هوش دیجیتال (Digital Quotient)
دنیا به هوش دیجیتالی نیاز دارد و مرتبط شدن روزافزون زندگیها به هم، سلامت و شکوفایی جوامع را به آن وابسته کرده است.
به گزارش سرویس پژوهش خبرگزاری صدا وسیما: هوش دیجیتال که عبارت است از: «مجموعی از تواناییهای اجتماعی، احساسی و شناختی که به افراد امکان میدهند با چالشهای این حوزه مواجه شوند و با نیازهای زندگی دیجیتال سازگاری پیدا کنند»، اکتسابی است و عنصر اساسی توسعه مهارتها برای نیروی کار آینده محسوب میشود.
دنیا به هوش دیجیتال (DQ) نیاز دارد و مرتبط شدن روزافزون زندگیها به هم، سلامت و شکوفایی جوامع را به آن وابسته کرده است و همه قشرهای جامعه باید آموزشهای شهروندی دیجیتال را آغاز کنند.
نمره DQ یک عدد ترکیبی و مشتق شده از سطوح مولفههای اندازهگیری شده طبق ۸ محور مولفههای شهروندی دیجیتال است که به صورت معکوس با خطرات سایبری و بهصورت مستقیم با تواناییهای فردی رابطه معنادار دارد.
محورهای هشتگانه مذکور شامل هویت شهروند دیجیتال، مدیریت مصرف دیجیتال، مدیریت خشونتهای سایبری، مدیریت امنیت سایبری، مدیریت حفاظت از حریم خصوصی، تفکر انتقادی، ردپاهای دیجیتال و همدلی دیجیتال هستند.
نتایج تحقیقات حاکی است نمره هوش دیجیتال بهطور مستقیم با تواناییهای روانشناسی و شناختی همبستگی دارد.
این مفهوم شامل سه سطح شهروندی دیجیتالی، خلاقیت دیجیتالی و کارآفرینی دیجیتالی است.
از عواقب آشکار پایین بودن DQ عبارت است از مقاومت نکردن در برابر دستکاریهای آنلاین و از بین رفتن حریم شخصی. این چالشی نیست که هر خانوادهای به تنهایی با آن دست و پنجه نرم کند، بلکه مشکلی است که جامعه باید به صورت جمعی به آن بپردازد.
هوش دیجیتال Digital Quotient
هوش دیجیتال (DQ) عبارت است از: «مجموعی از تواناییهای اجتماعی، احساسی و شناختی که به افراد امکان میدهند با چالشهای این حوزه مواجه شوند و با نیازهای زندگی دیجیتال سازگاری پیدا کنند.»
این نوع هوش، برخلاف ضریب هوشی (IQ)، اکتسابی است و باید توانایی آن ایجاد شود چراکه عنصر اساسی توسعه مهارتها برای نیروی کار آینده محسوب میشود.
ارزیابی هوش دیجیتال
نمره DQ یک عدد ترکیبی است که از سطوح مولفههای اندازهگیری شده طبق ۸ محور مولفههای شهروندی دیجیتال مشتق شده است.
بر اساس تحقیقات انجام شده این نمره به صورت معکوس با خطرات سایبری و بهصورت مستقیم با تواناییهای فردی رابطه معنادار دارد مثل:
• به اشتراک گذاشتن اطلاعات شخصی• ارتباط با افراد غریبه به صورت آنلاین• اعتیاد به بازی• رفتارهای زورگویانه• در معرض محتواهای وحشیانه قرار گرفتننتایج تحقیقات حاکی است نمره هوش دیجیتال به طور مستقیم با تواناییهای روانشناسی، شناختی و رشد اجتماعی با امنیت رفتارهای آنلاین همبستگی دارد.
سطح ۱: شهروندی دیجیتالتوانایی استفاده از تکنولوژی و رسانههای دیجیتال به صورت ایمن، متعهدانه و موثر.
سطح ۲: خلاقیت دیجیتالیتوانایی تبدیل شدن به بخشی از اکوسیستم دیجیتال با خلق مشترک محتوای جدید و تبدیل ایدهها به واقعیت با استفاده از ابزارهای دیجیتال.
سطح ۳: کارآفرینی دیجیتالیتوانایی استفاده از رسانهها و فناوریهای دیجیتال برای حل چالشهای جهانی و یا خلق فرصتهای جدید.
حوزههای شهروندی دیجیتال:چارچوب مهارت و تواناییهای هوش دیجیتال در سطح شهروندی دیجیتال، به هشت حوزه به همپیوسته تقسیم میشود:
۱. هویت شهروند دیجیتال: توانایی ایجاد و مدیریت یک هویت سالم آنلاین و آفلاین به صورت کامل.
۲. مدیریت زمان صفحات دیجیتال: توانایی مدیریت زمان صفحات دیجیتالی، چند وظیفهای بودن و میزان تعامل فرد در بازیهای آنلاین و رسانههای اجتماعی با به کارگیری خودکنترلی.
۳. مدیریت خشونتهای سایبری: توانایی تشخیص موقعیتهای سوء استفاده از فضای مجازی و مهار کردن هوشیارانه آن موقعیت.
۴. مدیریت امنیت سایبری: توانایی محافظت از اطلاعات شخصی با ایجاد رمزهای عبور قوی و مدیریت حملات سایبری مختلف است.
۵. مدیریت حفاظت از حریم خصوصی: توانایی در اختیار داشتن تمام اطلاعات شخصی آنلاین به اشتراک گذاشته شده برای محافظت از حریم خصوصی خود و افراد دیگر.
۶. تفکر انتقادی: توانایی تشخیص بین اطلاعات درست و نادرست، محتوای مفید و مضر و مخاطبان آنلاین قابل اعتماد و مشکوک.
۷. ردپاهای دیجیتال: توانایی درک ماهیت ردپاهای دیجیتال و پیامدهای واقعی زندگی و مدیریت آنها با مسئولیت پذیری کامل.
۸. همدلی دیجیتال: توانایی نشان دادن همدلی به نیازها و احساسات خود و دیگران به صورت آنلاین.
تلاشهای جهانی
موسسه DQ در اکتبر ۲۰۱۶ و طی یک پروژه کارگاهی در مجمع جهانی اقتصاد تشکیل شد. هدف این موسسه ایجاد ائتلافی جهانی از ذینفعان بیان شده است تا بدینوسیله هوش دیجیتال به کودکان آموزش داده شود و شکافهای موجود در سیستمهای آموزشی که فاقد منابع یا تخصص لازم برای ارائه این مهارتهای مهم به شهروندان خود هستند پر شود.
آموزش هوش دیجیتال
نیاز به آموزش مهارتهای دیجیتالی در کودکان، امروزه بسیار محسوس است.
کودکان به عنوان بخش بزرگی از شهروندان دیجیتال، نیازمند آموزش مهارتهایی هستند که زندگی در عصر دیجیتال را به آنها میآموزد.
اولین فاز یا مرحله آموزشی بر گسترش مولفههای شهروندی دیجیتال برای کودکان ۸ تا ۱۲ ساله تمرکز دارد، چون این مرحله برای آمده شدن کودکان که به طور فعال با ابزار و رسانههای دیجیتال کار میکنند، ضروری است. این سن، سن بحرانی است، چونکه در این سن با دنبال کردن محتواهای اجتماعی آسیبپذیرتر میشوند و، چون تازه شروع به فهم و تمیز صحیح و غلط کرده و در حال ساختن احساساتشان نسبت به دنیای اطراف هستند بیشتر در معرض آسیب قرار دارند.
آنچه مشهود است عدم تناسب در توجه به این سطوح سهگانه است به طوریکه بیشترین توجه به مقوله هوش، به سوی خلاقیت دیجیتال است و مدارس به طور روز افزون تلاش میکنند تا کودکان را در معرض مسائلی مانند سواد رسانهای، برنامهنویسی و حتی روباتیک قرار دهند.
واقعیت این است شکاف به وجود آمده بین والدین و کودکان در عصر گوشیهای هوشمند و رسانههای اجتماعی چنان چشمگیر شده که میتوان گفت هنوز راهکار قطعی برای نحوه آموزش کودکان این عصر معرفی نشده است.
از طرفی، متولدین نسل Z اغلب در معرض خطرات سایبری مانند اعتیاد به فناوری، تهدید اینترنتی و ... هستند و آمادگی شدیدی در جذب هنجارهای سمی رفتاری دارند.
آسیبهای ناشی از ضعف در آموزش هوش دیجیتال
در کل باید گفت سیستمهای آموزشی در سراسر دنیا به خوبی تجهیز نشدهاند تا استانداردها و دستورالعملهای مشخصی را برای زندگی آنلاین یک نوجوان تعیین کنند و ظرفیتسازی هوش دیجیتالی را درون مدارس آنها یکپارچهسازی کنند. در نتیجه، کودکان و والدین در این امور به حال خود گذاشته میشوند و حمایت چندانی از این موضوع صورت نمیگیرد که عواقب این ماجرا بسیار مخرب است.
مطالعهای که اخیرا در مورد ۳۸ هزار کودک ۸ تا ۱۲ سال در ۲۹ کشور مختلف انجام شده، به این نتیجه رسیده که بیش از نیمی از این کودکان در معرض حداقل یک تهدید مرتبط با اینترنت هستند.
این تهدیدها عبارت است از: کاهش همدلی دیجیتال (که منجر به افزایش اضطراب و فشارهای اجتماعی در میان همسن و سالان میشود)، استفاده بیش از حد از صفحات دیجیتال، اعتیاد دیجیتال، خشونتهای سایبری، هک اطلاعات هویتی و سوء مدیریت حریم خصوصی آنلاین. نکته هشداردهندهتر این است که جوانان در کشورهای نوظهور ۳/ ۱ برابر بیشتر از همسن و سالان خود در کشورهای توسعهیافته از نظر دیجیتالی، در معرض این تهدیدها هستند. این واقعیت که یک کودک میتواند با دست خودش، در هر زمان و مکانی به دنیای آنلاین دسترسی داشته باشد، نه فقط برای والدین و سازمانهای جامعه مدنی، بلکه برای آموزشدهندگان، قانونگذاران، دولتها، رسانهها و حتی پلتفرمهای مصرفکننده و برندها، باید بالاترین نگرانی موجود باشد.
چیزی که کمتر مشهود است، اما برای جامعه حیاتی است، ارتباط بین هوش دیجیتالی و گسترش اطلاعات غلط دیجیتالی است که به آن اخبار جعلی هم میگویند. افزایش ظرفیت خروجی این اطلاعات غلط به هوش دیجیتالی پایین کاربرانی که این اطلاعات را به اشتراک میگذارند مربوط میشود. بدون تشخیص دقیق اطلاعات دیجیتال و مهارتهای تفکر نقادانه که باید در سنین پایین در انسان نقش ببندد، احتمال اینکه افراد اطلاعات غلط را بدون دانستن عواقب آن به اشتراک بگذارند، بیشتر میشود.
از دیگر عواقب آشکار DQ پایین عبارت است از مقاومت نکردن در برابر دستکاریهای آنلاین و از بین رفتن حریم شخصی. این چالشی نیست که هر خانوادهای به تنهایی با آن دست و پنجه نرم کند، بلکه مشکلی است که جامعه باید به صورت جمعی به آن بپردازد.
کلام آخر
آموزش شهروندی دیجیتال باید شامل فرصتهایی برای ارزیابی و بازخورد باشد. ابزارهای ارزیابی باید جامع و سازگار باشند تا بتوانند نه تنها مهارتهای سخت و فنون حرفهای، بلکه مهارتهای نرم هوش دیجیتالی را نیز ارزیابی کنند. چنین ارزیابیهایی میتوانند درک بهتری از نقاط قوت و ضعف کودکان را به آنها ارائه دهند و یاریشان کنند تا مسیرشان را به سمت موفقیت پیدا کنند. کودکان در دنیای دیجیتال امروز غوطهور شدهاند و بر آنچه که قرار است آینده دنیا باشد، تأثیرگذار خواهند بود.
نکته بسیار مهم این است که همه قشرهای جامعه باید آموزشهای شهروندی دیجیتال را آغاز کنند. هر کسی از هر موقعیتی که در آن قرار دارد. دنیا به هوش دیجیتالی نیاز دارد و مرتبط شدن روزافزون زندگیها به هم، سلامت و شکوفایی جوامع را به آن وابسته کرده است.
یاسر بهشتی ؛پژوهشگر اداره پژوهش خبری