آیا مکرون پا جا پای ترامپ می گذارد؟
امانوئل مکرون رئیس جمهور فرانسه در سخنانی برخلاف عرف و رویه حاکم بر نظام و جامعه بین الملل مشارکت عربستان را در گفتگوهای هسته ای ایران خواستار شده است.
اولین سوالی که به ذهن می رسد این است چرا مکرون یک چنین درخواست نابجایی را مطرح کرده آن هم در حالی که فرانسه چنین حقی را برای هیچ کشوری درمراودات و مذاکرات دو جانبه یا چند جانبه خود با دیگر کشورها قائل نشده است و حتی با وجود اینکه خود را پرچمدار انقلاب فرانسه در اعلام برابری می داند اما حتی حاضر نشد پای ترکیه به عنوان یک کشور اسلامی به اتحادیه اروپا باز شود . حال سوال این است که چرا فرانسه و شخص مکرون درخواستی را از ایران می کند که خود برای هیچ کشور دیگری قائل نیست و طرح یک چنینی درخواست نابجا و غیر حقوقی چه آثار و پیامدهایی می تواند در پی داشته باشد؟
در پاسخ به سوال نخست درباره چرایی درخواست مکرون چند احتمال مطرح است: نخست اینکه مکرون چنین درخواستی را به درخواست عربستان انجام داده است و عربستان بعد از دست دادن ترامپ به سراغ مکرون رفته و خواسته خلاء حضور ترامپ را با مکرون پرکند. در این صورت طبعا می توان انتظار داشت که همان پاداش هایی را که به ترامپ داد و تنها در اولین سفر ترامپ به ریاض نزدیک به نیم تریلیون دلار قرار داد بست که بیش از یک میلیون و 200 هزار شغل در امریکا ایجاد کرد، پاداش مشابهی نیز به مکرون وعده باشد.
دوم اینکه رژیم صهیونیستی با استفاده از لابی پرنفوذ خود در فرانسه مکرون را برای طرح چنین در خواستی تحت فشار گذاشته است بخصوص آنکه این رژیم سیاست های خود را در حوزه خلیج فارس با استفاده از عربستان پیگیری می کند و تا کنون با اذن و چراغ سبز عربستان توانسته است توافقنامه های عادی سازی روابط را با دولت های دست نشانده عربستان در منطقه همچون بحرین، امارات ، سودان و مغرب به امضاء برساند.
سوم اینکه امکان دارد خود مکرون به این نتیجه رسیده باشد که همانند ترامپ عربستان را به گاو شیر ده جدید تبدیل کند و به همان امتیازات ترامپ دست یابد بدون آنکه کار جدی برای عربستان انجام داده باشد.
و احتمال چهارم این است که مجموعه ای از عوامل در درخواست مکرون دخیل بوده باشد یعنی هم درخواست ها و فشارهایی از سوی رژیم صهیونیستی و عربستان صورت گرفته باشد و هم اینکه تمایل متقابلی از سوی فرانسه و شخص مکرون وجود داشته باشد.
اما در پاسخ به سوال دوم در خصوص آثار و پیامدهای درخواست نابجای مکرون می توان گفت که هر عامل یا عواملی که در این درخواست دخیل باشد در نتیجه تفاوتی را ایجاد نمی کند زیرا جدا از اینکه ایران هرگز زیر بار یک چنین درخواست غیرحقوقی و نابجا نمی رود بلکه تجربه مطالعات بحران های بین المللی نشان داده است که یکی از عوامل و متغیرهای دخیل در حل یا تطویل هر بحران تعداد بازیگران دخیل در آن است و هرچه تعداد بازیگران بیشتر باشد احتمال توافق کمتر و برعکس هرچه تعداد بازیگران کمتر احتمال توافق بیشتر می شود.
بر این اساس هدف اساسی که از طرح درخواست عربستان و یا رژیم صهیونیستی برای شرکت در مذاکرات هسته ای ایران دنبال می شود در اصل به شکست کشاندن این مذاکرات و خریدن زمان برای سپری شدن دوره بایدن است و این هدف کاملا برای رژیم صهیونیستی و عربستان آشکار و مبرهن است و اگر فرانسه هم دنبال این درخواست افتاده از دو حالت خارج نیست یا اینکه فرانسه نیز همانند عربستان و رژیم صهیونیستی در پی پوششی برای شکست کامل برجام است و یا اینکه خواسته یا ناخواسته در دام این دو بازیگر آشوب ساز افتاده است که در این حالت نقش مزورانه و دو دوزه فرانسه در قبال برجام آشکار و به اثبات می رسد.
----------------------------------------
احمد کاظم زاده