شهدا نزد خداوند روزی میخورند، یعنی زنده اند. ما در این مورد جزئیات بیشتر نمیدانیم. آنها هیچ مشکل و معضلی ندارند. آنها دائما در خوشی و شادی هستند. این، مواردی است که در این دنیا نمونه آن را نداریم. آنها در نعمت الهی غرق هستند و جای نگرانی ندارند. آنها به رفقای خود که در مسیر الهی در حرکت بوده اند بشارت میدهند که آیندهای تضمین شده دارند.
انسان، شایسته است در تربیت ایمانی به درجهای برسد که آماده جانفشانی در راه خدا باشد. انسان اگر به این درجه رسید مشخص میشود که به رتبه بالایی در معنویت رسیده است. این معنویت انسان را کمک میکند تا به مسئولیتهای ایمانی خود عمل کند. یکی از اصول ایمانی و ضروری که ایمان جز با آن تکمیل نمیشود، آزادی از طاغوت است. آزادی از سیطره طاغوتهای مستکبر و جنایتکار که بر مردم مسلط میشوند و آنها را از آموزههای الهی دور میکنند.
این طاغوتها چه در دولتها و رژیمهای مستکبر نمود پیدا کنند و چه در شخصیتهای گمراه، باید از آنها رهایی یافت تا بتوانیم به سطح بالای ایمان یعنی آمادگی برای جانفشانی برسیم. طاغوتها از ابزار ظلم و زورگویی و سرکوب و ترساندن و ریختن خون انسانها استفاده میکنند تا بر آنها مسلط شوند.
هزینهای که مردم در تسلیم شدن در برابر طاغوتها خواهند داد بیشتر خواهد بود. این هزینه بسیار بیشتر از هزینهای است که در راه خدا میتوانستند بدهند و ایثارگری کنند که در آن صورت از عزت و کرامت و آزادی با مفهوم درست آن، برخوردار میشدند و از تسلیم در برابر طاغوتیان، ظالمان، مجرمان و مستکبران آزاد میشدند.
ما باید عدالت را برقرار کنیم و در برابر ظلم و ظالمان بایستیم. این بدان معناست که ما باید با ظالمان درگیر شویم و ظالمان و مستکبران برای هدف قرار دادن ما تلاش خواهند کرد تا به ما شر و زیان برسانند. از این رو ما باید از عزت و اقتدار زیادی برخوردار باشیم و آمادگی برای ایثارگری و فداکاری داشته باشیم.
ارزشهایی که با راه شهادت در ارتباط است مانند ارزش عزت و کرامت ارزشهای والایی هستند. در راس آنها آزاد شدن از تسلط طاغوتیان و مستکبران است. همه این ارزشها ایمانی است. باید در زمینه شهادت در راه خدا و شوق نسبت به آن کار کرد چرا که رستگاری بزرگ و پیروزی بزرگی به شمار میرود و رتبه والای نزد پروردگار است و ضرورتی برای ایمان و ارزش و اخلاق و عمل ماست که باعث میشود ترس از ما دور شود.
ما نمیتوانیم عملکرد مثبت و پرثمری داشته باشیم، مگر اینکه از ترس و وحشت رهایی یابیم و از ذلتها نجات یابیم و جرأت کافی برای تلاش در همه شرایط و زمانها داشته باشیم. ما نیاز داریم که امت در راستای درک ارزش شهادت در راه خداوند سبحان و آمادگی بالا برای ایثارگری در راه خدا تربیت شود. اگر انسان در راه ایمان قدم بردارد انسانی مثمر ثمر و منبع خیر برای امت و جامعه خود خواهد بود.
بزرگترین مسئله برای اعتبار انسان، وابستگی به اصول الهی و اخلاقی است تا آنجا که به سطح آمادگی برای ایثارگری در راه خدا برسد. ابتدا باید عزم و تصمیم و اراده در این زمینه ایجاد شود تا در هر لحظه جان خود را در راه خدا تقدیم کنیم. انسان باید از خداوند سبحان بخواهد که به او ثبات در این مسیر عنایت فرماید؛ بنابراین تربیت ایمانی مبتنی بر عشق به شهادت است که میتواند به انسان ثبات در راه خدا عطا کند.
از این رو انسانی که با ثبات باشد اگر خطرات به هر میزان که وی را تهدید کند هیچگونه ترسی به دل راه نمیدهد. این نوع، اشخاص هستند که زمانی که همه از ترس و وحشت از میدانها عقب نشینی میکنند در راه خدا با ثبات میایستند؛ بنابراین دشمن میتواند کسانی را بترساند که چنین ثباتی نداشته باشند تا آنها را به بردگی بکشاند، اما این اشخاص با ثبات، هیچگاه در برابر دشمن ترسی به دل راه نمیدهند.
این اشخاص، مرد میدان و مسئولیت پذیر هستند که حتی در شرایطی که بسیاری از مردم در حال فرار از مسئولیت هایشان هستند آنها با ثبات قدم، مسئولیت خود را به عهده دارند و از آن دست بر نمیدارند. این اشخاص آزاده هستند که از همه قید و بندها آزاد شده اند. ما در این زندگی بشری با همه جریانها، ادیان، عقاید، فرهنگها، پروندهها و اهداف مواجه هستیم. این زندگی خطرات و چالشهای زیادی دارد بنابراین زندگی بشر نیاز به ایثار و فداکاری دارد.
هر امتی هم یک هدف را دنبال میکند و با چالشهایی دست و پنجه نرم میکند و با خطرات زیادی مواجه میشود؛ بنابراین برای رویارویی با این خطرات و رسیدن به نتایج اهداف خود به ایثار و فداکاری نیاز دارد. همه انسانها اینگونه اند چه مومن باشند چه کافر و چه نیکوکار و چه بدکار به همین منوال هستند.
پس اگر جامعه ایمانی از ایثارگری برخوردار نباشد میتوان گفت نقص دارد به طوری که حتی از سایر جوامع بشری نیز ناقصتر خواهد بود. این در حالی است که ارزش ایمانی والاترین ارزشهای انسان است، زیرا این ارزشها، الهی است.
آنچه خطرناکتر است، حکومتهای طاغوت و ستمگرند که برای سیطره و به بند کشیدن جامعه بشری تلاش میکنند. این حکومتها و دولتها در پی این هستند که مردم مسلمان را وادار کنند که به طور کامل تحت فرمان و تسلیم آمریکا و اسرائیل باشند به گونهای که سرنوشت همگان را آمریکا و اسرائیل یا به طور مستقیم یا از طریق مزدوران خود، رقم بزنند و این موجب خشم خداوند در دنیا و آخرت میشود و باید در برابر آن ایستاد.
طاغوت زمان ما در قالب رژیمهای آمریکا، اسرائیل و مزدوران آن دو تجلی یافته است و باید در برابر آنها ایستاد و اینجا است که ارزش شهادت آشکار میشود. ما در همه میدانهای سیاسی، نظامی، فرهنگی و اقتصادی حضور مییابیم تا در برابر دشمنان بایستیم. ما امکانات فراوانی برای فداکاری و ایستادگی در برابر چالشها و دشمنان داریم. این حقیقت به طور عملی به اثبات رسیده است یعنی از زمان انبیای الهی گرفته تا زمانی که ما در آن به سر میبریم. هم اکنون امت اسلامی با اقتدا به پیامبر گرامی اسلام (ص) برای تحقق حق، فداکاری و پایداری میکند.
امروز روز نبرد امت اسلامی در برابر چالشهای بزرگ است. ما در مرحله مهم و حساسی قرار داریم. شهادت باعث پیروزی امت مسلمان شده است. ما هم اکنون در همه زمینهها میبینیم که تجربه شهادت و فداکاری، به ثمر نشسته است، از جمله تجربه فلسطین، تجربه جهاد و شهادت طلبی فلسطینی که موجب عزت و سربلندی شده است. ما هم اکنون میبینیم که غزه شاهد زنده موفقیت فداکاری و شهادت است. نمونه دیگر لبنان است، از هنگام آغاز مقاومت اسلامی، مقاومتی که به پیروزیهای بزرگ از جمله به پیروزی سال ۲۰۰۶ منجر شد. نمونه دیگر پیروزیها در سوریه است.
پیش از همه اینها، نمونه پیروزی انقلاب اسلامی را در ایران میبینیم. ایران اسلامی از سیطره آمریکا و نفوذ اسرائیل و دشمنانی که آمریکاییها و اسرائیلیها به آنان تکیه داشتند؛ آزاد شد، کسانی که بر مردم مسلمان ایران مسلط بودند و در قالب حکومت پادشاهی در آن زمان، بر مردم ایران حکومت میکردند، سپس فضا و زمینه برای جمهوری اسلامی فراهم و به نمونه و پیشقراول بزرگی در صحنه اسلامی تبدیل شد، نمونهای برای آزادی، استقلال و ایستادگی در برابر سیطره آمریکا و سیطره دشمن اسرائیلی.
نمونه موجود در سوریه، در عراق، فداکاریهای بزرگ ملت بحرین، اینها نمونههای بزرگ تاریخی در کشورهای مختلف اسلامی هستند. همه این نمونهها ارزش شهادت و فداکاری را در زندگی نشان میدهند. ما امروزه در نبردی بسیار بزرگ هستیم. ما به عنوان امت اسلامی وظیفه داریم مفهوم شهادت و فداکاری را تثبیت کنیم، زیرا مفهومی است که پیروزی را میسازد. این مفهوم شهادت و فداکاری است که نیروی محرک امت اسلامی است.
دشمن فقط از بیرون در برابر امت اسلامی نمیایستد بلکه تلاش میکند از داخل نیز از طریق حرکت نفاق، به امت اسلامی ضربه بزند. این حرکت نفاق هم اکنون شناخته شده است مانند حکومت سعودی، حکومت امارات، بخش نظامی سودان، حکومت آل خلیفه در بحرین و اخیرا نیز حکومت مغرب به آنها پیوست و در این انحراف بزرگ قرار گرفت و چه بسا برخی دیگر نیز به آنها ملحق شوند. البته این انحراف نگران کننده نیست، زیرا ما با پدیدههای مثبت در جوامع اسلامی روبرو هستیم.
ملتهای مسلمان چه در کشورهای عربی و چه غیر عربی، بیدار شده اند. آنان نیازمند آگاهی اند، زیرا پیشتر هنگامی که حرکت نفاق براساس خواست آمریکا و اسرائیل عمل میکرد، مردم زیر لوای گروههایی خاص قرار میگرفتند که مردم را فریب میدادند، هرچند هنگامی که پردهها کنار رفت و خیانت و وابستگی آنها به اسرائیل آشکار شد، مردم آگاه شدند. همه میدانیم که اسرائیل رژیمی دشمن و ستیزه جو است که براساس دشمنی، ظلم، اشغالگری، غصب حقوق و ارتکاب جنایت پدید آمده است.
موجودیت اسرائیل در فلسطین بر همین اساس است. این رژیم هیچ مشروعیتی ندارد، از ذرهای حق برخوردار نیست. رژیم اسرائیل در همین حال به ملتهای همسایه فلسطین نیز ستم و دست درازی کرده است و البته در پی دست درازی و ستم به کل امت اسلامی است. بالاتر از این، یهودیان صهیونیسست خطری برای کل جامعه بشری هستند.
هم اکنون آنچه به نام قطار عادی سازی معروف شده، مجموعهای از حکومتها و نظامهایی است که به طور علنی رو به اسرائیل آورده، ارتباط و روابط خود را با این رژیم آشکار کرده اند و در حقیقت به طرح آمریکایی اسرائیلی پیوسته اند. طرح آمریکایی اسرائیلی طرحی برای ستم و سیطره بر امت اسلامی است. هدف منطقهای این طرح، تحمیل دشمن اسرائیلی و مسلط کردن آن بر منطقه است به گونهای که نماینده آمریکا در منطقه و به طور کامل مسلط بر دیگران باشد.
آمریکا میداند که حکومت سعودی نماینده شایستهای برای آن نیست بلکه آنگونه که آمریکاییها بارها گفته اند، سعودی گاوی شیرده است و البته دیگر مزدوران آمریکا نیز چنین هستند و چه بسا برخی از آنان کمتر از گاو شیرده باشند. آمریکا برخی از این مزدوران را حتی کمتر از کفش میداند، کفشی که آن را میپوشد تا این امت را زیر پا له کند و اینان کمتر از گاو شیرده هستند.
حقیقت این است که نبرد آمریکا و اسرائیل، نبرد ضد امت اسلامی است و برخی افراد بین امت مسلمان به آن دو پیوسته اند، حکومتهایی که به عنوان مزدور به دشمن ملحق شده اند تا از داخل در برابر امت اسلامی بایستند. با این حال سنت خدا این است که: مَا کَانَ اللَّهُ لِیَذَرَ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیٰ مَا أَنْتُمْ عَلَیْهِ حَتَّیٰ یَمِیزَ الْخَبِیثَ مِنَ الطَّیِّبِ (خداوند هرگز مؤمنان را بدین حال کنونی که برآنید، وانگذارد تا آنکه بدسرشت را از پاک گوهر جدا کند) بر همین اساس مسئولیت امت اسلامی بسیار بزرگ است.
برخی تلاش میکنند مسئولیت خود را به فراموشی بسپارند یا ایجاد شبهه کنند، درست همانند منافقان و مزدوران. اینان تلاش میکند با فریب مردمان ساده دل و ضعیف الایمان، آنان را به سوی همکاری با دشمن آمریکایی و اسرائیلی سوق دهند. برخی هم تلاش میکنند با ایجاد شبهه، مردم را به جان یکدیگر بیاندازند و بین آنان اختلاف ایجاد کنند، این اختلاف یا از این طریق است که جمهوری اسلامی ایران را دشمن نشان دهند یا مردم ایران را دشمن نشان دهند، یا کشورهای عضو محور مقاومت را به طور عام دشمن نشان دهند.
یعنی دشمن نشان دادن حزب الله لبنان، دشمن نشان دادن سوریه، دشمن نشان دادن عراق و دشمن نشان دادن آزادگان در منطقه، در یمن، در بحرین و در دیگر مناطق یا دشمنی تحت عناوین مذهبی مانند دشمنی با شیعه یا دشمنی با مناطقی خاص و حتی تحت عناوین سیاسی. همه تلاشها این است که دشمنی را به داخل جوامع اسلامی هدایت کنند تا مردم در برابر دشمنان واقعی امت اسلامی نایستند. این اقدام قطعا به نفع دشمنان و از اهداف آنان است.
برای نمونه نگاه کنید چه کسانی همواره از خطر ایران سخن میگفتند، این آمریکا و اسرائیل بودند که همواره از خطر ایران سخن میگفتند. این موضوع را نزد سعودی، امارات و دیگر حکومتها مطرح میکردند، دائما ایران را طی سالهای متمادی، دشمن نشان میدادند، سپس دیگران همانند طوطی همان سخنان آمریکا و اسرائیل را تکرار میکردند.
چه کسانی بودند که شعلههای نبرد طائفهای را در جوامع اسلامی برافروختند؟ چه کسانی موجب تحریک تکفیریها داخل جوامع اسلامی شدند و برای آنان نیرو و امکانات فراهم کردند. آنان تکفیریها را داخل امت اسلامی تحریک کردند تا آتش فتنه فرقهای و مذهبی را برافروزند تا امت اسلامی را از داخل تکه پاره کنند؟