پخش زنده
امروز: -
دبیرکل حزب الله لبنان، بر اهمیت باقی ماندن ملت فلسطین در صحنه رویارویی با رژیم صهیونیستی تاکید کرد.
به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری صداوسیما به نقل از شبکه تلویزیونی المیادین، سید حسن نصرالله در سخنرانی خود به مناسبت روز جهانی قدس، گفت: خداوند در قرآن مجید میفرماید: ”یُثَبِّتُ اللَّهُ الَّذینَ آمَنوا بِالقَولِ الثّابِتِ فِی الحَیاةِ الدُّنیا وَفِی الآخِرَةِ ۖ وَیُضِلُّ اللَّهُ الظّالِمینَ ۚ وَیَفعَلُ اللَّهُ ما یَشاءُ“ (خداوند کسانی را که ایمان آوردند، به خاطر گفتار و اعتقاد ثابتشان، استوار میدارد؛ هم در این جهان و هم در جهان دیگر و ستمگران را گمراه میسازد، خداوند هر کار بخواهد، انجام میدهد).
پیش از پرداختن به مناسب ایراد این سخنرانی، مقدمه کوتاهی درباره سلامت خودم بیان میکنم. روز چهارم (ماه مه) سخنرانی دینی داشتم که سرفه میکردم و همچنان هم سرفه میکنم که این موضوع باعث نگرانی بعضی از دوستداران شده بود. میخواهم به همه تاکید کنم که چیز خطرناکی نیست و به کرونا مبتلا نشده ام و دچار عوارض کرونا نیستم. مشکل من مربوط به التهاب در نای است که این مشکل، سال هاست ایجاد میشود و سرفه میکنم.
امروز همه تدابیر لازم را در نظر گرفتیم و داروها را مصرف کردم تا بتوانم سخنرانی کنم، اما ممکن است گاهی سرفه کنم و از شما میخواهم که تحمل کنید. نگران نباشید، اما اگر دچار سرفه شوم، سخنرانی را کوتاه خواهم کرد. انشاالله خداوند به دعای شما، تکمیل این سخنرانی را تسهیل کند.
سيد مقاومت: ما در این روز مبارک و بزرگ که امام خمینی (ره) آن را پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، آن را روز جهانی قدس اعلام کرد قرار داریم. امام خمینی (ره) در طول زندگی شریف خودشان بر اهمیت این روز تاکید میکرد و خواستار گرامیداشت آن بود و پس از رحلت از این دنیا، جانشین او حضرت امام خامنهای (دام ظله) بر همین مسیر، راه و خط مشی، تاکید کرد و این تعهد انقلاب اسلامی ایران و همه دوستانش در جهان است که از این موضع پایدار و مستحکم نشأت میگیرد که موضع گیری در برابر قدس و در برابر فلسطین و آرمان فلسطین و ملت فلسطین، فقط یک مسئله سیاسی یا یک مسئله تاکتیکی یا یک مسئله گذرا نیست، بلکه یک مسئله اعتقادی، ایمانی، دینی، انسانی، اخلاقی، حقوقی و مسئله حق مطلق است که با تغییر محلها و زمان ها، امکان تغییر آن وجود ندارد.
خداوند کسانی را که ایمان آورده اند و گفتار ثابت دارند، استوار میدارد و به همین علت شاهد آن بودیم که موضعی که امام خامنهای و همه مقامات جمهوری اسلامی و سران محور مقاومت بر آن تاکید کردند، نشانه این استواری است. زمانی که میگوییم این مسئله اعتقادی است، انسان از خدا، عقیده و دین خودش دست نمیکشد. مانند بعضی عربها از فرزندان قریش نیستیم که خدایی از خرما میساختند و اگر گرسنه میشدند، بخشی از آن خدا را میخوردند و بخش دیگرش را میفروختند. امروز روز اعلام موضع گیری پایدار است.
به طور معمول، در روز جهانی قدس خطاب به طرفداران راهبردی مقاومت در منطقه درباره مسئله فلسطین اشغالی و رژیم دشمن، وضع فلسطینی ها، وضع رژیم دشمن، وضع محور مقاومت، چشم انداز این رویارویی و مسایل مربوط به آن سخنرانی میکردم. اما در آخر این سخنرانی به همین مناسبت، درباره دو نکته سخن خواهم گفت که درباره اسرائیل، اما مربوط به لبنان است. نکته اول موضوع ترسیم مرزهای دریایی و بحثها و مذاکرات درباره آن و نکته دوم رزمایش اسرائیل است که روز یکشنبه آغاز خواهد شد و چند هفته ادامه خواهد داشت.
این رزمایش بزرگ و چندجانبه است و در سطح این رژیم برگزار خواهد شد و ممکن است پیامدهایی برای لبنان به همراه داشته باشد و من در بخش آخر سخنرانی، به این مسئله هم خواهم پرداخت. اگر به شرایط فعلی با گذشت یک سال از روز جهانی قدس در سال گذشته بپردازیم، من بر اساس ساختار سخنرانی کوتاه چند روز پیش خودم در ”تربیون واحد“، سخنرانی خواهم کرد. ابتدا از پایداری ملت فلسطین شروع کنم. این موضوع و نیز تحولات در فلسطین بسیار مهم است. همانطور که همواره گفته ایم، پایداری ملت فلسطین، مسئله اساسی است.
استقامت ملت فلسطین و پایبندی آن به حقوقش و دست نکشیدن آن از قدس و دست نکشیدن آن از حقوق مشروعش، تسلیم نشدن آن در برابر ترس، تهدید، محاصره و مشوقها و باقی ماندن آن در صحنه و حضور آن در میدان ها، اهمیت دارد. هر چند که این حضور ممکن است از یک زمان نسبت به زمان دیگر متفاوت باشد، اما شرایط کلی، شرایط حضور، مخالفت، ایستادگی و التزام است و این موضوع بسیار مهم است.
به همین علت، اهمیت التزام فلسطینیها به این حق و به موضوع مبارزه و مقاومت شان، به همه محور مقاومت و به هر نوع یاری رساندن به ملت فلسطین چه کمک سیاسی، نظامی، مالی، اقتصادی، معنوی، رسانهای و امنیتی مشروعیت میدهد. زیرا در طول سالهای گذشته حرفهای زیادی شنیده ایم که بعضی کشورهای عربی و حتی بعضی گروههای سیاسی در جهان عرب و اسلام که حمایت از مقاومت را کنار گذاشتند و حتی به حد عادی سازی روابط رسیدند، این توجیه را مطرح میکنند که فلسطینیها خودشان مسئله را رها کرده اند. این حرف یک دروغ تاریخی است که در روشنایی روز بیان میشود. یعنی یک دروغ آشکار و صریح و ننگین است.
فلسطینیها نه از قدس و نه از سرزمین، حقوق و آوارگان و کشورشان دست نکشیده اند. فلسطینیها با وجود گذشت همه این سالها بر التزام به این مسایل تاکید دارند و امروز هم شاهد حضور آنها بودیم. آنچه در قدس شرقی در باب العامود شاهد بودیم و آنچه در محله الشیخ جراح شاهد هستیم، میبینیم که فلسطینیها با دست خالی با ارتش و پلیس و شهرک نشینان تا دندان مسلح مقابله میکنند و کرانه باختری و نوار غزه هم از آنها حمایت میکند. این تحول مهم است.
اسرائیلیها احساس میکردند فضای ناامیدی، فضای کرونا، یا محاصره و فشارهای اقتصادی و مالی باعث شده است فلسطینیها دیگر انرژی برای موضع گیری، سخن گفتن و مقابله به ویژه در قدس و کرانه باختری ندارند، اما آنها (اسرائیلی ها) از آنچه رخ میدهد، غافلگیر شده اند. علاوه بر اینها، عملیات نظامی رخ داد. مهمترین و حساسترین تحولی که باید آن را در معادلات تثبیت کرد، موضوع ورود نوار غزه و مقاومت نظامی و موشکهای آن در خط درگیری در قدس است.
ورود کرانه باختری به خط رویارویی مسئله عادی و طبیعی است، زیرا قدس در کرانه باختری قرار دارد. اما ورود نوار غزه در این معادله به صورتی که اخیرا رخ داد، به استدلال نیاز ندارد و این کار بر اساس تصمیم گروههای مبارز فلسطینی صورت گرفت و بیانیههایی صادر کردند و به صورت واضح سخن گفتند و تهدید کردند. کافی است که اظهارنظر اسرائیلیها از جمله مسئولان، ناظران، تحلیلگران و رسانههای این رژیم را دنبال کنیم که همه آنها توافق نظر دارند که این تحول بسیار خطرناک است.
البته این تحول خطرناک به سود ملت فلسطین است. این تحول مهم و بسیار مثبت به سود اهالی قدس و اهالی کرانه باختری است که غزه وارد معادله رویارویی میشود. همواره دغدغه دشمن جدا کردن غزه از این رویارویی بوده است. دشمن با محاصره غزه و تهدید دائم آن به حملات هوایی و تهدید دائم آن به جنگ، همواره این هدف را دنبال کرده است. تحول اخیر بسیار مهم است و افقهای بزرگی را در برابر مقاومت باز میکند.
من در روز جهانی قدس از فرماندهان گروههای مبارز و مقاومت فلسطین و از مجاهدان و مبارزان شرافتمند، ثابت قدم و استوار دعوت میکنم به این موضع گیری و این خط مشی ادامه دهند، زیرا بدون شک بخشی از معادلات رویارویی و بخشی از قواعد درگیری را به سود ملت فلسطین و به سود قدس و حمایت از مسجد الاقصی و حمایت از اهالی قدس، تغییر خواهد داد؛ بنابراین عنوان نخست، استقامت فلسطینی هاست.
چند روز پیش گفتم که عدهای هر زمان که درباره فلسطین از دریا تا رودخانه و درباره قدس و دست نکشیدن از قدس، حرف میزنیم، میگویند آیا شما میخواهید (ضرب المثل) ”بیش از خود شاه، سلطنت طلب باشید؟“ من به آنها گفتم نه. ما از شاه سلطنت طلبتر نخواهیم بود و ما اطمینان داریم که شاه، شاه است و ملت فلسطین صاحب واقعی، شایسته و لایق آن است که قدس و مسجد الاقصی را حفظ کند و سرزمین و حقوق خودش را حفظ کند. همه ما باید به آن کمک کنیم و در کنار آن باشیم و به دنبال توجیهات و بهانههای واهی برای کنار گذاشتن این مسئولیت و این نبرد نباشیم. زیرا مسئولیت همه امت اسلامی در کنار ملت فلسطین است.
موضوع دوم، پایداری محور مقاومت است که این موضوع هم در فضای منطقه بسیار مهم است و بازتاب گستردهای بر مسئله فلسطین و رویارویی با دشمن اسرائیلی دارد. اگر به بخشهای مختلف محور مقاومت نگاه کنیم، برجستهترین بخش، جمهوری اسلامی ایران است. امروز هیچ بحثی بین همه کشورها و قدرتهای مقاومت وجود ندارد که ایران، قویترین کشور در محور مقاومت از نظر بزرگی، امکانات، تعداد جمعیت، موقعیت، توانمندیها، انسجام و نظام آن، است.
بیش از ۴۰ سال است که آمریکا، غرب، اسرائیل و نیز در منطقه برای سرنگونی نظام جمهوری اسلامی و بازگرداندن آن به آغوش آمریکا و اردوگاه غربی- اسرائیلی تلاش میکنند، اما همه این تلاشها شکست خورد. موضوع مهمتر، شرایطی است که امروز در آن قرار داریم. همه شرط بندیهای آمریکا و اسرائیل به ویژه اسرائیل و شخص نتانیاهو، درباره ایران این روزها، با کنار رفتن دولت ترامپ، از بین رفته است. اصلا زمانی هم که ترامپ تهدید به جنگ میکرد، امام خامنهای میگفتند جنگی در کار نیست.
اکنون دیگر حرفی از جنگ و سایه جنگ نیست و اولویتهای دولت بایدن، اولویتهای متفاوتی است. نبرد و رویارویی سیاسی به مسایل چین و روسیه ارتباط دارد، به همین علت، گزینه مورد نظر دولت او همواره گفتگو، دیپلماسی و بازگشت به توافقنامه هستهای در چارچوب یک توافق یا سند مشخص است. امروز به عنوان مثال جمهوری اسلامی از مرحله قبلی عبور کرد و تهدید واقعی برای جنگ وجود ندارد. البته ایران همواره به صورت محتاطانه عمل میکند، اما ما بر اساس ظاهر امور سخن میگوییم.
در هر صورت با تحریمها هم مقابله خواهد شد. تحریمها یا با بازگشت به توافقنامه هستهای برداشته خواهد شد، یا اینکه اگر آنطور که جمهوری اسلامی میخواهد به این توافقنامه باز نگردند، جمهوری اسلامی به مقابله با تحریمها و بهبود شرایط اقتصادی اش بر اساس دستورات رهبری و مسئولان، ادامه خواهد داد؛ بنابراین ایران تا حد زیادی از مرحله خطر عبور کرده است. آنچه نتانیاهو و دولت دشمن به آن امید بسته بودند و به همین علت امروز در داخل این رژیم مورد انتقاد قرار میگیرند، آن است که ایران را به جنگ بکشانند و آمریکا با ایران وارد جنگ شود یا اینکه کشورهای همسایه عربی، با ایران بجنگند.
اینها تمام شد. حتی امیدواری بعضی کشورهای عربی منطقه برای جنگ آمریکا با ایران، تمام شد. این موضوع بعضی تحولات در موضع گیریهای منطقه را تفسیر میکند؛ بنابراین جمهوری اسلامی با قدرت به پایداری و استواری خودش ادامه میدهد. گزینههای اسرائیل و آمریکا در مسئله هستهای هم شکست خورد. اینکه ایران در نتیجه تحریم ها، از حق خودش در زمینه هستهای دست بکشد، تمام شد. امروز آمریکاییها و حتی کارشناسان اسرائیلی میگویند خروج از توافقنامه هستهای اشتباه بزرگی بود، زیرا راه را بر روی ایرانیها باز کرد که رئاکتورهای خودشان را فعال کنند و از بسیاری از محدودیتها رها شوند و غنی سازی را به ۶۰ درصد برسانند. در حالی که اگر همچنان به توافقنامه هستهای پایبند بودند، امور به اینجا نمیرسید.
حتی بعضی تجاوزات به نطنز، با پاسخ قاطع ایرانیها روبرو شد و مهمترین پاسخ هم همین بود که غنی سازی اورانیوم را افزایش دهند. زیرا این همان چیزی است که اسرائیل را میترساند. اسرائیلیها به اندازهای که از این توسعه بزرگ و مسالمت آمیز هستهای میترسند، از کار گذاشتن بمب یا انفجاری اینجا یا آنجا و شلیک موشک، نمیترسند؛ بنابراین ایران در مسئله نظامی و در مسئله هستهای از مرحله دشوار عبور کرد و به سوی انتخابات جدید ریاست جمهوری حرکت میکند و شاهد موقعیت آن در منطقه هستیم و جهان خواهان مذاکره و گفتگو با آن و رسیدن به راه حل با آن است.
این شرایط باعث تقویت جایگاه منطقهای و بین المللی ایران میشود. همچنین زمانی که به سراغ تعامل منطقه با ایران میرویم، شاهد موضع گیری اخیر سعودیها بودیم. گفتگوی عربستانی-ایرانی در بغداد به صورت رسمی اعلام شد. همانطور که گفته شد دومین دیدار هم صورت گرفت و دومین دیدار مثبت بود. همچنین سخنان ولیعهد سعودی را شنیدیم که در آن، ایران به یک کشور همسایه تبدیل شد که خواهان شکوفایی و حفظ منافع آن و منافع متقابل عربستان و ایران و تمایل گفتگو با آن است. همه اینها تحولاتی در صحنه منطقهای است که بدون شک به سود محور مقاومت است.
میخواهم در اینجا یک پرانتز باز کنم. زیرا در بعضی مطبوعات کشورهای خلیج فارس، بعضی مطبوعات لبنان و بعضی شبکههای تلویزیونی عربی دیدیم که دوستان ایران باید نگران باشند و به طور خاص بر ما متمرکز شدند و گفتند در نهایت مذاکرات در وین و گفتگوهای سعودی- ایرانی به ضرر متحدان و دوستان ایران در منطقه خواهد بود. ابتدا میخواهم به آنها اطمینان بدهم. ایران نیازی ندارد که به متحدان و دوستانش ثابت کند که هیچ اقدامی علیه آنها، علیه کشورها و ملت هایشان انجام نخواهد داد.
چرا؟ زیرا تجربه در برابر جمهوری اسلامی در طول ۴۰ سال گذشته ثابت کرده است که در سختترین شرایط و در دشوارترین روزها و در هولناکترین درگیریها، جمهوری اسلامی ایران، متحدان و دوستانش را در هیچ زمانی نفروخته و آنها را رها نکرده است و بر سر منافع کشورها و ملت هایشان سازش نکرده است. حتی به نیابت از آنها مذاکره هم نکرده است، مگر آنکه خودشان به عنوان دوست از ایران درخواست کمک کرده باشند؛ بنابراین از این نظر، ما از هر نوع گفتگوی ایران با طرفهای منطقهای یا بین المللی یا عربی حمایت میکنیم و معتقدیم به آرام کردن اوضاع منطقه کمک میکند و باعث تقویت محور مقاومت و جبهه دوستان و تضعیف جبهه دشمن میشود.
به این دوست و برادر بزرگ بر اساس روابط و آشنایی ایمانی و اخلاقی و بر اساس تجربه بیش از ۴۰ سال گذشته، کاملا اعتماد داریم. کسانی که باید نگران باشند، دوستان آمریکا در منطقه هستند و نگران هم شده اند. اسرائیل امروز نگران است و بعضی کشورهای خلیج (فارس) نگران هستند و به همین علت، ادبیات خودشان را تغییر داده اند و تماسهایی را در پشت پرده و به صورت علنی، آغاز کرده اند. کسانی که مزدور موضع گیریهای سیاسی هستند و روابط شان روابط تجاری و مالی است، باید نگران باشند، زیرا در مرحله آینده، ممکن است دیگر کاری به آنها ندهند.
دوستان و متحدان ایران در منطقه، اعتماد بسیار زیادی از این نظر دارند و هیچ کسی نگرانی ندارد. شما نگاه کنید که مشکل خودتان را چطور میتوانید حل کنید و نگران ما نباشید. ما اطمینان داریم که آنچه در منطقه رخ میدهد، به سود ما و به سود همه این محور از کشورها، ملتها و جنبشهای مقاومت است. در مسئله سوریه هم همینطور است. سوریه از جنگ عبور کرد و مناطق گسترده تحت حاکمیت دولت قرار دارد. مسئله شرق فرات بیش از آنکه یک موضوع داخلی باشد، مسئله اشغالگری آمریکا و حضور آمریکاست.
حتی در مسئله شمال سوریه هم اگر فقط مسئله حضور گروههای مسلح بود، در طول سالهای گذشته امکان پایان دادن به آن وجود داشت، اما به یک مسئله منطقهای مربوط به حضور ترکیه و مشکلات با ترکیه تبدیل شده است. اما به طور کلی، آنچه جنگ خوانده میشد، تا حد زیادی تمام شده است. سوریه هم در آینده نزدیک انتخابات ریاست جمهوری برگزار خواهد کرد. بسیاری از کشورهای عربی تماسهای خودشان را با دولت سوریه آغاز کرده اند.
بسیاری از کشورهای جهان هم همینطور. حتی درباره آنچه که درباره سفر مسئولان سعودی به سوریه منتشر شد، من طرف مسئول برای تایید یا تکذیب آن نیستم، اما من آن را یک مسئله طبیعی و منطقی میدانم. در گذشته، در زمان ملک عبدالله، زمانی که جنگ در سوریه ادامه داشت و پس از فوت او در دوره حکومت ملک سلمان، در هر دو مرحله، سعودیها پیامهایی برای سران سوریه فرستادند که خواهان ساماندهی روابط هستند و آمادگی دارند به پایان اوضاع سوریه کمک کنند. این مسئله نشان میدهد که اوضاع سوریه، فقط یک مسئله داخلی نبود، بلکه قدرتهای منطقهای از آن استفاده میکردند. آنها وعدههای زیادی به سوریه در برابر قطع روابطش با ایران دادند.
یعنی میخواستند سوریه روابط خودش را با متحد اساسی و قوی اش که در زمان توطئه همه جهان علیه دمشق در کنار آن ایستاده بود، قطع کند. این درخواست منطقی و عقلانی نبود. در هر صورت، سران سوریه آن درخواست را رد کردند. امروز سعودیها نمیتوانند برای ساماندهی روابط با سوریه، چنین پیش شرطهایی را تعیین کنند، در شرایطی که سعودیها برای گفتگو با ایران به بغداد میروند و ولیعهد سعودی میگوید ایران کشور همسایه است که باید رونق داشته باشد و خواهان روابط آن هستیم. امروز بسیاری از کشورهای خلیج فارس در پشت پرده و به صورت علنی و بسیاری از کشورهای عربی با دمشق تماس میگیرند.
انشاالله، اوضاع سوریه در حال بهبود است. بدون شک بزرگترین و خطرناکترین مسئله، اوضاع اقتصادی است. اما فقط سوریه نیست که با چنین شرایطی روبروست. سوریه، لبنان، عراق و حتی ایران از نظر اقتصادی با رنجهای زیادی روبرو هستند. یمن، ملت فلسطین و بسیاری از ملتهای منطقه، شرایط مشابهی دارند، اما همه این ملتها مصمم هستند که در این نبرد اقتصادی ایستادگی کنند. در عراق هم تلاش برای احیای داعش موفق نخواهد شد. عراقیها با قدرت با آن مقابله میکنند. هدف قرار دادن بسیج مردمی تا الان شکست خورده است. هدف قرار دادن گروههای مقاومت در عراق تاکنون ناکام مانده است.
یمنیها همچنان استوار و قوی و در حال پیشروی و به دست آوردن پیروزی و توسعه توانایی هایشان هستند. جهان درباره پایان جنگ سخن میگوید، اما گامهای واقعی و جدی بر نمیدارند، اما در نهایت، گزینهای ندارند. آنها امروز برای وقت کشی و اعمال فشار بیشتر برای گرفتن بعضی امتیازات، تلاش میکنند. اما ملت یمن که امروز در راهپیماییها و تجمع برای همبستگی با قدس و با ملت فلسطین شاهد حضور آن بودیم، موضع خودش را بیان میکند.
در اینجا باید بگویم که حضور یمن در صحنه و تحولات بی سابقه در جایگاه سیاسی و ایمانی، حضور مردمی و تواناییهای نظامی، باعث تقویت کمی، کیفی و تاریخی محور مقاومت شده است. به ویژه که یمن از رهبری شجاع، با درایت، عزیز، جوان، صادق و با اعتماد به نفس برخوردار است؛ بنابراین محور مقاومت از مرحلهی هدف قرار گرفتن موجودیت آن در طول سالهای گذشته عبور است. میخواستند این محور را کاملا از بین ببرند.
امروز میگوییم ما از این نبرد با پایداری، استقامت و قوی خارج شویم و حتی از هر زمان دیگر قویتر هستیم که تحول مهمی در فضای منطقه است و اسرائیل کاملا آن را در نظر میگیرد. اسرائیل که چند سال پیش درباره ایجاد فضای راهبردی برای خودش سخن میگفت و خرسند و راحت بود و تصور میکرد همه محور مقاومت از بین خواهد رفت، امروز در نتیجه پایداری محور مقاومت و افزایش قدرت و حضور محور مقامت، سراسر نگران است.
سومین موضوع تغییرات بین المللی و رفتن دولت ترامپ و به قدرت رسیدن دولت جدید در آمریکا و تغییر اولویتهای دولت جدید این کشور است. تردیدی نیست که این موضوع بر منطقه ما و توجه آمریکا به منطقه ما و حضور آن در منطقه ما بازتاب دارد و باعث نگرانی متحدان و دوستان و مزدوران آمریکا در منطقه شده است. در صدر آنها هم اسرائیل قرار دارد، زیرا همه ما میدانیم قدرت اصلی و اساسی اسرائیل از حمایتهای مطلق آمریکا از آن و حضور مستقیم آمریکا در منطقه است. این تحولات هم به سود محور مقاومت و برای دشمن نگران کننده است. به ویژه اگر خروج نیروها ادامه داشته باشد.
خروج از افغانستان ادامه دارد و پس از آن ممکن است مسئله خروج از عراق، شرق فرات و کاهش حضور در منطقه خلیج فارس مطرح شود. همه اینها ایدههای مطرح هستند و دولت جدید آمریکا ممکن است آنها را اجرا کند. چهارمین موضوع، فروپاشی بعضی ائتلاف هاست که در منطقه در طول سالهای گذشته وجود داشت. یک محور که در برابر محور مقاومت یا در برابر دیگر محورها در منطقه تشکیل شده بود، فروپاشید.
امروز شاهد روابط بعضی کشورهای خلیج فارس و قطر، روابط بعضی کشورها با ترکیه و روابط مصر و ترکیه هستیم. همچنین شاهد تیرگی در روابط بعضی کشورهای خلیج فارس هستیم؛ بنابراین دیگر محورها که در طول سالهای گذشته، منسجم، قوی و هجومی به نظر میرسید، امروز روشن است که این محورها بیش از آنکه در حالت تهاجمی باشند، از هم فروپاشید یا سرد شده یا در موضع دفاعی قرار گرفته است. این محورها در وضعیت دفاعی و حفظ دستاوردهایشان در مرحله گذشته قرار گرفته اند. مهمترین مسئله در این باره هم به اسرائیل ارتباط دارد.
امروز در حالی که در روز جهانی قدس قرار داریم، شکافهایی در دیوار قلعه اسرائیل وجود دارد. اسرائیل برای خود قلعهای ساخته و چند سال پیش استراتژی متفاوتی تدوین کرده است برای رشد و ارتقا، اما امروز نه. امروز از نگرانیها و مسائل ترسناک صحبت میکنند که البته طبیعی است و نخست وزیر لازم است از این مسائل صحبت کند و به دنبال آن هم وزیر جنگ. اما اجازه دهید کمی در مدت چند دقیقه وارد قلب این رژیم شویم. این رژیم واقعا بحرانی است.
طبعا ما، دشمن را کوچک نمیشماریم و دست کم نمیگیریم، اما باید همواره اطلاعات صحیح و واقعی از واقعیتهای دشمن داشته باشیم تا از طرف دیگر هیبت دروغین برای آن قائل و دچار ضعف و نگرانی نشویم و موضع ما تضعیف نشود. یکی از موارد شکاف در این دیوار، بحران سیاسی داخلی است. خوب، انتخابات اول پس از چند ماه انتخابات دوم و انتخابات سوم و .. چرا انتخابات تکرار شد؟ به این دلیل که یک نفر اصرار دارد که نخست وزیر باشد و نام او نتانیاهو است.
او به دلایل شخصی پافشاری و فکر میکند این سمت شاید او را از محاکمه برای فساد و زندان نجات دهد؛ بنابراین کار این رژیم که به قول خودشان، چشم انداز و اعتقاد و استراتژی و ایدئولوژی دارد به جایی رسیده است که در خدمت یک نفر باشد که نام او نتانیاهو است. انتخابات اول و دوم و سوم و چهارم را به راه انداخت و ممکن است کار به انتخابات پنجم نیز برسد. به هر حال، نتوانست (دولت) تشکیل دهد و شخص دیگری مامور تشکیل دولت شد و ممکن است دولت تشکیل شود یا تشکیل نشود و به انتخابات پنجم بروند، بنابراین مشکل رهبری واقعی در این رژیم وجود دارد.
همه ما میدانیم که هر دولتی که با رفتن رهبران تاریخی دچار بحران رهبری و بحران رهبر و رهبران باشد، این از نشانههای سستی و ضعف و از نشانههای افول است. به ویژه امروز اگر به انتخابات پیاپی آنها توجه کنید، شخصیت محوری و اهداف شخصی و منافع شخصی و منافع حزبی و گفتمان تنفر آمیز را مشاهده میکنید حتی در بین خودشان. گفتمان نفرت انگیز بین آنها، رنگ و بوی نژادی و مذهبی و حتی سیاسی دارد.
در حال حاضر، خود تحلیلگران و کارشناس مسائل راهبردی اسرائیلی میگویند این رژیم در آستانه جنگ داخلی قرار دارد. این به معنای این نیست که جنگ داخلی به زودی رخ خواهد داد، اما مسیر، مسیر رسیدن به جنگ داخلی است و این یک نگرانی جدی در داخل جامعه دشمن است. یکی دیگر از موارد درباره شکاف در این قلعه، مسئلهای است که اخیرا در خصوص موشک پدافند هوایی سوریه رخ داد که به نزدیکی نیروگاه (اتمی) دیمونا اصابت کرد و باعث ایجاد نگرانی بسیار زیاد شد.
سامانههای دفاع هوایی و موشکی پیشرفته و متنوع اسرائیل کجا بودند که شکست خوردند. این مساله باعث جنجال و بحثهای گسترده در داخل رژیم صهیونیستی شد. تا این لحظه یقین درباره وقوع جنگ وجود ندارد شاید ۱۰ موشک یا ۲۰ موشک شلیک شده باشد، اما اگر جنگ واقعی در منطقه رخ دهد، هزاران موشک از چند جبهه و چند محور شلیک میشود. آیا پدافند موشکی اسرائیل میتواند با توانمندیهای موشکی متنوع مقابله کند؟
اسرائیلیها اطمینان ندارند، مطمئن باشید اسرائیلیها اطمینان ندارند. فرماندهی نظامی تلاش میکند به آنها اطمینان دهد، اما آنها اطمینان ندارند. حتی خود نظامیان اسرائیلی نیز اطمینان ندارند. درباره جبهه داخلی، حادثه اخیر که در «مرون» (حادثه ازدحام جمعیت در مراسم مذهبی یهودیان در اسرائیل) رخ داد، حادثه ازدحام جمعیت و چگونگی برخورد مردم با هم و پلیس و نیروهای امداد و حضور نهادهای دولتی اسرائیل و آشفتگی شدید و .. موجب شد برخی از مسئولان بلندپایه اسرائیل این حادثه را به عنوان شاهدی برای آماده نبودن جبهه داخلی اسرائیل برای هر گونه جنگی قلمداد کنند.
اگر یک حادثه ازدحام جمعیت موجب شود دهها نفر کشته و صدها نفر زخمی شوند و این آشفتگی و سردرگمی و هرج و مرج شدید به وجود بیاید اگر جنگ رخ دهد و اگر این جنگ، جنگی بزرگ و از چند محور باشد چه میشود؟ همچنین درباره نگرانی در خصوص مسئله فلسطین، همانطور که در ابتدای صحبتم اشاره کردم امروز آنها از امکان بازگشت عملیات در کرانه باختری بسیار نگران هستند، از ورود نوار غزه به جبهه و معادله (تحولات قدس) بسیار نگران هستند و این را بیان میکنند و این نگرانی شدیدی برای آنها است که با این تحول چگونه برخورد خواهند کرد و در اظهارات اسرائیلیها این نگرانی به وضوح دیده میشود.
از دیگر موارد شکاف (در دیوار دژ اسرائیل) و شکست راهبرد اسرائیل در قبال ایران - که در ابتدای صحبتم اشاره کردم - الان صحبتهایی از مسئولان بلندپایه اسرائیلی که برخی از آنها نخست وزیران سابق هستند مطرح است که میگویند راهبرد نتانیاهو در همه این سالها شکست خورده است و امروز مسئولان اسرائیلی و تحلیلگران برجسته، نتانیاهو را مسئول تحریک ترامپ برای خروج از توافق هستهای میدانند چرا که به اعتقاد آنها این خروج به نفع ایران بود و به نفع رژیم دشمن نبود. در هر حال، این نیز مشکلی است.
همچنین، در مسئله ارتش و قدرت ارتش و مباهات کردن به قدرت ارتش، امروز ما چیزهای زیادی از واقعیت ارتش اسرائیل و به ویژه واقعیت نیروهای زمینی ارتش اسرائیل و ضعف انگیزه در بسیاری از نظامیان میخوانیم. نمیخواهم الان زیاد به این موضوع بپردازم، تلاشی برای بزرگ جلوه دادن وجود دارد، من نمیگویم ارتش اسرائیل ضعیف است، اما آنگونه که آقای کوخاوی (رئیس ارتش اسرائیل) تلاش میکند به ما نشان دهد قوی نیست.
نیاز ارتش اسرائیل از سالهای گذشته برای روحیه دادن پیوسته و بالا بردن انگیزه به نیروها و اقداماتی که انجام میدهد موجب شده است همواره به صورت پیوسته و منظم رزمایش و تمرین نظامی برگزار کند و بر اساس اطلاعاتی که دارم تنها ارتشی در منطقه و در بین ارتشهای جهان عرب و جهان اسلام است که در سالهای اخیر بیشترین رزمایش را برگزار کرده است. اگر این سطح از قدرت و اقتدار که میگویند دارا بودند نیازی به این همه رزمایش نظامی که تقریبا هر ماه برگزار میشود نبود.
در هر حال میبینیم که در رژیم دشمن شکافهای آشکاری وجود دارد. مسئله فساد و منازعات دینی و مسئله چگونگی مقابله با کرونا و مشکل متدینین و .. که فهرست درازی از مشکلات است. در نهایت عمر این جامعه یک یا دو سال دیگر به پایان نمیرسد و بیماریهای این جامعه به سرعت نمایان نمیشود، اما این بیماریها پس از گذشت دهها سال از برپایی این رژیم غاصب و این تولد نامشروع، همه نشانههای سستی و ضعف و بیماری و نشانههای افول، به شکل روشنی در حال نمایان شدن است.
در حالی که جوانان فلسطینی و جوانان محور مقاومت خود را بازیابی میکنند، ایمان ما به خدای متعال و ایمان ما به آرمانمان و ایمانمان به حق خودمان و پافشاری و ثبات همه در این راه، به حضور و قدرت و شور و اطمینان و اعتماد و یقین و توکل ما میافزاید. توازن معنوی و روحی (بین ما و دشمن) اصلا وجود ندارد، این موازنه کاملا به نفع ما و به نفع محور مقاومت است. کسانی که خسته شده اند و (آرمان فلسطین را) رها کرده اند را کنار بگذارید، آنها اساسا هیچ گاه بخشی از این نبرد نبوده اند یعنی برخی کشورهایی که درحال حاضر (روابط خود را با رژیم صهیونیستی) عادی سازی کرده اند اصلا بخشی از این نبرد نبوده اند.
سودان، در یمن میجنگد نه در فلسطین. برخی کشورهای عربی اصلا هیچ گاه شمشیر خود را مقابل اسرائیل بیرون نکشیده بودند که بگویند آن را در غلاف کرده اند. هیچ چیزی تغییر نکرده است. طرفهای مقاومت، درحال مقاومت هستند و حتی آن را افزایش داده اند. قدرت و تعداد، نهادها و ایمان و توکل و قدرت و تجربه و یقین خود را افزایش داده اند و در مقابل دشمن، روشن است. حتی گامهای عادی سازی نیز نتوانسته است چیزی به آنها بدهد. برخی کشورهای عربی که میگویند، عادی سازی کرده اند نمیتوانند هیچ حمایتی از اسرائیل ارائه کنند بلکه خواستار حمایت اسرائیل از خودشان هستند؛ بنابراین این تحولات در منطقه ما بسیار مهم است.
امروز مسئولیت ما در روز قدس این است که در کنار مردم فلسطین بایستیم، طبعا مسئولیت نخست برعهده ملت فلسطین است و ما به عنوان امت عربی و اسلامی و همه آزادگان جهان و نه فقط مسلمانان بلکه همه مسلمانان و مسیحیان، همه آزادگان جهان باید از این آرمان به حق حمایت کنند و هر حمایت و همراهی و یاری را ارائه کنند، این نبرد افق روشنی ندارد و افق آن پیروزی است. این نبرد بدون افق و دستاورد و پیروزی نیست، طبعا پیروزی شاید به اندازه یک ضربه کاری نزدیک نباشد بلکه پیروزی به تدریج به دست میآید، اما شاید زمان آن برسد و این پیروزی به دست بیاید. مهم این است که به این مسیر ادامه دهیم.