پخش زنده
امروز: -
زندگی اهل بیت عصمت و طهارت(علیهم السلام) راهنمای بسیار روشنی است برای کسانی که بخواهند به بهترین حیات دنیوی و اخروی دست یابند. این مساله آنقدر پر اهمیت است که در برخی احادیث شیعه گی و پیروی از ایشان به التزام و تبعیت عملی از سبک زندگی ایشان در آمده است.
به گزارش گروه وبگردی خبرگزاری صدا و سیما، در روایات، لیله القدر به حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها ) تفسیر شده است و نیز ائمه(علیه السلام) که نور الله هستند به واسطه حضرت زهرا(س)تنزل پیدا کرده اند.بر این اساس، ادامه وجود مقدس نبی اکرم(صلی اله علیه و آله)به حضرت زهرا(س) است و حضرت زهرا(س) کوثر عطاشده از خدای متعال به نبی اکرم(صلی اله علیه و آله)هستند.
در تبیین حوادث بزرگ، هر طایفه ای با درک خود حادثه را تببین کرده اند؛ ولی وقتی تمام تحلیل ها را کنار ادبیات وحی قرار دهیم همه رنگ می بازند. نسبت به فاجعه پیش آمده در صدر اسلام نیز همین گونه است؛ اینکه چه شد که وجود مقدس حضرت زهرا(سه)با تمام وجود برای دفع این انحراف به میدان آمدند، چه کردند و دامنه اقدامشان چه بود و این اقدامات، چه نتایجی داشت؛ تنها ادبیات قرآن و روایات است که می تواند مرجع فهم این وقایع باشد و تنها آن نگاه و دید نافذ است که می تواند ابعاد این حادثه را نشان دهد
خدای متعال دو چیز به پیغمبر(صلی اله علیه و آله)داده است که سرآمد همه نعمت ها و خیرات است: قرآن و اهل بیت(علیه السلام). همه مقامات قرآن و مقامات اهل بیت(علیه السلام) در وجود مقدس حضرت زهرا(سلام الله علیها ) در این عالم تنزل پیدا کرده اند. در روایات، لیله القدر ـ که ظرف نزول قرآن است ـ به حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها ) تفسیر شده است و نیز ائمه(علیه السلام) که نور الله هستند به واسطه حضرت زهرا(س)تنزل پیدا کرده اند.
بر این اساس، ادامه وجود مقدس نبی اکرم(صلی اله علیه و آله)به حضرت زهرا(س) است و حضرت زهرا (س) کوثر عطاشده از خدای متعال به نبی اکرم (صلی اله علیه و آله) هستند. پس وقتی می گویند ای پیغمبر، شما ابتری و ادامه نداری، مقصود ادامه نسل ظاهری نیست بلکه ادامه نبوت، ادامه هدایت و ادامه نور نبی اکرم (علیه السلام) است.به پیامبر گفتند اگر شما بروید، نور شما هم قطع می شود! خدا می فرماید: ما به تو کوثر داده ایم. حضرت زهرا(سلام الله علیها ) آن کوثری است که دو حقیقت (قرآن و اهل بیت(علیه السلام)) از طریق او در عالم جاری می شود و باقی می ماند.
آن کسی که مقاومتش، مسیر تاریخ را روشن می کند و حجت را بر همه تمام می کند، فاطمه ی زهرا(س) است. کسانی که چشم هایشان را به روی این دوره ۷۵ تا ۹۵ روزه تاریخ می بندند و مبارزه جدی صدیقه طاهره(س) و مقاومت او را در مقابل ظلمانی کردن تاریخ نمی بینند، بی تردید ظلمت، آنها را فرا می گیرد و در قدم اول از امیرالمؤمنین(علیه السلام)، در قدم دوم از نبی خاتم(صلی اله علیه و آله) و در قدم سوم از خداوند متعال جدا می شوند. کسانی که چشمهایشان را بر این نور بستند، با تمام ادّعایی که داشتند و با تمام عبادت و ریاضتی که انجام دادند زمین گیر شدند و صفشان را از صف امیرالمؤمنین(علیه السلام) و رسول الله(صلی اله علیه و آله) جدا کردند.
بلاهایی که حضرت زهرا(س) تحمل می کنند، بلاهای سنگینی است که درک آنها به سادگی اتفاق نمیافتد. بلای فراق رسول اکرم(صلی اله علیه و آله) از یک سو و بلای خانه نشین شدن امیرالمؤمنین(علیه السلام) از سوی دیگر، و نیز ماجرای کوچه و ماجرای خانه از جانب دیگر، بزرگترین مصائب را رقم زد.
شاید بتوان گفت شهادت حضرت در سنین جوانی و مخفی بودن قبر ایشان، بزرگترین شاهد حقانیت ایشان است. حضرت با تحمل این بلاها و یتیم گذاشتن فرزندان خود می رود تا راه غلبة جبهة توحید بر جبهة کفر را هموار نماید. حضرت زهرا(س) هزینه پیشرفت اسلام و اتصال عالم به نبوت و ولایت را با تحمل این مصائب عظیم پرداخته اند. امام حسن(علیه السلام) و امام حسین(علیه السلام) و سایر اولاد معصومشان نیز بزرگترین مصیبتها را در کلّ عالم تحمل کردند و صدیقه طاهره(س) هم میثاقی عظیم بر تحمل این بلاها به خداوند متعال داده و به نحو اتمّ و اکمل به آن وفا کرده اند.
بنا بر روایات، اگر کسی بتواند به حقیقت معرفت فاطمه زهرا(س) راه پیدا کند، به شب قدر راه پیدا کرده است. روشن است که مقصود از این معرفت، معرفت به مقام نورانیت است؛ این معرفت معمولی راهگشا نیست. حقیقت راهیابی به شب قدر، راه یافتن به مقام ولایت خداوند متعال و معرفت به مقام نورانیت اولیای الهی است، که این معرفت، عین معرفت خداوند متعال است: «مَعْرِفَتِی بِالنُّورَانِیةِ مَعْرِفَةُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَ وَ مَعْرِفَةُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مَعْرِفَتِی بِالنُّورَانِیة».
اگر کسی بتواند راه به آستانه رفیع فاطمه زهرا(س) پیدا کند و نورانیت حضرت در دل او تجلی کند، به شب قدر راه یافته است؛ یعنی همه این راههای طولانی با دستیابی به این معرفت پیموده می شود، چون هدف چیزی نیست به جز قرب، عبودیت و معرفت. چیزی که باید به آن راه یافت و همه ی این عمر برای رسیدن به آن است، معرفت خداوند متعال است و این معرفت فقط از راه معرفت انوار ائمه معصومین(علیه السلام) ایجاد می شود و وجود صدیقه ی طاهره(س) به گونه ای این نور را در عالم تجلی داده که راه معرفت خداوند متعال و معرفت این انوار الهی را آسان کرده است.
در درگیری با طواغیت، خداوند به پیامبر(صلی اله علیه و آله) لیله القدر عطا کرد. روایت داریم که یک شأن نزول سوره قدر این بود که حضرت رسول(صلی اله علیه و آله) رؤیایی دیدند و غصه دار بودند که از موضع خلافت ایشان می خواهند مردم را به قهقرا برگردانند؛ جبرئیل آمد و این سوره را آورد: «إِنَّا أَنْزَلْناهُ فی لَیلَةِ الْقَدْرِ...»؛ ما به شما لیله القدر دادیم.... در روایات، لیله القدر به حضرت زهرا (س) تفسیر شده است؛ یعنی ظهور نبوت نبی اکرم(صلی اله علیه و آله) و تحققش در این عالم و غلبه اش بر دشمنان حضرت، با این لیله القدر است.
صدیقه طاهره(س) می دانستند دیگر کار تمام شده و باید قرنها بگذرد تا عالم به مدار خودش باز گردد.تصرف ایشان برای بازگرداندن عالم به مدار حقبود؛ لذا مزد ایشان ظهور امام(عج الله) است. یکی از وعده هایی که خدای متعال به ایشان داده است این است که ظهور حتماً اتفاق می افتد. تلقی بنده از قرآن این است که عصر ظهور، عصر تجلی حضرت زهرا(س) از ورای امام زمان(عج الله) است که فرمود: «سَلَلْتَ مِنْهَا أَنْوَارَ الْأَئِمَّةِ».
وقتی امام زمان(عج الله)ظهور می کنند به واسطه امام زمان(عج الله)ـ که از طریق حضرت زهرا(س)به پیغمبر داده شده ـشمس نبوت تجلی می کند: «و الشَّمْسِ وَ ضُحَاهَا * وَالْقَمَرِ إِذَا تَلَاهَا *وَالنَّهَارِ إِذَا جَلَّاهَا». در روایات فرموده اند: این خورشید، وجود مقدس رسول الله(صلی اله علیه و آله) است و امام زمان(عج الله)همان نهاری است که وقتی ظهور می کند،نور نبی اکرم(صلی اله علیه و آله) را تجلی می دهد.امام زمان(عج الله)آن کلمه غیبی است که خدای متعال به نبی اکرم(صلی اله علیه و آله)عطا کرده و تثبیت نبوت نبی اکرم(صلی اله علیه و آله)با این کلمه غیبی است و این کلمه غیبی از مصدر حضرت زهرا(س) در این عالم تجلی کرده و به واسطه ایشان در این عالم تنزل پیدا کرده است.
زیارت حضرت زهرا(س) پرمغز ومشتمل بر معارف بسیار بلندی است که سه فراز اساسی دارد؛ فراز اول بیان کننده این است که حضرت زهرا(س) قبل از اینکه لباس خلقت بشری بپوشند، مورد امتحان قرار گرفتند و در این امتحان، خداوند ایشان را صابره یافته است. امتحان گیرنده خداوند متعال است که قبل از خلقت در این عوالم، حضرت زهرا(س) را در این امتحان پایدار یافته است «یا مُمْتَحَنَةُ امْتَحَنَک اللَّهُ الَّذِی خَلَقَک قَبْلَ أَنْ یخْلُقَک فَوَجَدَک لِمَا امْتَحَنَک صَابِرَةً».
سپس در فراز دوم زیارت، نقش مؤمنین را بیان می کند، که ولایت و محبت اهل بیت(علیه السلام) را در دل داشته و بر تمام دینی که پیامبر اکرم(صلی اله علیه و آله)و وصی ایشان حضرت امیرالمؤمنین(علیه السلام)آورده اند، استوارند و تبعیض دردین ندارند. فراز سوم زیارت نیز درخواستی است که ـ بعد از این ولایت و تصدیق و پایداری و صبرـ مؤمنین از حضرت زهرا(س) دارند، و آنهم درخواست الحاق و طهارت نفس است، که به دست صدیقه طاهره(س) محقق می شود؛ که حقیقت طهارت، همان توحید و پاک شدن از شرک آشکار و خفی است«فَإِنَّا نَسْأَلُک إِنْ کنَّا صَدَّقْنَاک إِلَّا أَلْحَقْتِنَا بِتَصْدِیقِنَا لَهُمَا بِالْبُشْرَی لِنُبَشِّرَ أَنْفُسَنَا بِأَنَّا قَدْ طَهُرْنَا بِوَلَایتِک ».
تسبیح مقدس حضرت زهرا(س)هدیه ایشان به ماست. رسول خدا(صلی اله علیه و آله) به ایشان هدیه داد و ایشان به ما. اگر کسی با آداب، متذکر به آن شود، اثر آن در ترازوی عمل، فراوان است و شیطان را طرد می کند؛ «مَنْ سَبَّحَ تَسْبِیحَ الزَّهْرَاءِ ع ثُمَّ اسْتَغْفَرَ غُفِرَ لَهُ وَ هِی مِائَةٌ بِاللِّسَانِ وَ أَلْفٌ فِی الْمِیزَانِ وَ تَطْرُدُ الشَّیطَانَ وَ تُرْضِی الرَّحْمَنَ».
اگر کسی آن را بعد از نماز واجب بگوید، خدا او را می آمرزد و مطهر انسان است؛ فرمودند: «مَنْ سَبَّحَ تَسْبِیحَ فَاطِمَةَ ع قَبْلَ أَنْ یثْنِی رِجْلَیهِ مِنْ صَلَاتِهِ الْفَرِیضَةِ غَفَرَ اللَّهُ لَه ». اگر کسی تسبیحات حضرت را و سپس یک «لا اله الا الله» بگوید، همه گناهانش پاک می شود.این تسبیح ذکر کثیر است.
در قرآن می فرماید: «یأَیهَّا الَّذِینَ ءَامَنُواْ اذْکرُواْ اللَّهَ ذِکرًا کثِیرًا * وَ سَبِّحُوهُ بُکرَةً وَ أَصِیلاً»؛ اگر شما اینگونه ذکر داشته باشید، خداوند و ملائکه بر شما صلوات می فرستند و شما را از ظلمات به نور می برند و از ذنوب و عیوب و شرک خارج می کنند.
این نور، وادی توحید و ولایت است و صلوات خدا ما را به این محیط خواهد برد. اگر کسی این تسبیحات را گفت، با ذکر کثیر همراه شده است و مطهر و نورانی و موحد می شود. این امر البته به شفاعت ایشان است؛ یعنی این نور از جانب ایشان می آید؛ باید اجازه بخواهیم که ما را هم وارد این وادی کنند؛ لذا در روایت فرموده اند این تسبیحات از هزار رکعت نافله در روز بهتر است. با این تسبیح، انسان می تواند به حقیقت تکبیر و تحمید و تسبیح و تهلیل برسد.