به مناسبت پانزدهم فروردین، سالروز درگذشت اختر چرخ ادب
پروین اعتصامی؛ از اشعار تعلیمی متعهدانه تا مناظرههای زیبای ماهرانه
پروین از ظرفیت تعلیمی شعر برای پیشبرد اهدافش استفاده میکند؛ او همچنین در مناظرههایش، با بیان ماهرانه و ضمن تمثیل، بر خواننده تاثیر دوچندان میگذارد.
به گزارش سرویس پژوهش خبرگزاری صدا وسیما: پروین اعتصامـی، اختر چرخ ادب، بانوی شهیر شعر معاصر فارسی، از شاعران دوره مشروطه و از ارکان ادب فارسـی است که در سـال ۱۲۸۵ در تبریـز متولّـد شـد.
در دوره مشروطه که نظام اجتماعی تغییر کرده بود، نگاه شاعران نیز به موضوعات اجتماعی معطوف شد و به همین علت شاعران اجتماعی از جمله ایرج میرزا، ملک الشعرای بهار و پروین به قطعه سرایی که مناسب بیان مسائل اجتماعی و اخلاقی است روی آوردند و در موضوعات اجتماعی و سیاسی و اخلاقی شعر سرودند؛ پروین اعتصامی به ویژه در این قالب شعری، مضامین اجتماعی را هنرمندانه به شکل انتقادی تصویر کرد.
اندیشههای فلسـفی و اخلاقـی پروین بـا تهذیـب و پرهیـزگاری آمیخته است و او از ظرفیت تعلیمی شعر برای پیشبرد اهدافش استفاده میکند، از این روی، لحنی مؤثر دارد. او از مسئولیت خطیر مادر، تربیت کودکان، پیشـرفت واقعـی زنـان، دوری از بخل، حسد و دورویی، داشتن تقوی و پرهیزگاری و موضوعاتی از این دست، در شعرش سخن میگوید.
البته نگاه پروین در بیان مسائل اجتماعی، زن مدارانه نیست و هیچ گاه زن را در برابر مرد قرار نمیدهد؛ بلکه سـیمای واقعی زن را در جامعه نشـان میدهد. به طورکلی باتوجـه بـه ایرانی - اسلامیِ بودن فرهنـگ زن ایرانـی و قوی بودن باورهـای زنـان ایرانـی بـه ایـن فرهنگ، اشعار پروین نیـز بـا ایـن باور و اندیشـه، پیونـدی عمیق دارد؛ برای مثال زن را رکن خانه هسـتی و هموارکننـده راه زندگـی میداند:
زن از نخسـت بـود رکـن خانه هسـتی که ساخت خانه بی پای بست و بی بنیان
از دیگر نکات تعلیمی در شعر پروین، توجه به موضوع مهم تربیت است؛ او در این باره منظومههای تمثیلی سروده است تا مفاهیم تعلیمی و تربیتی و اجتماعی را به آسانی به مخاطب منتقل کند. در حکایت "کودک آرزومند" از جهالت و بی خردی فرزند و نصیحتهای خیرخواهانه مادر و نقش تاثیرگذارش سخن میگوید:
دی، مرغکی به مادر خود گفت، تا به چند مانیم ما همیشه به تاریک خانهای
من عمر خویش، چون تو نخواهم تباه کرد در سعی و رنج ساختن آشیانهای
آید مرا چو نوبت پرواز، بر پرم از گل به سبزهای و ز بامی به خانهای
خندید مرغ زیرک و گفتش تو کودکی کودک نگفت، جز سخن کودکانهای
آگاه و آزموده توانی شد، آن زمان کآگه شوی ز فتنه دامی و دانه ای...
گردون، بر آن رهست که هر دم زند رهی گیتی، بر آن سر است که جوید بهانه ای...
پرواز کن، ولی نه چنان دور ز آشیان منمای فکر و آرزوی جاهلانه ای...
هر کس که توسنی کند، او را کنند رام در دست روزگار، بود تازیانهای
دوراندیشی و آینده نگری، از دیگر مسائل تعلیمی در اشعار پروین است. در شعر "بلبل و مور"، بلبل، مور را که نماد کار و تلاش است، مسخره و سرزنش میکند که چرا فصل بهار را به خوشگذرانی نمیپردازد و دست از کار و تلاش مداوم برنمی دارد؛ اما مورچه با جواب خردمندانه، بلبل را متوجّه میکند که به فکر زمستان باشد:
مرغک دلداده به عجب و غرور کرد یکی لحظه تماشای مور
خندهکنان گفت کهای بیخبر مور ندیدم چو تو کوتهنظر
روز نشاط است گهِ کار نیست وقت غم و توشه انبار نیست
مور بدو گفت بدینسان جواب غافلیای عاشق بیصبر و تاب...
روز تو یک روز به پایان رسد نوبت سرمای زمستان رسد
مناظره از هنرهای پروین است. او، هنرمندانه به اشـیای بی جـان پیرامونش جان میبخشد و برای داستان سازی از حیوانات استفاده میکند و صفات نیـک و بـد انسـانی ماننـد محبت و عاطفـه، دوسـتی و دشـمنی، غـرور و نخـوت، مهـرورزی و پرهیزگاری را بـه آنهـا نسـبت میدهـد و بـدین گونه بر مخاطب تاثر دوچندان میگذارد. اصولا همه موجودات در شعر پروین توان سخن گفتن دارند و شاعر جزییترین ویژگیهای آنها را میداند. پروین مناظره را از اسدی طوسی و شاعرانی، چون نظامی، عطار، مولوی، سعدی، حافظ، وحشی و ملک الشعرای بهار، به ارث برده و آن را به اوج رسانده است. مناظرههایی، چون "اشک یتیم"، "آرزوی پرواز"، "نخ و سوزن"، "سوزن و پیرهن"، "تیر و کمان"، "نخود و لوبیا"، "سیر و پیاز". این مناظرهها با بیان ماهرانه و ضمن تمثیل، خواننده را به چالشی تازه میان انسانها، موجودات زنده و حتی اشیا و مفاهیم میبرد. بخشهایی از مناظره سوزن و رفوگر:
گفت سوزن با رفوگر وقت شام شب شد و آخر نشد کارت تمام
روز و شب، بیهوده سوزن میزنی هر دمی، صد زخم بر من میزنی
من ز خون، رنگین شدم در مشت تو بس که خون میریزد از انگشت تو...
من به سر، این راه پیمودم همی خون دل خوردم، نیاسودم دمی
گاهم انگشتانه میکوبد به سر گاه رویم میکشد، گاه آستر...
گفت در پاسخ رفوگر کای رفیق نیست هر رهپوی، از اهل طریق
زین جهان و زین فساد و ریو و رنگ تو چه خواهی دید با این چشم تنگ
روز میبینی تو و من روزگار کار میبینی تو و من عیب کار
تو چه میدانی چه پیش آرد قضا من هدف بودم قضا را سالها
ناله تو از نخ و ابریشم است من خبر دارم که هستی یکدم است...
پروین از محضـر پـدرش بهره هـا بـرد و از او تاثیرها پذیرفت، اما نوآوریهای شاعر به گونهای است که نمیتوان استقلال اندیشه و بیانش را نادیده گرفت. اختر چرخ ادب، سرانجام پانزدهم فروردین ۱۳۲۰ درگذشت و در حرم حضرت فاطمه معصومه (س) در قم در مقبره خانوادگی به خاک سپرده شد. برسر سنگ مزارش این شعر زیبا و پندآموز را نوشتند:
اینکه خاک سیهش بالین است اختر چرخ ادب پروین است
گر چه جز تلخی ز ایام ندید هر چه خواهی سخنش شیرین است
صاحب آن همه گفتار امروز سائل فاتحه و یاسین است
دکتر امید جلوداریان، پژوهشگر