گزارش مکتوب: نان به نرخ روز خورها
وجود" نان به نرخ روز خورها"لزوم آجرشدن نان برخی را درتنور داغ یارانه گندم و آرد ضروری کرده است.
به گزارش
خبرگزاری صداوسیما، مرکز چهارمحال و بختیاری، نسیم بهاری این روزها با وجود شرایط کرونایی بازهم برای خارج شدن از خانه به هر بهانهای لذت بخش است.
امروز هم به بهانه نان خریدن فرصت رابرای لذت بردن از بهار غنیمت شمردم، پیش از طلوع آفتاب از خانه بیرون زدم و تا رسیدن به نانوایی نزدیک خانه از هوای دل انگیز بهاری و عطر و بوی نان تازه لذت بردم.
همین که به نانوایی رسیدم متوجه صف ازهم گسیخته و کرونایی مردم شدم.
یکی یکی نان خریدند و رفتند تا نوبت به من رسید، کمی دقت کردم و متوجه حرکت عجیب شاتر شدم، از هر سری نانی که از تنور بیرون میآورد نیمی از سبد زیر و نیمی را به روی پیشخوان گذاشته میشد.
اتفاقی که مرا کنجکاو کرد تا پیگیر نانهای زیر پیشخوان شوم، کنجکاوی که یک روز مرا در بر گرفت.
سحرگاه فردا از لذت هوای بهار گذشتم و با خودرو درب نانوایی به کشیک ایستادم.
همه چیز را دیدم از نانوایی که سحرگاه با چشمان خواب آلودش به امیدرزقی حلال آردرا خمیر کرد، چانه گیری سپس پخت و فروخت.
نانی که لقمه نانی برای زندگی اش بود.
روال تا غروب آفتاب و پایان ساعت پخت نان همان بودکه دیروز مشاهده کردم.
در حالیکه نانوا لباس فرم خبازی را از تن برکنده بود، چشم انتظار کسی در جلوی درب نانوایی قدم رو میرفت
کمی بعدتر متوجه حضور چند خودرو شدم که بعد از پایان ساعت پخت نانها را در داخل صندوق عقب گذاشتند و رفتند.
برایم جالب بود که چرا نانها با این حجم زیاد و به شکل غیر بهداشتی و فشرده حمل میشوند در حالی که با این شرایط دیگر امکان فروش نخواهند داشت.
همین دغدغه مرا وادار به تعقیب و گریزی ناخواسته کرد، تعقیب آنها مرا به دامداریهای حاشیه شهر رساند، کمی بعد به بهانه خرید شیر خود را درون دامداری مورد نظر دیدم.
بله نان های ارزان دولتی به جای سفره مردم به آخور گاوها و سگهای نگهبان ریخته میشد.
فردای آن روزبا دوربین و به بهانه پیگیری مشکلات خوراک دام وارد دامداریها شدم، دامدارها ناچار به انجام این کار بودند، چرا که در انبارهای بزرگ نهادههای دامی جز هوا چیزی نبود.
صاحب یکی از دامداریها میگفت:تولید شیر یا پروار کردن گاوهای اصلاح نژادی برعکس گاوهای بومی که دیگر از چرخه دامداری روستایی و صنعتی حذف شده اند با علوفه خالی امکان پذیر نیست.
دامدار دیگر هم گفت: نهادههای دامی آنقدر گران و کمیاب است که برای زنده نگاه داشتن دامها مجبوریم از هر چیزی استفاده کنیم.
صاحب دامداری دیگری میگوید اکنون نان دولتی حتی از سبوس و علوفه هم ارزانتر است چه برسد به ذرت، سویا و جو که قیمتشان سر به فلک کشیده است
اینجا بود که فهمیدم عبارتهای خاطره انگیز " بابا نان داد " و "نانوا، نان میپزد" برای گاوها و صاحبانشان هم مهم و خاطره انگیز شده است، اما این موضوع با چه هزینهای و تا کجا تداوم دارد.
به سراغ رئیس اتحادیه صنعت دامپروری کشوررفتم.
الهیار ولیزاده هم میگوید سالانه دو میلیون تن از گندم کشور وارد چرخه مصرف غذای حیوانات میشود.
ولیزاده افزود:ورودنان به آخور دام های سبک و سنگین در دامداریهای کوچک و روستایی بیشتر است.
کمی جستجودرآمارها نشان میدهد جمعیت دامهای سبک و سنگین در کشوراندکی کمتر از جمعیت انسانی کشور است.
این فاجعه تنها به دلیل قیمت پایین نان، اختصاص یارانه به گندم و آرد، دو نرخی شدن آرد دولتی و آزاد و به تبع آن نان دولتی و آزاد پز رخ داده است
در واقع اعتباری به نام یارانه نان درایران، با افزایش فروش نفت ازسال ۱۳۵۰ ایجاد شد که هنوز هم تداوم دارد، یارانهای ای ثروتمندانه که بنا بود سفره گشایی فقیران شود، اما غذای اشرافی و مجلسی دامها شده است، آن هم در زمانی که برخی ازافراد ضعیف جامعه نان مصرفی روزانه خانوارهایشان را از نانواییها نسیه میکنند.
امسال دولت این یارانه را ۲۲ هزار میلیارد تومان تعیین کرده، اما هدفش هرگزریختن این یارانه در آخور دامها و حیوانات نبوده است.
کمی بررسی بیشتر در حوزه آرد و نان مرا متوجه شاخههای هرز بسیار این درخت تنومند و با قدمت کرد.
فقط گاوها نبودند که یارانه نان را میخورند، سیلوی آرد و نان دولتی، نانو خورهای بسیاری داشت که همچون سلاطین نان همه جا از مرزهای غربی گرفته تا شمالی و سراسر مرزهای شرقی را در چنگ خود گرفته اند.
تاراج غله ایران:یکی از کارشناسان آردونان سازمان صمت کشور میگوید: هم اکنون گزارشهایی از قاچاق آرد وحتی نان پخته شده ایران به کشورهای همسایه از جمله عراق، ارمنستان، افغانستان و پاکستان وجود دارد.
مختاری معتقداست:این اتفاق یک دلیل عمده و شاخص دارد آن هم اختلاف فاحش قیمت آرد یارانهای و آزاد است.
وی میگوید: هم اکنون هر کیسه آرد دولتی با حدود ۳۲ هزار تومان در اختیار نانوایان دولتی پز قرار میگیرد در حالیکه قیمت هر کیسه آرد آزاد ۴۰ کیلویی ۲۰۰ هزار تومان است واین نخستین روزنه برای تاراج غله ایران است.
این تاراج به طور قطع چندین برابر بیشتر از غارت غله ایران توسط انگلیسیها درخلال جنگ جهانی اول است، اما دولتها دراین سالها بیشتر سرگرم ذخیره سازی گندم وآردهستندتا کالایی که استراتژیک ترین غذای مردم کشورکم نشود و به بیانی امنیت غذایی و اجتماعی کشور به خطر نیفتد آن هم هزینهای گزاف به قیمت خرید گندم چهار هزار تومانی و فروش ۶۰۰ تومانی آن به خبازان راسالها به کشور تحمیل کرده است.
یک منبع آگاه دولتی که خواست نامش فاش نشود هم گفت: حدود ۵۰ درصد آرد یارانهای کشور از شبکه توزیع قانونی خارج میشود.
وی افزود: مواردی در کشور داشته ایم که یک کامیون به راحتی گندم ۶۰۰ تومانی یارانهای را از غله بارگیری کرده است و بعد از چند ساعتی خیابان گردی دوباره وارد غله شده و گندمها را با قیمت خرید تضمینی چهار هزار تومانی به دولت فروخته است و یا در مواردی گندم وارداتی به کشور در بین راه توسط رانندگان خطاکار با گندمهای بی کیفیت و گاهی شن و ماسه مخلوط و در نهایت تحویل غله شده است
صرف نظرازصحت وسقم این خبر ها، انگار نان مردم چه درحوزه گندم وچه درحوزه آردگوشت قربانی شده است که هرکسی به قدر توان تکهای از آن میبرد.
بازرس اتحادیه تعاون روستایی چهار محال و بختیاری هم که توزیع آرد در مناطق روستایی را عهده داراست، میگوید: حدود ۳۰ درصد آرد یارانهای به شکل نان به دست مردم میرسد که به دلیل کیفیت پایین دور ریز بسیار هم دارد.
از سویی دیگر گذری بر اخبار استانهای مرز نشین حاکی از این است که آرد یارانهای هر چند قوت روزانه مردم را تامین میکند، اما برای برخی مرز نشینان و کولبران به ویژه در کردستان، سیستان و بلوچستان و خراسان جنوبی نانی فراتر ازقوت سفره هایشان با درآمد بسیار آن هم در سطح بالاتربا خروج تنی آرد و یا نان پخته شده از کشور دارد.
فرمانده هنگ مرزی دشت آزادگان در خوزستان که پیش از این ۳۰۰ تن آرد قاچاق را در گذرگاه چذابه کشف و ضبط کرده میگوید: قاچاقچیان آردها را در کیسههای صادراتی جابجا کرده و واز کشور خارج میکنند.
سرهنگ جهانگیر امیری میگوید: ماموران هنگ مرزی کیسههای آرد آماده خروج از کشور را در سولهای بزرگ کشف کرده اند.
طباطبائی دادستان اردبیل هم میگوید: ماموران اداره کل اطلاعات و سازمان اطلاعات سپاه اردبیل هم محموله ۱۱۰ تنی آرد قاچاق را توقیف کرده اند.
در برخی استانها از جمله مسئولان صمت زاهدان میگویند مشکلی در این زمینه نیست و سهمیههای آرد نانوایان کم نشده است، اما احمدزاده دادیار حقوق عامه این شهر میگوید اوضاع نان از سامان خارج شده است.
تابان رئیس اتحادیه خبازان زابل هم گفتگوی تلفنی به من گفت: درست است که سهمیهها کم نشده، ولی در پاکستان نان کیلویی دو هزار تومانی ایران را کیلویی پنج هزار توان میخرد.
واین در حالی است که اوضاع برای مردم برخی استانهای مرز نشین برای تامین نان سفره هایشان سخت شده است و در برخی استانهای مردم باید در صفها طولانیتر در جولان کرونا برای تهیه قوت خوراکی شان مدتها بایستند و در نهایت در این مناطق بیشتر از هشت قرص نان به هر نفر نمیدهند.
رییس سازمان صمت چهار محال و بختیاری هم میگوید:پخت نان دولتی برای نانوا مقرون به صرفه نیست و یکی از عواملی که نانوایان را وادار به انجام کارهای غیر اخلاقی همچون آرد دزدی و ... میکند، نرخ دولتی و پایین نان است که جوابگوی هزینههای نانوایی و زندگی فردی نانوایان هم نمیشود.
رستمی معتقداست: در کالایی که درکشور دو نرخی میشود رانت به همراه دارد و هم نظارت برآن بسیار دشوار میشود و هم هدر رفت سرمایه بیت المال را همراه دارد.
وی میگوید: دولت هرساله بودجه قابل توجهی به یارانه کالاهای اساسی و از جمله گندم و نان اختصاص میدهد، اما بخش قابل توجهی از این بودجه در قالب ضایعات و دورریز نان هدر رفته و جلوگیری از این هدر رفت نیازمند چاره اندیشی است.
حالا پس از سالها توزیع آرد یارانهای در کشور، نه گندمکار، نه نانخور، نه نانوا و نه دولتمرد هیچکس از چرخه تولید گندم، آرد وپخت نان راضی نیست و گاهی مقایسه یارانه اختصاصی به گندم و آرد و نان با دیگر هزینههای کشور بیانگر اشتباه بودن تداوم این هزینه کَرد است.
با پول یارانه یک میلیاردی نان میتوان هر سال یک ورزشگاه در حد "ومبلی لندن" ساخت و یا با این اعتبار فرودگاه بین المللی امام را در جایی دیگر احداث کرد.
همچنین با پول سه سال یارانه نان میشود خط راه آهن جنوب به شمال را ازنو اجرا کرد.
حتی برای رفع مشکلات زیست محیطی میتوان بودجه ۲۰ سال سازمان محیط زیست را یکجا با این پول پرداخت کرد.
دولت برای حمایت از اقشار ضعیف میتواند نان نزدیک به ۲۰ میلیون نفر را به قیمت آزاد بازار تامین کند یا هرسال برای ۱۰۰ هزار خانوار نیازمند، مسکن رایگان با زمین دولتی بسازد.
بنا به گفته نانوایان مناطق پایین شهر: برخی مردم نان را نسیه میبرند و یا حتی خیلی از مشتریان توان خرید نان را ندارند و نان صلواتی دریافت میکنند که این گفتهها بیانگر این است که یارانه نان به دست فقرا هم نمیرسد.
قنبری مدیر کل غله چهار محال و بختیاری هم میگوید یارانه نان باید حذف شود و این حذف یارانه به نفع همه به ویژه دولت است.
حال سوال اینجاست چرا کسی جرات دست زدن به تنور داغ یارانه نان را ندارد؟! در صورت حذف این یارانه ها، نان چه کسانی آجر میشود؟!
لزوم آجرشدن نان برخی درتنور داغ یارانه گندم و آرد:چرخه تولید نان در کشور ما دارای معایب بسیار اقتصادى است که با وجود اختصاص حجم قابل توجهى از یارانه هاى دولتى، هیچ یک ازافراد دخیل در این فرآیند: از گندمکار، آسیابان، نانوا، نان خور تا دولتمرد رضایت مطلوبی از آن ندارند و تنها افراد بهرهمندوخرسنداز این چرخه دلالان و سوجویانی هستند که آرددولتی را دستمایه سود و منفعت شخصی کرده اند.
سوبسید نان در سالهای اخیر به دلیل افزایش مداوم هزینه تمام شده آرد و ثابت ماندن نرخ فروش آن به نانوایان، آثار نامطلوبی مانند افزایش هزینه دولت، اختلاف میان هزینه نان شهری و روستایی و افزایش ضایعات را ایجاد کرده است.
ایجاد شبکههای رانتی ناشی از یارانهای و دو نرخی بودن برخی کالاهای اساسی از جمله آرد است که نه تنها مشکل فقر معیشتی خانوارهای کمتر برخوردار را حل نکرده، بلکه موجب آسیبهای اجتماعی بسیار شده است.
پدیدهای که با وجود نظارتهای بسیار بازهم سوراخهایی به اندازه یک یا هزاران کیسه آرد دولتی را دارد آردهایی که گاهی مسیر خبازی تا خانه یک شهروند و گاهی مسیری طولانیتر تا فرای مرزهای کشور را طی میکند.
مسئلهای اجتماعی که در مرحله اول مدیریتی و سپس اجتماعی و فرهنگی است و هزینه زیادی را بر دوش اقتصاد کشور و دولت قرار میدهدواز سویی دیگربیانگر این نکته است که نوع سیاستهایی که درباره یارانه گندم و نان و آرد اتخاذ شده، در خدمت رفاه مردم و اقتصاد نیست و نیاز به بازنگری دارد پس چه بهتر که هرچه سریعتر این موضوع مورد بازنگری قرار گیرد و فرآیند آن اصلاح شود.
سردبیر:پریسا کنارنگ