قیصر امین پور ، شاعری که دل به پاییز نسپرد
دلیل برجستگی اشعار قیصر امین پور ، نوآوری در بلاغت و درک انتظار مخاطبان از شعر است.
به گزارش
خبرگزاری صدا وسیما مرکز خوزستان ؛ قیصر امین پور در ۲ اردیبهشت ۱۳۳۸ در شهرستان گتوندبه دنیا آمد .
قیصر در سال ۱۳۵۷ در رشته دامپزشکی دانشگاه تهران پذیرفته شد، ولی پس از مدتی از تحصیل این رشته انصراف داد.
او در سال ۱۳۶۳ بار دیگر، اما در رشته زبان و ادبیات فارسی به دانشگاه رفت و این رشته را تا مقطع دکترا گذراند.
او طی این دوران مسئولیت صفحه شعرِ هفتهنامه سروش را برعهده داشت و اولین مجموعه شعرش را در سال ۱۳۶۳ «در کوچه آفتاب» که دفتری از رباعی و دوبیتی بود و بهدنبال آن «تنفس صبح» را ، منتشر کرد.
بررسی مولفههای ادبیات پایداری در آثار قیصر مساله اصلی است.
از آنجایی که او با استفاده از شگردهای ادبی مناسب برای بازگویی این مضامین مجالی وسیع یافته است و شعر او به عنوان گسترهای برای طرح مضامین ادبیات پایداری تلقی میشود.
هر چند قیصر در اشعار خویش به توصیف صحنههای جنگ و تشویق رزمندگان به دفاع پرداخته، اما شاعری صلح طلب است.
لحن وی در برخی از اشعارش به گونهای است که در کنار پذیرفتن این حقیقت که جنگ از جامعه انسانی جدایی ناپذیر است، اما به جانبداری از صلح و آشتی پرداخته و جنگ را تلخ و ناگوار میداند:
شهیدی که بر خاک میخفت/ سرانگشت در خون خود میزد و مینوشت/ دو سه حرف بر سنگ/ به امید پیروزی واقعی/ نه در جنگ که بر جنگ
از دیگر جلوههای ادب پایداری در شعر امین پور القای امیده به آینده در سایه پیروزی موعود است.
امین پور که یکی از شعرای پیشتاز انقلاب است، با خلق اشعاری کم نظیر جایگاه خاصی را ادب پایداری به خود اختصاص داده است.
او با اشعار خود روح دشمن ستیزی را در کالبد رزمندگان میدمید و مقاومت و پایمردی آنان را در برابر ظلم و تجاوز ستایش میکرد.
از اینرو برخی وی را ملک الشعرای انقلاب و جنگ نامیدند و در توصیف او گفتند: «قیصر میان جنگ و زیبایی که متنافر و متضاد به نظر میرسند، پیوندی استوار ساخته است.
فردی از زیبایی با این زبان بلند و عریان سخن میگوید که هنوز بوی باروتهای جنگ به مشامش میرسد.
سراپا اگر زرد و پژمردهایم.
ولی دل به پاییز نسپردهایم
چو گلدان خالی، لب پنجره
پُر از خاطرات ترک خورده ایم
اگر داغ دل بود، ما دیده ایم
اگر خون دل بود، ما خورده ایم
اگر دل دلیل است، آورده ایم
اگر داغ شرط است، ما برده ایم
اگر دشنه ی دشمنان، گردنیم!
اگر خنجر دوستان ، گرده ایم!
گواهی بخواهید، اینک گواه:
همین زخمهایی که نشمردهایم!
دلی سر بلند وسری سر به زیر
از این دست عمری به سر برده ایم
سبک:
شعرهای امینپور از حیث بلاغی ارزشمند بوده و بر ظرفیتها و توانمندی زبان فارسی افزوده است. او توانسته ویژگیهای سبکی و بلاغی شعر کلاسیک و شعر نیمایی را در شعرهایش تلفیق کند.
آثار:
از وی در زمینههایی، چون شعر کودک و نثر ادبی، آثاری منتشر شدهاست که به آنها اشاره میکنیم:
طوفان در پرانتز (نثر ادبی ۱۳۶۵)
منظومه ظهر روز دهم (شعر نوجوان ۱۳۶۵)
مثل چشمه، مثل رود (شعر نوجوان ۱۳۶۸)
بیبال پریدن (نثر ادبی ۱۳۷۰)
مجموعه شعر آینههای ناگهان (۱۳۷۲)
بهقول پرستو (شعر نوجوان ۱۳۷۵)
گزینه اشعار (۱۳۷۸ مروارید)
مجموعه شعر گلها همه آفتابگرداناند (۱۳۸۰ مروارید)
دستور زبان عشق (۱۳۸۶ مروارید)
«دستور زبان عشق» آخرین دفتر شعر قیصر امین پور بود که تابستان ۱۳۸۶ در تهران منتشر شد و بر اساس گزارشها، در کمتر از یک ماه بهچاپ دوم رفت.
وی پس از تصادفی در سال ۱۳۷۸ همواره از بیماریهای مختلف رنج میبرد و حتی دست کم دو عمل جراحی قلب و پیوند کلیه را پشت سر گذاشته بود و سرانجام در ۴۸ سالگی درگذشت.
پیکر او در زادگاهش گتوند و در کنار مزار شهدای گمنام این شهرستان بهخاک سپرده شد.
میدان شهرداری منطقه ۲ تهران واقع در محله سعادت آباد، بهنام قیصر امین پور نامگذاری شده است.
حسرت همیشگی
حرفهای ما هنوز ناتمام
تا نگاه میکنی وقت رفتن است
و باز هم همان حکایت همیشگی
پیش از آن که با خبر شوی
لحظهی عزیمت تو ناگزیر میشود
آیای دریغ و حسرت همیشگی
ناگهان چه قدر زود دیر میشود