در مکتب نهج البلاغه
فتنه؛ قرآن بر سر نیزه
خطبه ۱۲۲ ازکتاب ارزشمند نهج البلاغه را در این مطلب وب گردی دنبال کنید.
به گزارش وب گردی
خبرگزاری صداوسیما؛ در این مطلب وب گردی قصد داریم، خطبه شماره
۱۲۲ از کتاب ارزشمند نهج البلاغه با ترجمه محمد دشتی را مرور نماییم، ضمنا صوت خوانش خطبه و ترجمه آن ضمیمه شده است.
پس از پافشارى خوارج در شورشگرى، امام علي علیه السّلام به قرارگاهشان رفت و خطاب به جمع خوارج فرمودند:
آیا همه شما در جنگ صفین بودید؟ گفتند بعضى بودیم و برخى حضور نداشتیم. فرمود: به دو گروه تقسیم شوید، تا متناسب با هر کدام سخن گویم.
دو دسته شدند، امام ندا در داد که: ساکت باشید، به حرفهایم گوش فرا دهید و با جان و دل به سوى من توجّه کنید، و هر کس را براى گواهى سوگند دادم با علم گواهى دهد. آنگاه سخنان طولانى مطرح فرمود که (برخى از آن خطبه این است)
۱. سیاست استعمارى قرآن بر سر نیزه کردن
آنگاه که شامیان در گرما گرم جنگ و در لحظه هاى پیروزى ما، با حیله و نیرنگ و مکر و فریب کارى قرآنها را بر سر نیزه بلند کردند شماها نگفتید که: «شامیان، برادران ما و هم آیین ما هستند از ما مى خواهند از خطاى آنان بگذریم و راضى به حاکمیّت کتاب خدا شده اند، نظر ما این است که حرفشان را قبول کنیم و از آنان دست برداریم»، امّا من به شما گفتم که: این توطئه، ظاهرش ایمان و باطن آن دشمنى و کینه توزى است، آغاز آن رحمت و پایان آن پشیمانى است، پس در همین حال به مبارزه ادامه دهید و از راهى که در پیش گرفته اید منحرف نشوید، و در جنگ دندان بر دندان فشارید و به نداى ندا دهند اى گوش ندهید، زیرا اگر پاسخ داده شوند گمراه کننده اند و اگر رها گردند خوار و ذلیل شوند، که همواره چنین بود. امّا دریغ شماها را دیدم که به خواسته هاى شامیان گردن نهادید و حکمیّت را پذیرفتید سوگند به خدا اگر از آن سرباز مى زدم مسئول پى آمدهاى آن نبودم و خدا گناه آن را در پرونده من نمى افزود. به خدا سوگند اگر هم حکمیّت را مى پذیرفتم به این کار سزاوار پیروى بودم زیرا قرآن با من است، از آن هنگام که یار قرآن گشتم از آن جدا نشدم.
۲. وصف یاران جهادگر پیامبر (صلّى اللّه علیه و آله و سلّم)
ما با پیامبر (صلّى اللّه علیه و آله و سلّم) بودیم، و همانا جنگ و کشتار گرداگرد پدران، فرزندان، برادران و خویشاوندان ما دور مى زد، امّا از وارد شدن هر مصیبت و شدّتى جز بر ایمان خود نمى افزودیم و بیشتر در پیمودن راه حق و تسلیم بودن برابر اوامر الهى و شکیبایى بر درد جراحت هاى سوزان، مصمّم مى شدیم.
۳. هدف مبارزه با شامیان
امّا امروز با پیدایش زنگارها در دین، کژىها و نفوذ شبههها در افکار، تفسیر و تأویل دروغین در دین، با برادران مسلمان خود به جنگ خونین کشانده شدیم، پس هر گاه احساس مى کنیم چیزى باعث وحدت ماست و به وسیله آن با یکدیگر نزدیک مى شویم و شکافها را پر و باقى مانده پیوندها را محکم مى کنیم، به آن تمایل نشان مى دهیم، آن را گرفته و دیگر راه را ترک مى گوییم.
۱۲۲- و من کلام له (علیه السلام) قاله للخوارج و قد خرج إلى معسکرهم و هم مقیمون على إنکار الحکومة فقال (علیه السلام):
أَ کُلُّکُمْ شَهِدَ مَعَنَا صِفِّینَ فَقَالُوا مِنَّا مَنْ شَهِدَ وَ مِنَّا مَنْ لَمْ یَشْهَدْ قَالَ فَامْتَازُوا فِرْقَتَیْنِ فَلْیَکُنْ مَنْ شَهِدَ صِفِّینَ فِرْقَةً وَ مَنْ لَمْ یَشْهَدْهَا فِرْقَةً حَتَّى أُکَلِّمَ کُلًّا مِنْکُمْ بِکَلَامِهِ وَ نَادَى النَّاسَ فَقَالَ أَمْسِکُوا عَنِ الْکَلَامِ وَ أَنْصِتُوا لِقَوْلِی وَ أَقْبِلُوا بِأَفْئِدَتِکُمْ إِلَیَّ فَمَنْ نَشَدْنَاهُ شَهَادَةً فَلْیَقُلْ بِعِلْمِهِ فِیهَا ثُمَّ کَلَّمَهُمْ (علیه السلام) بِکَلَامٍ طَوِیلٍ مِنْ جُمْلَتِهِ أَنْ قَالَ (علیه السلام) أَ لَمْ تَقُولُوا عِنْدَ رَفْعِهِمُ الْمَصَاحِفَ حِیلَةً وَ غِیلَةً وَ مَکْراً وَ خَدِیعَةً إِخْوَانُنَا وَ أَهْلُ دَعْوَتِنَا اسْتَقَالُونَا وَ اسْتَرَاحُوا إِلَى کِتَابِ اللَّهِ سُبْحَانَهُ فَالرَّأْیُ الْقَبُولُ مِنْهُمْ وَ التَّنْفِیسُ عَنْهُمْ فَقُلْتُ لَکُمْ هَذَا أَمْرٌ ظَاهِرُهُ إِیمَانٌ وَ بَاطِنُهُ عُدْوَانٌ وَ أَوَّلُهُ رَحْمَةٌ وَ آخِرُهُ نَدَامَةٌ فَأَقِیمُوا عَلَى شَأْنِکُمْ وَ الْزَمُوا طَرِیقَتَکُمْ وَ عَضُّوا عَلَى الْجِهَادِ بَنَوَاجِذِکُمْ وَ لَا تَلْتَفِتُوا إِلَى نَاعِقٍ نَعَقَ إِنْ أُجِیبَ أَضَلَّ وَ إِنْ تُرِکَ ذَلَّ وَ قَدْ کَانَتْ هَذِهِ الْفَعْلَةُ وَ قَدْ رَأَیْتُکُمْ أَعْطَیْتُمُوهَا وَ اللَّهِ لَئِنْ أَبَیْتُهَا مَا وَجَبَتْ عَلَیَّ فَرِیضَتُهَا وَ لَا حَمَّلَنِی اللَّهُ ذَنْبَهَا وَ وَ اللَّهِ إِنْ جِئْتُهَا إِنِّی لَلْمُحِقُّ الَّذِی یُتَّبَعُ وَ إِنَّ الْکِتَابَ لَمَعِی مَا فَارَقْتُهُ مُذْ صَحِبْتُهُ فَلَقَدْ کُنَّا مَعَ رَسُولِ اللَّهِ (صلى الله علیه وآله) وَ إِنَّ الْقَتْلَ لَیَدُورُ عَلَى الْآباءِ وَ الْأَبْنَاءِ وَ الْإِخْوَانِ وَ الْقَرَابَاتِ فَمَا نَزْدَادُ عَلَى کُلِّ مُصِیبَةٍ وَ شِدَّةٍ إِلَّا إِیمَاناً وَ مُضِیّاً عَلَى الْحَقِّ وَ تَسْلِیماً لِلْأَمْرِ وَ صَبْراً عَلَى مَضَضِ الْجِرَاحِ وَ لَکِنَّا إِنَّمَا أَصْبَحْنَا نُقَاتِلُ إِخْوَانَنَا فِی الْإِسْلَامِ عَلَى مَا دَخَلَ فِیهِ مِنَ الزَّیْغِ وَ الِاعْوِجَاجِ وَ الشُّبْهَةِ وَ التَّأْوِیلِ فَإِذَا طَمِعْنَا فِی خَصْلَةٍ یَلُمُّ اللَّهُ بِهَا شَعَثَنَا وَ نَتَدَانَى بِهَا إِلَى الْبَقِیَّةِ فِیمَا بَیْنَنَا رَغِبْنَا فِیهَا وَ أَمْسَکْنَا عَمَّا سِوَاهَا.