ارسال سوژه ها و تصاویر ازشما پخش از ما در شهروند خبرنگار
تصاویر خود را از طریق شماره ۰۹۹۰۶۹۲۰۰۹۰ ارسال کنید
به گزارش خبرگزاری صداوسیما مرکز لرستان شهروندان هم استانی میتوانند تصاویر و سوژههای خود را از طریق لینک خبرگزاری صداوسیما به@iriblor و یا شماره ۰۹۹۰۶۹۲۰۰۹۰ ارسال کنند
شهروند خبرنگار آیتمی از تصاویر ارسالی شماست که روزهای چهارشنبه از بخش خبر شبکه افلاک پخش میشود.
اولا سلام
و اول اینکه بگم قصد بی احترامی به هیچ قشر یا ایل یا زبان یا شهر یا هیچکسو ندارم فقط امشب چون توان اینکه جایی بگم رو نداشتم اینجاها پیام میزارم
دیروز که عیده قربان ۱۴۰۰ بود ما با خونواده
من مادره پیرم و خاهرم و دامادم و زنش با یه ماشین یه پول خرید گوسفند نداشتیم بنزین زدیم جاش رفتیم گردش طرف اردبیل
توی راه یکم استراحت کردیم و بعد حرکت نزدیک یه منطسه یه اسم هیرو یه تیبا توی سبقب بودم اومد سبقت گرفت و آینشو زد به آینم و با حرکات نمایشی رفت خیلی جلوتر جلو چندتا مغازه وایساد و راه رو بست و نگهمون داشتن
من ۳۰ساله مجردم کسوندندن بیرون و زدن خواهرم که زن دامادمه حامله بود و اونم راننده تیبا با مشت زد امروز سقط جنین داشت
تیبایی که در رفت مغازه دارا مارو گرفتن و زدن و گفتن شماره پلاکذما که تالشه رو آتیش میزنن و زنده نمیزاریم گمشین برین مامانم بیهوش شد چشم دادمادم هنوز کبوده
دماغ من خون اومد
پاسگاه اومد براش میگفتم دونفر بودن یکیش میخندید بهم فقط میخندید گفتم سره خودتم بیاد میخندی؟
تهدید کرد که حرف دهنتو بفهمو گمسو...
یه چی نوشتن و گفتن شماره پلاک برداشتین گفتیم صدنفر ریختن سره خونوادم شماره پلاکو چجوری برمیداشتم
گفت فردا برو پاسگاه دوربین حتنا میزنه شماره پلاکشو
دو ساعت حرف زدم اخرش منو نشوندن توی ماشین و گفتن برو
امروز که فردای عیده قربانه خواهره متاهلم سقط کرد بچسو
دامادم چشمش کبود مادرم هنوز توی سمه و و اون یکی خاهرم بچس
توان اینم ندارم پول بنزین بزنم برم تا اردبیل دنبال کارا
که میدونم یه کیسه پول میخاد و اخرشم جایی نمیرسم
فقط ۷سال بود نتونسته بودیم سفر بریم این سفرمون شد
خودمم مهندس عمران بیکارم بنایی میکنم کارگری
میدونم حرفم جایی نمیرسه اما یه مرد براش زور داره نوشتن اینا با چشم پر
نه دلسوزی میخام نه ترحم به خاک پدرم وقتی ببینی ناتوانی میمیری
زندگی نمیکنی میمیری
مسول محترم اردبیل شما بیایین تالش شمال گیلان ما باید با شما همچین رفتاری کنیم؟؟؟؟ شماره پلاک ماشین ما
82س497 ایران ۵۶ منوچهر خادمی 2620043700 شماره ملی
خدا بزرگه... خدایا نه پولشو دارم نه توانشو حق بیگناه میگن پایمال نمیشه خودت بزن
خداحافظ
با سلام و خسته نباشید خواهشمندیم لطفا پیگیری نمایید چرا پاداش ما بازنشستگان بیش از یکسال و اندی گذشته هنوز پرداخت نشده است؟ جناب اقای نوبخت خودشان در صدا و سیما گفتند ما تا 12 مرداد ماه 1400 پاداش بازنشستگان سال 99 را پرداخت و واریز کردیم و بعد ش رفتیم این اقای دکتر میر کاظمی به چه دلیلی و به چه عنوان از پرداخت پاداشی که قبلا واریز شده است و واقعا حق بازنشستگان سال 99 بوده و هست جلو گیری کرده است؟ ما بازنشستگان سال 99 بهداشت و درمان از جناب اقای میر کاظمی که الان سه ماه است از پرداخت پاداش بازنشستگان بهداشت و درمان خودداری و جلو گیری کرده است شاکی هستیم .... از طرفی بارها به ریاست دانشگاه علوم پزشکی ارومیه جهت رسیدگی برای پرداخت پاداش بازنشستگی مراجعت کردیم کسی پاسخگو نیست و ریاست دانشگاه وجود ندارند و نیستندچرا باید رییس دانشگاه از پاسخگویی طفره بروند و پاسخگو نباشند ؟؟؟ دیگر ارزش پول بازنشستگی ما بیش از یکسال و اندی از بین رفته است حتی اگر پرداخت شود .....؟؟؟با این بودجه های کلانی که اینها حیف و میل کردند فقط با یک صدم ان می توانستند پاداش ما بازنشستگان سال 99 را پرداخت نمایند ولی سستی و قصور کردند و پرداخت نکردند......لطفا خواهشمندیم شما عزیزان پیگیری نمایید با تقدیم احترام .....
و اول اینکه بگم قصد بی احترامی به هیچ قشر یا ایل یا زبان یا شهر یا هیچکسو ندارم فقط امشب چون توان اینکه جایی بگم رو نداشتم اینجاها پیام میزارم
دیروز که عیده قربان ۱۴۰۰ بود ما با خونواده
من مادره پیرم و خاهرم و دامادم و زنش با یه ماشین یه پول خرید گوسفند نداشتیم بنزین زدیم جاش رفتیم گردش طرف اردبیل
توی راه یکم استراحت کردیم و بعد حرکت نزدیک یه منطسه یه اسم هیرو یه تیبا توی سبقب بودم اومد سبقت گرفت و آینشو زد به آینم و با حرکات نمایشی رفت خیلی جلوتر جلو چندتا مغازه وایساد و راه رو بست و نگهمون داشتن
من ۳۰ساله مجردم کسوندندن بیرون و زدن خواهرم که زن دامادمه حامله بود و اونم راننده تیبا با مشت زد امروز سقط جنین داشت
تیبایی که در رفت مغازه دارا مارو گرفتن و زدن و گفتن شماره پلاکذما که تالشه رو آتیش میزنن و زنده نمیزاریم گمشین برین مامانم بیهوش شد چشم دادمادم هنوز کبوده
دماغ من خون اومد
پاسگاه اومد براش میگفتم دونفر بودن یکیش میخندید بهم فقط میخندید گفتم سره خودتم بیاد میخندی؟
تهدید کرد که حرف دهنتو بفهمو گمسو...
یه چی نوشتن و گفتن شماره پلاک برداشتین گفتیم صدنفر ریختن سره خونوادم شماره پلاکو چجوری برمیداشتم
گفت فردا برو پاسگاه دوربین حتنا میزنه شماره پلاکشو
دو ساعت حرف زدم اخرش منو نشوندن توی ماشین و گفتن برو
امروز که فردای عیده قربانه خواهره متاهلم سقط کرد بچسو
دامادم چشمش کبود مادرم هنوز توی سمه و و اون یکی خاهرم بچس
توان اینم ندارم پول بنزین بزنم برم تا اردبیل دنبال کارا
که میدونم یه کیسه پول میخاد و اخرشم جایی نمیرسم
فقط ۷سال بود نتونسته بودیم سفر بریم این سفرمون شد
خودمم مهندس عمران بیکارم بنایی میکنم کارگری
میدونم حرفم جایی نمیرسه اما یه مرد براش زور داره نوشتن اینا با چشم پر
نه دلسوزی میخام نه ترحم به خاک پدرم وقتی ببینی ناتوانی میمیری
زندگی نمیکنی میمیری
مسول محترم اردبیل شما بیایین تالش شمال گیلان ما باید با شما همچین رفتاری کنیم؟؟؟؟ شماره پلاک ماشین ما
82س497 ایران ۵۶ منوچهر خادمی 2620043700 شماره ملی
خدا بزرگه... خدایا نه پولشو دارم نه توانشو حق بیگناه میگن پایمال نمیشه خودت بزن
خداحافظ