پخش زنده
امروز: -
یک کارشناس مسائل چین گفت: سند همکاریهای جامع ایران و چین میخواهد ترکیبی از "خود اتکایی ملی" و "اتصال به قطبهای قدرت" در جهان باشد.
آقای محمد زارع در گفتگوی اختصاصی با خبرنگار خبرگزاری صدا و سیما، درباره این سند که هفتم فروردین در تهران امضا شد، تصریح کرد: یکی از سوالات پرتکرار در افکار عمومی این است که آیا سند همکاریهای جامع ۲۵ ساله ایران و چین عدول از سیاست نه شرقی و نه غربی است؟
وی با اشاره به اینکه با این سند میتوانیم به سمت حل یکی از معماهای تاریخی خودمان برویم، ادامه داد: این پرسش که «زیستن با قدرتهای جهانی چگونه باشد؟»، یکی ازدغدغههای نخبگان سیاسی ما در ۱۰۰ سال گذشته بوده است؛ یک سوال، همیشه در تاریخ سیاسی ایران مطرح بوده و آن چگونگی تامین منافع ملی ایران از مسیر "خود اتکایی ملی" یا "اتصال به قطبهای قدرت " در نظام بین الملل بوده است.
آقای زارع تاکید کرد: این سند همکاری میخواهد ترکیبی از "خود اتکایی ملی" و "اتصال به قطبهای قدرت" در جهان باشد و به عنوان یک شروع جدید در دستورکار قرار گرفته است و عدول از سیاست نه شرقی و نه غربی جمهوری اسلامی نیست.
وی با اشاره به اینکه آسیا با "نیروی پیشران چین" یک مبداء استراتژیک جدید در نظام بین الملل خواهد بود، گفت: اگر فهم این نیروی پیشران هر چه سریعتر به نتیجه برسد و در قالبهای مختلف از جمله طراحی سندهای راهبردی بروز داشته باشد، میزان "غافلگیریهای استراتژیک" را که ممکن است نظام تصمیم گیری ما با آن مواجه شود، کاهش میدهد.
آقای زارع افزود: بخش مهمی از نظم بین الملل آینده در یک پهنه ژئوپلتیک جدید یعنی از دریای جنوبی چین تا اقیانوس هند تعیین خواهد شد؛ این پهنه جدید، رقابتهای رو به افزایش قدرتهای بزرگ را به وجود آورده است. جمهوری اسلامی چه بخواهد و چه نخواهد بخش مهمی از این پهنه ژئوپلتیکی است و نتیجه رقابت قدرتها بر منافع ملی ما تاثیرات بسیار مهمی خواهد داشت.
این کارشناس مسائل چین همچنین اظهار داشت: امضای این سند به معنای فهم روندهای جدیدی است که در نظام منطقهای و بین المللی در حال وقوع است و جمهوری اسلامی اگر نتواند پاسخی شایسته برای این روندهای جدید در نظام بین المللی داشته باشد، نمیتواند از فرصتهای موجود در رقابتها به نفع خودش استفاده و تهدیدها را شناسایی کند.
وی با بیان اینکه سند همکاریهای جامع ۲۵ ساله ایران و چین یک نقطه تحول در فرهنگ استراتژیک سند نویسی در کشور نیز هست، گفت: شاید برای اولین بار است که ما برای کار راهبردی با قدرتهای بزرگ به سمت تنظیم سندی با چارچوبهای مشخص حرکت کرده ایم و این میتواند نقطه تحول در فرهنگ استراتژیک جمهوری اسلامی باشد.
وقتی خوردو سازت را مجبور می کنی که با شرکتهایی چینی کار کنند لذا شرکتها قدرت چانه زنی نیز نخواهند داشت
اگر چین خوشبختی میآورد بهتر است به بچه تنی اش کره شمالی بیاورد تا به ما، که اشتراکات فراوانی دارند
اگر فرض بگیریم چین دارایی تکنولوژی برتر و قابل رقابت است باز به ما نخواهد داد چون آمریکا نیز با هنگ کنگ قرداد تسلیحاتی بسته لذا این دو گرگ با هم، ما ها را وجه و المصالحه قرار خواهند داد به عبارتی ما گوشت قربونی هستیم که ابرقدرتها با حرکت دادن مهره های شطرنج، این گوشت را میخورند
مسولین ما حرف از چین قدرت اقتصادی برتر آینده میزنند و امیدوارند که چین به این نقطه قدرت برسد و در مقابل یکجانبه گرایی آمریکا بایستد، ولی همین مسولین روزی که اروپا یکپارچه شد و پول واحد یورو را بوجود آورد برای اروپا میگفتند و ساعتها به تفسیر می نشستند ولی دیدیم که نشد
این خنده دار خواهد بود که تصور کنیم پول نفت به یوان صرف واردات دستگاههایی تولید کننده از چین خواهد بود نه کالایی مصرفی، چون شما مجبورید همین یوان را در چین خرج کنید نه در کشور دیگر.
وقتی نفت را با تخفیف میفروشی این خودش یک ضرر است و وقتی به یوان میفروشی و این به تنهایی چند ضرر است چون مجبورید فقط از چین بخرید و مجبورید به هر قیمتی که آنها گفتند بخرید و آنهم کالاهایی مصرفی که پدر تولید داخلی را در میآورد
و وقتی نفت میفروشی که دوسال بعد پولش را بگیری و سود آن دوسال را هم حساب کن، بعبارتی ما نفت را به نصف قیمت میفروشیم آنهم به مدت 25 سال
اگر این قرارداد برای ما اعتبار میخواست بیآورد که دلار دوباره جهشی نمیشد
مسولین هزینه های زیادی در منطقه کردند به امید پیروزی غافل از اینکه طرف مقابل هم استراتژی خود را خواهد داشت و تمام هزینه های ما از بین رفت و یا خواهد رفت و ما در حال حاضر نیاز به پول داریم که به حوثیها که چند ماه حقوق نگرفته اند بدهیم در لبنان از زمانی که ما بی پول شدیم لبنان در حال ورشکستگی و فروپاشی است و سوریه و عراق هم همینطور
و بخاطر این، ابر قدرتها برای فروش تسلیحات و به غارت بردن ثروت این منطقه این جنگهایی فرسایشی را یکی پس از دیگری به راه میاندازند و متاسفانه مسولین ما نیز براحتی در راستای خواسته های آنها قدم بر می دارند ( آمریک سلاح به عربها میفروشد، روسها و چینی ها نیز ایران را میدوشند)
تنها راه نجات کشور ما خضوع و خشوع در مقابل مردم و عذر خواهی از آنها است قدرت هر کشور از مردمان آن نشات میگیرد نه وابسته بودن به چین و غیره
این قرداد زخم بزرگی بر پیکر این کشور و مردم ما خواهد زد و باعث جدایی بیشتر و اختلافات داخلی خواهد شد که ممکن است هزینه های غیر قابل تصوری ایجاد کند همانطوری که در زمان احمدی نژاد گفتیم مصلحت است که ایشان بیاید هزینه های آنرا دیدیم و هنوز هم تمام نشده و امروز هم میگوییم مصلحت است که این قرداد بسته شود
ما با این تفکر که از این ستون به آن ستون فرجی است کشور را اداره می کنیم ولی نمیدانیم چه سرمایه های هنگفت مردمی را از دست میدهیم