به گزارش خبرنگار حوزه فرهنگ و هنر گروه علمی فرهنگی هنری
خبرگزاری صدا و سیما؛ پروین اعتصامی در کودکی همراه خانوادهاش به تهران آمد. پدرش یوسف اعتصامی آشتیانی (اعتصام الملک) از رجال نامی و نویسندگان و مترجمان مشهور اواخر دوره قاجار بود.
خانه پدر پروین به سبب شخصیت ادبی و علمی اعتصام الملک، محل آمد و شد و محفل دوستانه اشخاصی همچون حاج سیدنصرالله تقوی و دهخدا و بهار بود. اعتصام الملک با تسلط بر زبانهای عربی و فرانسه، به کتب و مجلاتی که در آن زمان از قاهره و دمشق و بغداد و قفقاز و اروپا به ایران میرسید، دسترسی داشت.
پروین از کودکی فارسی، انگلیسی و عربی را نزد پدرش آموخت و فرصت آشنا شدن با بزرگان ادبیات و شخصیتهای ادبی و علمی زمان خود را پیدا کرد. او از همان کودکی تحت نظر پدرش و اساتیدی، چون دهخدا و ملکالشعراء بهار آموزش دید. اما شخصی که بیش از همه در شکلگیری زندگی هنری و کشف استعدادها و ذوق و گرایش پروین به سرودن نقش داشت، پدر او اعتصام الملک بود.
پروین در «مدرسه اناثیه امریکائی» تهران به تحصیل پرداخت و در ۱۳۰۳ش در هجده سالگی از آن مدرسه فارغ التحصیل شد و مدتی نیز در همانجا تدریس کرد.
ده سال پس از این تاریخ، یعنی در تیر ۱۳۱۳ ازدواج کرد. شوهرش که پسرعموی پدر او و افسر شهربانی بود، وی را چهار ماه پس از عقد ازدواج به کرمانشاه (که محل خدمت وی بود) برد، اما پروین پس از دو ماه و نیم اقامت در خانه همسر به منزل پدر بازگشت و در مرداد ۱۳۱۴ رسماً از او جدا شد.
به گفته ابوالفتح اعتصامی، برادر پروین که منبع اصلی اطلاعات مربوط به زندگی خصوصی پروین است، این ازدواج متناسب نبود و اخلاق نظامی همسر پروین با روح لطیف و آزاد او مغایرت داشت، علاوه بر این، پروین از محیط منزه خانه پدری، پس از ازدواج ناگهان به خانهای وارد شد که یک دم از مشروب و دود و دم تریاک خالی نبود.
در سال ۱۳۱۵، وزارت معارف در بیست و سومین جلسه شورای عالی معارف ــ که به ریاست علی اصغر حکمت، وزیر معارف، تشکیل شده بود ــ به پیشنهاد اداره انطباعات آن وزارتخانه، اعطای نشان درجه سوم علمی را به پروین تصویب کرد و در ۱۳۱۵ش آن را برای پروین فرستاد. در مرداد همان سال با سمت کتابدار دانشسرای عالی به استخدام وزارت معارف درآمد.
پروین در سوم فروردین ۱۳۲۰، در آستانه سی و پنج سالگی، بیمار شد و در پانزدهم همان ماه (شب شنبه شانزدهم)، احتمالاً به مرض حصبه، درگذشت و در صحن حضرت معصومه علیهاالسلام در قم در مقبره خانوادگی در کنار پدر به خاک سپرده شد.
شنیدستم که وقت برگریزان
شد از باد خزان، برگی گریزان
میان شاخهها خود را نهان داشت
رخ از تقدیر، پنهان، چون توان داشت
پروین اعتصامی بهعنوان «مشهورترین شاعر زن ایرانی» شناخته شده است و در واقع میتوان گفت پروین اولین شاعر زن ایرانیست که بهخاطر جسارت و صلابت قلمش و داشتن حمایت خانواده و اساتید بزرگ و تاثیرگذار ادبیات، نتوانستند نادیدهاش بگیرند!
در رابطه با شاعران زن و حضورشان پیش از پروین اعتصامی، میتوان از شاعرانی، چون رابعه قزداری، مهستی گنجوی، جهان ملک خاتون و مهری هروی (از سده چهارم تا نهم هجری) نام برد و اگر جلوتر بیاییم، و به زمان قاجار برسیم، میتوان از رَشحِه بیگُم، عالم التاج قائم مقامی و زندخت شیرازی، شاعران زنی که در دوران قاجار و پیش از پروین اعتصامی زیست کرده و قلم فرسائیدهاند، اسم آورد! هر چند زن پیش از مشروطه، چهره روشنی در شعر نداشته و این ناروشنایی، تصویر منعکسکننده جامعه بهشدت مرد سالار کهن و جامعه مرد سالار پیش از مشروطه بوده است. زنی که بعد از سدهها، همچنان در پستو میزیسته و اگر چند بیتی شعر میسروده، شعر چندان فراتر از آن پستو نمیرفته است! در نتیجه نمیتوان گفت شاعران زن پیش از پروین اعتصامی سهم بزرگی در شعر داشتهاند! هر چند فروغ فرخزاد از اشعار اروتیک مهستی گنجوی میخوانده و الهام میگرفته است.
در آن دوران تیره و تاریک شاعران زن! شاعرهای، چون پروین اعتصامی، هرچند با زبان نه چندان نرم و فارق از جنسیت و زنانگی، ظهور کرد و مدعیان شعر و ادبیات را به پذیرش خود وا داشت! و اولین زنی شد که توانست جایگاه خود را پیدا کرده و نگرش جامعه مردسالارانه را در خصوص نادیده گرفتن زنان و تاثیرگذاریشان در شعر و فرهنگ، دستخوش تغییرات کند. هر چند در ابتدا ادیبان باورشان نمیشد که سرودههای پروین متعلق به خودش و در واقع سروده یک زن باشد! به همین دلیل بارها او را کوبیدند و به او تهمت زدند.
روزی گذشت پادشهی از گذرگهی
فریاد شوق بر سر هر کوی و بام خاست
پرسید زان میانه یکی کودک یتیم:
کاین تابناک چیست که بر تاج پادشاست؟
آن یکی جواب داد: چه دانیم ما که چیست؟
پیداست آنقدر که متاعی گرانبهاست
نزدیک رفت پیرزنی گوژپشت و گفت:
این اشک دیده من و خون دل شماست
ما را به رخت و چوب شبانی فریفته است
این گرگ سالهاست که با گله آشناست
از پروین اعتصامی یک کتاب، که دیوان اشعار اوست، مشتمل بر پنج هزار و ۶۰۶ بیت در قالب ۲۰۹ قصیده و قطعه و غزل و مثنوی و ۵ قطعه کوتاه دو سه بیتی و یازده تک بیتی، به جا مانده است. ملک الشعرای بهار، شاعر و بنیانگذار سبکشناسی در ایران، در مقدمهای که بر دیوان این بزرگ بانو نوشته، دیوان پروین را ترکیبی از دو سبک و شیوه لفظی و معنوی آمیخته با سبکی مستقل که خاص نوگرایی خود شاعر و خاص زبان روز خودش و پیرو حقیقتجویی شاعر بوده، آمیخته است.
دیدههای عقل، گر بینا شوند
خودفروشان زودتر رسوا شوند
دزد زر بستند و دزد دین رهید
شحنه ما را دید و قاضی را ندید
شعر پروین را صاحبنظران معاصرش، برگرفته از دو شیوه شاعران خراسانی خاصه ناصر خسرو و دیگری شاعران عراق به ویژه شیخ سعدی دانست که با اسلوب خودش آمیخته است. کاربرد کلمات در دیوان اشعارش فاخر و عاری از کلمات مهجور عربی و غربیست. زبان شعر در اشعارش در کل دیوان یکدست است. شعرهای او بیشتر پندگونه هستند و از لحاظ بیان مفاهیم و معانی، مخصوصا به «مناظره» و «سؤال و جواب» توجه داشته است. در دیوان او بیش از هفتاد نمونه مناظره آمده که وی را از این حیث در میان همه شاعران فارسی زبان ممتاز ساخته است، این مناظرات نه فقط میان آدمیان و جانوران و گیاهان، بلکه میان انواع اشیا از قبیل سوزن و نخ نیز اتفاق میافتد.
در دست بانوئی، به نخی گفت سوزنی
کای هرزه گرد بی سر و بی پا چه میکنی
ما میرویم تا که بدوزیم پارهای
هر جا که میرسیم تو با ما چه میکنی
خندید نخ که ما همه جا با تو همرهیم
بنگر به روز تجربه تنها چه میکنی
پروین در بیان مقاصد خود از هنر شخصیتبخشی و تخیل و تمثیل در حد اعلا استفاده کرده است. شیوه او در برگزیدن سبک مناظره، شیوه گفتگو به قصد غلبه بر حریف، ارزش تمثیلی، ارزش نمایشی و جاندار نمایی از ویژگیهای شعر مناظره و شعرهای پروین اعتصامیست. در دیوان پروین توجه چندانی به آرایههای ادبی و ابزارهای بیانی دیده نمیشود. این مساله بدین معنی نیست که شعر او از این دو خالی و بیبهره است. بلکه آرایههای بدیعی و ترفندهای بیانی به طرزی طبیعی و روان در اشعارش راه یافته است.
شصت سال آفت این دریا دید
در جایگه در شاهوار است
زبان شعر او سهل است و به گفته پدرش، اگر کلمهها را کمی پس و پیش کنیم به نثر میرسیم در نتیجه میتوان گفت که پروین اعتصامی سهل ممتنع میسروده است. در بسیاری از اشعارش سادگی و بیپیرایگی سخن به چشم میخورد.
پس از مرگ پروین اعتصامی همچنان حرفهای بسیاری برعلیه او زده میشد و این نشان از جامعه ادبی ضد زن ما از کهن تا دوره پس از مشروطه دارد که تا سالها بعد ادامه داشت. هرچند بزرگانی مثل ملک الشعرای بهار و دهخدا بودند که به دفاع پرداختند. به هر روی فعالیت زنان برای احقاق حقشان درغرب پیشینهای چهارصد ساله دارد و اینکه توقع رود اندکی پس از مشروطه شاهد پذیرفته شدن شاعران زن توسط جامعه ادبی و عام باشیم توقع زیادی بوده که در زیرساخت جامعه آن زمان نمیگنجیده است. حالا در اغلب خانوادهها یک دیوان از اشعار پروین اعتصامی وجود دارد.