاش شورای نگهبان بود؛ سعی کردند، تلاش کردند و از بعضی افراد داخلی غافل و بیتوجّه هم سوءاستفاده کردند بلکه بتوانند بساط شورای نگهبان را جمع کنند -البتّه نتوانستند و نمیتوانند- حالا درصددند تصمیمهای شورای نگهبان را زیر سؤال ببرند. معنای این کار چیست؟ جوانهای عزیز ما به این درست توجّه کنند؛ وقتی تصمیمهای شورای نگهبان زیر سؤال رفت و ادّعا شد که اینها غیر قانونی است، معنایش چیست؟ معنایش این است که انتخاباتی که پیش رو است، غیر قانونی است؛ وقتی انتخابات غیر قانونی شد، برخلاف قانون شد، نتیجهاش چیست؟ نتیجهاش این است مجلسی که بر اساس این انتخابات تشکیل خواهد شد، غیر قانونی است؛ معنای غیر قانونی بودن مجلس این است که در طول چهار سال هر قانونی که در این مجلس بگذرد، اعتبار ندارد و بیاعتبار است؛ یعنی کشور را چهار سال در خلأ مجلس و خلأ قانون نگه داشتن؛ معنای تخریب شورای نگهبان این است و دشمن این را میخواهد. البتّه آنکسانی که با دشمن در داخل همصدایی میکنند، بیشترشان ملتفت نیستند چهکار میکنند. من متّهم نمیکنم کسی را به خیانت؛ ملتفت نیستند، توجّه ندارند، امّا واقع قضیّه این است. تخریب شورای نگهبان، اینکه شورای نگهبان را ما زیر سؤال ببریم و بگوییم که تصمیمگیریهایشان برخلاف قانون بوده است، تخریب شورای نگهبان نیست، تخریب انتخابات است، تخریب مجلس است، تخریب چهار سال قانونگذاری در مجلس است؛ دنبال این هستند. ببینید، نقشه را چه زیرکانه میکشند».
- متهم نبودن تایید صلاحیت نشدگان
«کسانی که صلاحیتشان رد شده است، شورای نگهبان برطبق ضوابط و قانون با آنها رفتار کرده و معنایش این نیست که همه، آدمهای نابابی هستند؛ نه، معنایش این نیست. کسی حق ندارد فردی را که صلاحیتش رد شده ـ در هر جـای کشور ـ متهم کند، که «لابـد شما پرونده سنگینی دارید! لابد شما جنایتی کردهاید! لابد شما کار خلافی کردهاید! لابد دزدی کردهاید!» نه، اینها نیست! قانون ضوابطی را معین کرده و شورای نگهبان، با امانت کامل، بر طبق آن ضوابط قانونی، کسانی را در فهرست قبولشدگان میگذارد و کسانی را خارج میکند. آنهایی که خارج میمانند، یعنی با این ضوابط منطبق نبودهاند. چه بسا آدمهای صالحی هم باشند. البته آدم ناباب هم میانشان هست؛ نه اینکه نیست؛ اما اینطور نیست که هر کس صلاحیتش رد شده، بگویید «لابد ایشان آدم خائن و نابابی است!»؛ ابداً!».
- مراقبت درخصوص هتک حرمت تایید صلاحیت نشدگان و لزوم منتشر نکردن مسائل آنان
«نکته دیگر، حفظ احترام و آبروی اشخاص است. اگر کسانی در پروندههایشان مشکلی دیده شد که بنا شد به مجلس نروند، مشکل آنها بازگو و پخش نگردد و هتک حرمت آنها نشود. البته ممکن است بعضی کسان بگویند فلان کس را که رد کردهاید، باید علّت آن را صریحاً بگویید. اگر مطلَبی گفتنی است، اشکالی ندارد آن را بگویید؛ اما اگر مطلَبی ناگفتنی است، نباید آبروی اشخاص با این حرفها برود و بیان شود. چون به ما اینطور گفتهاند و فشار آوردهاند، پس ما آبروی این آدمها را ببریم؛ نه. در اسلام حرمت مؤمن خیلی اهمیت دارد و نباید هتک حرمت شود».
- مراقبت درخصوص بزرگ نمایی مسائل کوچک افراد
«البته بعضی وقتها ممکن است در کسی نقطه ضعفی هم باشد؛ اما لزومی ندارد که انسان هرچیز کوچکی را در اشخاص ببیند و آن را بزرگ کند. مثلاً فلان کس در فلان جا یک وقت حرفی را بر زبان جاری کرده است؛ یا مثلاً قبلاً اینطور بود ـ بحمداللَّه حالا کمتر دیده میشود ـ که تا کسی مختصر حرکتی انجام میداد که برخلاف مذاق بعضی بود، فوراً او را به «ضدّیت با ولایت فقیه» متّهم میکردند! نه؛ اینطور نیست که حالا هر کس یک کلمه حرفی زد، ضد ولایت فقیه محسوب شود».
- همه جایی بودن تایید و رد صلاحیتها (وجود نهاد مشابه شورای نگهبان در همه نظامها)
«این روالِ احراز و تشخیص صلاحیت هم یک روال همه جاییِ دنیایی است و مخصوص ایران و مخصوص مجلس شورای اسلامی هم نیست».
- وظیفه بودن اثبات صلاحیت، امضای صلاحیت یا رد صلاحیت
«اثبات صلاحیت، امضای صلاحیت یا رد صلاحیت، یک وظیفه است. اگر این را از مجموعه فعالیتهای نظام برداریم، چیزی برای نظام باقی نمیماند. چطور اجازه بدهند یک آدمی که از لحاظ عقیده، اعتقاد محکمی به مبانی نظام ندارد؛ از لحاظ ممشای عملی، یک انسان سالم و مستقل و دارای روش و اخلاق مستقیمی نیست؛ از لحاظ سیاسی، دلبستگی او به مسائل کشورش و مردم کشورش کمتر از دلبستگی او به مصالح بیگانگان است، فرضاً بیاید در رأس دستگاه اجرائی یا در مسند قانونگذاری قرار بگیرد؟ این کار جایز است؟ نظارت شورای نگهبان در مسائل انتخابات، یکی از مهمترین کارهائی است که انجام میدهد؛ کار بسیار مهمی است».