در مکتب نهج البلاغه
در مکتب نهج البلاغه؛ خطبه منبریّه
خطبه ۱۳۱نهج البلاغه به خطبه «منبریّه» معروف است که در آن علل پذیرش حکومت و صفات یک رهبر عادل را بیان مى دارد.
به گزارش وب گردی
خبرگزاری صداوسیما؛ در این مطلب وب گردی قصد داریم، خطبه شماره ۱۳۱ از کتاب ارزشمند نهج البلاغه با ترجمه محمد دشتی را مرور نماییم، ضمنا صوت خوانش خطبه و ترجمه آن ضمیمه شده است:
این خطبه در منبر کوفه ایراد شد و به خطبه «منبریّه» معروف است که در آن علل پذیرش حکومت و صفات یک رهبر عادل را بیان مى دارد:
۱. علل نکوهش کوفیاناى مردم رنگارنگ و دل هاى پریشان و پراکنده، که بدن هایشان حاضر و عقل هایشان از آنها غایب و دور است من شما را به سوى حق مى کشانم، امّا چونان بزغاله هائى که از غرّش شیر فرار کنند مى گریزید هیهات که با شما بتوانم تاریکى را از چهره عدالت بزدایم و کجى هاى را که در حق راه یافته است نمایم.۲. فلسفه حکومت اسلامىخدایا تو مى دانى که جنگ و درگیرى ما براى به دست آوردن قدرت و حکومت و دنیا و ثروت نبود، بلکه مى خواستیم نشانه هاى حق و دین تو را به جایگاه خویش باز گردانیم و در سرزمین هاى تو اصلاح را ظاهر کنیم، تا بندگان ستمدیده ات در أمن و أمان زندگى کنند و قوانین و مقررّات فراموش شده تو بار دیگر اجراء گردد.
۳. شرائط رهبر اسلامى
خدایا من نخستین کسى هستم که به تو روى آورد و دعوت تو را شنید و اجابت کرد، در نماز ، کسى از من جز رسول خدا (صلّى اللّه علیه و آله و سلّم) پیشى نگرفت، همانا شما دانستید که سزاوار نیست بخیل بر ناموس و جان و غنیمتها و احکام مسلمین، ولایت و رهبرى یابد و امامت مسلمین را عهده دار شود، تا در اموال آنها حریص گردد و نادان نیز لیاقت رهبرى ندارد تا با نادانى خود مسلمانان را به گمراهى کشاند و ستمکار نیز نمى تواند رهبر مردم باشد، که با ستم حق مردم را غصب و عطاهاى آنان را قطع کند و نه کسى که در تقسیم بیت المال عدالت ندارد زیرا در اموال و ثروت آنان حیف و میل مى کند و گروهى را بر گروهى مقدّم مى دارد و رشوه خوار در قضاوت نمى تواند امام باشد زیرا که براى داورى با رشوه گرفتن حقوق مردم را پایمال و حق را به صاحبان آن نمى رساند و آن کس که سنّت پیامبر (صلّى اللّه علیه و آله و سلّم) را ضایع مى کند لیاقت رهبرى ندارد زیرا که امّت اسلامى را به هلاکت مى کشاند.
۱۳۱- و من کلام له (علیه السلام) و فیه یبین سبب طلبه الحکم و یصف الإمام الحق:
أَیَّتُهَا النُّفُوسُ الْمُخْتَلِفَةُ وَ الْقُلُوبُ الْمُتَشَتِّتَةُ الشَّاهِدَةُ أَبْدَانُهُمْ وَ الْغَائِبَةُ عَنْهُمْ عُقُولُهُمْ أَظْأَرُکُمْ عَلَى الْحَقِّ وَ أَنْتُمْ تَنْفِرُونَ عَنْهُ نُفُورَ الْمِعْزَى مِنْ وَعْوَعَةِ الْأَسَدِ هَیْهَاتَ أَنْ أَطْلَعَ بِکُمْ سَرَارَ الْعَدْلِ أَوْ أُقِیمَ اعْوِجَاجَ الْحَقِّ اللَّهُمَّ إِنَّکَ تَعْلَمُ أَنَّهُ لَمْ یَکُنِ الَّذِی کَانَ مِنَّا مُنَافَسَةً فِی سُلْطَانٍ وَ لَا الْتِمَاسَ شَیْءٍ مِنْ فُضُولِ الْحُطَامِ وَ لَکِنْ لِنَرِدَ الْمَعَالِمَ مِنْ دِینِکَ وَ نُظْهِرَ الْإِصْلَاحَ فِی بِلَادِکَ فَیَأْمَنَ الْمَظْلُومُونَ مِنْ عِبَادِکَ وَ تُقَامَ الْمُعَطَّلَةُ مِنْ حُدُودِکَ اللَّهُمَّ إِنِّی أَوَّلُ مَنْ أَنَابَ وَ سَمِعَ وَ أَجَابَ لَمْ یَسْبِقْنِی إِلَّا رَسُولُ اللَّهِ (صلى الله علیه وآله) بِالصَّلَاةِ وَ قَدْ عَلِمْتُمْ أَنَّهُ لَا یَنْبَغِی أَنْ یَکُونَ الْوَالِی عَلَى الْفُرُوجِ وَ الدِّمَاءِ وَ الْمَغَانِمِ وَ الْأَحْکَامِ وَ إِمَامَةِ الْمُسْلِمِینَ الْبَخِیلُ فَتَکُونَ فِی أَمْوَالِهِمْ نَهْمَتُهُ وَ لَا الْجَاهِلُ فَیُضِلَّهُمْ بِجَهْلِهِ وَ لَا الْجَافِی فَیَقْطَعَهُمْ بِجَفَائِهِ وَ لَا الْحَائِفُ لِلدُّوَلِ فَیَتَّخِذَ قَوْماً دُونَ قَوْمٍ وَ لَا الْمُرْتَشِی فِی الْحُکْمِ فَیَذْهَبَ بِالْحُقُوقِ وَ یَقِفَ بِهَا دُونَ الْمَقَاطِعِ وَ لَا الْمُعَطِّلُ لِلسُّنَّةِ فَیُهْلِکَ الْأُمَّةَ.