جایگاه شورای شهر و روستا در تصمیم سازی جوامع محلی
شوراهای شهر و روستا در نظام حقوقی ایران جایگاه منحصر به فردی داشته و نقش به سزایی در پیشبرد اهداف اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی هر منطقه دارد .
به گزارش
خبرگزاری صدا وسیما مرکز خوزستان ؛ همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی برای آن که خدمت رسانی به مردم شتاب بیشتری بگیرند ، حضرت امام خمینی (ره) در نهم اردیبهشت ۱۳۵۸ طی نامهای به شورای انقلاب ، تأسیس شورای شهر و روستا را مورد تأکید قرار دادند و دستور به تهیه آییننامه اجرایی شوراها برای اداره امور محلی شهر و روستا در سراسر ایران دادند .
بر اساس اصول قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران ادارة امور کشور باید به اتکای آراء عمومی انجام شود.
شورا در واقع جهت مشارکت هر چه بیشتر مردم بر سرنوشت خویش و اداره امور توسط خود مردم شکل میگیرد.
براساس اصل یکصد و چهارم قانون اساسی به منظور تهیه برنامه ها و ایجاد هماهنگی در پیشرفت امور در واحدهای تولیدی ، صنعتی و کشاورزی ، شوراهایی مرکب از نمایندگان کارگران و دهقانان و دیگر کارکنان ، تشکیل می شود .
اهمیت شوراها بویژه در اصل ۱۰۳ قانون اساسی ملموستر است. بر اساس این اصل، استانداران، فرمانداران، بخشداران و سایر مقامات کشوری که از طرف دولت تعیین میشوند، در حدود اختیارات شوراها، ملزم هستند که تصمیمات آنان را رعایت نمایند.
این اصل نشان میدهند که نمایندگان مردم در شوراها، زمانی که مصوبهای برای پیشبرد شرایط اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و ... بر اساس اختیارات خویش ، تصویب مینمایند، همه مسئولین دولتی ملزم هستند آن را رعایت نموده تا موجبات پیشرفت امور محلی هموار گردد.
شوراها در دو سطح عالی و شوراهای محلی انجام وظیفه میکنند.
شورای عالی
شورای عالی استان حق دارد در حدود وظایف خود طرح هایی تهیه و مستقیماً و یا از طریق دولت به مجلس شورای اسلامی پیشنهاد کند ، این طرح ها باید در مجلس مورد بررسی قرار بگیرند .
شورای شهر و روستا
برای پیشبرد سریع برنامه های اجتماعی ، اقتصادی عمرانی ، بهداشتی ، فرهنگی ، آموزشی وسایر امور رفاهی از طرق همکاری مردم و با توجه به مقتضیات محلی اداره امور هر روستا ، بخش ، شهر ، شهرستان یا استان با نظارت ، شورایی به نام شورای ده ، شورای بخش، شورای شهر ، شورای شهرستان یا شورای استان تشکیل می شود که مردم اعضا آن را انتخاب می کنند .
شوراهای شهر و روستا بر مبنای پیشرفت اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و نیازهای هر منطقه شکل گرفته و مصوبات آنان در محدوده مناطق خویش اجرا میگردد.
دولت با حجم عظیم برنامهها به طور قطع از درک دقیق همه مسایل به صورت جزئی در مناطق دور دست بیاطلاع و یا کم اطلاع است .
تشکیل شوراهای شهر و روستا به دلیل درک درست از بطن جامعه و تحلیل لایه ها و سطوح پایین جامعه می تواند نقش مهمی در درک نارسایی ها و ظرفیت های موجود داشته باشد و نسخه ای که برای هر منطقه پیچیده می شود براساس سرمایه های اجتماعی جوامع محلی است واین امر قابلیت اجرایی شدن طرح ها و عملیاتی شدن آن را تضمین می کند .
یقیناً در نظام شورایی مشارکت در اداره امور کشور، خصوصاً رفع موانع در امور محلی به نحو قابل توجهی افزایش می یابد و تصمیمگیری و نظارت بر عملکرد مناطق بالا رفته و حقوق شهروندان تضمین میگردد.
تشکیل شوراهای شهر و روستا ، علاوه برتصمیم گیری و تصمیم سازی مردم ، با انتخاب بازو هایی توانمند در بدنه جامعه به رفع مشکلات جوامع محلی کمک شایانی می کند .