در یادداشتی بررسی شد،
سودان دو سال پس از سقوط عمر البشیر
با گذشت حدود دو سال از بحران سیاسی در سودان که منجر به برکناری «عمر البشیر» رئیس جمهوری سابق این کشور شد، سودان همچنان با بحرانهای متعدد سیاسی و اقتصادی و امنیتی روبرو است.
به گزارش سرویس بین الملل
خبرگزاری صدا و سیما، جواد ابو کارشناس مسائل آفریقا در یادداشتی درباره آخرین تحولات سودان پس از سقوط عمر البشیر نوشت: رسوخ تحولات موسوم به بهار عربی در سودان (سال ۲۰۱۱) هر چند به قدرت تونس، مصر و لیبی نبود، اما آغازی بود برای زیر سوال بردن ناکارآمدی سیستم حکومتی عمرالبشیر که از سال ۱۹۸۹ با فشار چکمه نظامیگری تداوم داشت. علیرغم کنترل ناآرامیهای شکل گرفته در این مقطع و مصون ماندن از انقلابهای عربی که سقوط دومینووار دیکتاتورهای شمال آفریقا را به همراه داشت، نارضایتی ها، تداوم مطالبات عمومی و بحران ناکارآمدی، در بافت سیاسی این کشور ریشه دوانید. حاکمیت سیاسی سودان به دلیل ترس از دست دادن مشروعیت سیاسی خود و دچار نشدن به سرنوشت سیاسی رهبران کشورهای همسایه، تدابیری را در دستورکار خود قرار داد. اما پیش نیاز اجرای این تدابیر، اصلاحات سیاسی و اقتصادی بود که خارطوم از بنیه لازم در این خصوص برخوردار نبود. لازم به ذکر است که در جولای سال ۲۰۱۱، عمرالبشیر بر اثر فشار غرب، تن به جدایی جنوب سودان داد. سرزمینی به وسعت حدود ۷۰۰ هزار کیلومتر مربع با منابع غنی نفتی از خاک خود را در نتیجه همه پرسی واگذار کرد که این خود به ناکارآمدی البشیر بسیار افزود.
اشتباه بزرگ عمر البشیر
عمرالبشیر که تا زمان شروع انقلابهای عربی در خاورمیانه و شمال آفریقا، با بحران ناکارآمدی مواجه و در رفع آن ناموفق بود به سرعت با دو بحران خفته دیگر درگیر شد. بحران مشروعیت و بحران هویت؛ لذا برای برون رفت از بحرانهای مذکور دست به تصمیمات و اقدامات راهبردی اشتباهی زد که البته تنها سقوط وی را تسریع بخشید. وی به گمان اینکه میتواند با بازی مهره ایران، از رقبای منطقهای باج خواهی و کسب امتیاز کند در زمستان ۱۳۹۴ و بعد از یک چرخش ناگهانی، به روابط سیاسی با ایران پایان داد و به زعم خود به باشگاه کشورهای عربی و غربی بازگشت. بلافاصله وقوع چندین کودتا علیه وی در ارتش و دستگاه امنیتی که البته ناکام ماند نشان داد که محاسبات البشیر اشتباه بوده و قطع ارتباط با ایران، تصویر خلا حامی منطقهای را نزد دیگران تقویت کرده است. با احساس این خلا، البشیر پس از مدت کوتاهی دوباره تلاش نمود که خود را با محور ایران و مقاومت نزدیک سازد که البته تاریخ به شکل دیگری رغم خورد.
سقوط عمرالبشیر
اتفاق از آنچه انتظار آن میرفت زودتر حادث شد. فروردین ۱۳۹۸، کودتا علیه البشیر، دستگیری و زندانی شدن وی و وابستگان اصلی حزب کنگره ملی که البشیر رئیس آن بود رقم خورد. پایان زمامداری ۳۰ ساله رهبری که همپیمانی وی در ماههای آخر، با به اصطلاح قدرتهای منطقهای و جهانی نتوانست موقعیتش در قدرت را حفظ نماید. همانهایی که با وعده وعید، سودان را به قطع ارتباط با ایران و پیوستن به باشگاه محور عربی و غربی ترغیب کردند، خودشان نیز تدارک کودتا علیه وی را ترتیب دادند. به هرحال پایان البشیر، نقطه عطفی در تحولات سودان محسوب میگردد که سودان را وارد مرحله جدیدی از بی ثباتی، چالشهای مداوم سیاسی و اقتصادی و بحران مشروعیت کرده است.
تلاش برای تشکیل نظام سیاسی جدید
دوران بعد از البشیر یعنی از فروردین ۱۳۹۸ تا کنون را باید به دو بخش تقسیم نمود. دوره اول تلاش برای تشکیل نظام سیاسی جدید است که پس از کش و قوسها و درگیریهای بسیار، منجر به سیستم مشارکتی موقت به نام شورای حاکمیت متشکل از حاکمیت نظامی و مدنی (ترکیبی از کودتاگران نظامی موسوم به شورای نظامی و معترضین سیاسی به نام ائتلاف آزادی و تغییر در قالب حاکمیت مدنی) گردید. شورای حاکمیت همچنین دولتی انتقالی را برای اداره کشور راه اندازی نمود که بر اساس آن، نخست وزیر را معرفی و وی هیات دولتی متشکل از وزرا را برای پیشبرد امور تعیین مینماید. هم اکنون آقای عبدالفتاح البرهان رییس شورای حاکمیت و محمد حمدان دقلو معاون وی میباشد. نخست وزیر نیز آقای عبدالله حمدوک است. ناگفته نماند که مراحل توافق مذکور، با دخالتهای مستقیم امارات و عربستان و نقشه امریکا و رژیم صهیونیستی حاصل شد. محور مذکور با جدیت دنبال اجرای مدل مصری در سودان بودند. به این ترتیب که دولت عمیق شامل یک بدنه نظامی ضد جریانهای اسلام گرا و وابسته به محور عربی و غربی و غیر مزاحم برای رژیم صهیونیستی مستقر گردد. به هر حال شورای انتقالی با ۱۱ عضو تشکیل و قرار شده طی مدت ۳۹ ماه زمینه لازم برای تشکیل دولت دائمی را فراهم نماید. همچنین توافق گردیده تا ۲۱ ماه از این مدت، قدرت دست حاکمیت نظامی و ۱۸ ماه در اختیار حاکمیت مدنی قرار گیرد. با گذشت ۱۷ ماه از عمر شورای حاکمیت سودان چالشهای عمده در حوزه تدوین قانون اساسی جدید، سیاست خارجی و مشکلات حاد اقتصادی همچنان پابرجاست. این در حالی است که نارضایتی عمومی همچنان ادامه داشته و اختلافات احزاب بر سر سهم خواهی بیشتر از قدرت، مشکلات جدی بوجود آورده است.
عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی
دوره دوم را که میتوان نقطه عطف اساسی در تاریخ سیاسی سودان محسوب کرد، عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی است. زمزمههای ارتباط با رژیم، در دو سال آخر زمامداری البشیر شنیده شد. البشیر همانطور که گفته شد با چرخش ناگهانی در رفتار سیاسی خود، اهتمام زیادی در نزدیک شدن به جبهه عربی و غربی و سپس عبری نمود. بخشی از این تلاشها در اثر فشار محور عربی بر سودان بود از طرف دیگر، عمرالبشیر با ژست تحول خواهی به دنبال خارج کردن سودان از فهرست کشورهای حامی تروریست، تحریمها و گشایش اقتصادی بود. اما همانطور که ذکر شد سقوط وی، پرونده عادی سازی را به هیات حاکمه بعدی که قطعا نرمش بیشتر و تجربه کمتری از البشیر دارند سپرد. حاکمیت متزلزل جدید با هدف اولیه حفظ قدرت و بقا پس از رژیم قبلی و نیز کسب حمایت و ضمانت از محور سه گانه مذکور، موانع موجود بر سر عادی سازی را یکی پس از دیگری رفع نمود و هرگونه مخالفتی را نیز با سرکوب، خاموش کرد.
چشم انداز تحولات سودان
شاید بتوان سودان را الگوی مشخصی از کشورهایی دانست که سازش با امریکا و به تبع آن رژیم صهیونیستی، نه تنها مشکلی از مشکلات آن را حل نکرد بلکه این کشور را وارد بحرانهای جدیدی نمود که تا سالهای آینده گریبان آن را رها نخواهد کرد. خطر تجزیه مجدد سودان که از قدیم طرحی اسرائیلی برای کوچک کردن این کشور مسلمان بود تقویت گردیده است. تقسیم شمال، غرب و شرق سودان علاوه بر جدا شدن جنوب این کشور که اتفاق افتاد، سناریویی از قبل طراحی شده میباشد. جنگ داخلی گروههای شورشی، اختلافات شدید احزاب و وضعیت بغرنج اقتصادی نمونههای دیگر از این مسائل میباشند. هم اکنون درگیریهای مرزی سودان و اتیوپی در مرزهای دو کشور ادامه دارد. نیروهای نظامی سودان به عنوان مزدور در یمن و لیبی میجنگند و همچنان کاسه گدایی رژیم جدید بدون اینکه پر شود نزد شرکای جدید، دراز است.
جمع بندی
خیانت حاکمیت جدید در موضوع عادی سازی برای مسلمانان قابل اغماض نیست. البته موارد مذکور در یکسال و اندی ابتدای حاکمیت جدید اتفاق افتاده و همچنان راه درازی در مواجهه با بحران ها، پیش روی این کشور است. به طور خلاصه می توان اذعان نمود که رژیم فعلی در عمر کوتاه خود، در حال آزمون و خطا برای رسیدن به ثبات نسبی است. اما، خطای آنها، گذاشتن همه تخم مرغها در سبد محور عربی، غربی و عبری است که بدون شک، آخرین گزینهای که این محور در نظر دارد منافع سودان است. ملت سودان اما، با فرصت دادن و البته در خفقان فضای سیاسی موجود، فعلا نظاره گر تحولات است و در صورت عدم تغییر محسوس شرایط، به عنوان نیروی تاثیرگذار دوباره وارد میدان خواهد شد. با پایان یافتن عمر ۳۹ ماهه شورای حاکمیت که از شهریور ۱۳۹۸ آغاز شده است، شاهد تحولات جدیدی در صحنه داخلی سودان خواهیم بود. تحولاتی که خط مشی این کشور را در حداقل یک دهه آینده رقم خواهد زد.
نویسنده: جواد ابو
کارشناس مسائل آفریقا