ادامه بحران پسا انتخاباتی
افزایش سطح هشدار در آمريکا
کاخ سفيد سطح هشدار در مقابله با خطر اقدامات خشونت آمیز افراطی ضد دولت آمريکا را بالا برد.
به گزارش
سرویس بین الملل خبرگزاری صداوسیما به نقل از خبرگزاری فرانسه از واشنگتن، دولت آمریکا سطح هشدار در مقابله با خطر اقدامات خشونت آمیز افراطی ضد دولت را بالا برد.
نشنال اینترست: تهدید به مرگ و هراس افکنی بین مقامهای دولتی در دوران پسا ترامپ
پایگاه اینترنتی نشریه نشنال اینترست در گزارشی تحلیلی نوشت: تهدید به مرگ و هراس افکنی در میان مقامهای دولتی آمریکا در دوران پسا ترامپ هم ادامه خواهد داشت.
بر اساس این گزارش، همچنانکه به برگزاری محاکمهی استیضاح ترامپ (رئیس جمهور پیشین آمریکا در مجلس سنا) نزدیک میشویم، مقامهای فدرال (این کشور)، تهدید به حمله یا کشتن اعضای کنگره را در دست بررسی دارند. این تهدیدها پس از شورش در ساختمان کنگره و یورش گروهی از اراذل و اوباش به این ساختمان شدت گرفت.
یورش به ساختمان کنگره همان روزی اتفاق افتاد که اعضای مجالس سنا و نمایندگان داشتند برای تایید نتیجهی انتخابات ریاست جمهوری سوم نوامبر ۲۰۲۰ آماده میشدند. گزارشها نشان میدهد برخی شورشیان، مقامهای منتخب هر دو حزب را تهدید به مرگ کرده بودند. هنگامی که مجلس نمایندگان پیگیری پرونده استیضاح (ترامپ) را در دستور کار قرار داد، نمایندگان حزب جمهوریخواه از رای دادن به استیضاح ترامپ میترسیدند - حتی از این میترسیدند کشته شوند.
تصویری ویدیویی منتشر شد که نشان میداد گروهی از مردم به سناتور لیندسی گراهام، نماینده جمهوریخواه کارولینای جنوبی در مجلس سنا نزدیک میشوند و با صدای بلند او را «خائن» مینامند چرا که او اعلام کرده بود، جو بایدن رئیس جمهور قانونی و منتخب مردم آمریکاست.
این تهدیدها به سادگی خشم و انحطاط روزافزون در میان فرد فرد شهروندان آمریکایی را بازتاب نمیدهد. در عوض به نظر میرسد این تهدیدها سند و گواهی بر استفادهی نظاممند از ترس و هراس افکنی در سیاست در آمریکا باشد که میخواهد به زور از جمهوریخواهان وفاداری بگیرد و گرایش و دورهی تمامیت خواهی را که ویژگی بارز ریاست جمهوری دونالد ترامپ بود تقویت نماید.
ورود به کارهای دولتی در آمریکا همواره خطرساز بوده و مقامهای دولتی هر دو حزب (دموکرات و جمهوریخواه)، روزنامه نگاران و حتی ستارگان سینما و تلویزیون نیز هدف تهدید و هراس افکنی قرار داشته اند. اما با پیدایش رسانههای اجتماعی و در دوران ریاست جمهوری دونالد ترامپ (رئیس جمهور پیشین این کشور)، خطرهایی که مقامهای دولتی را تهدید میکرد با افزایش قابل ملاحظهای روبرو شد.
نویسنده در جایگاه استاد حقوق بشر و کارشناس دموکراسی سازی و حاکمیت قانون، بر این باور است که چنین روند و گرایشی در آمریکا نمایانگر عمق وخامت دموکراسی در این کشور است.
پیش از این شورش، کارشناسان چنین گرایشهایی را در قالب چرخهی فراگیرتری از خشونت سیاسی در آمریکا رهگیری میکردند که در یک بررسی گفته شده تقریبا هر پنجاه سال در دو قرن گذشته اتفاق افتاده است. حتی پس از انتقال قدرت این پرسش باقی میماند که آیا آمریکا در پایان این چرخه (ی خشونت) را میشکند یا ترامپ تخم نفاق و خشونت را کاشته است و باید منتظر دور تازهای بود.
در چند سال گذشته، کارشناسان و پژوهشگران هشداد میدادند که آمریکا در معرض خطر خشونت سیاسی گسترده و فراگیر و بی ثباتی دموکراتیک قرار دارد. آنها چهار عامل متصل به هم را شناسایی کرده اند که جامعه را در برابر خشونت آسیب پذیر میکند و هدف از آن اثرگذاری بر نظامهای سیاسی و تصمیم سازی است.
«حزبی سازی نخبگان» فرایندی است که در آن احزاب سیاسی درگیر رقابتی میشوند که در آن همه چیز به برنده میرسد و میخواهند منافع خودشان را به هر قیمتی تامین کنند. دوقطبی سازی جامعه در سطح عالی؛ تضعیف نهادهای دموکراتیک همچون فرایندهای انتخاباتی و اعمال قانون که بخشی از آن به علت از بین رفتن اعتماد عمومی و پشتیبانی دوحزبی اتفاق میافتد.
افزایش میزان تنفرپراکنی و رجزخوانی پرخاشگرایانه؛ مواردی است که همهی آن هم اکنون دارد به شکلی قابل ملاحظه در آمریکا اتفاق میافتد. پیش از انتخابات نوامبر ۲۰۲۰، گروهی از پژوهشگران توجه مردم را به این حقیقت جلب کردند که شمار بسیار فراوانی از آمریکاییها گفته اند برای پیشبرد اهداف سیاسی حزب شان، پذیرای خشونت هستند. در پایان سال ۲۰۲۰، کارشناسان زنگ خطر را به صدا در آوردند و گفتند کشور دارد به سوی خشونت سیاسی متمایل میشود.
ادعاهای ترامپ در زمینهی تقلب در انتخابات، هراس افکنی در میان مخالفان و اعضای حزب خود، حمله به رسانههای آزاد و پشتیبانی از گروههای راست گرا سبب شد جنبش تندرو «دوباره آمریکا را سرآمد» سازیم شکل بگیرد. مشاهدهی مخلوطی زهرآلود و سمی از ادعاهای ساختگی رئیس جمهور اکوسیستم رسانهای راست گراها، تئوریهای توطئه و انزوا و ناامنی روزافزون به علت گسترش همه گیری عفونت ویروسی کووید-۱۹ سبب شد مقامهای پیشین دستگاه امنیت ملی در روزهای پایانی سال ۲۰۲۰ نسبت به پدید آمدن نشانههای «افراطی سازی همگانی» در آمریکا هشدار بدهند.
سلسله رویدادهایی که اتفاق افتاد با این پژوهش همسوست که نشان میدهد چگونه پیشرفت افراطی سازی و تنفر به سمت رفتارها و باورهای تندروانه انجامید و شرکت در خشونت جمعی را رقم زد. آدمها در گروه شناسایی میشوند و به گروههای خود اولویت میدهند. اگر تهدید یا رقابتی بین گروهها شکل بگیرد، برخی سران گروه ها، پیروان خود را تشویق میکنند به اینکه از گروه دیگر متنفر باشند و آن را مردمی زدایی کنند - معمولا به این صورت که گروه خودشان را قربانی جلوه بدهند و حتی در جایگاه دفاع از خود، دست به خشونت یا هراس افکنی بزنند. اعضای گروه که در واکنش دست به کار میشوند به نوبهی خود احساس میکنند که دارند به زنده ماندن و حیات گروه خودشان کمک میکنند.
ترامپ، آن رفتار و رجزخوانی پذیرفته شدهای را که در حزب جمهوریخواه عرف شده بود دگرگون کرد. او تاب آوری در برابر هراس افکنی، تنفر و گردنکشی را افزایش داد و حزب دموکرات و جنبشهای عدالت اجتماعی همچون «جان سیاهپوستان ارزش دارد» را تحقیر کرد و آنان را خطرهایی خواند که سر راه وطن پرستی در آمریکا قرار دارند.
پیش از انتخابات ۲۰۲۰، شواهد نشان میداد حزب جمهوریخواه (آمریکا) در مقایسه با تقریبا همهی احزاب حاکم در دموکراسیهای دنیا ویژگیهای دموکراتیک کمتری دارد و رجزخوانی در آن بیشتر به احزاب تمامیت خواه همچون حزب عدالت و توسعه در ترکیه (AKP) و حزب فیدز در مجارستان نزدیک است. این احزاب در پی آن هستند که با تضعیف و تحقیر نهادهای دموکراتیک همچون انتخابات عادلانه و آزاد، دستگاه قضایی و رسانههای مستقل و با استفاده از رجزخوانی تهدیدآمیز و بی احترامی به مخالفان به قدرت برسند.
ترامپ همچنین گروههای افراطی را قانونی اعلام کرد که از گذشتههای دور به استفاده از خشونت و هراس افکنی شهرت داشتند. اراذل و اوباشی که به ساختمان کنگره یورش بردند از طیفی از گروهها و افرادی تشکیل میشدند که ایدئولوژیهای متفاوت داشتند از جمله گروه به شدت ملی گرای پراود بویز، برتری جویان سفیدپوست، گروههای شبه نظامی ضد دولتی و هوادار سلاح همچون اوث کیپرز (سوگند خوردگان)، تری پرسنترز (سه درصدی ها)، پیروان توطئهی کیوآنان (QAnon)، هواداران عادی ترامپ و مقامهای حزب جمهوریخواه.
همهی اینها از جمله عناصر گروهی بودند که ترامپ با نام «دزدی را متوقف کنید» تشکیل داد و تلاش کرد نتیجهی انتخابات ریاست جمهوری را از جو بایدن، برندهی واقعی انتخابات، بگیرد و به نام خود ثبت کند. روایتی که اینها را باهم متحد میکرد این ایدهی غلط بود که دموکراسی آمریکایی از سوی دموکراتها و خائنان زیر حمله قرار دارد و برای همین منظور در قالب دفاع شخصی و وطن پرستانه میتوان خشونت را توجیه کرد.
حزب جمهوریخواه - به جز چند مورد برجستهای که استثناء شده بودند - رجزخوانی پسا انتخاباتی دونالد ترامپ و دروغ بزرگ او را دربارهی تقلب در انتخابات پذیرفت و به آن دامن زد. این در نتیجهی کنترل و ارادهای که ترامپ بر سرتاسر حزب از اعضای عمومی تا سران حزب و دستگاههای رسانهای وابسته اعمال میکرد - جمهوریخواهان خود را متعهد میدیدند از ترامپ پتشیبانی کنند و برای آنها تفاوتی نداشت او چه میگوید یا چه کاری انجام میدهد.
با وجود اینکه بسیاری از جمهوریخواهان استفاده از خشونت در روز ششم ژانویه را تقبیح کردند، اما بیشتر مقامهای این حزب همچنان به نگرانیهای رای دهندگان خود دربارهی یکپارچگی انتخابات اعتبار میبخشند؛ این اقدام جمهوریخواهان در تلاش «دزدی را متوقف کنید» ریشه دارد. اعضای حزب جمهوریخواه با این ادعا که اینها تلاشهایی مشروع و قانونی برای محافظت از دموکراسی است از اقدامهای خود دفاع میکنند.
همچنانکه تندروی میدان میگیرد، میانه روهایی که میخواهند جهت و مسیر این گروه را به چالش بکشند نخستین کسانی هستند که به سکوت واداشته میشوند. سران حزب که اکنون «دزدی را متوقف کنید» را دروغ خوانده و رای به استیضاح (ترامپ) داده اند دارند با پیامدهای آن روبرو میشوند.
اگرچه میچ مک کانل، رئیس نمایندگان اقلیت در مجلس سنا، دروغ «دزدی را متوقف کنید» را نپذیرفته و آن را رد کرده است نشانههایی وجود دارد مبنی بر اینکه حزب جمهوریخواه در مجموع و به هر قیمتی شده در دفاع از ترامپ و رجزخوانی حزبی او سنگربندی کرده است. حتی پس از حملهی اوباش به ساختمان کنگره هم تقریبا از هر ۱۰ جمهوریخواه، ۹ نفرشان از عملکرد ترامپ در جایگاه رئیس جمهور دفاع کردند.
نشریه نشنال اینترست در پايان، نوشت: فضا در بدنهی دولت همچنان ترسناک است. مقامهای دولتی هر دو حزب تهدید به مرگ شده اند و این توجیهی است برای مخالفت جمهوریخواهان با بازرسی بدنی افراد پیش از ورود به صحن مجلس نمایندگان و جلوگیری از ورود سلاح به صحن.