دور نمایی از افغانستان در پسا خروج نظامی امریکا
در بین ابهامات زیادی که برای وضعیت افغانستان در دوره پس از خروج نیروهای امریکایی و ناتو ایجاد شده چند نکته تقریبا مشخص است که بر اساس آن می تواند تا حدودی چشم انداز اوضاع و سناریوی پشت آن را حدس زد.
نخست اینکه در داخل افغانستان محتمل ترین احتمال و سناریو قدرت گیری طالبان و احتمال سقوط کابل و دولت مرکزی است و اینکه وضعیت عراق پس از خروج امریکا در سال 2011 برای افغانستان تکرار شود دور از انتظار نیست مگر اینکه در نشست ترکیه توافق حاصل شود که البته طالبان هیچ رغبتی برای شرکت در این نشست ندارند و اگر هم شرکت کنند بی تردید خواسته های حداکثری را مطرح خواهند کرد.
دوم اینکه در عرصه خارجی نیز چند نشانه است که می تواند تا حدودی به روشن شدن چشم انداز کمک کند.
نخست اینکه خیلی از نشانه ها حاکی از این است که دولت بایدن قصد رویارویی با روسیه را دارد و آرایش سیاسی و نظامی که در حال شکل گیری است این احتمال را قوی نشان می دهد. از این منظر احتمال اینکه اعلام خروج نا گهانی دولت بایدن برای خروج نظامی از افغانستان مکمل سناریوی کلان امریکا برای ضربه به روسیه باشد درو از انتظار نیست.
دوم اینکه همزمان با خروج به ترکیه میدان داری بیشتری در افغانستان داده می شود و به نظر می رسد مسئولیت کنترل طالبان در وضعیت پساخروج به این کشور واگذار می شود. با توجه به تجربه تحولات سوریه و عراق در زمان ظهور و تکثیر گروه های تکفیری این احتمال که ترکیه به حلقه واسط بین طالبان و گروه های تکفیری و افغانستان به مامن و پناهگاه گروه های تکفیری از خاورمیانه تبدیل شوند، وجود دارد. در این صورت احتمال بروز رقابت بین ترکیه و پاکستان نیز وجود دارد زیرا تا پیش از این این پاکستان بود که پدرخوانده طالبان محسوب می شد اما اکنون یک پدر خوانده جدید ترک هم پیدا می کند.
در مجموع انچه از قرائن و شواهد بر می آید اعلام خروج ناگهانی امریکا و متعاقب آن ناتو از افغانستان برخلاف آن چه که اعلام می شود تنها برای رهایی از بار حضور نظامی در این کشور نیست چراکه در گذشته این هزینه ها هم صرف می شد و بر اساس یک سناریو صورت گرفته است که امریکا به یک شکل دیگر می خواهد از افغانستان برای تسویه حساب های بین المللی و منطقه ای خود استفاده کند.
---------------------------------------------
احمد کاظم زاده