پخش زنده
امروز: -
بسیاری از مراسمات عید نوروز با وجود داشتن ریشه ملّی، در مفاهیم اسلامی مورد تأکید واقع شده و این به دلیل هماهنگی آن سنتها با مبانی عقلی و کمک به افزایش همبستگی ملی و انسجام است.
به گزارش گروه وب گردی خبرگزاری صدا و سيما، از جشنها و اعیاد کهن ایرانیان یکی عید نوروز میباشد که مردمان به مبارکی آمدن بهار و آغاز سالی نو، به جشن و شادی میپردازند.
در پیدایش و آغاز نوروز، روایات تاریخی متعدد و افسانههای گوناگون وجود دارد که هر یک نظر خاصی نسبت به دیگری بیان میدارد. ما برای توضیح و تبیین اجمالی از نوروز، لغت نامه دهخدا را که جامع اقوال و مدارک گوناگون است انتخاب کردیم.
دهخدا درباره نوروز چنین مینگارد: «نوروز، روز اول ماه فروردین که رسیدن آفتاب است به نقطه اول حمل، روز اول فروردین که رسیدن آفتاب به برج حمل است و ابتدای بهار است. گویند خدای تعالی در این روز عالم را آفرید و هر هفت کوکب در اوج تدویر بودند و آدم علیه السلام را نیز در این روز خلق کرد، پس بنابراین این روز را نوروز گویند؛ و بعضی گفته اند که جمشید که او اول، جم نام داشت سیر عالم میکرد، چون به آذربایجان رسید، فرمود تخت مرصّعی بر جای بلندی رو به جانب مشرق گذارند و خود تاج مرصّعی بر سر نهاده بر آن تخت بنشست. همین که آفتاب طلوع کرد و پرتوش بر آن تاج و تخت افتاد، شعاعی در غایت روشنی پدید آمد، مردمان از آن شاد شدند و گفتند: این روز نو است؛ و گویند در این روز نیشکر به دست جمشید شکسته شد و از آن خورده شد و آبش معروف و مشهور گردیده و شکر از آن ساختند؛ بنابراین در روز نوروز خوردن شکر رسم شده و از آن حلویّات ساختند و خوردند و هنوز آن رسم برقرار است.
بعد از این تعریف و توضیح در باب ریشه پیدایش نوروز بهتر است چند نکته را برای تبیین بهتر داستان نوروز بیان کنیم:
اول. ریشه مذهبی و دینی نوروز: باید توجه داشته باشیم که نوروز علاوه بر سنتهای ملی، برگرفته از عقائد زرتشت و آیین ایرانیان باستان میباشد؛ چرا که خلقت آدم و یا پیدایش عالم در این روز، قطعاً ریشه در عقائد مذهبی آریاییها دارد. همانطور که کتاب «نوروز تا نوروز» بیان میدارد: «زرتشتیان برای شادی و خشنودی فروهرهای درگذشتگان خود که از ده روز پیش از نوروز به زمین فرود خواهند آمد، آماده استقبال و پذیرایی از آنان خواهند شد. به این ترتیب که از چند روز پیش از آن خانه و محل زندگی خود را پاک و تمیز میسازند.»
دوم. ریشه افسانهای نوروز: بسیاری از نقلهای تاریخی در باب پیدایش نوروز نه تنها از حقیقت برنیامده بلکه بر پایه افسانهها بیان شده و جملات کتابها با «می گویند» یا «گفته میشود» آغاز میگردد و این بیانگر آن است که این افسانهها به صورت سینه به سینه نقل شده و سند و مدرک معتبری ندارد. چنانکه خود دهخدا نیز میگوید: «برای پیدایش نوروز افسانههای بسیار نقل شده که هر چند اساطیر است، اما تواتر آن اخبار، وجه تسمیه نوروز و همچنین قدمت انتساب آن به اعصار آریایی، نیک آشکار میگردد.»
جالبتر آنکه این افسانهها و اساطیر گاهی در تناقض با یکدیگر نیز میباشند؛ به طور مثال دهخدا ابتدا روایتی را بیان میکند که در آن «نوروز، روز اول ماه فروردین که رسیدن آقتاب است به نقطه اول حمل.» و بعد به روایت دیگری اشاره میکند: «خدای تعالی در این روز عالم را آفرید.» چگونه ممکن است در حالی که عالم هنوز خلق نشده، آفتاب به برج حمل برسد؟! مگر آفتاب جز عالم مخلوقات نیست؟!
سوم. تعیّن نشدن نوروز در یک روز مشخص: در دوران ایران باستان، نوروز هیچ گاه به عنوان یک روز معین و ثابت در طول سال نبوده است و در هر دورهای در گردش و نوسان به سر میبرده. «چنانچه نوروز در ایرانیان پیش از ساسانی اول بهار بوده است و در دوره ساسانی در فصول مختلف سال گردش میکرد و لذا در نخستین سال تاریخ یزگردی، نوروز مصادف با شانزدهم حزیران رومی و تقریباً در اوایل تابستان بوده است. تا اینکه در حدود سال ۳۹۲ هجری قمری نوروز به اول حمل رسید و در سال ۴۶۷ نوروز به بیست و سوم برج حوت افتاد، یعنی هفده روز مانده به پایان زمستان، که در این سال به فرمان سلطان جلال الدین ملکشاه سلجوقی تقویم جلالی تدوین شد و نوروز را در تحویل شمس به برج حمل تثبیت کردند و از آن تاریخ، یعنی سنه ۴۶۷ هجری قمری به بعد، سال شمسی حقیقی را ۳۶۵ روز و ۵ ساعت و ۴۸ دقیقه و ۴۶ ثانیه قرار دادند.»
با بررسی پیدایش نوروز و در نظر داشتن این نکات، سوال اصلی که به ذهن آدمی خطور میکند، این است که نوروز و مراسم مربوط به آن چه جایگاهی در نظر اسلام دارند؟ و آیا اسلام به عنوان دینی الهی و جامع ادیان پیشین و منسوخ کننده تعلیماتشان، نوروز را به رسمیت میشناسد یا به دیده انکار به آن مینگرد؟
پیش از پاسخ به این پرسش باید متذکر شد که میزان و معیار سنجش یک روش و سنت پسندیده و ارزشمند در ادیان الهی و به خصوص اسلام، حیثیت و جنبه عقلانی آن است که موجب تحسین و یا تقبیح آن روش و عادت و سنت میشود.
یک سنت به هر میزان که مطابق فطرت آدمی و عقل او باشد در نزد اسلام جایگاه و مرتبت بیشتری دارد؛ لذا پیامبر گرامی اسلام با در نظر داشتن نقش سنتها و آداب و رسوم جوامع چنین میفرماید: «کسی که سنت و روش نیکویی را پایه گذارد، تا روز قیامت هر کس بدان عمل کند اجر و ثوابی به او میرسد.»
اسلام آنچنان آداب و رسوم و سنن قبل از خود را محترم میشمارد که احکامش به دو دسته تأسیسی و امضایی تقسیم میشود. احکام تأسیسی آن بخش از احکام الهی بوده اند که اسلام پایه گذار آن بوده است و تا قبل از آن در جامعه رواج نداشته؛ چه از طریق آداب و رسوم و چه از طریق تعلیمات ادیان پیشین. مانند حجاب اسلامی. اما احکام امضایی آن دسته از احکام میباشند که قبل ظهور اسلام در جامعه رواج داشته و توسط مردمان محترم شمرده میشده است و اسلام تنها مهر تاییدی بر آن زده است؛ مانند ماههای حرام.
با این مقدمه به خوبی روشن میشود که نگاه دین مبین اسلام شامل دو بخش سلبی و ایجابی میباشد:
ایجابی: بسیاری از مراسمات عید نوروز با وجود داشتن ریشه ملّی، در مفاهیم اسلامی مورد تأکید واقع شده است و این به دلیل هماهنگی آن سنتها با مبانی عقلی و کمک به افزایش همبستگی ملی و انسجام هر چه بیشتر جامعه خانواده محور است.
** به طور مثال دید و بازدید عید نوروز همان مفهوم صله رحم میباشد. این سنت نه تنها دارای ثواب اُخروی و پاداش الهی است بلکه با از بین بردن کینه و کدورتها بین خانواده ها، موجب افزایش محبت در جامعه مسلمین خواهد شد.
** یا سنت پسندیده دیگری که در ایام منتهی به عید نوروز بسیار مورد توجه خانوادهها قرار میگیرد، خانه تکانی و تهیه لباس نو میباشد. این رسمِ ارزشمند آدمی را به یکباره یاد حدیث تامل برانگیز و گهربار پیامبر اکرم حضرت محمد مصطفی (ص) میاندازد که فرمود: «انّ الله تعالی بنیَ الاسلام علی النظافه» خداوند تعالی اسلام را بر نظافت و پاکیزگی بنا نهاده است.
** یکی دیگر از سنتهای ملی – مذهبی که به صورت فرهنگی عمومی بین ایرانیان رواج پیدا کرده، رفتن بر سر مزار گذشتگان خود در پنج شنبه آخر سال میباشد. «در این روز خانوادهها خوراک (پلو خورش)، نان، حلوا و خرما بر مزار نزدیکان میگذارند و بر مزار تازه گذشتگان شمع یا چراغ روشن میکنند.» این رسم نیکو نیز در تعلیمات ارزشمند اسلام به کرَات مشاهده میشود. چنانکه امام صادق (ع) فرمود: «پیامبر اکرم (ص) هر شب جمعه از میان اصحاب خود خارج میشد و به سمت قبرستان بقیع میرفت.»
سلبی: بدون تعارف یا اغراق باید به صراحت اذعان کرد که برخی آداب و رسوم مربوط به نوروز (چه قبل و چه بعد از آن) علاوه بر تطابق نداشتن با مبانی اسلام عزیز، دارای وجه عقلایی نیز نمیباشد. به طور مثال شب چهارشنبه سوری یا شب آخرین چهارشنبه سال یکی از این موارد میباشد. با وجود آنکه برخی پیدایش آن را در پیش از اسلام مورد تردید قرار داده اند، اما هر ساله با انجام مراسمی بی معنا و بی فایده علاوه بر رنجش و اذیت دیگران گاهی صدمات جبران ناپذیری به خودمان میزنیم که هیچ علت یا مسببی نداشته است الَا خودمان. در حالی که ما به گذشته متمدن خودمان افتخار میکنیم، اما جهانیان از منظر بیرونی بازتاب خارجی این فرهنگ و تمدن را خواهند دید که دولت جمهوری اسلامی ایران هر ساله باید بودجه عظیمی را صرف تبلیغات رسانهای و تجهیز و آماده باش نیروهای انتظامی و آتش نشانی بکند تا در آستانه سال نو کمی از میزان تلفات و خسارات کمتر بشود؛ در حالی که همین بودجه و آمادگی سراسری برای مواجهه با چهارشنبه سوری، میتوانست صرف شناسایی و کمک به نیازمندان و مستمندان شود تا آنان نیز، چون دیگران به استقبال نوروز بروند.
چه زیبا و عالمانه فرمود امیر المومنین (ع): «ارزش و مقدار هر فرد به اندازه چیزی است که او را نیکو میشمارد.» ما نیز آنگاه تمدن تاریخی خود را به جهانیان خواهیم نمایاند که به جای آتش افروزی و ایجاد خطر برای خود و دیگران سنتهای ارزشمندی، چون روز درخت کاری و جشن نیکوکاری را هر سال باشکوهتر برگزار کنیم.
نتیجه گیری
دین اسلام به عنوانی دینی الهی و کامل، همواره بشریت را به فطرت خود دعوت کرده و فطرت الهی انسان را مرجعی برای قیاس اعمالش قرار داده است. یکی از مظاهر این فطرت درونی آدمی عقلانیت او میباشد. عقلانیتی که ملاک رفتار، اعمال و کردار انسان است. دین مبین اسلام نیز با محور قرار دادن عقلانیت، هر آن چیزی را که به سعادت و اکمال آدمی منتهی بشود مورد تایید و استقبال قرار داده و هر آنچه را که به نوعی موجب فساد آدمی، خانواده و در نهایت اجتماع بشری بشود، از خود دور داشته است.
همین نگاه ویژه به عید باستانی نوروز و یا سایر اعیاد و آداب و رسوم ملی وجود دارد. همانطور که با ذکر موارد متعدد نشان دادیم مفاهیم والای انسانی که ریشه در فطرت الهی انسان دارد خود را گاه در تعلیمات دینی نشان میدهد و گاه در سنتهای ارزشمند ملی؛ گاه نام دید و بازدید به خود میگیرد و گاه نام صله رحم. در هر حال وجه مشترک هر دو عنصر عقلانیت و فطری بودن میباشد که میتوان با افزایش آگاهی نسبت به آموزههای والای اسلامی و مطالعه درباره سنن ارزشمند ملی آنها را تشخیص داد و هر چه بیشتر نسبت به کیش و آیین خود افتخار نمود.