به همت گروه علوم انسانی فرهنگستان علوم
انتشار شماره سوم مجله توسعه علوم انسانی
شماره سوم مجله «توسعه علوم انسانی» به همت گروه علوم انسانی فرهنگستان علوم منتشر شد.
به گزارش خبرنگار حوزه فرهنگ و هنر گروه علمی فرهنگی هنری
خبرگزاری صدا و سیما به نقل از روابط عمومی فرهنگستان علوم؛ این مجله که با مدیرمسئولی و سردبیری آقای دکتر سیدمهدی الوانی عضو پیوسته فرهنگستان علوم و استاد برجسته مدیریت به صورت دو فصلنامه منتشر میشود، با امعان نظر به فضای فرهنگی- ارزشی جامعه و تحت نظر هیأت تحریریه و استادان و پژوهشگران علوم انسانی تدوین میشود و مقالات اصیل علمی و پژوهشی و برگردان آثار برتر علمی را در زمینه علوم انسانی منتشر میکند.
در شماره سوم مجله توسعه علوم انسانی ۸ مقاله منتشر شده است. مرور و نقد کتاب، چکیده مقالات به انگلیسی و راهنمای نویسندگان از دیگر مطالب چاپ شده در این شماره است.
در ابتدای این شماره مقدمهای به قلم آقای دکتر سیدمهدی الوانی آمده است. وی در این مقدمه اظهار میکند که علم را با ایجاد اداره و سازمان و قانون و مقررات نمیتوان بارور کرد و زایش علم نیاز به محیط طبیعی و آزاد دارد و باید برای نشو و نمای آن شرایط را فراهم کنیم و بستر توسعه علم را از طریق مشارکت و همکاری و همراهی رشتههای مختلف علم امکان پذیر سازیم. او در ادامه با بیان اینکه نیروهای علمی بالقوه عظیمی در نهادهای علمی کشور به تنهایی مشغول کار علمی هستند، تأکید میکند که برای توسعه علمی باید راه ارتباط و مراوده این سازمانها و مجامع را با هم فراهم آوریم و بدانیم علمی که بخواهد در خدمت جامعه باشد باید علمی مرکب و کل نگر باشد. دکتر الوانی در ادامه بلای بیماری کووید ۱۹ را مثال میزند که صرف تحقیقات پزشکی و درمانی برای حل مسئله کافی نیست و اقتصاددانان و جامعه شناسان و روانشناسان باید به یاری هم این معضل پیچیده را چاره یابی کنند.
اولین مقاله شماره سوم مجله توسعه علوم انسانی به قلم آقای دکتر رضا داوری اردکانی رئیس فرهنگستان علوم و استاد برجسته فلسفه است و «علوم انسانی و مهندسی اجتماعی» عنوان دارد. داوری اردکانی در این مقاله با طرح این پرسشها که آیا مهندسی اجتماعی ممکن است؟ و اگر ممکن است چگونه صورت میگیرد؟ و مهندسان اجتماعی چه کسانی هستند و علوم انسانی و اجتماعی چه مدخلیتی در این کار دارد؟ به بحث در مورد مفهوم و معنای مهندسی اجتماعی که همانا با هدف تعدیل و اصلاح سیاستهای اقتصادی، اجتماعی، اداری و علمی انجام میشود میپردازد و نقش شرایط تاریخی در تحقق مهندسی اجتماعی را واکاوی و تأکید میکند که بدون همراهی با تاریخ و درک شرایط و امکانات تاریخی و داشتن چشم انداز اخلاقی و روشن، توسعه و پیشرفت حاصل نمیشود.
رئیس فرهنگستان علوم تأکید میکند که تاریخ بدون انسان وجود ندارد و انسان هم بیرون تاریخ نیست و به این جهت نمیتواند تاریخ را با طرح مهندسی اجتماعی تدوین شده در بیرون از تاریخ و مستقل از آن و طراحی شده با خرد و فهم انتزاعی بسازد؛ لذا باید با چراغ علم و دانایی و شناخت زمانه، عزم تحول و توسعه کرد و بر حذر بود که از سر خودخواهی به مهندسی اجتماعی پرداخت که در این صورت انتظار توفیق، توقعی موهوم و برآورده نشدنی است.
داوری اردکانی در پایان تأکید میکند که جهان توسعه نیافته قبل از هرچیز به برنامه اصلاح و بهبود وضع اجتماعی و اقتصادی و سیاسی و اخلاقی نیاز دارد و کاش راهی به تدوین چنین برنامهای داشتیم و میتوانستیم خود را برای اجرای آن آماده کنیم.
دومین مقاله با عنوان «راهکارهای کاهش اطاله دادرسی در امور مدنی» به قلم آقای دکتر سیدحسین صفایی عضو پیوسته و رئیس شاخه حقوق فرهنگستان علوم و استاد دانشگاه تهران و آقای دانیال باخدا دانشجوی دکتری حقوق خصوصی دانشگاه علامه طباطبایی است.
در این مقاله با نظر به اینکه اطاله دادرسی در نظام حقوقی ما هزینه دادخواهی را آنچنان بالا برده است که یا عدالت گستری صورت نمیگیرد یا به گونهای است که کارکرد مناسب خود را به همراه ندارد، برخی راهکارهای کاهش اطاله دادرسی مطرح میشود. البته با این فرض که کاهش اطاله دادرسی تا جایی مطلوب است که موجب تضییع حق اصحاب دعوا نشود و دقت و عدالت فدای سرعت در رسیدگی نشود. این مقاله برخی راهکارهای اطاله دادرسی را مستلزم هماهنگی و همکاری نهادهای مختلف به ویژه دخالت قانونگذار میداند که اغلب راهکارهای بلندمدت و پرهزینه اند و برای تحقق آن لازم است اصلاحات اساسی در ساختار وضع موجود صورت گیرد. اما در ادامه بیان میکند که برخی دیگر از راهکارها را میتوان در بستر وضع موجود و با اصلاحات جزئی اعمال کرد؛ بنابراین در این مقاله که برآمده از پژوهشی است که در فرهنگستان علوم صورت گرفته، ارائه راهکارهای مد نظر تحت عناوین راهکارهای سطح کلان و سطح خرد مورد بررسی قرار گرفته است.
در مقاله سوم با عنوان «تحقیقات کمی و کیفی؛ مناقشهای بیهوده» به قلم آقای دکتر عزت الله نادری عضو وابسته و رئیس شاخه تعلیم و تربیت فرهنگستان علوم و استاد دانشگاه خوارزمی و خانم دکتر مریم سیف نراقی استاد دانشگاه علامه طباطبایی بیان میشود که مناقشهای که درخصوص تحقیقات کمی و کیفی در مجالس علمی به میان آمده است، حاصل مستقل پنداشتن این دو مرحله از یکدیگر است در حالی که امر تحقیق مستلزم همگرایی بین این دو است. این مقاله تلاش میکند با توضیحاتی شفاف و با مصادیقی مستند پراکندگیها در مبحث تحقیقات کمی، کیفی و آمیخته را کاهش دهد تا آنچه شایسته فعل تحقیق است، به عنوان تنها راهکار در اختیار عالِم برای حفظ اعلمیت و مرجعیتش، متجلی شود.
مقاله چهارم با موضوع «آموزههای همه گیری کرونا برای مدیریت و توسعه کشور» به قلم خانم دکتر شمس السادات زاهدی عضو وابسته فرهنگستان علوم و استاد مدیریت دانشگاه علامه طباطبایی است.
در این مقاله با تأکید بر اینکه توسعه فرآیندی یکپارچه و چند وجهی است که به کلیه وجوه آن باید به گونهای مسؤولانه و مدبرانه و بطور همزمان پرداخته شود، تصریح میشود که اکنون زمان بازنگری اقدامات پیشین و ایجاد تغییرات بنیادین در سیاستهای مدیریتی و توسعهای است و همه گیری کرونا یک بار دیگر بر اهمیت نقش دولتها در اداره امور جوامع صحه گذاشته است و دولتهای جهان لازم است که شیوه تفکر خود را اصلاح کنند و به جای تلاش برای قدرت داشتن بر دیگران به قدرت داشتن با دیگران بیندیشند، همکاریهای جهانی را ارتقا دهند و از دستاوردهای حاصله بهرهمند شوند.
خانم زاهدی در این مقاله بیان میکند که همه گیری کرونا نشان داد سرنوشت کلیه کشورهای جهان به نوعی در هم گره خورده و آنها عمیقاً به هم وابسته اند. از این رو کشورهای برخوردار موظفند به کشورهای محروم از جهات مختلف علمی، فنی، اقتصادی، بوم شناختی و هر آنچه که در فرآیند توسعه همگانی مؤثر است مدد رسانند و در مسیر توسعه و تحول جهانی گام بردارند.
مقاله بعدی با عنوان «اکنون زدگی در عصر شتاب تاریخ: چالشها و چشم اندازها» اثر آقای دکتر فرشاد مؤمنی استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی و همکار مدعو گروه علوم انسانی فرهنگستان علوم است.
در این مقاله با نظر به اینکه ایران یکی از پیشگامان برنامهریزی توسعه در سطح جهان به شمار میآید، اما نتایج حاصل از تلاشهای صورت گرفته در این زمینه با منابع مادی و انسانی صرف شده در این راه و نیز اهداف کیفی مندرج در اسناد برنامهها ناسازگار است، به ریشهیابی چرایی این مسأله و چگونگی حل و فصل آن پرداخته شده است.
در این پژوهش با رویکردی نهادی همراه با بهرهگیری از تجربههای تاریخی کشور در امر برنامهریزی توسعه نشان داده شده است که غفلت از نقش بنیادی شکاف فزاینده علمی- فناورانه با پیشگامان و ضرورت تمرکز اساسی بر ریشههای آن که عبارت از پاداش بیشتر به فعالیتهای غیر مولد در برابر فعالیتهای مولد است، موجب شده بزرگترین تقاضا کننده دستاوردهای علمی- فنی به حاشیه برود.
یافته اصلی این مقاله آن است که به اعتبار هزینه فرصت از دست رفته و دائماً رو به افزایش غفلت مزبور، راه نجات کشور، حل و فصل نهادمند و نظام وار مسأله کوته نگری به مثابه مهمترین سازه ذهنی حاکم بر نظام تصمیم گیری و تخصیص منابع ملی است.
«پویش راه حل محور در سازمان: واکاوی مبانی، فهم اجرا، نقد عمل» اثر آقای دکتر حسن دانایی فرد استاد مدیریت دانشگاه تربیت مدرس و همکار مدعو گروه علوم انسانی فرهنگستان علوم و خانم ندا احسانی مقدم دانشجوی دکتری مدیریت رفتاری دانشگاه تربیت مدرس از دیگر مقالات منتشرشده در این شماره است.
در این مقاله بیان میشود که پویش راه حل محور، شیوه پژوهش نوآورانه، مثبت و مشارکتیای است که چیزی قریب به چهل سال پیش توسط کوپررایدر و استادش استریواستوا به منظور رفع کاستی قابلیت تعمیم پذیری یافتههای پژوهش داده بنیاد و پس از آن حذف نقایص رویکردهای رایج در حوزه تغییر و توسعه سازمانی مطرح شد.
این شیوه به تأسی از دیدگاههای ساخت گرایانه و پست مدرنسیم بر مبنای مفروضات ذهنی گرایانه بنا شده است و با استمداد از هشت اصل ساخت گرایانه، همزمانی، شعرگونه، پیش بینی، مثبت، تمامیت، وضع و انتخاب آزاد تلاش میکند، از طریق ایجاد جوی عادلانه، مشارکتی و مثبت، مقاومتها در برابر تغییر را تقلیل و همکاریها را تشدید کند.
پویش راه حل محور با تقویت قوتهای گروه، نیل به آینده مطلوب را تسهیل کرده و پنج گام انتخاب عنوان مثبت، کشف، رؤیاپردازی، طراحی و سرنوشت را گامهای ضروری برای ایجاد تغییرات اثربخش میداند.
مقاله حاضر درصدد است تا از طریق تشریح سیر تطور، تعاریف، مفروضات، اصول و مراحل انجام آن، شناختی جامع از این شیوه پژوهش، فراهم آورد.
مقاله هفتم با عنوان «فراحکمرانی، رویکردی نو در مدیریت دولتی» نوشته آقای دکتر محسن فرهادی دانش آموخته دکتری مدیریت دولتی پردیس فارابی دانشگاه تهران است. این مقاله با اتخاذ رویکردی معرفت شناسانه، روایتگر ابعاد تغییر از حکومت به حکمرانی و شناسایی دیدگاههای جدید در حکمرانی است؛ و تلاشی است برای فهم و استنباط منطق حکمرانی مبتنی بر بازآفرینی نقش دولت که ظهور شکلهای جدیدی از حکمرانی شبکهای، چند سطحی و چند ذینفعی و فراحکمرانی را درپی داشته است. هدف این مقاله شناخت فراحکمرانی و تمهیدات ساختاری لازم برای تحقق آن در راستای اصلاحات مدیریت دولتی و حکمرانی است. برای این منظور از روش فراترکیب برای مطالعه و تحلیل بهرهگیری شده و فراترکیب خود را به مقالههای علمی که در مجلات خارجی در مورد حکمرانی و فراحکمرانی به رشته تحریر درآمده، اختصاص دادهاست.
«تنوع عصبی؛ پیش به سوی خلق یک محیط کاری فراگیر» عنوان آخرین مقاله این شماره مجله است که توسط آقایان دکتر رضا طهماسبی استادیار دانشکده مدیریت و حسابداری پردیس فارابی دانشگاه تهران، دکتر ابوالفضل گائینی استادیار پژوهشگاه حوزه و دانشگاه و خانم فاطمه حاج کریمی دانشجوی دکتری پردیس فارابی دانشگاه تهران نوشته شده است.
اصطلاح تنوع عصبی برای ارائه یک زیرمجموعه به شدت درحال رشد از شمول و تنوع سازمانی استفاده میشود که میخواهد استعداد افرادی که متفاوت فکر میکنند را به حداکثر برساند. تنوع عصبی این ایده است که شرایط شناختی هم، چون اوتیسم، ADHA، خوانش پریشی و کنش پریشی گونههای طبیعی در روشی است که افراد فکر میکنند و اطلاعات پردازش میکنند.
در این مقاله توضیح مختصری از هر یک از این مقولهها ارائه و به نقاط قوت و چالشهای بالقوه افراد مبتلا، در سازمان پرداخته شده است.
هدف این مقاله، با استفاده از روش مرور نظاممند معرفی همین تنوع، و ارائه راهنمایی جهت خلق یک محیط کاری فراگیر، مبتنی بر مدل اجتماعی ناتوانی است؛ مدلی که بیان میکند افراد تنوع عصبی ناتوان هستند، زیرا جامعه و محیطهای کاری صرفاً به نفع افراد طبیعی سازماندهی میشوند.
در بخش پایانی شماره اخیر مجله توسعه علوم انسانی و در بخش مرور و نقد کتاب، کتاب «تحلیل خط مشی عمومی: رویکردی یکپارچه» اثر William N. Dunn توسط آقای دکتر حسن دانایی فرد معرفی شده است. چکیده مقالات به زبان انگلیسی در پایان مجله آمده است.