ریشه ها و پس لرزه های دستور ترامپ به تسخیر کنگره از سوی هواداران
هجوم بی سابقه هواداران ترامپ به کنگره امریکا همچنان در کانون توجه و تحلیل رسانه های جهان قرار دارد و پارادایم جدیدی را در بررسی تحولات سیاسی این کشور می گشاید.
چرایی این رخداد یکی از محورهایی است که در مباحث مربوط به این قضییه دنبال می شود. در اغلب بحث ها از تحریک و تشویق ترامپ به عنوان عامل اصلی در این زمینه یاد می شود که این بحث کاملا درست است چراکه ترامپ در ملاء عام و از تریبون رسمی چنین فراخوانی را صادر کرد. اما با این حال نمی تواند تمام ماجرا باشد و به نظر می رسد نوعی دون پاشی هم برای ترامپ صورت گرفته بود. حتی اگر ترامپ عامل و مقصر اصلی تلقی شود در این صورت در کنار شخصیت فردی ترامپ می توان به عوامل مکمل دیگر هم اشاره کرد که بخشی از آن به دوره ترامپ و بخشی به ساختار امریکا و سیاست های این کشور مربوط می شود.
آنچه که به دوره ترامپ مربوط می شود حشر و نشری است که وی علاوه بر اوانجلیست های امریکا با راستگرایان صهیونیستی و تازه به دوران رسیده های سعودی و اماراتی پیدا کرده است . مطابق دو دیدگاه و مکتب سیاسی حاکم بر روابط بین الملل یعنی رئالیسم و ایده الیسم دولت ها نیز همانند انسانها در نظام بین الملل از هم یاد می گیرند. از این دید همینکه ترامپ و ترامپیست ها درامریکا (که به لحاظ فکری و اعتقادی به یهودیان صهیونیسم نزدیک یا عین هم هستند) در کنار صهیونیست های افراطی به رهبری نتانیاهو قرار گرفتند و یا محمد بن سلمان و محمد بن زاید را به عنوان متحدان اصلی خود انتخاب کردند کاملا در رویکرد های افراطی ترامپ و ترامپیست ها موثر بوده ضمن اینکه این افراد در خلال چهار سال گذشته از هیچ کمک و تلاشی برای تقویت ترامپ و ترامپیسم در امریکا دریغ نکرده اند چراکه تمام تخم مرغ های خود را در سبد ترامپ و ترامپیسم قرار داده اند.
اما اگر از منظر رویکردهای گذشته امریکا به حادثه تسخیر کنگره نگاه شود می توان گفت کاری که امریکا مدت ها با سایر کشورها انجام می داد و به واسطه ان جی اوهایی که در سایر کشورها ایجاد و تاسیس کرده بود برای ایجاد شورش های اجتماعی علیه دولت های مخالف و معارض استفاده می کرد اکنون دامن گیر خودش شده است. از این دید شاید بتوان ترامپیسم را پروژه ای تلقی کرد که به نوعی مهندسی معکوس شده باشد.
باز در باره اثرات این رخداد می توان گفت که بیشتر توجهات به این متمرکز شده که هواداران و شخص ترامپ ارزش ها و قداست های ملی را زیر پاگذاشته اند اما باید گفت پیش از این هم نمادهای ارزشی امریکا همچون مجسمه های بنیانگذاران امریکا مورد حمله قرار گرفته بود اما نه از سوی هواداران ترامپ بلکه از سوی جنبش اعتراضی سیاه پوستان که به حزب دموکرات نزدیک هستند و این نشان می دهد که این ارزش ها از سوی هواداران هر دو حزب تشکیک و سپس مورد حمله واقع شده اند.
همچنین حزب جمهوریخواه که تصور می کرد با توسل به ترامپ و ترامپیسم می تواند جایگاه گذشته خود را باز یابد اما اکنون مشخص شده است که این حزب با طناب پوسیده به چاه رفته بود و برای بیرون آمدن از آن راه دشواری در پیش دارد. از این دید ترامپ شکاف های داخلی را در داخل حزب جمهورخواه نیز عمیق تر کرد ضمن اینکه در جامعه امریکا نیز شکاف های داخلی را در ابعاد مختلف عمیق تر و گسترده تر کرده است.
به هر حال اکنون با پیروزی که دموکرات ها در کاخ سفید و کنگره بدست آورده اند و بعد از 12 سال توانسته اند بار دیگر کنترل همزمان کاخ سفید و کنگره را در دست بگیرند فرصت طلایی برای زدودن آثار ترامپیسم فراهم شده و اکنون این سوال است که دموکرات ها تا چه اندازه از این فرصت برای بازگرداندن امریکا در مسیر ریل های پیش از ترامپ استفاده خواهند کرد و اینکه آیا در کنار مهار ترامپ و احتمالا پیگرد قضایی آن فکری هم برای همراهان و آمران ترامپ و در راس آن نتانیاهو و پمپئو خواهند کرد و یا اینکه آنها را بار دیگر به حال خود رها خواهند کرد؟
-------------------------------------------
احمد کاظم زاده